این کتاب با مرور روایات عروج به ماورای دنیا در تمدنهای باستانی شرقی (هند و چین)، میانی (ایران، بینالنهرین، مصر) و غربی (یونان و روم) سپس تاریخ ادیان ابراهیمی (یهودیت و مسیحیت)، به تبیین مؤلّفههای ماهوی معراج میپردازد. در حقیقت، دستیابی به مؤلّفههای ماهوی معراج از خلال بررسی تداوم اندیشه رایج عروج به ماورای دنیا از اسطوره تا واقعیت، نمادشناسی معراج و تحلیل روشمند تعامل حوزههای روایی و تجسمی در زمینه معراج از دستاوردهای این کتاب است.
نگارنده در این کتاب، با اعتقاد به اینکه نگارگری حاصل همنشینی و تلفیق مهارت فنی و معرفت دینی است با الگویی توصیفی تحلیلی و با رویکرد پدیدارشناسی تأویلی به واکاوی و مرور روایت معراج و رمزگشایی از نشانههای بصری نگارهها میپردازد. در روش توصیفی تحلیلی، پدیدهها آنطور که هستند توصیف شده و حین توصیف به شرایط، روابط، عقاید متداول، آثار مشهود و روندهای در حال گسترش توجه میشود. بهعبارت دیگر، پس از توصیف و تفسیر روشمند پدیده عروج به ماورای ماده در روایات اساطیری، و واقعیت معراج در ادیان ابراهیمی و معراج پیامبر اکرم (ص)، نکات و ظرایف مضمون و محتوای متن معراج حضرت محمد (ص) و زبان، بیان و اشارات هنری نگارههای موجود از این ماجرای شگرف مورد کنکاش قرار میگیرد تا نظام ارتباطی میان ساختار کلی و متغیرهای جزئی ساحتهای اساطیری و تاریخی و هنر نگارگری از روایت خیالانگیز معراج کشف و تبیین شود.
در کتاب «تا خداوند معراجها»، نگارههای معراج پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) که منتخبی از تصاویر معراجنامه ایلخانی، معراجنامه تیموری و تکنگارههایی از دوران صفویه هستند، از حیث نمادهای ابزاری، گیاهی، حیوانی، زمانی، مکانی و حرکتی مورد بازبینی و واکاوی قرار گرفتهاند. این کتاب با داشتن یک پیشگفتار و مقدمه، از چهار فصل با عناوین «تبارشناسی معراج»، «معراج و معراجنگاری»، «نمادشناسی معراج» و «چرایی، چگونگی و چیستی معراج» تشکیل شده که در فصل اول آن، روایات سفرهای دیگر جهانی در ادبیات اساطیری شرق و غرب بهعنوان بخش جداییناپذیر از فرهنگ روایی رابطه انسان و خدایان و نمونهای بارز از ارتباط با غیب شرح میشود.
در فصل دوم به موضوعات مختلف مثل انواع تجربه دینی و انحای ارتباط با عالم غیب، معراج نبی اسلام (ص) ازمنظر صاحبنظران، نمود واقعه معراج در نگارگری اسلامی و ویژگیهای بصری این آثار، پرداخته شده است. اهتمام فصل سوم، بررسی نمادها و نشانههای تصویری نگارهها و شناخت معانی صریح و ضمنی آنهاست. در فصل چهارم نیز، ابتدا مؤلفههای ماهوی معراج، سپس بازتاب آنها در نگارهها مشخص شده است.
نظر شما