شنبه ۲ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۸
اولویت آموزش در مدارس ما یادگیری طول و عرض و مساحت است!

جمال‌الدین اکرمی نویسنده و مترجم حوزه کودک و نوجوان با اشاره به دشوار شدن وضعیت معیشت در این حرفه با بالا گرفتن مشکلات اقتصادی، می‌گوید: اگر به گذشته برگردم، شغل نویسندگی را انتخاب نخواهم کرد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خوزستان - لاله خدری: رسیدن به واقعیت را از راه تخیل و افسانه، مهمترین عامل و انگیزه خود در نوشتن می‌داند. جمال‌الدین اکرمی در سال 1336 در سمنان به دنیا آمد. او کارشناسی کارتو‌گرافی دارد و در ادبیات داستانی هم یک مدرک معادل کارشناسی ارشد افتخاری. اکرمی در زمینه‌های مختلفی مانند سرودن شعر و نگارش قصه، رمان و ترجمه و تصويرگری كتاب‌های كودكان کار کرد‌ه و مدرس نقاشی و هنر كودک، كانون پرورشي فكري كودكان و نوجوانان، آموزش و پرورش، و پژوهش در زمينه‌ تصويرگری كتاب‌های كودكان و نوجوانان است. وی تأليف سه كتاب در زمينه‌ پژوهش تصويرگری كتاب كودک در ايران و جهان، تصويرگری بیش از هشت كتاب برای كودكان، تأليف هفت مجموعه شعر برای كودكان، 30 قصه برای كودكان، 8 رمان برای نوجوانان، تأليف 30 جلد كتاب آموزشی «پيش از دبستان» و 20 جلد كتاب «پيش از آمادگی» برای خردسالان و ترجمه‌های زیادی برای كودكان را در کارنامه‌اش دارد. از جمله آثار اکرمی می‌توان به «ترانه‌های مهتاب»، «ترانه‌های جشن تولد»، «شاعری در باغ وحش»، «از كودكی تا ماه»، «فاخته تنها»، «گل دوستی»، «جشن تولد ليلا كوچولو»، «علی كوچولو گم شده بود»، «آهو كوچولو قايم شو»، «چشمانت را ببند والريانوس» اشاره کرد. نویسنده «ترانه‌های جشن تولد» چندی پیش مهمان اهالی مسجدسلیمان بود و بهانه این حضور هم برپایی کارگاه سه‌روزه آموزشی «ارتباط با کودک و نوجوان از طریق کتاب و هنر‌» بود که او مدرس آن بود. در حاشیه این کارگاه، فرصتی دست داد تا با جمال‌الدین اکرمی درباره جایگاه ادبیات کودک در کشور ما و اهمیت پرداختن به این حوزه، گفت‌وگویی انجام دهیم که گزارش آن در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد:

اکرمی در ابتدای این مصاحبه با اذعان به اینکه تمرکز ما نویسندگان عمدتاً حول محور فضاهای شهری و پایتخت می‌چرخد و از شهرهای کوچک و واقعیت‌های آنها غافل مانده‌ایم. برای نوشتن تنها نمی‌توان از علاقه بچه‌ها بدون در نظر گرفتن نیاز جامعه بهره برد چون علاقه بچه‌ها کاذب است، کتاب و هنر را عامل ارتباط انسان‌ها با یکدیگر می‌داند.

این نویسنده و مترجم در حوزه ادبیات کودک و نوجوان توضیح می‌دهد: در مدارس نباید تنها ملاک، کتاب درسی باشد بلکه باید از سایر ابزارهای هنر برای تنوع و نقش‌آفرینی در مدارس استفاده شود. چرا بچه‌ها در مدرسه نباید زنگ مطالعه و کتابخوانی، موسیقی، ادبیات، نقاشی، معماری و تئاتر داشته باشند و زنگ هنر حذف شود؟ بچه‌ها معماران آینده هستند و کسب اینگونه مهارت‌ها در انتخاب‌های آنها در زندگی و تصمیمات آینده آنان نقش اثرگذاری دارد.

