رئیس کمیته تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری طلاب با اشاره به موازیکاریهایی که گریبانگیر تاریخ شفاهی شده است، گفت: ثبت تاریخ شفاهی از سوی نهادهای متعدد، دهها متولی پیدا کرده و این نشان میدهد تاریخ شفاهی هیچ متولی و صاحبی ندارد.
بهداروند در ابتدا به تشریح تفاوت تاریخ شفاهی و خاطرات شفاهی پرداخت و بیان کرد: در ثبت تاریخ شفاهی نویسنده حق هیچگونه دخل و تصرفی ندارد؛ اما در نگارش خاطرات شفاهی دست نویسنده بازتر است و میتواند تا جایی که به خاطرات خدشه وارد نشود، در آن دخل و تصرف ادبی داشته باشد.
نویسنده کتاب «زندان الرشید» اضافه کرد: برای ورود به حوزه تاریخ شفاهی دو موضوعِ مهمِ اطلاع از ضرورت پرداختن به تاریخ شفاهی و شناخت درست از خاطرات شفاهی باید مورد توجه قرار گیرد.
برگزیده هفتمین جایزه جلال آلاحمد ادامه داد: باید دانست که خاطرات شفاهی، بیان حوادث گذشته از زبان افرادی است که در آن حادثه حضور داشتهاند. خاطرهگویی از جانب افرادی که صرفاً با مطالعه و یا شنیدهها در خصوص وقایع به آگاهی رسیدهاند، آفت تاریخ شفاهی شده است.
رئیس کمیته تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری طلاب مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی همچنین گفت: ثبت تاریخ شفاهی از سوی نهادهای متعدد، دهها متولی پیدا کرده است و این نشان میدهد تاریخ شفاهی هیچ متولی و صاحبی ندارد! اما به جرات میتوان گفت تاکنون بهترین جایی که زیبا، منطقی، متقن و اصولی در این زمینه کار کرده، حوزه هنری است.
نویسنده کتاب «آسمان نزدیک است» در ادامه، با بیان نکاتی راجع به مراحل سهگانه قبل از مصاحبه، در زمان مصاحبه و پس از مصاحبه در خصوص تولید یک اثرِ تاریخ شفاهی پرداخت و گفت: در کنار همه این نکات تخصصی، دو موضوع مهمِ «انگیزه» و «عرق ملی یا احساس تکلیف» است که به عمق و اثربخشی کارهای تاریخ شفاهی کمک میکند.
نظر شما