سه‌شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۹
حسینی‌زاده: نظریه نهادگرایی تاریخی می‌توانست برای این کتاب کارامد باشد

حسینی‌زاده گفت: درباره نهادهای مذهبی نظریه نهادگرایی به ویژه نهادگرایی تاریخی می‌تواند پاسخگو باشد به همین دلیل است که اگر از این کتاب بخش روش‌شناسی را هم حذف کنیم اتفاقی نمی‌افتد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست نقد و بررسی کتاب «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه» با حضور حجت‌الاسلام و المسلمین حمید پارسانیا، محمدعلی حسینی‌زاده، محسن صبوریان نویسنده کتاب و به دبیری مصطفی اسدزاده،عصر روز گذشته دوشنبه ۲۵ شهریور در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

محسن صبوریان، نویسنده کتاب درباره این اثر توضیحاتی ارائه کرد و گفت: مسأله‌ای که در بررسی نهاد دین وجود دارد، موضوع شکل‌گیری نهاد متمرکزی به نام مرجعیت تقلید است که بنا بر نظر برخی منتقدان، این امر پیشینه زیادی ندارد. در واقع می‌توان گفت موضوع فتوادهی و استفتاء از ازمان معصومین وجود داشته ولی مرجعیت به عنوان یک نهاد متمرکز مربوط به دوره متأخر است. بنابراین فصل دوم این کتاب توضیح می‌دهد که چگونه این نهاد از زمان شیخ مفید شروع شده و در زمان شیخ انصاری به تثبیت می‌رسد. در گام بعدی برای نسبت‌سنجی این دوره با دوره‌های بعد، به بررسی نهاد روحانیت در دوره قاجار و دوره پهلوی اول که با تحولات زیاد همراه بود، پرداخته شده است.

او افزود: مسأله اصلی من در این کتاب این بود که مطرح کنم چگونه مرجعیت تأسیس شد، چه ابزار و لوازمی برای ایجاد آن نیاز بود و در مراحل بعدی این نهاد چه مراحلی را در ارتباط با دولت از سر گذراند. به همین ترتیب فصل دوم کتاب به چگونگی تأسیس این نهاد و در فصل سوم و چهارم، به تحولات آن پرداخته شده است.

محمدعلی حسینی‌زاده، عضو هیأت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان این مطلب که در ابتدای هر نقدی ابتدا به نکات مثبت و محاسن آن اثر پرداخته می‌شود، گفت: من از ذکر این نکات مثبت گذر می‌کنم نه به این دلیل که این اثر نقاط مثبت ندارد و صرفاً به ذکر این نکته بسنده می‌کنم که متن نوشته‌شده متن جذابی‌ست به‌ویژه که توسط یک نویسنده جوان نگاشته شده که آینده خوبی را برای او و برای این مسیر می‌توان تصور کرد.

او افزود: درمورد روش و مبنای نظری کتاب باید گفت که از نظریه وبر و جامعه‌شناسی تاریخی استفاده شده است که انتخاب خوبی نیست و بنده موافق این انتخاب نیستم. وقتی از تکوین نهاد صحبت می‌شود باید به سراغ نهادگرایی تاریخی رفت. گرچه نهادگرایی در جامعه دانشگاهی ما زیاد شناخته‌شده نیست ولی مفاهیمی دارد که در این کتاب می‌توانست مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین در بحث روشی، حُسنی را نمی‌توان دید چرا که با حذف روش، مشکلی در کتاب ایجاد نمی‌شود.

این محقق در این نشست با بیان اینکه مولف در این کتاب می‌بایست منابعی که از نظریه وبر استفاده کرده‌اند را بررسی می‌کرده گفت: ارزیابی از این منابع می‌توانست نقاط ضعف و قوت نظریه وبر را نشان دهد. وقتی از تکمیل نهاد حرف می‌زنیم باید به سراغ نهادگرایی تاریخی برویم البته نظریه نهادگرایی در ایران شناخته شده نیست و اساسا از دهه 80 مطرح شده است. بنابراین درباره نهادهای مذهبی نظریه نهادگرایی به ویژه نهادگرایی تاریخی می‌تواند پاسخگو باشد به همین دلیل است که اگر از این کتاب بخش روش‌شناسی را هم حذف کنیم اتفاقی نمی‌افتد.
 
این استاد دانشگاه با اشاره به عدم تناسب عنوان کتاب و محتوای اثر افزود: عنوان کتاب از نهاد مرجعیت سخن می‌گوید در حالی که فصول یک و دو به سراغ نهاد روحانیت می‌رود و از این نظر عدم سازگاری بین عنوان و محتوا وجود دارد. من به‌عنوان یک مخاطب انتظار داشتم که با مطالعه این کتاب بیشتر مباحث نظری بخوانم اما عمده مباحث کتاب تاریخ است.
 
به گفته حسینی‌زاده، گستردگی موضوع نیز در این کتاب موجب شده تا مولف کمتر بتواند در مباحث کتاب عمیق‌تر شود. همچنین در برخی از مباحث منابعی وجود دارد که نویسنده آن‌ها را ندیده در حالی که مطالعه کتاب‌هایی مانند شیعه در اسلام، فرهنگ سیاسی شیعه، سایه خدا و ... می‌توانست به نویسنده کمک کند.
 
او با بیان اینکه عبور از بحث‌های جدی در این اثر صورت گرفته که شاید به دلیل گستردگی موضوع مطرح شده بود عنوان کرد: به طور مثال مکتب حلی در تاریخ شیعه اثرگذار بوده و حتی بازگشت به این مکتب می‌تواند بسیاری از مشکلات ما را حل کند چراکه تا زمان محقق حلی اساسا بحث اجتهاد مطرح نبوده است. بنابراین موضوعاتی مانند مکتب حلی و نیز تاثیرپذیری محقق حلی از غزالی از جمله ابهاماتی است که می‌توانست در این کتاب به آنها پرداخته شود.
 
استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه توجه به تحولات تاریخی در این اثر بسیار ضرورت دارد افزود: توجه به تحولات تاریخی در دوره صفویه بسیار مهم است همان‌طور که دولت زندیه برخورد متفاوتی با روحانیت داشته و با تصرف موقوفات موجب مهاجرت روحانیت شده است بعدها نیز که قاجاریه روی کار آمد و خواست بازگشت به دوره صفویه داشته باشد روحانیون نگاه متفاوتی داشتند و بنابراین می‌بینیم که چگونه تحولات تاریخی زمینه شکل‌گیری روحانیت را به وجود می‌آورد. این تحولات سیاسی باید در این اثر به صورت عمیق‌تری مورد توجه قرار می‌گرفت.
 
حسینی‌زاده در ادامه ضرورت توجه به منازعات و رقابت‌های مذهبی در موضوع کتاب را مهم دانست و افزود: منازعات شیخیان، صوفیان و ... در تمرکز اقتدار روحانیت موثر بوده چراکه ما با دوره‌ای مواجه می‌شویم که در آن شاه نمی‌توانسته مرجع تقلید باشد و بنابراین مسأله جایگزینی مطرح می‌شود و هرکدام از این‌ها جایگزین خود را برای مرجع تقلید مطرح می‌کردند.  همچنین یکی دیگر از موضوعاتی که باید در این کتاب به آن توجه می‌شد بحث گفتمان شیعی بوده است چراکه شناخت از تحولات گفتمانی شیعه در چگونگی ارتباط روحانیت با مردم بسیار اثرگذار بوده است.
 
این استاد دانشگاه در پایان گفت: چنانچه در این کتاب مباحث به سوی نهادگرایی می‌رفت آن وقت می‌شد از موضوعاتی مانند تحولات، ارزش‌ها، بازسازی و ... نهاد سخن گفت. با همه این تفاسیر ورود نویسنده به این موضوع بسیار مبارک است و می‌تواند برای تحقیقات بعدی راهگشا باشد.
 
حجت‌الاسلام پارسانیا نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه موضوع کتاب نقطه عطفی در پژوهش‌های این حوزه است گفت: من از ابتدا در فرایند تکوین این اثر نقش داشتم برداشت‌های خودم را از رویکرد روشی نویسنده در این کتاب می‌گویم. اساسا موضوعی که مولف در این کتاب دنبال می‌کند به نوعی جامعه‌شناسی تاریخی است چراکه مساله تکوین را مطرح کرده و رویکرد اجتماعی به مساله دارد. مولف تلاش می‌کند زمینه‌های اجتماعی مساله قدرت، اقتدار و .. را ببیند. بنابراین تمرکزش تنها روی موضوع اقتدار نیست همچنین روش رویکرد مولف به‌نوعی پدیدارشناسی است و برای معنا ذات قائل است به گونه‌ای این ذات در حوزه تاریخ فعال می‌شود و الزامات و اقتضائات خود را به تدریج فعال می‌کند. پس در این موضوع مرجعیت یک معنی است که در یک نظام معنایی در مقطعی خاص با عمل کنشگران فرصت حضور می‌یابد البته این فرایند کنش‌گری هم لحظه به لحظه تاریخی است و نیاز به رصد دارد پس کار مولف در این کتاب تاریخی بوده و اساسا نزاع‌های اصولی، کلامی و اخباری در آن ذکر نشده است چرا که تنها قرار است تعامل این رویکردها را در بستر تاریخی خودشان ببینند.
 
او ادامه داد: موضوع مرجعیت پدیده‌‌ای است که به نظام دینی برمی‌گردد و اگر مولف دوره شیخ مفید را بررسی می‌کند عقبه آن را هم می‌بیند بنابراین اگر چه مرجعیت یک مفهوم تاریخی متأخر است اما این مفهوم از ترکیب حوزه افتاء و ولایت شکل گرفته است. در نظام اندیشه شیعی همیشه مرجعیت امکان بروز اجتماعی نداشته حتی در زمان ائمه‌اطهار هم فرصت تحقق پیدا نکرده است. بنابراین این کتاب به لحاظ جامعه‌شناسی تاریخی می‌خواهد نشان دهد که چگونه فتوا به وجود می‌آید و آنچه که مرجعیت به‌وجود آورده است به دلیل منزله اجتماعی است که پیدا کرده است و اگر در دوره‌های مختلف این جریان حذف شده دلایلش چه می‌توانسته باشد.
 
پارسانیا با بیان اینکه تکوین نهاد مرجعیت بخشی از پروسه تحقق نظام معنایی در این کتاب است که باید تاریخی دیده شود افزود: عمل کنشگران در لحظه در بستر معانی تحقق یافته و عمل می‌کند. پس من از رویکرد جامعه‌شناسی تاریخی در این کتاب دفاع می‌کنم از سوی دیگر این اثر را در حلقه‌ای می‌بینم که می‌تواند در تحقیقات بعدی فرصت ایجاد کند.
 
صبوریان نیز در بخش پایانی این نشست به برخی از انتقادات پاسخ داد و گفت: تحول گفتمانی اگر در این کتاب مورد بحث قرار نگرفته است تعمدی است چراکه اساسا موضوع من در این کتاب گفتمان سیاسی فقه شیعه نبوده اگرچه گفتمان‌پژوهی در دهه 70 در ایران مد شد اما آسیب آن این بود که اغلب پژوهش‌ها فرم نظریه گفتمان را می‌گرفتند اما محتوا تهی می‌شد از سوی دیگر این نظریه از آنجا که براساس نظریات فوکو بود به طور مفروض می‌خواست سازوکارهای پنهان قدرت را در امور بسنجد اما اساسا این موضوع در کار من مطرح نبوده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها