زهرا مهرجوئی عضو شورای انجمن علمی پژوهشی جامعه الزهراء گفت: تبلیغ دین باید ریشهای صورت بگیرد و در راستای اصلاحِ فرهنگ جامعه باشد؛ ریشه مشکلات را بیان کرده و راه حل ارائه کند.
یکی از مسائلی که باید در امور دینی مطرح شود این است که هر امر و پدیدهای دارای یک فلسفه وجودی است که اگر از فلسفه وجودی آن مطلع باشیم و به آن عمل کنیم، اثر آن چندین برابر میشود. در این زمیننه به عنوان اولین سوال از فلسفه قیام سیدالشهدا (ع) و همچنین فلسفه عزاداری برای آن حضرت (ع) برایمان بگوئید.
در رابطه با فلسفه قیام اباعبدالله الحسین (ع) باید گفت که قیام حضرت (ع) معلول شرایط و موقعیت زمانی ویژهای بوده است؛ که بدون پرداختن به آن مسائل، مسلما پاسخ ما هرچه باشد، سطحی و گذرا خواهد بود. اما شاید در اینجا کوتاهترین پاسخ به این پرسش این باشد که در برابر آن امام معصوم (ع) که وظیفهی هدایت بشر را بر عهده داشت، قیام ایشان در سال 61 و عدم بیعت با خلیفه وقت، بهترین گزینه انتخابی بود؛ و فلسفه عزاداری بر آن حضرت میتواند همان زنده نگه داشتن راه ایشان و احترام گذاشتن به تصمیم و انتخاب بزرگ و ارزشمندی است که امام حسین (ع) در آن مرحله از تاریخ، اتخاذ کردند و برای ایستادن در برابر باطل از جان خود و جان یاران و نزدیکانش گذشت. نگاه حضرت به دوردستها بوده است. آنجا که میفرمایند: «اذا ابتلیت الامة براعِ مثل یزید فعلی الاسلام السلام» توجه امام (ع) به اصل و اساس دین بود. عزاداری بر ایشان اگر با توجه به باطن قیام صورت گیرد، بدون شک اثرات مبارکی بر جامعه اسلامی خواهد گذاشت.
جایگاه محرم و اشک بر سیدالشهدا (ع) و عزاداری برای ایشان در سیر معرفتی شیعه مشخص است و ائمه ما و بزرگان دین به آن پرداختهاند، اما در سالهای اخیر به این مسائل خیلی حمله شده است، از جمله اینکه کراراً از گذشته گفته شده عزاداری خشونت و افسردگی میآورد، یا حرکت امام حسین (ع) انقلاب نبود و بسیاری مسائل دیگر؛ با اینکه جایگاه این مسائل به خوبی تبیین شده است، اما به نظر میرسد باید هر بار این مسائل در مقابل حرفهای این افراد تکرار شود، نظر شما در این باب چیست؟
همواره مسائل ارزشمند و تأثیرگزار مورد هَجمه قرار گرفته و میگیرند و همین امر اهمیت آنها را بیش از پیش نمایان میسازد و پاسخ مُتقن و منسجم به اینگونه سوالات و شبهافکنیها میتواند در این عصر ارتباطات، روشنگر راه جوانان و نوجوانان باشد.
محرم فصل تبلیغ دین است، ما چه الزاماتی را برای تبلیغ دین میتوانیم در نظر بگیریم و شما به عنوان یک مبلغ دینی و سخنران مجالس عزاداری امام حسین (ع) چه نقدهایی به شرایط تبلیغ دینی در حاضر حاضر دارید؟
به نظر بنده، تبلیغ باید ریشهای صورت بگیرد یعنی در راستای اصلاحِ فرهنگ جامعه باشد؛ ریشه مشکلات را بیان کرده و راه حل ارائه کند وگرنه پرداختن به مسائل سطحی و صرفا تعزیه خوانی و یا مطرح ساختن مشکل، بدون آنکه جوابی برای آن ارائه کنیم، چارهساز نیست؛ که متأسفانه این نقد بر بسیاری از مجالس فعلی وارد است؛ مثلاً وقتی سخن از بدحجابی یا سست شدن بنیان خانواده میشود، گفته میشود بیحجابی بد است و بدحجاب ملعون است و ... ، اما هرگز به ریشه بیحجابی و اینکه چرا برخی جوانان از حجاب گریزان هستند پرداخته نمیشود. یا مثلا تنها از کرامات اهل بیت (ع) در فلان مراسم یا فلان اتفاق گفته میشود اما از تجلی و کاربرد این کرامت و اثر آن بر جامعه اسلامی صحبت نمیکنیم و ... .
در رابطه با مجالس عزاداری بانوان، نهادها و مسئولان ذیصلاح در امور مذهبی کشور باید با برنامهریزی صحیح به تربیت مبلغان زن بپردازند تا از این رهگذر مراسم عزاداری ویژه بانوان محلی برای افزایش اطلاعات دینی باشد نه اشاعه خرافه و تحریف. به نظر شما چه تفاوتی بین مجالس عزاداری بانوان با دیگر مجالس عزاداری وجود دارد؟
مجلس بانوان از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا حاضران در مجلس یا مادران فعلی و یا مادران آینده هستند؛ آماده ساختن یک زن یعنی آماده ساختن یک جامعه. یک شاعر عربی اهمیت زن و مادر خانواده را اینگونه بیان میکند:
«الام مدرسةُ ان اعددتها اعددت جیلاَ طیب الاعراقِ»
مادر، مدرسه است اگر آن را درست آمادهسازی کنید، یقیناً یک نسل نیکوسرشت را تربیت کردهاید. مادر اگر توانمند شد و پاسخ سوالات و شبهات دینی و مذهبی را دانست و البته نحوهی ارتباطِ درست با جوانان و نوجوانان و چگونگی پاسخدهی را آموخت دیگر خطری نمیتواند این خانواده را تهدید کند.
ورود خرافات و بدعتهای مختلف به مراسمات عزاداری از جمله مسائلی است که در سالهای اخیر نگرانی مسئولان و متولیان فرهنگی به ویژه مراجع تقلید را فراهم کرده است. شما این آئینها را چگونه ارزیابی میکنید و بفرمائید که چه آسیبهایی آنها را تهدید میکند و این تحریفات و آسیبها بیشتر در چه زمینههایی رخ میدهد؟
متأسفانه برخی از خرافات و بدعتها حساب شده و با برنامهریزی دشمن وارد میشود و برخی دیگر به دلیل کوتهبینی و سادهانگاری عوام. مهمترین آسیب این خرافات، متزلزل ساختن فکر نسل جوان است؛ زیرا اگر توجیه عقلی برای آن رفتار یا کلام خاص بیان نشود، نه تنها جوانان را در راه تعزیه ثابت قدم نمیکند؛ بلکه سبب تشکیک در دیگر شعائر و مناسک خواهد بود و چه بسا رویگردانیِ این قشر از مجالس اهل بیت (ع) را به دنبال داشته باشد. تحریفات، برخی کلامی هستند که متاسفانه بیشتر توسط مداحان رواج پیدا میکند آن هم به بهانه گریاندن مردم و ایجاد شور بیشتر و برخی دیگر جنبه فعلی دارد مانند غلطیدن افراد در گل و یا تشبه به برخی حیوانات در هنگام تعزیه و ایجاد برخی صداها و ... .
متأسفانه میبینیم خیلی از منبریها، حرفهایی را مطرح میکنند که اصلاً ربطی به مجالس عزاداری ندارد. نظر شما در این رابطه چیست؟
هنر یک منبری اداره درست مجلس و پرداختن به امور اساسی و کلیدی است تا هم رضایت خالق را محقق سازد و هم مفید فایده باشد. حال چنانچه این واعظ از چنین هنری برخوردار نیست اینجا وظیفهی صاحب مجلس است تا به ایشان تذکر لازم داده شود.
به عنوان سوال پایانی، در رابطه با این مسائل و آسیبها، اقدامات نهادها و دستگاههای دولتی زیربط را چگونه ارزیابی میکنید؟
رسانه و دستگاههای ذیربط در جای خود باید وارد عمل شوند اما از آنجا که بسیاری از مجالس تعزیه به صورت خودجوش و توسط مردم و محبان اهل بیت (ع) برگزار میشود، جا دارد که فرهنگ عاشورائی را خود مردم ارتقا داده و توقعات آنان را از اهل بیت (ع) در حد شایسته بالا ببریم؛ تا دنبال شناسائی کردن سخنرانان خوبتر و برگزاری مجالس پربارتر و مفیدتر باشند.
در پایان جا دارد به یک مساله بسیار مهم اشاره کنم و آن پرداختن برخی از سخنرانان و مداحان به مسائل مادی است. یک خانواده فهیم میداند که سخنران خوب و یا مداح با سواد چه کسی است اما زمانی که خود را در پرداخت حق الزحمه وی ناتوان میبیند، به اجبار سراغ کسانی میرود که ممکن است؛ سخنان سطحی و کم اهمیتی در جلسات عرضه کند. اجر واقعی را باید از خود سیدالشهدا (ع) خواست و این حضور در مجالس را نوعی انجام وظیفه و امر به معروف تلقی نمود تا برکات چنین مجالسی هم شامل حال گوینده شود و هم شامل حال شنوندگان.
نظرات