دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۳
اسیران عراقی در ایران 65 عنوان کتاب نوشتند/ با خاطرات زنان صدای جنگ بلندتر می‌شود

مرتضی سرهنگی می‌گوید که اسیران عراقی در ایران 65 کتاب نوشتند و رفتند؛ او حتی برای نوشتن این کتاب‌ها به اسرا حق‌التالیف هم داده است. به اعتقاد سرهنگی چنین اتفاقی در هیچ کجای دنیا رخ نداده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در گام دیگری از دیدار با نویسندگان در دل برنامه تهران‌گردی احمد مسجدجامعی به دفتر کار معصومه آباد،‌ نویسنده کتاب «من زنده‌ام» رفتیم. مرتضی سرهنگی، نویسنده مطرح دفاع مقدس و انقلاب و خسرو نشان نیز حضور داشتند.
 
در این دیدار مرتضی سرهنگی با اشاره به ادبیات جنگ گفت:‌ نوشتن درباره جنگ در همه جای دنیا سنت است. وقتی جنگ‌ها تمام می‌شود، توپ‌ها و تانک‌ها به پادگان‌ها برمی‌گردند و سربازان زندگی عادی خود را پیش می‌گیرند. در این میان برخی از این افراد شروع به نوشتن می‌کنند تا به همه بگویند که در روزهای جنگ چه بر سر آنها آمده است. مثلا در آلمان دو سال پس از جنگ جهانی دوم، گروهی به نام «گروه47» شکل گرفت. این‌ها سربازانی بودند که شروع به نوشتن خاطرات‌شان کردند و اتفاقا سه نفر از آنها نوبل ادبیات گرفتند.  
 
وی ادامه داد: در روسیه نیز اتحادیه نویسندگان جنگ وجود دارد. من خودم به آنجا رفتم و با اعضای آن صحبت کردم. وقتی رییس این اتحادیه را دیدم، گفت که بیماری قلبی دارد و امروز در بیمارستان بوده؛ اما وقتی مطلع می‌شود که دو خبرنگار جنگ از ایران به روسیه آمده‌اند، پیش ما می‌آید تا با ما صحبت کند. او به من گفت که ما بیش از 1000 رمان درباره جنگ منتشر کرده‌ایم. توجه کنید! 1000 رمان! رمان با خاطره خیلی فرق می‌کند. یعنی این‌ها از سال 1945 که جنگ تمام شد تا 1990 به این عدد رسیده‌اند. او به من گفت که روسیه بدون «ادبیات جنگ» فقط یک خاک پهناور است.
 

این نویسنده دفاع مقدس با اشاره به وضعیت ادبیات این حوزه گفت: خوشحالم که جریان ادبیات جنگ در ایران نیز راه افتاده است و به نظرم وقتی یک جریان شروع به حرکت می‌کند، دیگر مهم نیست که چه کسی در آن جریان حضور دارد یا ندارد. خوشحالم که امروز خانم‌ها به شکل جدی وارد این حوزه شده‌اند. هم کسانی که خاطره نوشته‌اند و هم خانم‌های نویسنده‌ای که خاطرات راوی را می‌شنوند و بعد آن را می‌نویسند. خانم سوتلانا الکسیویچ، برنده جایزه نوبل ادبیات یک جمله‌ای دارد که خیلی ارزشمند است؛ او می‌گوید: «با خاطرات زنان صدای جنگ بلندتر شنیده می‌شود.»

وی افزود: این جمله واقعا جمله درستی است. به ادبیات خودمان نگاه کنید؛ به درستی با کتاب‌هایی مثل «دا» و «من زنده‌ام» این اتفاق رخ داد. امروز ما در طلایی‌ترین دوران ادبیات جنگ هستیم. ما صاحب ادبیاتی شده‌ایم که خودمان هزینه آن را پرداخت کرده‌ایم و در نتیجه کارهای خوبی منتشر می‌شود.

این نویسنده در توضیح فعالیت‌های جدیدش اظهار کرد: در حال حاضر روی برگه‌رمزهایی که رزمندگان با بیسیم حرف می‌زدند کار می‌کنیم. اشاره‌های بسیار جالبی در این برگه‌رمزها وجود دارد که نشانه فرهنگ ماست. مثلا یک جا می‌خوانیم: «چندتا گلدون بیارید این شاخه شکسته‌ها را ببرید» ما از این حرف می‌فهیم که چند مجروح داریم که باید بیایند و با برانکارد آنها را ببرند. یک همچین تعابیری در این پروژه وجود دارد که بسیار جذاب است.
 

وی در پایان گفت: ما سال‌های پیش دفتر ادبیات و هنر مقاومت را راه‌ انداختیم، بعد به سراغ دفتر ادبیات انقلاب اسلامی رفتیم و در حال حاضر دفتر ادبیات اسیران جنگی ایران و عراق را راه‌‌اندازی کرده‌ایم. ما 18 سال اسیرداری کردیم و ارتش چهره بسیار درخشانی در نگهداری از اسیران داشت. اسیران عراقی در ایران 65 عنوان کتاب نوشتند و رفتند. در هیچ کشوری چنین اتفاقی رخ نداده است که اسیر جنگی در کشور نگهدارنده کتاب بنویسد. این کتاب‌ها منتشر شد؛ خود من کاغذ و قلم به آنها دادم تا این‌ها را بنویسند. شاید باورتان نشود اما من به این افراد برای نوشتن کتاب حق‌التالیف هم دادم.
 

معصومه آباد نیز در این دیدار در صحبت‌های کوتاهی خطاب به احمد مسجدجامعی گفت: با توجه به اینکه شما همیشه سر‌آغاز اتفاقات قشنگ هستید. من پیشنهادی دارم که پیش از شما با آقای سرهنگی مطرح کردم. مردم جنوب از دل همه حوادثی که برای‌شان پیش آمده، حال خوب و خوشی ندارند. مساله جنگ یکی از صد مشکل آنهاست. سیل، فقر، آب‌وهوا و هزار مشکل دیگر. جنگ پازلی بود که هنوز بخشی از قطعاتش به هم پیوست نخورده تا آن تصویر روشن را بسازد. من به مرتضی سرهنگی پیشنهاد دادم و گفتم زمانی که جنگ شد در سر در خرمشهر تابلویی نصب شده بود که جمعیت را 35 میلیون نفر معرفی کردند. یعنی هر کس با هر قومیت، دین، مذهبی، فرهنگ و گرایش سیاسی متعلق به این اقلیم و جغرافیاست و باید بیاید و کمک کند تا دوباره زنده شود. حال بیاییم یک طرحی داشته باشیم و دست به دست هم دهیم و طرح شهروند افتخاری را برای آبادان و خرمشهر اجرایی کنیم تا این خطه از وضعیت کنونی نجات پیدا کند.
 
معصومه آباد در بخش پایانی صحبت‌هایش با اشاره به کتاب جدیدش گفت: کتابی در دست انتشار دارم که خاطرات یک زن  فعال در صلیب سرخ است؛ خانمی که عاشق یکی از اسرا می‌شود. این خانم هنوز هم به ایران می‌آید و داستان جالبی دارد. داستانی که نشان می‌دهد یک اسیر حاضر است در بین اسرا بماند و شکنجه شود اما حاضر نیست که با آن خانم به سوئیس برود و زندگی راحتی داشته باشد. این کتاب ادبیات قشنگی دارد و نشان می‌دهد که عشق در همه جا هست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط