نویسنده کتاب «تاریخ اسلام در جنوب شرق آسیا» بیان کرد:
تشیع نقش مهمی برای معرفی اسلام در جنوب شرق آسیا داشته است
یک کارشناس و پژوهشگر در حوزه جنوب شرق آسیا گفت: تشیع نقش برجستهای در گسترش اسلام در منطقه جنوب شرق آسیا داشته، اما این نقش بعدها کمرنگ میشود.
با این حال درباره ورود اسلام و گسترش آن درمنطقه جنوب شرقی آسیا اختلافهایی وجود دارد، به ویژه که برخی در مورد هویت اولین داعیان و مبلغان اسلامی در این منطقه تشکیک میکنند. در این رابطه تبیین نقش تشیع در ورود اسلام و گسترش آن در آسیای جنوب شرقی از جمله موضوعات حائز اهمیت است.
محمودرضا اسفندیار، استاد دانشگاه و متخصص ادیان و عرفان تطبیقی یکی از کارشناسان این حوزه است که به مطالعه درباره ورود اسلام به منطقه جنوب شرقی آسیا انجام داده است و حاصل مطالعات 17 سالهاش در قالب کتابی با عنوان «تاریخ اسلام در جنوب شرق آسیا» توسط انتشارات سمت منتشر شده و به عنوان یک منبع درسی برای دانشجویان رشته تاریخ مورد استفاده قرار گرفتهاست.
وی تاکنون چند مقاله هم برای «دانشنامه جهان اسلام» نگاشته است که در آنها هم موضوع ورود اسلام در جنوب شرقی آسیا مورد بررسی قرار گرفته است. مشاهیر و عالمان اسلامی در منطقه جنوب شرقی آسیا از جمله موضوعاتی است که در این مقالات مورد توجه این محقق دینی قرار گرفتهاند.
نقش شیعیان و تصوف در جنوب شرقی آسیا
اسفندیار در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با اشاره به اینکه درباره ورود اسلام به منطقه جنوب شرقی آسیا کتاب علمی و دانشگاهی که ویژگی مستندگونه داشته باشد در دسترس نبوده، گفت: علت نگارش کتاب «تاریخ اسلام در جنوب شرق آسیا» هم همین موضوع است و این اثر به طور کلی نگاهی جامع به سرگذشت اسلام در منطقه جنوب شرقی آسیا دارد و توصیف آن هم از حیث زبانی، قوم شناختی، جغرافی، وضعیت منطقه و بررسی شرایط فرهنگی و تمدنی پیش و پس از اسلام است.
وی افزود: این کتاب به دنبال این است که اسلام چگونه به منطقه جنوب شرقی آسیا راه پیدا میکند و نقش بازرگانان، صوفیان، مبلغان مسلمان، اعراب، ایرانیها و چینیها چگونه بوده است.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه مطالعات نشان میدهد ایرانیان و شیعیان در ورود اسلام به منطقه جنوب شرقی آسیا نقش موثری داشتند، تأکید کرد: ایرانیان در ابتدا از نقشآفرینان ورود اسلام به منطقه بودند اما با گذشت زمان نقش شیعیان کاهش پیدا کرد.
اسفندیار با بیان اینکه یکی از عوامل اصلی گسترش اسلام در منطقه جنوب شرقی آسیا طریقههای تصوف بودند، ادامه داد: بعد از گسترش اسلام در این منطقه شاهد شکل گیری سلطنتهای اسلامی هستیم و در این کتاب به این بحث هم پرداخته میشود.
حضور آرام اروپاییها تا قبل از قرن 17
وی گفت: منطقه جنوب شرقی آسیا از جمله مناطقی است که در طول تاریخ شاهد حضور استعمارگران بوده است، به عنوان مثال هلندیها، فرانسویها، اسپانیاییها، ژاپنیها و بعدتر آمریکاییها به این منطقه راه پیدا کردند.
اسفندیار افزود: استعمارگران در ابتدا تلاش کردند بدون تنش وارد منطقه شوند چرا که میخواستند مراوده تجاری انجام دهند. آنها تا قبل از قرن 16 و 17 که اروپاییان به لحاظ تکنولوژی قوی میشوند و کشتیهای بخار را جایگزین کشتی بادبانی میکنند در این منطقه حضور آرامی دارند. تا قبل این زمان آنها به تکنولوژی سلاح گرم هم مجهز نشده بودند. اما با گذر از این مراحل و قدرت گرفتن حکومتهای استعماری شکل میدهند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نباید فراموش کرد ادویه برای اروپاییان و حکومتهای استعماری اهمیت زیادی داشته است، گفت: در این دوران در بین اروپاییها رقابت شدیدی وجود داشت تا بتوانند قدرت خود را در منطقه جنوب شرقی آسیا تثبیت کنند. پرتغالیها اولین کشوری هستند که در منطقه نفوذ استعمارگرانه پیدا کردند. اسپانیاییها به سراغ فیلیپین رفتند، هلندیها بر منطقه اندونزی دست گذاشتند و انگلیس در شبهجزایر مالایی سیطره خود را گسترش داد.
این پژوهشگر تأکید کرد: ژاپن هم در فاصله میان دو جنگ جهانی در حدود سالهای 1942 تا 1945 نفوذ گستردهای در منطقه جنوب شرق آسیا پیدا کرد و جایگزین تمام قدرتهای استعماری شد. در نهایت بعد از جنگ آمریکاها در این منطقه جایگزین اسپانیاییها در فیلیپین میشوند.
مقابله مسلمانان با استعمارگران در جنگها طولانی
اسفندیار در تشریح نقش مسلمانان با حکومتهای استعماری در منطقه جنوب شرق آسیا گفت: مسلمانها با حکومتهای استعماری مقابله کردند، به همین دلیل به لحاظ فرهنگی یک تقابل دوگانه میان اسلام و غرب شکل گرفت. این تقابل در مقاطعی به ستیزه منجر شد. به عنوان مثال گاهی شاهد هستیم نبردهای مهمی در فیلیپین یا اندونزی رخ داد. قیام «آچه» و «جاوه» از جمله این نبردهاست و تنها جنگ آچه (جزیرهای در سوماترای اندونزی) قریب به 30 سال طول کشید.
وی ادامه داد: بعد از کشوقوسهای فراوان جنگهای مسلمانان و حکومتهای استعماری در مقطع بعد کشورهای این منطقه مستقل میشوند. با تقسیمات جدید مرزی دنیا بعد از جنگ جهانی دوم مرزهای جدیدی بین کشورهای این منطقه ترسیم میشود. در این دوره هم اسلام در شکلگیری سازمانها و نهادهای مختلف در این منطقه نقش مهمی دارد.
اسفندیار با بیان اینکه بعد از استقلال کشورهای جنوب شرقی آسیا (همچون اندونزی، فیلیپین و تایلند) جنبشهای اسلامی مختلفی در این منطقه شکل میگیرد که هرکدام میخواستند تفسیر و قرائت خود از اسلام را به نمایش بگذارند. نمونه شکلگیری این جنبشها را در اندونزی شاهد هستیم.
تمدن غرب تأثیر منفی و مثبت گذاشت
این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که آیا تاثیر قدرتهای غربی در منطقه جنوب شرقی آسیا تنها یک تاثیر مخرب بوده است، گفت: قدرتهای غربی دارای تأثیر مثبت و منفی هستند و اگر بخواهیم از نگاه علمی به این قضیه نگاه کنیم باید گفت مهمترین تأثیراستعمارگران آشنا کردن مردم جنوب شرقی آسیا با مظاهر تکنولوژی است. اما نکته مهم در این است که مردم این منطقه در مقابله با پیشرفت تکنولوژیکی غرب دچار از خودباختگی نشد.
وی تأکید کرد: جریانات اسلامی در مقابله با پیشرفت غربی میخواستند خودشان را حفظ کنند و البته در این میان برخی جریانهای اسلامی برای مغلوب نشدن مقابل فرهنگ غربی به دنبال راه آشتی میگشتند.
چاپ دو کتاب در حوزه عرفان اسلامی
نویسنده کتاب «تاریخ اسلام در جنوب شرق آسیا» در بخش دیگری از سخنانش ادامه داد: موضوع دیگری که در این کتاب مورد توجه قرار گرفته بررسی تمدن اسلامی در منطقه به لحاظ اثرگذاری بر وضعیت هنرهای مختلف است. بررسی تأثیر اسلام بر هنرهایی همچون تجسمی، نمایشی و معماری و البته نظام تربیت آخرین فصل این کتاب را شکل میدهد.
اسفندیار گفت: هماکنون دو کتاب در دست نگارش و ترجمه دارم؛ کتاب «تاریخ عرفان اسلامی» اثر الکساندر تمیش است که ترجمه آن تا آخر سال طول میکشد و توسط نشر حکمت منتشر خواهد شد. کتاب دیگر هم «تاریخ تصوف و عرفان اسلامی در جهان مالایی» است که به تحولات عرفان و تصوف اسلامی و طریقهها و شخصیتهای مختلف میپردازد و ناشر آن مشخص نشده است.
نظر شما