در گفتوگو با کارشناس میز افغانستان انجام شد:
مقایسه نشر ایران و افغانستان از منظر کپیرایت، یارانه و...
معصومه نظری نشر افغانستان را به دلیل همجواری و همزبانی متاثر از ایران میداند و درباره ظرفیتهای تقویت ارتباط نویسندگان و ناشران دو کشور میگوید برای توسعه روابط و بازارهای مشترک، میتوان فراتر از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عمل کرد.
افغانستان و ایران بهدلیل همجواری و زبان مشترک طی سالهای گذشته، مراوداتی با یکدیگر داشتهاند این روابط فرهنگی در حال حاضر در حوزه نشر چگونه است؟
ایران، مبداء واردات کتاب به افغانستان است. استفاده دانشجویان از کتابهای سازمان مطالعه و تدوین کتب علومانسانی دانشگاهها یکی از نمونههای موفق ارتباط دو کشور در این زمینه است. اذعان داریم کتابهای این نشر از سوی جامعه دانشگاهی افغانستان مورد استقبال قرار گرفته و بهعنوان منبع اصلی از سوی استادان معرفی میشود اما در حوزههای فنی و مهندسی و یا پزشکی طبق مشاهدات من چندان از منابع فارسی تولید شده در ایران استفاده نمیشود. علاوه براین حضور هر ساله ناشران افغانستانی در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از سطح روابط دو کشور در زمینه چاپ و نشر خبر میدهد که میبینیم هر دوره ناشران بیشتری برای حضور در این رویداد استقبال میکنند.
ترخیص با تاخیر کتاب ناشران حاضر در نمایشگاه کتاب تهران مباحث دیگری است اما در مجموع اصل حضور، گویای ارتباط جامعه چاپ و نشر دو کشور دارد. با وجود سابقه مراوده جامعه نشر ایران و افغانستان، افزایش قیمت کاغذ و به دنبال آن قیمت تمام شده کتاب، میزان مراودات را کاهش داده است؛ درحالیکه پیش از این ناشران افغانستانی ترجیح میدادند کتابهای مورد نیاز را در ایران منتشر کنند و حتی براساس قرارداد، کاغذ را از ایران وارد میکردند. پیشرفت فناوریهای چاپ طی چند سال گذشته در افغانستان نیز در کاهش این تمایل موثر بوده است.
ناشران افغانستان بیشتر از کدام کشورها کاغذ وارد میکنند؟
کاغذ در افغانستان بیشتر از سوی چاپخانهداران و از کشورهای چین، هند، پاکستان و ترکیه وارد میشود.
اشاره کردید که بیشتر کتابهای علومانسانی در افغانستان مورد توجه است. با توجه به زبان مشترک دو کشور، به نظر میرسد کتابهای ترجمه و منتشر شده در سایر شاخهها مانند فنی و مهندسی در ایران هم باید در افغانستان مخاطب داشته باشد. دلیل اصلی اینکه این کتابها در کشور شما مانند کتابهای علومانسانی دیده نشده چیست؟
بیشتر استادان ترجیح میدهند با توجه به دسترسی آسان دانشجویان، کتابهای زبان اصلی را معرفی کنند. علاوهبراین ترجمه کتابهای تخصصی در ایران با معادلگزینی انجام میشود در حالیکه در افغانستان معادلگزینی وجود ندارد و واژهها بهویژه در حوزه علم به شکل اصلی استفاده میشوند.
نبود جریان واژهگزینی تهدیدی برای حفظ زبان در افغانستان نیست؟
براساس قانون اساسی، افغانستان دارای دو زبان رسمی فارسی و پشتو است؛ بنابراین معادلسازی به هر دو زبان دشوار و از سوی دیگر استفاده از منابع اصلی، موجب بینیازی از معادلسازی شده است. مردم افغانستان بیشتر از مردم ایران و یا دیگر همسایگان به دلیل حضور نمایندگان نهادهای بینالمللی از جمله انواع انجمنهای غیردولتی بهویژه بعد از سال 2000 به زبان انگلیسی مسلط هستند و مکالمه میکنند.
دانشجویان چطور به منابع اصلی دسترسی دارند؟
در افغانستان نهادهای بینالمللی مانند «بنیاد آسیا» وجود دارد که کتابهای علمی را رایگان در دانشگاههای افغانستان توزیع میکند؛ بنابراین بدون هیچ تلاشی از سوی دانشجو، کتاب در دسترس است. بهعنوان مثال به کتابهای تولید شده سال 2019 در شاخههای مختلف دسترسی داریم و معمولا کمتر از یک سال در کتابخانههای دانشگاهی عرضه میشود؛ بنابراین مردم کمتر به کتابهای ترجمه و یا معادلسازی نیاز دارند.
دسترسی مخاطبان افغانستانی به منابع روز دنیا ارتباطی به عضویت کشور شما در کنوانسیون برن دارد؟ یعنی این عضویت موجب شده تا به این منابع دسترسی آسانتری داشته باشید؟
خیر. ارتباطی به عضویت افغانستان به کپیرایت ندارد. بنیاد آسیا به کشوهای خاصی که بهعنوان مثال، تجربه بحران جنگ را پشت سر گذاشتهاند یا صنعت چاپ پیشرفتهای ندارند این خدمات را ارائه میکند. بنیاد آسیا سالهاست که در افغانستان حضور دارد و بعد از سال 2000 نیز فعالیت خود را در حوزه توزیع کتابهای دانشگاهی شروع کرد.
پیوستن افغانستان به کنوانسیون برن، چه تاثیراتی را بر وضعیت نشر این کشور گذاشته و زمینهای را برای حضور بینالمللی نویسندگان افغان فراهم کرده است؟
کشور افغانستان همواره به قوانین مربوط به مالکیت فکری توجه داشته و رویکرد دولت افغانستان در زمینه حمایت از حقوق مولف و ناشر بیشتر به موارد قانونی معطوف است تا حمایتهای مالی و یا تخصیص یارانه. با وجود اینکه ناشران ملزم به رعایت قانون کپیرایت هستند اما گاهی شاهد هستیم برخی افراد نسخه pdf و یا نسخه اسکن شده کتابها را بهصورت غیرقانونی منتشر میکنند که این پدیده در بسیاری از کشورها نیز وجود دارد. تاکید دارم ناشران از این کار به شدت پرهیز دارند چرا که احتمال اینکه دیگر ناشران نیز دست به اقدام مشابه بزنند را افزایش میدهند؛ بنابراین ناشران به رعایت قانون ملزوم هستند و دولت از آن به شدت حمایت میکند.
یکی از دغدغههای در نشر ما این است که پذیرفتن کپیرایت تاثیرات منفی روی چرخه نشر ما بگذارد. پیوستن افغانستان به کنوانسیون برن، قیمت کتاب را افزایش داد؟
بهطور منطقی باید این اتفاق میافتاد، چراکه امکان دسترسی به کتاب از مسیرهای غیرقانونی قطع شد اما در مقایسه با عامل کپیرایت، عوامل دیگری نیز بر قیمت کتاب در افغانستان تاثیرگذار است.
لطفا بیشتر توضیح بدهید؟
اجازه بدهید برای روشنتر شدن بحث، بین دو کشور ایران و افغانستان در حوزه چاپ و نشر مقایسهای انجام بدهم. دولت ایران از ناشران و کتابفروشان با تخصیص یارانه خرید کاغذ، حمایت میکند درحالیکه در افغانستان این جریان وجود ندارد. دولت افغانستان به هیچ وجه از فعالان حوزه نشر کتاب، حمایت مادی نمیکند و بیشتر به ایجاد زیرساختها ازجمله واردات فناوریهای نوین در حوزه چاپ و نشر و همچنین حمایت قانونی توجه دارد. یکی از حمایتهای مادی دولت که سالهای دور انجام شد، انتقال جریان انتشار کتابهای درسی افغانستان از کشورهای همجوار به داخل کشور بود؛ آنچنانکه در حال حاضر قرارداد چاپ کتابهای درسی به ناشران داخلی سپرده شده است؛ بنابراین ناشران متاثر از بازار به تعیین قیمت اقدام میکنند. میدانند تعیین قیمتهای بالا مانع از فروش خواهد شد؛ بنابراین معتقدم ناشران در این زمینه در فضای رقابتی منصفانه عمل میکنند و ملزم هستند قیمت منطقی تعیین کنند.
بهعبارت دیگر، خود ناشر تلاش میکند بازارش را تضمین کند.
بله. اتحادیه ناشران افغانستان که سراسری است بر تعیین قیمت نظارت دارد. علاوهبراین در افغانستان، ناشر دولتی وجود ندارد و دولت، کتابی چاپ نمیکند، فقط یک ناشر دولتی، زیر نظر وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان فعالیت میکند؛ بنابراین قیمت کتاب در افغانستان را دولت کنترل نمیکند بلکه در اختیار بازار آزاد است؛ البته ناشران خصوصی مجاز به تعیین هر قیمتی نیستند.
در شرایطی که دولت به عرصه چاپ و نشر ورود نمیکند، تخلفات احتمالی چطور پیگیری میشود؟ همچنین آیا حمایتی از سوی دولت از فعالان حوزه نشر وجود دارد؟
تخلفات براساس قانون کپیرایت است و شکایت ناشر زیاندیده در وزارت اطلاعات و فرهنگ، پیگیری میشود. وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان در سراسر این کشور 90 کتابخانه عمومی دارد که بودجه و نیروی انسانی و تامین منابع آن از سوی این وزارتخانه تامین میشود. وزارت اطلاعات و فرهنگ با خرید کتاب از ناشران منابع این کتابخانهها را تامین میکند. میزان خرید بر اساس اعلام نیاز کتابخانهها به خرید کتاب اقدام میشود.
بازاریابی برای کتاب در این فضای رقابتی چگونه است؟
سادهترین روش بازاریابی در افغانستان، نمایش تازههای نشر در قالب نمایشگاههای کتاب در دانشگاههاست؛ علاوهبراین کتابفروشان با ایجاد فضای ویژه مطالعه برای مخاطب این امکان را فراهم میکنند تا علاوه بر مطالعه خلاصهنویسی هم داشته باشند. این فضا که شاید مشابه یک کتابخانه محدود و کوچک است، موجب میشود تا مخاطب با توجه به نیاز به خرید کتاب اقدام کند. همچنین با استفاده از شبکههای مجازی بهویژه فیسبوک و کانالهای تلگرام، تازههای نشر را معرفی میکنند. با وجود همه این ابزارها، معتقدم جای خالی یک پایگاه اطلاعاتی با قابلیت تبلیغ و معرفی تازههای نشر برای استفاده مخاطبان داخلی و حتی خارجی از سوی اتحادیه ناشران افغانستان احساس میشود؛ البته زیرساختهای لازم از سوی نظام بانکی با هدف فروش آنلاین کتاب در افغانستان ایجاد نشده است.
کتابها عمدتا در افغانستان با چه شمارگانی منتشر میشود؟
در مقایسه با گذشته وضعیت شمارگان در افغانستان به دلیل ورود دستگاههای چاپ دیجیتال متفاوت شده؛ علاوه براین کیفیت چاپ نیز به همین دلیل ارتقاء پیدا کرده که بر شمارگان کتاب نیز تاثیرگذار بوده است. شمارگان کتاب در افغانستان بنا به وضعیت بازار از 500 تا 5000 نسخه متغیر است.
چند ناشر در افغانستان فعالیت میکنند؟
تعداد ناشران افغانستان با آمار ناشران ایران قابل مقایسه نیست و به چند صد ناشر میرسد. فعالیت این تعداد ناشر که باید پاسخگوی نیاز تعداد قابلتوجهی مخاطب باشند، دلایل متعددی دارد. تا سال2000 در محدودیتهای زیادی قرار داشتیم ازجمله اینکه تا سال 1995 طالبان در این کشور حکمرانی میکرد و قبل از آن مردم جنگهای داخلی را تجربه کرده بودند؛ بنابراین با توجه به ناآرامیهای سیاسی و سانسورهای شدید طالبان کتابفروش و ناشر به معنای واقعی وجود نداشت.
طالبان براساس فهرست کتابهای تولید شده که از سوی مراکز دولتی دریافت میکرد، کتابهای بهاصطلاح ممنوعه را به آتش میکشید. در این شرایط توان توسعه صنعت چاپ و نشر وجود نداشت و از سوی دیگر ناشران خصوصی هرگز حاضر به سرمایهگذاری در این حوزه نمیشدند. بعد از سال 2000 عواملی ازجمله آزادی بیان، پیوستن به قانون کپیرایت و قوانین دیگر حمایت از مالکیت فکری ناشران موجب شد تا ناشران نیاز جوانانی که در فضای باز به دانشگاهها راه پیدا کرده بودند و همچنین مطالعه برای سرگرمی را پاسخ دهند. در مجموع 19 سال است با وجود همه مشکلات اقتصادی و ادامه ناآرامیهای سیاسی ناشران خصوصی در افغانستان فعالیت میکنند.
با توجه به پایان سلطه طالبان، وضعیت کتابخوانی در این کشور چگونه است و مردم به چه نوع کتابهایی توجه دارند؟
ابتدا بگویم که افغانستان حدود 32 میلیون نفر جمعیت دارد که بیش از 70 درصد آن نوجوان و جوان هستند. مردم افغانستان به دو زبان صحبت میکنند و برخی از ناشران به هر دو زبان فارسی و پشتو به چاپ کتاب اقدام میکنند. رمانهای اجتماعی، داستانهای تاریخی و خاطرات رجال سیاسی و فرهنگی از علاقهمندیهای مردم افغانستان است، بهطوری که بارها تجدید چاپ میشود. کتابهای روانشناسی با موضوعاتی مانند زندگی شاد و یا رازهای موفقیت نیز از علاقهمندیهای مردم است.
ثبت آمار تولید کتاب در افغانستان چگونه انجام میشود؟
ناشران بعد از چاپ هرعنوان جدید باید 10 نسخه را به وزارت اطلاعات و فرهنگ تحویل دهند که به کتابخانههای عمومی توزیع و همچنین تعدادی نیز در کتابخانه وزارتخانه نگهداری میشود. برای هر کتاب، با نظارت وزارت اطلاعات و فرهنگ شابک صادر میشود. در حال حاضر اصلیترین کارکرد شابک، ثبت ناشر و تعداد عنوان کتابهای تولید شده است اما جریان صدور شابک از حدود 12 سال پیش در افغانستان شکل گرفته و موضوع جدیدی محسوب میشود که هنوز چندان فراگیر نشده است؛ بنابراین هنوز برخی ناشران بهویژه در مناطق دور از مرکز شابک دریافت نکردهاند؛ علاوه براین شابک در جریان توزیع کتاب استفاده نمیشود.
با توجه به اینکه تعدادی از ناشران به دریافت شابک اقدام نمیکنند و دریافت شابک، ابزار اصلی ثبت ناشر به حساب میآید، نمیتوان به تعداد قطعی ناشران افغانستان نیز دسترسی داشت. این طور نیست؟
بله. وزارت اطلاعات و فرهنگ، ناشران را برای دریافت شابک تشویق میکند.
کتابهایی که بدون شابک منتشر میشوند چطور، آیا معتبر هستند؟
بله. فرآیند صدور مجوز چاپ کتاب در افغانستان آسان است. ناشر باید به اصولی پایبند باشد؛ مثلا اینکه محتوای کتاب، مخالف امنیت ملی و همچنین دروغ و شایعه پراکنی نباشد و به اختلافات قومی دامن نزند.
ظرفیت ارتباط ناشران ایرانی و افغان با توجه به همزبانی مردم دو کشور قابلتوجه است. به نظر میرسد این ارتباط بیشتر در حد نویسندگان و شعرا دنبال شده؛ بهطوری که آثار ایرانی در افغانستان علاقهمندانی دارد.
بله. شاعران و نویسندگان ادبیات داستانی دو کشور افغانستان و ایران ارتباط قابلتوجهی دارند، چراکه هم زبان هستند؛ علاوه براین تجربیات مشترک ازجمله جنگ وقرار داشتن در یک منطقه جغرافیایی، سلائق و حتی دغدغههای مشابه موجب شده تا آثار نویسندگان دو کشور از یکدیگر تاثیر بگیرد. همه نیما، سهراب و یا فروغ را میشناسند بنابراین نمیتوانیم شاعران این دو کشور را با وجود همه تجربههای متفاوت مانند اینکه ما هنوز در فضای ناآرامی زندگی میکنیم، از هم جدا بدانیم. نویسندگان دو کشور حتی در فضای مجازی در ارتباط هستند.
اینکه ایران هنوز به کنوانسیون برن نپیوسته بر این مراودات تاثیر منفی گذاشته است؟
براساس قانون کپیرایت، کشورهای عضو نباید کتاب دیگر کشورهای عضو را بدون اجازه منتشر کنند؛ اما این کشورها در قبال کشورهای غیرعضو این تعهد را ندارند. با وجود همه این موضوعات، تعهد اخلاقی در چاپ کتاب ناشران ایرانی وجود دارد. علاوهبراین انکار نمیکنم که برخی از ناشران افغانستانی با توجه به اینکه ایران هنوز به قانون کپیرایت ملحق نشده، کتابهای چاپ ایران را بدون اجازه منتشر میکند.
نویسندگان زن در افغانستان چه موقعیتی دارند؟
بعد از سال 2000 زنان در افغانستان به یک سری آزادیهایی دست پیدا کردند كه پیش آن به دلیل حضور طالبان از آن محروم بودند؛ بهعنوان مثال، حق تعلیم و تحصیل، اشتغال، بیشتر دانستن و ارتقا ظرفیتهای خود را نداشتند. طی 19 سال گذشته تعداد زنان نویسنده و تحصیلکرده بهویژه در حوزه شعر و ادبیات داستانی قابلتوجه شده است. نشستهای نقد وبررسی کتاب منظمی در قالب انجمنهای ادبی بدون حمایت دولت و خودجوش برگزار میشود.
با توجه به موفقیت نویسندگان و شاعران افغانستانی در دنیا وضعیت ترجمه آثار آنها چه اندازه است؟
در زمینه ترجمه آثار نویسندگان موفق، دولت ورود نمیکند و ناشران خصوصی هستند که با ناشران دیگر کشورها، دولتی و یا خصوصی برای ترجمه آثار نویسندگان خود و یا بهعکس ارتباط برقرار میکنند. از جمله نویسندگان موفق میتوانم به سیدرضا محمدی، نجیبه بارور، خالد حسینی و عتیق رحیمی اشاره کنم که در عرصه بینالمللی به موفقیتهای قابل توجهی دست پیدا کردهاند.
چه ظرفیتهایی برای تقویت ارتباط بین نویسندگان و ناشران ایران و افغانستان وجود دارد؟
میتوان فراتر از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بهعنوان یک رویداد سالانه برای دیدار بین ناشران دو کشور فکر کرد؛ بهعنوان مثال، اتحادیه ناشران دو کشور بهویژه اتحادیه ناشران تهران، در زمینه آگاهی از زمینههای علاقهمندی مردم دو کشور و یا آخرین پیشرفتهای چاپ و نشر، نقش قابلتوجهی دارند. ناشران افغانستان از طریق بانک اطلاعاتی موسسه خانه کتاب و همچنین کتابخانه ملی به تازههای نشر در ایران دسترسی دارند. ایجاد برنامههای مشترک با حمایت دولتها با هدف تبادل تجارب و همچنین آراء و اندیشه نویسندگان دو کشور نیز زمینه تقویت ارتباط بین نویسندگان دو کشور را فراهم خواهد کرد. به دنبال این ارتباط است که فکر میکنم آثار جدیدی خلق خواهد شد و احتمال بازنشر آنها در هر دو کشور وجود خواهد داشت.
نظر شما