وی ادامه می‌دهد: کودکان ما در مدرسه به‌جای فراگرفتن هنر باید طول، عرض و مساحت را یاد بگیرند؛ یادگیری این مفاهیم با ساخت خود بچه‌ها شکل می‌گیرد. مدرسه باید به کارگاه فعالیت، تحرک، شادی و خلاقیت تبدیل شود. مشکلی که گریبانگر مدارس ما شده، تربیت بچه‌های درسخوان است، نه بچه‌های خلاق. ما فکر می‌کنیم بچه‌هایی که نمره بیست می‌گیرند، قابل تحسین هستند؛ گاهی بچه‌ای که نمره 10 گرفته، می‌تواند جامعه را تغییر دهد، چون خلاقیت دارد.

اکرمی بر این باور است: تاکید مدرسان در کارگاه‌ها بر شناسایی استعداد و خلاقیت بچه‌ها است و اگر این کارگاه‌ها برگزار نشود، نمی‌توان از مشکلات و نیازهای بچه‌ها به درک درستی رسید. در این کارگاه‌ها مفاهیمی چون داستان، کتابخوانی، قصه‌گویی، تاثیر تئاتر و بازی در زندگی بچه‌ها، نقش لالایی و ترانه‌ها در زندگی بچه‌ها و در رویکرد خانواده‌ها، نقش تشویق و تنبیه در رشد کودک، به خانواده‌ها و بچه‌ها آموزش داده می‌شود.
 

این نویسنده و مترجم کتاب‌های حوزه کودک و نوجوان با اشاره به اهدافِ آموزش‌های ارائه شده در این کارگاه می‌گوید: تلاش ما بر این است تا اموری را که در مدارس مورد غفلت آموزش و پرورش واقع می‌شود، بازنگری کنیم. نقش بچه‌ها در مدارس فقط یادگیرنده است باید با تغییر این روند سعی کنیم بچه‌ها را یاددهنده تربیت کنیم تا به همکلاسی‌ها و دوستانشان درس یاد دهند، در دوران تدریسم در مدرسه میز و نیمکت‌ها را دور کلاس می‌چیدم و با واگذار کردن بخشی از درس به بچه‌ها آنان  را در امر تدریس مشارکت می‌دادم.

وی در ادامه به دیگر اهداف کارگاه‌های کودک پرداخته و می‌گوید: در این کارگاه‌ها تلاش می‌کنیم بچه‌ها را از حفظ کردن اجباری و یادگیری‌های بیهوده دور کرده و به سمت مشارکت گروهی سوق دهیم. بچه‌ها با کمک هم نمایش بازی می‌کنند، ترانه و شعر می‌خوانند و داستان می‌نویسند. والدین روش‌های ارتباط با کودک را فرا می‌گیرند و نیز کودکان برای حضور در جامعه و کسب فعالیت و مهارت آماده می‌شوند.

این مترجم حوزه ادبیات کودک درباره جایگاه ادبیات کودک و نوجوان هم معتقد است: اگر کسی بگوید ادبیات کودک و نوجوان در ایران ضعیف است، قطعاً ادبیات در این حوزه را نخوانده و یا سرسری نگاه کرده است. شاهکارهای بسیار جذابی از نویسنده‌های ایرانی برای کودکان و نوجوانان وجود دارد. در عرصه رمان، تصویرگری و شعر، ما نام‌آور هستیم. در حال حاضر آنچه مشکل اصلی نویسندگان ماست، قیمت بالای کتاب‌هاست که آنها را مجبور می‌کند با شمارگان بسیار پایین کتاب چاپ کنند.

اکرمی با ذکر مثالی افزود: اگر در سال ۸۳ تیراژ کتابی پنج هزار نسخه بود، در سال ۹۷ به پانصد نسخه تقلیل یافت. با این تعاریف شغل نویسنده دچار بحران شده و منشاء آن در حوزه اقتصادی، چاپ و کاغذ است؛ نه در حوزه نویسندگی، تصویرگری و ترجمه. اگر یک کتاب را دو سال پیش با هفت هزار تومان می‌خریدیم، الان همان کتاب بیست هزار تومان شده و منِ نویسنده هم توان خریدش را ندارم.

این نویسنده و تصویرگر در خصوص ارتباط تصویر با متن هم معتقد است: تصویر، مکمل پیام متن است؛ بچه‌ها کتاب‌ها را از روی تصاویر انتخاب می‌کنند بعد سراغ متن می‌روند. اگر ظاهر و تصاویرکتاب جذاب باشد، در ذهن کودکان متبادر می‌شود که متن خوبی نیز دارد. متن و تصویر حلقه متصل به هم هستند.

نویسنده «فاخته تنها» در جواب به این سوال که با وجود مشکلاتی که هم اکنون بر سر راه نویسندگان قرار گرفته اگر به گذشته برگرید آیا بازهم به این کار ادامه می‌دادید؟ می‌گوید: با تمام عشقی که به این شغل دارم، باید بگویم نه! رشته تحصیلی‌ام ریاضیات و مهندسی بود و با اینکه عاشق کارم بودم، اما با عشقی که به کتاب داشتم به این سو سوق داده شدم. هر شغلی یک حرفه است و مسیر زندگی از این راه تامین می‌شود اما با بحرانی که در این حوزه پیش آمد، معاش نویسندگان هم دچار مشکل شده است.

وی ادامه داد: هرچند با توجه حجم بالای کار، برای گذران زندگی خیلی مشکلی ندارم، اما این یک استثنا است و قاعده نیست. من عاشق نوشتن رمان هستم و با آن زندگی می‌کنم. دوازده عنوان رمان نوشته‌ام. اما خُب نوشتن یک رمان ۶ ماه زمان می‌برد و  بعد از 6 ماه نتیجه تلاشت را می‌بینی؛ پس باید به کارهای زودبازده بپردازم و اینجاست که شک می‌کنم که اگر به گذشته برگردم، بازهم نویسنده خواهم شد یا نه!

اکرمی، تلاش، ممارست، عشق و علاقه را از ارکان مهم برای ورود به عرصه نویسندگی می‌داند و می‌گوید: کسانی که اشتیاق به نوشتن دارند، باید بتوانند اول خوب بخوانند؛ ما از جوانان و نوجوان امروزی دور هستیم، در داستان‌ها دختران امروزی دنبال عشق و پسران به دنبال وحشت هستند.

این نویسنده اضافه می‌کند: در نوشتن محور اصلی‌ام بر اساس واقعیت‌ها است. سال‌ها در چابهار زندگی کردم و تمام یادداشت‌ها را برداشته و به رمان تبدیل کردم. حوادثی را که بچه‌های آن دیار با آن دست و پنجه نرم می‌کردند، به عنوان سوژه کار قرار داده و با پیوند و ارتباط این حلقه‌ها رمان‌هایی چون «غریبه و دریا»، «پسران آفتاب» و «دل به دریا» را بیرون دادم.

وی در جواب این سوال پایانی ما که فضای شهرستان مسجدسلیمان را در مدت اقامتش در چگونه ارزیابی می‌کند؟ می‌گوید: شهرستان مسجد سلیمان ظرفیت شگفت‌انگیزی برای زیباتر شدن و شایسته‌تر بودن دارد. تنوع چهره طبیعت با اختلاف ارتفاع و تپه‌هایی که شهر را در آغوش گرفته‌اند، از ویژگی‌های برجسته این شهرستان است که اگر به آن درست پرداخته شود، جلوه‌های نابی خواهد یافت. برای پرداختن به این ویژگی‌ها باید ایده‌ها و طرح‌های خلاقانه جوانان، هنرمندان، صنعتگران و خیراندیشان به کار گرفته شود.

اکرمی می‌افزاید: خیلی علاقه‌مند هستم بچه‌ها را با مسجدسلیمان و فضای عشایری آن آشنا کنم. چند رمان می‌توان نام برد که در مورد کوچ بختیاری‌ها از جایی به جای دیگر باشد؟ مسلما خیلی کم است چون همه ما متمرکز شده‌ایم در مرکز. در این کارگاه، موضوعی که مادران مطرح می‌کردند، این بود که به دلیل کمبود امکانات آموزشی و تفریحی برای فرزندانشان می‌خواهند از این شهر به شهرهای بزرگ و پیشرفته بروند. چرا باید تمام امکانات در مراکز استان‌ها تجمیع شود و شهرهای کوچکی مثل مسجدسلیمان محروم باشند؟ دولت باید بتواند با برنامه‌ریزی منسجم مرکز زدایی کرده و امکاناتی نیز برای شهرهای کوچک در نظر بگیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها