بهمنظور بررسی شرایط موجود، اهمیت ایجاد تعامل و تبیین برنامههایی جامع برای حضور در ایفلا، میزگردی با حضور محسن حاجیزینالعابدینی، بازرس انجمن کتابداری و اطلاعرسانی؛ صالح زمانی، مشاور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی در امور بینالملل و سیدعلیرضا طیرانی، مدیر امور کتابخانهای کتابخانه مجلس در ایبنا برگزار شد که بخش نخست آن را میخوانید:
در ابتدا بهتر است بحث را با کارکردهای ایفلا و رویکرد آن در برگزاری همایشهای سالانه شروع کنیم. لطفا در اینباره کمی توضیح دهید.
حاجیزینالعابدینی: ایفلا مخفف The International Federation of Library Associations and Institutions، بهاختصار IFLA به معنی فدراسیون بینالمللی انجمنهای کتابداری و نهادهای مرتبط با آن است. این فدراسیون از سال 1926 سابقه فعالیت دارد و امسال هشتادوپنجمین نشست سالانه آن در کشور یونان و شهر آتن برگزارشد. 85 سال است که ایفلا در سراسر جهان برای گفتمان و نوعی ارتباط در مسائل حوزه کتابداری و اطلاعرسانی برگزار میشود. البته این روزها فعالیت ایفلا از حوزه کتابداری و اطلاعرسانی فراتر رفته است و جایگاه علم اطلاعات و دانش در ایفلا فقط مربوط به کتابداری نیست. ما افرادی از حوزههای مختلف را در ایفلا میبینیم که فعالیتهای متنوع و متفاوتی انجام میدهند.
در طول این سالها که نشستهای ایفلا برگزار شد و شکل گرفت، تمامی تلاشها بر این بوده که کتابداری در تمام کشورها بتواند خود را ارزیابی و اصول و چهارچوبی برای خود طراحی کند. بر این اساس فعالیتهای مختلفی شکل گرفت و ایفلا توانست در قالب کمیتههای مختلف، فعالیتهای خود را سازماندهی کند. کمیتههایی که مبتنی بر نیازهایی در طول زمان شکل گرفته و توسعه پیدا کرده است. تلاش بر این بود که مساله صلح و آزادی مساله اصلی باشد؛ نگاه برابر برای همه کشورها و حضور حداکثری اقشار مختلف در سراسر جهان. پس ایفلا به عنوان نهاد داوطلب و غیرسیاسی و راهبردی در سطح جهان عمل میکند و با ارتباطی که با تمام نهادها، موسسات و افراد و گروها دارد، تلاش دارد که مسائل علم اطلاعات در سراسر جهان را بهنوعی راهبری –نه مدیریت- کند و بتواند مسیرهایی را تعیین کند که با آن بتوانیم به مسائل جهانی پاسخ دهیم؛ یعنی از مسائل کوچکترین کشورهای دنیا تا بزرگترین کشورهای دنیا جزء مسائلی است که در ایفلا مطرح میشود. با توجه به محدودیت توان و نیرویی که هر نهاد، گروه و کشوری میتواند داشته باشد، ایفلا فعالیت گستردهتری دارد و بهطور ناخواسته در جامعه گرایشهایی بهوجود میآید اما برنامه کلان ایفلا به طور خاص، این است که به مسائل کتابداری و اطلاعرسانی جهان نگاه همهجانبهنگر، غیرسیاسی و غیردولتی داشته باشد.
ظرفیت میزبانی ایفلا در ایران را نداریم
حاجیزینالعابدینی: برگزاری ایفلا یکی از تقاضاها و آرزوهای جدی کتابداران کشور ایران بوده است و در نشستهای مختلف این سوال مطرح میشود که چرا همایش ایفلا در ایران برگزار نمیشود؟ برگزاری ایفلا در ایران چند مساله دارد که باید به آنها توجه کنیم. یکی از مسائل مهم ما، عظم و اراده ملی برای برگزاری چنین نشستی است؛ چراکه ایفلا یک کنفرانس معمولی نیست که بخواهیم با عده کمی آن را برگزار کنیم؛ بلکه اتفاقی است که کل کشور را تحت شعاع قرار میدهد و لازم است در سطحی فراتر از نهادهای کتابخانهای یعنی در سطح دولت و کشور این مساله مطرح شود. در کشورهایی که همایش ایفلا برگزار میشود، میبینیم که همه مسئولان کشور تا رؤسای جمهوری، اگر در نشستها حضور نداشته باشند، حتما پیامی به کنفرانس ارسال میکنند. این کنگره در سطح عالیترین مقامها برگزار میشود، بین سه تا چهارهزار نفر میهمان از کشورهای مختلف به این کنگره میآیند و از سراسر دنیا در این نشست شرکت میکنند. بنابراین برگزاری همایش ایفلا در ایران نیاز به عظم ملی دارد تا آن را بپذیرد، برایش برنامهریزی کند و بودجه مناسبی برایش در نظر بگیرد.
مساله دوم زیرساختهای کشور ما برای مکان مورد نیاز برگزاری این کنفرانس است؛ چراکه نشستهای متعددی بهشکل همزمان و در سالنهای متعددی باید برگزار شود. مساله زیرساختهای هتلینگ، حمل و نقل، راهنمایی و رانندگی، فرهنگ گردشگری و بهویژه امنیت، مسائل مهم برگزاری همایش ایفلا است. مساله مهم دیگر ایفلا، لزوم شرکت همه کشورها در آن است. این درحالی است که ما با برخی کشورها مسائلی داریم که نمیتوانیم اجازه حضور کتابداران و کارشناسان آنها را به ایران بدهیم. این موضوع از مسائل جدی است که باید حل شود. همچنین ایفلا دارای بخشهایی است که چندان با موازین شرعی ما هماهنگ نیست، مانند بخش همجنسگرایان. بنابراین فکر میکنم ما به طور شفاف و روشن ظرفیت برگزاری همایش سالانه ایفلا در ایران را نداریم. در صورتی که برگزاری این اتفاق در کشور ما میتواند بسیار برای ما مفید باشد. وقتی میزبانی چنین کنگره بزرگی را میپذیرید، بهطبع خانه تکانی در رفتار، فرهنگ و سیاستهای خود انجام میدهید. بعد از آن است که کتابخانههای مختلف درگیر این مسائل میشوند، کتابداران ایرانی که تا به حال فرصت شرکت در ایفلا را نداشتند، میتوانند حضور در این رویداد را تجربه کنند و این اتفاق میتواند تحول اساسی نه تنها در کتابداری و اطلاعرسانی کشور بلکه در امور مرتبط با علم داده که این روزها بسیار گسترده است، بهوجود آورد؛ اما باید برای تحقق آن تلاش کرد.
طیرانی: آقای حاجیزینالعابدینی به نکات مهمی درباره اینکه همایش ایفلا در ایران برگزار نمیشود، اشاره کرد. بهنظرم راهکاری که میتوانیم داشته باشیم، در قدم ابتدایی این است که بررسی کنیم آیا میشود ایفلا را در مدل منطقهای اجرا کرد؟ در واقع میتوانیم به آن رویکرد منطقهای داشته باشیم تا خود را در این جوامع معرفی کنیم. خیلی از کتابداران ما مواجهه درستی با ایفلا ندارند و نتوانستهاند به سمت آن بروند. البته خود ایفلا این مساله را دیده است زیرا طبیعتا همه کتابداران جهان نمیتوانند در همایشهای سالانه شرکت کنند. اگر به همایشهایی که ایفلا برگزار میکند توجه کنیم، میبینیم که نشستهای ایفلا قبل یا بعد از آن برگزار میشوند که شرایطی دارد. در این همایشها درباره موضوعهای مرتبط با کتابداری صحبت میکنند و نتایج در همان ایفلا یا ایفلای بعدی بررسی میشود.
نوشآفرین انصاری؛ نخستین ایرانی که در همایش ایفلا شرکت کرد
ایران از چه سال و توسط کدام نهاد شروع به شرکت در همایشهای ایفلا کرد؟ آیا افراد به صورت مستقل شرکت میکردند؟
زمانی: 92سال است که از ایجاد یک مجمع جهانی میگذرد. در دورههای نخست، نزدیک به 20 کشور عضو آن بودند و اتفاق خیلی فراگیری هم نبود؛ یعنی به این صورت نبود که در دنیا 100 کشور عضو ایفلا باشند و ما عقب افتاده باشیم. حتی سالها ایفلا تنها در حوزه اروپا و آمریکا فعال بود. فکر میکنم نخستینبار بعد از 1927 در مسکو بود که این دایره اروپا و آمریکا بزرگ شد و سایر قارهها را نیز دربرگرفت، یعنی 42 سال بعد از نخستین همایش ایفلا و این نشاندهنده این نکته است که ایفلا مرتب در حال توسعه و ایجاد فضای بیشتر بوده است. اما درباره اینکه ما چگونه با ایفلا مواجه شدیم؛ اگر به تطور شکلگیری کتابداری در کشور نگاه کنید، بهطور رسمی دهه 40 را میتوان دهه آغاز کتابداری در ایران عنوان کرد که راس آن شکلگیری مرکز خدمات کتابداری بود؛ زیرا نخستین نهادی که عضو ایفلا شد مرکز خدمات کتابداری بود. اگرچه ظاهرا در عصر رضاشاه ایران با دورههای کتابداری آشنا شده بودیم.
بیشترین اقداماتی که در ارتباط با ایفلا انجام دادهایم به دلیل ورود امواجی بودهاست که از غرب وارد حرفه کتابدرای در ایران شده. تا قبل از آن، از راه نیروهای بومی نتوانستیم با ایفلا آشنا شویم. ایفلا را به ما شناساندند و این باعث شد همزمان با تاسیس مرکز خدمات کتابداری، از تجربیات مجمعی استفاده کنیم که سالانه دور هم جمع میشوند، مشکلات و چالشهایشان را با هم در میان میگذارند و میتوانند خیلی از مشکلات ما را حل کنند. بخشهای مهم زیربنایی از جمله نظام فهرستنویسی و نظام ردهبندی و سایر موارد که در این حوزه روی آنها کار شده است، منتج از دیدگاههایی بود که از ایفلا گرفته شد و ارتباط عمیقی با شبکههای تخصصی ایفلا دارد.
نخستین ایرانی که در همایش ایفلا شرکت کرد نوشآفرین انصاری در سال 1971 در ایفلای لیورپول بود. این اتفاقها دو-سه سال بعد از آغاز فعالیت مرکز خدمات کتابداری که حدودا در سال 1969 یا 1968 تاسیس شد، رخ میدهد. بنابراین در ابتدا، مواجه ایران با ایفلا بسیار شکننده و گنگ بود. البته نوشآفرین انصاری در سال 1976 هم در همایش ایفلا شرکت کرد. بعد از آن، حضور در این رویداد ظاهرا متوقف میشود تا بعد از انقلاب که مرکز خدمات کتابداری به کتابخانه ملی منتقل شد و کتابخانه ملی در ذیل مجامعی که با آنها کار میکرد، مساله تعامل با ایفلا را هم جلو برد.
متاسفانه در ایران مواجه تک بعدی با ایفلا داشتیم. دستنوشتههایی که شرکتکنندگا در ادوار ایفلا باقی مانده است، نشان میدهد همه به سمت نیازهایی رفتهاند که در دوره فعالیت خود به آن نیاز داشتند؛ مثلا نوشتههای پوراندخت سلطانی درعینحال که از دقت بالایی برخوردار است، این نقص را دارد؛ یعنی دقیقا بر اساس نیازهایی که در آن لحظه داشتیم، در ایفلا شرکت میکردیم. علت این بود که جامعه کتابدار، خیلی بسته تصور شده بود اما امروز در بررسی ایفلا میبینیم که این جامعه از چند هسته تشکیل شده است و به آن core values میگویند. برای مثال میگویند که یک هدف ما همکاری مشترک است و میخواهیم یاد بگیریم که به چه صورت با هم، کار کنیم. یک هدف دیگر ترویج حرفه است تا اعضا بدانند که به چه صورت میتوانند آن را ترویج کنند و چگونه میتوانند کتابدارهای بیشتری تربیت کنند؟ این خیلی مهم است. آیا کتابدار ما که در کتابخانه کار میکند، فردی است که در دانشگاه رشته علم اطلاعات و دانششناسی خوانده؟ ایفلا این را نمیگوید. در ایفلا ترویج به سمت مشارکت حداکثری است.
کتابدار ما خود را متولی میراث مستند نمیداند
یکی از هستههای ارزشی که این روزها در ایفلا مطرح است و از گذشته مطرح بود، مساله تسهیلگری است. در کشور ما کتابخانهها چقدر حمایتگر و پشتیبان جامعه هستند؟ ما کتابخانه را از منظر نظام خدماتدهی و مدیریت کتابخانه، یک مجموعه میبینیم که یعنی قطع ارتباط با ایفلا؛ یعنی سال 1970 چیزی که میخواستیم از ایفلا گرفتیم و چیزی بیشتر نمیخواهیم. در سیستم استاندارد کتابخانهها، فهرستنویسی، ردهبندی و سرموضعاتی برای نخستینبار در آن دوره به فارسی نوشته شد و اینها، همه نکاتی است که از طریق دادههای ایفلا انجام داده شد.
با توجه به ساختار ایفلا، ریاست این فدراسیون دو بعد دارد؛ یکی بعد حاکمیتی و دیگری کمیتههای تخصصی که به نوعی مانند هیات علمی ایفلا هستند، پنج بخش دارد و حدودا 53 بخش زیر نظر آنها هر سال در ایفلا فعالیت میکنند؛ مانند کمیته نشریات، استانداردها، مربوط به فهرست نویسی و... اما بخش مهمی که استرانژی مینویسد، راهبرد تعیین میکند، نقش کتابخانهها را در جامعه پیش میبرد و کتابخانهها را در حوزههایی مانند صلح و منع خشونت، محیط زیست و ... فعال میکند و زنان و کودکان را از حاشیه به متن میآورد، در ذیل بعد حاکمتی است و در آن دبیرکل، رئیس و تعدادی عضو فعال هستند که براساس رای مجمع عمومی انتخاب شدهاند. در این بخش مقداری با ایفلا فاصله داریم. در طول این سالها هیچ وقت مشارکت اینچنینی نداشتیم، علت مهمی که ما وارد این حوزه نشدیم این است که ما -جامعه کتابداری- کتابداری را محدود تعریف کردهایم، یعنی انتظارمان بیش از این نیست و وقتی کتابخانه تاسیس میکنیم، چه انتظاری داریم؟ میخواهیم مروج فرهنگ باشیم؟ کانون اطلاعرسانی باشیم؟ خیلی از اوقات بهنظر میرسد که نقش ترویجی نداشتیم. کتابخانهای تاسیس و نظام ردهبندی و فهرستنویسی برای آن تنظیم میشود و خدماتی ارائه میدهد و اعضا کتاب به امانت میگیرند. این فهم باعث شده که چنین روندی شکل بگیرد. این درحالی است که گاهی ایفلا با ملاحظات سیاسی کاملا هماهنگ میشود. اینکه ایفلا در سالهای ابتدایی فعالیت خود در حوزه اروپا و آمریکا فعالیت کرد، خود به معنی سیاسی بودن آن است. امروز این اتفاق کمتر تکرار میشود و وجه غیرانتفاعی که بعدها به آن اضافه شد و در ابتدا روی آن تاکید زیادی نبود، فعالیت گستردهتری دارد.
یکی از هستههای ارزشی که ایفلا دنبال میکند موضوع توسعه و منزلت حرفهای و توسعه دانش است. همچنین حوزه میراث فرهنگی که یکی از راهبردهای ایفلا است. تصور من این است که در ایران یک کتابدار خود را متولی میراث مستند نمیداند؛ درحالیکه ایفلا این وظیفه را به کتابدار میدهد. حتی یونسکو ذیل برنامه حافظه جهانی که 1992 ابلاغ میکند، مسئولان این برنامه را پژوهشگران میراث مستند و کتابداران در نظر میگیرد و حتی در حوزه توسعه پایدار، میگویند اگر کتابداران از 17 آرمان توسعه پایدار دفاع نکنند، چه کسی دفاع میکند؟! یعنی مسئولیتهای اجتماعی به حوزه کتابداری و حتی به کتابدار محول میشود. حتی اگر امروز به دستورالعملهای کتابخانهای که در ایران تاسیس میشود، توجه کنید، هیچ کدام به این امور اشاره نمیکند و این یعنی قطع ارتباط با ایفلا؛ یعنی ما نیازی به ایفلا نداریم. ما با ایفلا قهریم و وقتی با یک نفر قهر هستیم. نمیتوانیم بگوییم که اگر دوست بودیم این اتفاقها میافتاد اما کلا ارتباطی وجود ندارد. البته به نظر میرسد در سالهای اخیر این دیدگاه بازسازی شده و ما خیلی هدفمندتر در این نشستها شرکت میکنیم؛ گویی فرصتهای مشترک را بیشتر و از نزدیک لمس میکنیم.
هیچ برنامه مشخصی برای حضور در ایفلا وجود نداشته است
چند سال است که کتابخانه مجلس در همایشهای ایفلا شرکت میکند. لطفا درباره رویکرد کتابخانه مجلس دراینباره بگویید.
طیرانی: از 20 سال پیش کتابخانه مجلس بهصورت نه پیوسته؛ بلکه بهصورت گسسته در دورههایی از ایفلا حضور داشته و رویکرد، بیشتر شرکت در ایفلای پارلمانی و در کنار آن شرکت در ایفلای اصلی بود. این دو موضوع کاملا به هم مرتبط است اما هیچ وقت مانند کل جامعه کتابداری کشور که کتابخانه مجلس بهعنوان کتابخانه پارلمانی بخشی از آن محسوب میشود، برنامه مشخصی نداشتیم که در ایفلا میخواهیم چه کار کنیم و در کمیتههای علمی و اجرایی چه سهمی داریم. هیچوقت برنامه مشخصی برای کتابخانه مجلس، انجمن کتابداری و کتابخانه ملی به عنوان متولی وجود نداشت. این سه گروه قبل از برگزاری ایفلا دور یک میز ننشستهاند تا برای آن دوره برنامه مشترکی داشته باشند. ایفلای این دوره هم تمام شده و مانند مسابقلات ورزشی همه دوست داریم درباره آن حرف بزنیم. الان میتوانیم بررسی کنیم که از 50 کمیته تخصصی ایفلا، چندتا را میتوانیم در ایران مدلسازی کنیم، فراخوان بزنیم و کتابداران را جمع و اعلام کنیم که ما با مثلا این چهار کمیته توانستیم فعالیتهایی را انجام دهیم. حرکت کنیم تا بتوانیم طبق آن برنامه جلو برویم. به نظر من این هماهنگی خیلی مهم است.
اگر بخواهم درباره نشست پارلمانی توضیح دهم، این سیوپنجمین دوره ایفلای پارلمانی بود. در فعالیتهای امسال، 55 کشور در ایفلای پارلمانی حضور داشتند که یک جامعه 124 نفری میشد که روی موضوعات جستجو در کتابخانه پارلمانی، نوعآوری در کتابخانه پارلمانی و سندی اخلاقی –که سه سال پیش ایفلای پارلمانی چکلیستش را آماده کرده بود و موفق شدند در این دوره نهایی کنند و آن را به تصویب ایفلا برسانند- بحث و گفتوگو شد. پارسال ایفلای پارلمانی برگزار نشد. برگزاری این ایفلا بازمیگردد به پیشینه تاریخی کشوری که ایفلا را برگزار میکند و اینکه چقدر پارلمان در آن کشور نقش داشته است و چقدر پارلمان به حوزه کتابخانه و کتابداری توجه دارد. میتوان گفت کتابخانه مجلس نخستین کتابخانه رسمی ایران بود و پیش از اینکه کتابخانه ملی شکل بگیرد، کتابخانه مجلس به عنوان نخستین کتابخانه رسمی کشور این وظیفه را بر عهده داشته است. ما از پارلمانهای دنیا هستیم که کتابخانه پارلمانی همراه پارلمان فعالیت میکرد و این بعد فرهنگی ایران در مجامع ایفلا نشان دهنده اهمیت کتاب و کتابخانه در پارلمان و قانونگذاری ما است.
سیاسیکاری بهجای رویکردهای تخصصی!
پیشتر به نقش کتابداران در ایفلا اشاره شد؛ در صورتی که کتابدارهای ما با مشکلاتی مانند مسائل معیشتی مواجه هستند. آیا این درست است که در این شرایط به کتابداران ایراد بگیریم که برای بهبود روند شرکت درایفلا کاری انجام نمیدهند؟ آیا این وظیفه کتابداران است یا وظیفه مدیران و مسئولان در سطوح حکومتی و دولتی؟
حاجیزینالعابدینی: این مساله راهبردی است و نمیتوانیم آن را بر عهده کتابداران یا مسئولان بگذاریم. باید به این نکته توجه کنیم که راهبرد کتابداری در کشور ما چیست؟ اگر ما راهبرد اساسی برای کتابداری کشور داشته باشیم، این مساله در وزارت علوم و بهداشت انعکاس پیدا میکند و کتابدارانی با رویکرد جهانی و کتابدارانی اجتماعی تربیت میکنیم. این کتابداران در کتابخانهها فعالیتهایی انجام میدهند که خود این فعالیتها باعث میشود اعضای کتابخانه هم چنین مطالبه و درخواستی داشته باشد. وقتی که جامعه و بدنه کتابداری کشور یعنی کتابخانهها و کتابداران چنین رویکردی داشته باشند، مجامع تاثیرگذار هم به این سمت و سو میروند. موسسات غیردولتی و نهادهای مدنی مانند انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران از همین بدنه تشکیل میشود و نهادهای تاثیرگذار آن مانند کتابخانه مجلس، ملی، کتابخانههای مرکزی دانشگاهها و کتابخانههای بزرگ هم از همین رویکرد و تفکر تغذیه میشوند و از همین کتابدارها استفاده میکنند. برای همین این یک مساله کاملا راهبردی در کشور است. برای مواجهه با ایفلا و سایر مسائل جهانی کتابداری و اطلاعرسانی راهبرد کلان نداریم. نهادهایی داریم که در خیلی از موارد، بیشتر از آنکه حرفهای عمل کنند، سیاسی عمل میکنند و رویکرد تخصصی کتابداری ندارند. از طرف دیگر به دلیل فقدان راهبرد نگاه کتابدارها بینالمللی و جهانی نیست. مسائل مختلفی هم در این موضوع دخیل است؛ از جمله اینکه ارتباط ما از نظر کتابداری و اطلاعرسانی با جهان چگونه است؟ کتابداری ما مانند بقیه بخشهای کشور تحت تاثیر راهبردهای کلان کشورمان است. ایران کشوری نیست که در همه عرصهها حضور جدی بینالمللی داشته باشد. از لحاظ زبان، روابط و بهدلیل چهارچوبهای سیاسی کشور این حضور محدود است و روی همه رفتارها تاثیر میگذارد. اگر به کشورهای حوزه خلیج فارس توجه کنید، میبینید علیرغم اینکه ممکن است درآمد، ثروت و امکانات کمتری از ایران داشته باشند، اما ارتباطهای بینالمللی بهتری دارند، مشاورهای بینالمللی فعالیت میکنند و به صورت اساسی برای آنها برنامهریزی میشود. برای همین میبینیم در برخی حوزهها که بهتازگی شروع بهکار کردهاند با سرعت، شدت و زیرساختهای خوبی پیش میروند. یک نکته اساسی برای حضور این کشورها در ایفلا این است که راهبرد دارند و براساس ساختار منظمی فعالیت میکنند.
امسال یکی از دانشجویان قدیمی را در همایش ایفلا ملاقات کردم. او که در کتابخانهای در سوئد فعالیت میکند گفت که امسال انجمن کتابداری و اطلاعرسانی این کشور 30 کتابدار جوان و تازهکار را بورسیه کرده و به آنها گرنت داده تا در ایفلا شرکت کنند، علاقهمند شوند و برای کتابخانهها ارمغانهایی ببرند و ارتبطات جهانی را گسترش دهند. این رفتار نشاندهنده این موضوع است که برای سوئد مهم است که کتابدارانش رشد کنند و نگاه جهانی داشته باشندو از طرف دیگر در ایفلا آموزش ببینند و آن را به کشور منتقل کنند. بسیاری از اتفاقهایی که در کشور ما افتاده خود ریشه در ایفلا دارد؛ برای مثال دکتر خسروی، که یکی از قدیمیهایی هستند که در بیش از 20 ایفلا حضور داشتند، اشاره میکردند که بخش منابع غیرکتابی کتابخانه ملی، از یکی از نشستهای ایفلا گرفته شده تا این بخش را در کتابخانه ملی داشته باشیم. فرض کنید که اگر هر کسی که در ایفلا شرکت میکند، یک چنین دستاوردی داشته باشد، چقدر میتواند به توسعه پایدار کشور کمک کند! درحالیکه ما در کشورمان هیچ نهادی که مرتبط با ایفلا باشد و فعالیتش را تعریف و مسئولیتش را قبول کند، نداریم. باید انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران این کار را انجام دهد اما این انجمن در ایران عضو ایفلا نیست و ما لازم داریم در جایی مانند کتابخانه ملی که توان دارد و این سالها در این حوزه رونق جدی گرفته است، اداره و میز ایفلا داشته باشیم تا بتواند به سوالات مختلف پاسخ دهد و برای افرادی که میخواهند در ایفلا شرکت کنند، برنامهریزی و از ظرفیت حمایتی ایفلا استفاده کند؛ زیرا ایفلا گرنتهای حمایتی زیادی برای حضور، ثبت نام و هزینههای جانبی دارد و بسیاری از کشورها از این گرنتها به خوبی استفاده میکنند و کتابداران و افراد کشور را برای استفاده از ایفلا حمایت میکنند. برای مثال ایفلا میگوید که فلان موسسه امسال پنج گرنت برای حضور کتابداران در ایفلا دارد. شرکت در ایفلا باید معنیدار باشد.
نکته مهم دیگر این است که بسیاری از افرادی که در ایفلا شرکت میکنند از آن بهعنوان فرصتی برای حضور در خارج از کشور نگاه میکنند که رویکرد درستی نیست. ما بهعنوان توریست وارد آن کشور نمیشویم؛ بلکه برای شرکت در یک اتفاق بینالمللی که گذشته و آینده را به هم بسط میدهد در این کنفرانس شرکت میکنیم. اگر کشور ما راهبرد و میز ایفلایی که لازم است را داشته باشد میتواند هدایت کند که چه کسی از کجا و برای چه منظور در ایفلا شرکت کند و چه دستاوردی داشته باشد، با چه افرادی ملاقات داشته باشد و برای کشور چه چیزی بیاورد؟ در صورتی که الان افراد براساس علاقه فردی شرکت میکنند.
طیرانی: افراد براساس علاقه شخصی و سازمانی در ایفلا شرکت میکنند و این سازمانها هستند که تصمیم نمیگیرند حضور افراد متخصص در این حوزه نیاز است یا نه. این که بخواهند بر اساس بررسی ابعاد موضوع، تنها بار علمی را بگیرند و منتقل کنند، یک بیماری است. متاسفانه تصمیمگیریها در این زمینه لحظهای، بدون برنامه و بیشتر مبتنی بر جنبه سفر خارجی است. در این چند سال اخیر توانستیم در ایفلا چند کمیته برگزار کنیم و چند کار علمی انجام دهیم. قبل از این اینگونه نبود و فقط میخواستند به ایفلا بروند. مساله رفتوآمد بود و هیچ برنامهای همراهش نبود.
حاجیزینالعابدینی: برای همین است که اگر توجه کنید میبینید که پیشنشستی برای شرکت در ایفلا نداریم؛ البته در سال 2018 انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران و روابط بینالملل کتابخانه ملی چنین اتفاقی را شکل دادند اما قبل و بعد از ایفلا نیاز داریم نشستهایی برگزار شود تا متوجه شویم چه کسانی با چه رویکردی به ایفلا میروند و باید چه مسائلی را مطرح کنند. وقتی که برگشتند گزارشی از روند شرکت ارائه دهند تا ارزیابی شود که آیا ارزش این مقدار هزینه را دارد. این مساله در ماموریتهای سازمانی نیاز به توجه دوچندان دارد.
نکته دیگر این است که مواجهه ما با ایفلا مواجهه مصرفگرایانه باشد یا مواجهه اثرگذارانه؟ اگر تاریخچه گزارشهای ایفلا را داشته باشید در گذشته خانم سلطانی، خانم شادمان و آقای سینایی از انجمن کتابداری و اطلاعرسانی در دهه 70 در ایفلا شرکت کردند و گزارشهای آنها در نامه انجمن کتابداران آن زمان و کتاب «فرصت حضور» خانم سلطانی منتشر شده که خواندنی است. حضور و عضویت این اساتید در کیمتهها، بیشتر فنی بود؛ مانند سازماندهی و فهرستنویسی و گزارشهایی که نوشته شده نشان دهنده این است که ایران اثرگذار بود و از تجربیات دیگر کشورها استفاده و مسائل آنها را هم مطرح میکرد. در طول زمان معمولا ایرانیها به عنوان افرادی که فرصتی کوچک برای تاثیر داشته باشند یا بیشتر برای اینکه در ایفلا آموزش ببینند، شرکت کردهاند اما با توجه به سابقه ایران در کتابداری و اطلاعرسانی که در خیلی از زمینهها از خیلی از کشورها جلوتر هستیم، چه بخش اثرگذاری داشته است؟
هیچ وقت از ایران کسی را در برد مدیریتی ایفلا یا ریاست کمیتهها یا بخشهای مختلف نداشتیم اما بحث من این است که باید تصمیمگیری جدی و برنامه مداوم داشته باشیم. باید در برنامههایی تعیین کنند که برای مثال تا 10 سال آینده در ایفلای 2015 برای مثال میخواهیم یک نفر را در مدیریتها و پنج نفر را در کمیتهها داشته باشیم. این مسالهای نیست که بخواهد از طرف ایفلا جلوگیری شود زیرا این کار داوطلبانه و مبتنی بر فعالیت جدی افراد است. فضا برای این کار باز است؛ علاوه بر اینکه در چند سال اخیر شاهد هستیم که چند نفر عضو کمیتهها شدند و وقتی گزارشهای ایفلا را میبینیم، متوجه میشویم که از فعالیت ایرانیها خیلی هم راضی هستند.
مساله دیگر گزارشهای مکتوبی است که باید تهیه و منتشر شود. این مساله مهمی است و من به تمام افرادی که در ایفلا شرکت میکنند، توصیه میکنم حتی در حد یک گزارش هم که شده از ایفلا داشته باشند و برداشتی که فرد در آن برهه از زمان داشته منتشر کنند. خوشبختانه آقای زمانی در ایفلای 2018 و ایفلای امسال یادداشتهای خود را نوشتهاند. من هم از همه سفرها و کنفرانسهایی که شرکت میکنم، گزارشهایی تهیه کردم و به طور مفصل در وبلاگ شخصی مینویسم و بسیاری از افراد گفتند براساس گزارشهایی که من نوشتم، ایفلا را شناسایی و در آن شرکت کردهاند. به این وسیله هم تاریخ را حفظ میکنیم و هم برداشتهای خاص آن دوره که افراد مختلف داشتند را. این اطلاعات میتواند به تصمیمگیری و برنامهریزی برای توسعه پایدار کتابداری کشور کمک کند. چراکه این حضور و فعالیتها برای این است که کتابداری را توسعه دهیم و یک گام به جلو ببریم تا کتابدارها خود را محک بزنند و بدانند که با فعالیتهای جهانی چقدر فاصله دارند. بهطورکلی کتابداری و اطلاعرسانی کشور ما نیازمند این است که راهبردی جهانی، برای مواجهه با ایفلا و باقی نهادهای تاثیرگذار جهانی داشته باشد و نگاه خود را از نگاه محدود محلی و منطقهای به نگاه جهانی تغییر دهد. همین فعالیتهای محلی و منطقهای ما میتواند خوراک خوبی برای ایفلا باشد؛ زیرا ایفلا براساس کتابداری مبتنی بر شواهد کار میکند و اطلاعاتی که آنجا ارائه میشود اغلب مطالعات موردهای کشورهای مختلف هستند و ما هم از این نظر چیزی کم ندارد.
نظرات