جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۰
ستوده در صدسالگی هم‌سخن بچه‌های پانزده ساله بود

علی دهباشی می‌گوید: منوچهر ستوده در صد سالگی نیز برای جوانان چهره جذابی بود، از استادان عصا قورت‌داده نبود، فروتنی ذاتی داشت. ستوده در صدسالگی هم‌سخن بچه‌های پانزده، بیست‌ساله بود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)  منوچهر ستوده امروز اگر بود، 106ساله می‌شد. از او حدود ۶۰ جلد کتاب و نزدیک به ۳۰۰ مقاله در حوزه تصحیح، نگارش فرهنگ، تاریخ، جغرافیا، سفرنامه، ایرانشناسی و...؛ به ‌جا مانده ‌است. ستوده متولد 28 تیر سال 1292 شمسی است؛ از پایه‌گذاران دانش ایران‌شناسی نوین است و آثار به‌جای مانده از او، چون کتاب‌ها و مقالات الگویی برای نسل جدید است تا بازبینی کنند و ببینند در کجای تاریخ این سرزمین ایستاده‌‌اند. از جمله مهم‌ترین کارهای ستوده مسافرت‌های او با پای پیاده بود. سفرهایی که از قبل آنها کتاب‌های بسیاری منتشر کرد. 
 
علی دهباشی، نویسنده و سردبیر مجله بخارا و از دوستان نزدیک ستوده، در گفت‌وگو با ایبنا به مناسبت صدوششمین زادروز منوچهر ستوده، به سفرهای ستوده به نقاط مختلف کشور اشاره کرد و گفت: من جز یکی دو سفر بیشتر با این استادان هم‌سفر نبودم، اما اصولا سفرهای این‌ها دوره‌های متفاوتی داشت؛ دوره اول عبارت بود از مصطفی مقربی، محمد‌امین ریاحی، ایرج افشار، هوشنگ‌دولت‌آبادی، عبدالرحمان عبادی و چند نفر دیگر؛ که این‌ها پای ثابت بودند. بعد در دوره‌های متفاوت کسانی همچون اصغر مهدوی، یحیی مهدوی، اسلام کاظمیه و عباس زریاب‌خویی به این پیاده‌روی‌ها می‌پیوستند. اما دو تن همیشه و تا آخرین سال زندگی پای ثابت بودند، یکی منوچهر ستوده و دیگری ایرج افشار.
 

منوچهر ستوده
 
وی افزود: سفرهای این‌ها معمولا در سال دو یا سه بار و گاهی چهار بار تکرار می‌شد؛ یکی از پانزده یا بیست اسفندماه شروع می‌شد و تا پایان تعطیلات فروردین ادامه داشت؛ که در این فصل به صفحات جنوب کشور می‌رفتند. یا در تابستان که به مناطق شمالی کشور، یا آذربایجان و نواحی شمال‌غرب کشور سفر می‌کردند. براساس متن‌های سفرنامه‌ها و گزارش‌های سفر آن‌ها می‌توان به قاطعیت گفت که جایی در این سرزمین نبوده است، که این دو تن یعنی منوچهر ستوده و ایرج افشار با پای پیاده طی نکرده باشند.

براساس عکس‌ها و گزارش‌های سفرهایی که از آن‌ها باقی‌مانده است، می‌توانیم نتیجه بگیریم که چگونه آن‌ها به تاریخ، جغرافیا و فرهنگ مردم ایران در چنین حدی علاقه‌مند بودند. براساس آنچه که من شفاهی شنیده‌ام یا کتبی این‌جا و آن‌جا و در بین نامه‌هایشان آمده است؛ لذت‌بخش‌ترین اوقات زندگی آن‌ها روزها و ساعاتی بوده است که به بیابان‌گردی و ایرانگردی می‌پرداختند.
 
نسل ستوده آموخته‌های آکادمیک را با مطالعات میدانی مستند می‌کردند
دهباشی دباره شخصیت علمی و فرهنگی چند بعدی ستوده عنوان کرد: آن‌ها متعلق به نسلی بودند که دیگر تکرار نشدند. نسلی که تمام آنچه که در حوزه مطالعات تاریخی، جغرافیایی، مردم‌شناسی آکادمیک خوانده بود را با مطالعات میدانی و تجربه عینی خود، مستند می‌کردند. علی‌رغم اینکه تحصیلات آکادمیک داشتند، ولی میدان فعالیت‌های آن‌ها، فعالیت‌هایی بود که در میان مردم ایران و در میان سرزمین‌های متعلق به حوزه تمدنی ایران رایج بود؛ چون آن‌ها خارج از ایران هم در حوزه تمدنی ایران مثل افغانستان، تاجیکستان، هند و پاکستان می‌رفتند و این حوزه تمدنی را در نظر داشتند.
 
او اضافه کرد: آخرین سفرهای خارج از ایران منوچهر ستوده، بیش از یک سال سفر در میان تاجیکستان و ازبکستان بود؛ که طی آن سفر، بسیاری از کتیبه‌های آنجا را خواند و به صورت یک کتاب منتشر کرد. بنابراین این‌ها از این جهت چند وجهی بودند؛ انسان‌هایی بودند که فقط بودن و نشستن پشت میز درس و دانشگاه، آن‌ها را راضی نمی‌کرد و قانع نمی‌شدند.
 
«از آستارا تا استرآباد» از ماندگارترین کارهای ستوده است
سردبیر مجله بخارا مهم‌ترین اثر منوچهر ستوده را کتاب «از آستارا تا استرآباد» خواند و اظهار کرد: این کتاب که در ده جلد و هر جلد حداقل 600 صفحه است؛ یکی از ماندگارترین کارهای ستوده است؛ که در طی دو دهه، وجب به وجب این مسیر را با قاطر و پیاده طی کرد؛ عکاسی کرد و گاهی ممکن بود جانش را از دست بدهد. در سیلاب‌ها گرفتار شد؛ از پل‌های متزلزلی گذشت، که امواج رودخانه زیر آن ممکن بود او را با خودش ببرد، که بارها دوربین و وسایل عکاسی او را از بین برد. «از آستارا تا استرآباد» تنها سندی است که از این مسیر باقی‌مانده و اگر الان این مسیر را برویم، تنها سند همین کتاب ستوده است. بسیاری از آن‌ها دستخوش نابودی شده و بسیاری از آن هم دیگر نیست.

 

از راست به چپ: علی دهباشی- منوچهر ستوده

دهباشی در پایان گفت: منوچهر ستوده در صد سالگی نیز برای جوانان چهره جذابی بود، از استادان عصا قورت‌داده نبود، فروتنی ذاتی داشت و یکی از چهره‌های محبوب زندگی فرزند من است، که از سه سالگی ستوده را دید و از اتفاقات خوب برای او ملاقات با ستوده بود و سوال درباره شرح مسافرت‌ها و اینکه در جنگل‌ها چگونه توانسته بود خود را از دست گرگ و خرس و این‌ها نجات دهد، یا در کوه‌های بلند و ارتفاعات توانسته بود خودش را از بهمن و برف و سرما نجات دهد و همه این‌ها با بیان جذاب او؛ بسیار شنیدنی بود.

ستوده در صدسالگی هم‌سخن بچه‌های پانزده، بیست‌ساله بود و ما کمتر استادی را می‌شناسیم که این توانایی جذب جوانان را نسبت به مسائل جغرافیایی داشته باشد.   
 
گفتنی است از مهم‌ترین کتاب‌ها و مقالات منوچهر ستوده، «فرهنگ گیلکی»، «فرهنگ کرمانی»، «فرهنگ نائینی»، «فرهنگ سمنانی»، «حدود العالم من المشرق الی المغرب»، «دیوان امیر پازواری»، «مهمان‌نامه بخارا»، «جغرافیای اصفهان»، «عجایب‌المخلوقات و غرایب‌الموجودات»، «قلاع اسماعیلیه در رشته‌کوه‌های البرز»، «تاریخ بدخشان»، «تاریخ بنادر و جزایر خلیج‌ فارس»، «سفرنامه گیلان ناصرالدین‌ شاه قاجار»، «جغرافیای تاریخی شمیران»، «اسناد خاندان خلعتبری، تاریخ گیلان و دیلمستان»، «از آستارا تا استرآباد» در ده جلد و... قابل ذکر است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها