بهمنظور بررسی شرایط موجود، اهمیت ایجاد تعامل و تبیین برنامههایی جامع برای حضور در کنفرانسهای ایفلا، میزگردی با حضور محسن حاجیزینالعابدینی، بازرس انجمن کتابداری و اطلاعرسانی؛ صالح زمانی، مشاور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی در امور بینالملل و سیدعلیرضا طیرانی، مدیر امور کتابخانهای کتابخانه مجلس در ایبنا برگزار شد که در ادامه انتشار بخش نخست گزارش آن (اینجا بخوانید) بخش پایانی را در ادامه میخوانید:
کتابخانه ملی نقش مهمی در استانداردسازی کتابخانهها دارد. شما به بخش اجتماعی که میتواند در کتابخانهها فعال و با رویکرد ایفلا همراستا شود، اشاره کردید. آیا ممکن است ساز و کاری در نظر گرفته شود تا کتابخانههایی که از ایران در کنفرانسهای ایفلا شرکت میکنند، با هماهنگی هم در ایفلا شرکت کنند؟ آیا چنین چیزی در اهداف آینده کتابخانه ملی مطرح است؟
زمانی: هماهنگی بخشهایی که در حوزه کتابخانهها فعالیت میکنند، یک ضرورت است. میدانیم برداشتن یک سنگ بزرگ برای چهار نفر سادهتر از دو نفر است. برای پاسخ به این سوال باید به حوزه محتوا بازگردم تا مشخص شود، از ایفلا چه میخواهیم. کتابخانه ملی هم، نهادی مانند نهادهای دیگر است فقط شکلی متناظر در دیگر کشورها دارد. از دهه 70 حضور در همایشهای ایفلا به طور جدی دنبال شد -پیش از آن هم بهصورت فردی دنبال میشد- نکته این است که هدف ما چیست و به دنبال چه هستیم؟ برای مثال، هسته مدیریت کتابخانه ملی قطر، عملا در دست قطریها نیست؛ آنچنانکه رئیس کتابخانه ملی قطر، مصری، معاون کتابخانه، کانادایی و معاونی دیگر انگلیسی است. ما این دوره را در دهه 40 پشتسر گذاشتیم؛ در آن سالها ایرانداک بر اساس توصیه مستشار خارجی در ایران تاسیس شد.
مرکز خدمات کتابداری محصول همین دیدگاه است که اتفاقا موفق و زیرساخت فنی در کشور بود، اما حرف من این است که در برخی امور پایه، بازماندهایم و آن، اموراتی غیر از حوزههای فنی و بهنوعی کتابداری اجتماعی است. در این دوره، خانم سالمرون، رئیس سابق ایفلا با خود تمی به ایفلا آورد و گفت کتابخانهها، موتور تغییر هستند و در سفری که به تهران داشت نیز در کتابخانه ملی سخنرانی مفصلی در این رابطه کرد که ایفلا هم آن را بهطور گسترده انعکاس داده است. وقتی خانم سالمرون آن حرفها را زد، فکر میکردم برای نخستین بار است که این حرفها در ایران بیان میشود. متن سخنرانی او در کتابخانه ملی موجود است. حالا باید پرسید چقدر کتابخانه ملی، کتابخانه مجلس، نهاد کتابخانههای عمومی، کتابخانههای آموزشی، مساجد و انجمن کتابداری به مبانی این بحث نزدیکاند؟ ایفلا همین مسائل ساده را به ما یاد میدهد اما باید پرسید در سند 1404 سهم کتابخانهها کجا دیده شده است؟
بهنظر من تنها راه حل برقراری ارتباط عمیق با ایفلا این است که انجمن کتابداری ایران این کار را دست بگیرد و متولی آن شود. در همه کشورها، انجمنهای کتابداری برای سایر نهادها، نقش پیشرو را ایفا میکنند. در کنگره ایفلا هم انجمن کتابداری پیشرو است.
طیرانی: بله؛ اکثر سرتیمهای کمیتههای فعال در کنفرانسهای ایفلا، اعضای انجمنها بودند.
حاجیزینالعابدینی: بهدلیل اینکه برآیند کل فعالیتهای حرفهای، توسط متخصصان کشور در قالب انجمن ارائه میشود.
انجمنهای کتابداری پیشرو و از جنس جامعهاند
زمانی: انجمنهای کتابداری پیشرو و از جنس جامعهاند و این انجمنها زبان هم را میفهمند. وقتی مدیر نهادی در خوشبینانهترین حالت، چهارسال یکبار تغییر میکند، نمیتوانیم در آن همزبانی ایجاد کنیم اما در حوزه کتابداری و علم اطلاعات با متخصصانی روبهرو هستیم که علمشان در حوزه کتابداری است و 30 سال وقت روی آن میگذارند؛ پس میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد.
ما در بحث نهادهای کتابخانهای دچار زندگی کوتاه مدت شدهایم؛ در حالی که میتوانیم زیست طولانی مدت را با انجمنها تجربه کنیم. به همین دلیل است که انجمنها پیشرو هستند؛ بنابراین میتوانیم انجمنها را فعال کنیم. اعتقاد من این است که انجمن کتابداری ابتدا باید به فکر توسعه خود باشد. اعتقاد داریم که انجمنهای کتابداری میتوانند در حوزه سیاست وارد شوند. برای مثال؛ نهضت سوادآموزی اعلام میکند که یکصدم درصد از درآمدهای گردشگری در نهضتهای سوادآموزی برای بالا بردن سطح سواد خرج شود. این بحث مهمی است که سازمان ملل هم به آن توصیه میکند، اما کتابخانهها کجای برنامه ششم توسعه جای دارند و چه نقشی در آن ایفا میکنند؟ اصلا کتابخانهها در برنامه پنجم کجا بودند؟
مشکل کتابخانههای ایران غیبت در برنامهریزیها است. مدیران میآیند و میروند و غیبت برایشان مهم نیست. ما بهعنوان کتابدارهایی که کار میکنیم یا انجمن کتابداری به عنوان متولی عرصه کتابداری باید حاضر باشد و مطالبات خود را به سازمان برنامه و بودجه اعلام کند. ما در انجمن کتابداری فعالیتهای خوبی در حوزه آموزش انجام میدهیم و اساتید بر برنامههای درسی نظارت خوبی دارند. همین اتفاق باید برای سیستم سیاسی ما بیافتد. این بخشی است که از داخل برای بحث ترویج و توسعه منزلت حرفه کتابداری هم مهم جلوه میکند.
باید بدانیم از چه طریق میتوانیم حضور خود در ایفلا را توسعه دهیم. فکر من این است که انجمن کتابداری میتواند متولی خوبی برای کتابخانهها در ایفلا باشد زیرا از جانب ایفلا پذیرفتهتر از سایر نهادها است. متاسفانه انجمن کتابداری عضو ایفلا نیست؛ در حالی که هزینههای عضویت در ایفلا برای انجمن کتابداری آنقدر هم بالا نیست. میتوانیم در انجمن کتابداری حامیان کتابداری داشته باشیم؛ یعنی خیرینی که به حوزه کتابداری کمک میکنند.
طیرانی: همینطور است؛ برای مثال کل هزینههای ساخت کتابخانه ملی یونان را یک شخص –نه دولت و نهاد نیمهدولتی- داده است.
زمانی: در کشور خیرینی داریم که حاضرند برای کتابخانهها هزینه کنند. به دلیل شرایطی که همه از آن آگاهیم، میتوانیم از ظرفیتهای انجمن کتابداری و اطلاعرسانی بیش از پیش استفاده کنیم. درباره ظرفیت گرنت نمونهای از سوئد بیان شد که پیشنهاد میکنم در کتابخانههای ایران هم اجرا شود. ما در کتابخانه ملی دو سال است که آییننامهای سعی در اجرای این مساله داریم؛ بهطوریکه سفر ایفلا را از حقلههای بسته مدیریتی خارج کردیم و در سطح کارشناسی مقرر شد اگر فردی عضو کمیتهها باشد، میتواند از تسهیلات در نظر گرفته شده، بهرهمند شود.
بحثی که ممکن است در کشور ما پیش آید، این است که کتابداری ما ولعی نسبت به این مجامع بینالمللی ندارد، نیازی نداریم و نمیخواهیم کاری هم انجام دهیم. در نظام مدیریت کتابداری هم طرحی بومی ریختهایم؛ همواره نمونههایی از جندیشاپور تا به امروز بیان میشود، یعنی زمانی که ایفلایی نبود و اروپا در عصر جهالت بود، ایرانیها میدانستند که کتابخانه چیست. اتفاقا این مسائل منافاتی با فعالیت ایران در ایفلا ندارد. ما باید ایفلا را ساده ترجمه کنیم، اما متاسفانه آن را به نوعی ترجمه میکنیم که کسی آن را متوجه نمیشود. ایفلا میگوید که ما چالش و فرصتهای مشترک داریم، پس آنها را با هم تبادل کنیم. مثلا میگوید یکی از مشکلات تاسیس کتابخانه بیپولی است که ما هم داریم، اما باید توجه داشت که ایفلا برای حل این مشکل راهکار ارائه میدهد.
حاجیزینالعابدینی: آنها میگویند: ما ایفلا هستیم (we are ifla).
هیچ وقت مشارکت کنندههای خوبی نبودیم
زمانی: نتیجه دیدگاهی که فکر میکند ایفلا میخواهد کتابدارهای ما را به آنطرف مرزها مهاجرت دهد، شرایطی است که این روزها در آن قرار گرفتهایم. اگر روزی مرکز خدمات کتابداری میخواست به موضوع نگاه کند، مستشار خارجی میآمد و به آنها آموزش میداد که مثلا چطور فهرستنویسی کنند. از دهه 20 تا 40 چند دوره کتابداری را پشتسر گذاشتیم و نهایتا 10 نفر میدانستند که فهرستنویسی چیست؟ ما اتفاقا در آن زمان بهتر میتوانستیم بگوییم که خارجیها میخواستند از فعالیتهای ایران سر دربیاورند. میخواهم بگویم این دیدگاه، منتفی است. اگر به سند global vision(چشمانداز جهانی) نگاه کنید؛ سندی که به برنامه استراتژیک پنج ساله منجر و امسال از آن رونمایی شد، میبینید که خیلی از چالشها مشترک است. برای مثال بعد از انقلاب یکی از راهبردهای آموزشی گسترش سواد بود و سازمان ملل و ایفلا هم همین را میگوید.
در سالهای بعد از انقلاب گزارشگرهای خوبی بودیم، اما هیچ وقت مشارکتکنندههای خوبی نبودیم. از کتابخانه مجلس، کتابخانههای عمومی و کتابخانه ملی و کتابخانه دانشگاهها گزارشهایی از تمام کنفرانسهای ایفلای برگزار شده، وجود دارد اما فقط گزارش است و مشارکت نداریم. وقتی ایفلا در برنامهریزیاش صندوق ایده درست میکند، تا همه اعضا ایدههای خود را در آن ریخته و ایدههایی انتخاب شود، یک ایرانی در این صندوق مشارکت نمیکند.
طیرانی: ما شرکت کردیم.
زمانی: ما هم شرکت کردیم اما در تصفیه نهایی نیستیم که ایده در آن شکل میگیرد و در آن نقشی نداریم. ایفلا هر چند سال یکبار تمی دارد و چند سالی است که روی بحث آینده کتابخانهها کار میکند. امسال هم انجمن کتابداری روی همین تم کار کرد. ما در حوزه آینده کتابخانهها چه کار میکنیم؟ حداقل میتوانیم از چند نفر پیشکسوت این سوال را بپرسیم.
توسعه پایدار کتابخانه یعنی چه؟ یعنی کودکی که در سال 1400 به دنیا میآید در سال 1420 در کتابخانه ملی چه چیزی را تجربه میکند این یعنی توسعه پایدار. وقتی که از کتابخانه سبز صحبت میکنیم، کتابخانهای با سقف چمنی در ذهنمان شکل میگیرد، یعنی در سطحیترین حالت به ایده نگاه میکنیم؛ درحالیکه کتابخانه سبز کتابخانهای است که دیدگاهی سبز دارد و مثلا نسبت به اینکه چه کار میتوان کرد تا کاغذ کمتری مصرف شود، نشستهایی برگزار کند و ...
به نظرم در ایجاد دفتر ایفلا در ایران، اگر بخواهیم از راه خود کتابداران کمربند حفاظتی ایجاد کنیم، انجمن کتابداری بهترین خاستگاه برای آن است. اتفاق نظر مسئولان دفترهای ایفلا هم بر همین نظر بودند که باید از راه انجمنهای کتابداری وارد شد.
انجمن کتابداری از جانب ایفلا شناخته میشود
چرا تا به حال این اقدامات انجام نشده و کتابداران در قالب انجمن علمی، به ضرورت این مساله توجه نداشتهاند؟
زمانی: اینکه چرا تا بهحال انجمنهای کتابداری این کار را انجام ندادهاند، به این دلیل است که خودشان دیدگاهی مشخص نسبت به این موضوع نداشتند و همچنین نیازی برای انجام آن حس نمیکردند. پیش از این خواستیم شبکه کوچک اطلاعرسانی به زبان غیرفارسی راهاندازی کنیم که واقعا امروز به آن نیاز داریم تا بتوانیم فعالیتهای خود را به دنیا معرفی کنیم. به همین دلیل نشریه آیبولتن به صورت مشترک با همکاری انجمن کتابداری منتشر میشود و آمار جالبی از دیده شدن سایت آیبولتن به دست آوردهایم؛ بهطوری که در یک سال گذشته بیش از 50 درصد بازدیدکنندگان این سایت افرادی از چین و آمریکا بودند و فقط 18 بازدیدکنندگان از این سایت، مخاطبهای داخلی بودند. این برای ما خیلی خوشحال کننده و در عین حال ناراحت کننده است. برای شبکه پرس.تی.وی مهم است که در خارج دیده شود و نه در داخل اما اگر هیچ ارجاعی از رسانههای داخلی به پرس.تی.وی نشود یعنی این رسانه اخبار مهمی منتشر نمیکند.
انجمن کتابداری باید متولی این کار شود؛ در عین حال که کتابخانه ملی، مجلس و ... فعالیتهای خود را انجام میدهند. ایفلا به ما یاد میدهد که کتابخانهها هزینههای خود را تامین کنند. ما میتوانیم این کار را انجام دهیم. حتی اگر انجمن کتابداری بخواهد گرنتی برای سفر به محل برگزاری ایفلا دهد، انجمن کتابداری تا سال آینده میتواند دو تا سه نفر را برای سفر به ایفلا با گرنت بفرستد. انجمن کتابداری ایران تنها نهادی است که از جانب ایفلا شناخته میشود زیرا نگاه غیردولتی دارند.
سوابق ما زیست کوتاه مدت دارد
متولی ایران در ایفلا کیست؟
زمانی: اینطور نیست که هر کشوری نمایندهای در ایفلا داشته باشد. در ایفلا عضویت نهادی، انجمنی و فردی داریم. مساله مهم برای کتابخانه ملی هدفمند بودن و استراتژیک عملکردن است، زیرا انجمن میتواند آرام فضا را تغییر دهد تا در ایفلا موثرتر عمل کنیم. سفر خانم سالمرون به تهران نخستین سفر رئیس ایفلا به ایران بود که میتوانست نقطه عطف مهمی باشد. ما در پی این نیستیم که دیدگاههای ایفلا با ما متناقض است، یکی از مشکلات ما این است که سوابق ما زیست کوتاه مدت دارد. ممکن است فقط در طول چند سال راهبردها تغییر کند.
حاجیزینالعابدینی: ارزیابی فعالیتهای انجمن از بیرون خیلی تاثیرگذار است. شعار امسال ایفلا «گفتوگو برای تغییر» بود و منظور از گفتوگو، اقدامات و فعالیتهایی است که ما را در مسیر جهانی قرار میدهد. ما مسائل مختلفی برای حضور و فعالیت در ایفلا داریم؛ یکی مساله هزینه شرکت در ایفلا است که فعالیت را محدود کرده و باید این مساله را به نوعی حل کرد.
طیرانی : لزوما مساله حضور فیزیکی در کنفرانسهای ایفلا، مطرح نیست. خیلی از افرادی که به دلیل هزینههای بالا امکان حضور نداشتند، از راه دور به صورت وبینار در کنفرانسهای ایفلای امسال شرکت کرده بودند. ما از نظر علمی و سطح سواد کتابداری چیزی کمتر از دیگر کشورها نداریم و باید حضور خود را در ایفلا جدیتر کنیم. بهعنوان نمونه در حوزه فناوری اطلاعات ایران فعالیتهای بیشتری انجام داده اما زمینه نمایش آن را ندارند.
به نظر شما راهکار چیست؟
طیرانی: باید بتوانیم از طریق یک نهاد غیردولتی زمینهسازی و جوانان را در علم اطلاعرسانی و کتابداری جذب کنیم تا افراد بتوانند تاثیرگذاری داشته باشد.
انجمن کتابداری عضو ایفلا شود
گویی همه راهها به انجمن کتابداری میرسد. به نظر شما این انجمن دقیقا چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
حاجیزینالعابدینی: مسئولان باید پاسخ دهند. نکتهای که وجود دارد این مساله است که چه نیاز و ضرورتی برای شرکت در ایفلا احساس کنیم. دیگر به مرحلهای رسیدیم که راه حلهای بومی کفاف نمیدهد. در ایفلا همه، مطالعه موردی خود را درباره موضوعی خاص گزارش میکنند اما از سطح تئوری جلوتر میروند؛ یعنی نشان میدهند که چه اقداماتی انجام شده و چه نتایجی بهبار آورده و جهان درباره آن چه ارزیابی دارد. اما اگر حضور ایران در ایفلا ارزیابی شود مانند دیگر فعالیتها و همایشهای بینالمللی است که ایران در آن شرکت میکند؛ مقالات، نظری هستند و خیلی کم به مطالعههای موردی توجه میشود و فقط میخواهیم دانشمان منتقل شود.
ضرورت دارد ابتدا انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران عضو ایفلا شود و همچنین برای فعالیت در آن راهبرد داشته باشد تا رویکردها و راهبردهای لازم برای کتابداری کشور شکل بگیرد. پیشنهادم این است میز ایفلایی توسط انجمن کتابداری و در مکان این انجمن که در کتابخانه ملی ایران استقرار دارد، داشته باشیم؛ زیرا این دو نهاد در سطح جهان، در فعالیتهای ایفلا تاثیرگذارتر هستند. وجود میز ایفلا میتواند کمک کند که سوالات مطرح برای کتابدارها پرسیده و راهبرد ارائه شود. این مجمع بینالمللی صرفا جایی برای کار فانتزی و لاکچری نیست؛ بلکه فضایی است که در آن میتوان مسائل روز کتابداری کشور را در عرصه جهانی بررسی کرد و خود را محک زد که آیا همراستای رویکردهای ایفلا هستیم یا راهی خلاف جهت جهانی طی میکنیم؟
زمانی: ایفلا با رویکرد بینرشتهای به حوزه کتابداری نگاه میکند؛ یعنی با آیتی، معماری، جامعهشناسی و ... در ارتباط است و نشستهای ایفلا در حوزههای مختلف برگزار میشود. ما میتوانیم 30 درصد نشستها را در حوزههای بین رشتهای برگزار کنیم اما چقدر به این موضوع توجه میشود؟ در این دوره دیدیم، حتی شرکتهایی که در حوزه نرمافزار و دیجیتال کار میکنند در ایفلا حاضر بودند، افرادی که اصلا نمیدانند فهرستنویسی چیست؛ متاسفانه وقتی 50 سال گذشته را مرور میکنم، ایرج افشار از معدود افراد بومی بودهاست که میتوان به عنوان مینیاتوری از ایفلا باشد. افشار، نسخهپژوه، ایرانشناس و کتابدار بود. خانم انصاری و خانم میرهادی هم هرکدام مینیاتوری از ایفلا بودند. خدماتی که آنها در جامعه ما ارائه میدهند، سرمایههایی هستند که اگر درست معرفی شوند، میتوانند جوایز ایفلا را ببرند. این روزها هم در حوزه داستان و کتاب کودک انسانهای بزرگی داریم که فعالیت میکنند.
نکته این است که باید نگاه بین رشتهای در انجمن کتابداری تقویت شود. این مساله فقط در علم اطلاعات جاری نیست و در سایز حوزههای علوم انسانی هم شاهد لزوم توجه به آن هستیم؛ یعنی فلسفه بینیاز از تاریخ نیست. جامعهشناسی بینیاز از سیاست نیست. ادبیات بینیاز از هنر نیست و اینها همه به هم ربط دارند. برای علم اطلاعات هم همین اتفاق میافتد؛ درحالیکه کتابداری، کانون و هسته اطلاعات کشور است. با کمک کتابدار، در حوزه آسیبشناسی اجتماعی اطلاعات درباره کتابها و مقالات بهسرعت منتقل و کار پژوهشگر نصف میشود. اینگونه برای کتابدار منزلت ایجاد میشود و فکر میکنم این هم در زمره فعالیتهایی است که انجمن کتابداری و اطلاعرسانی باید انجام دهد.
این جامعه از انجمن کتابداری انتظارهایی دارد. وظیفه انجمن فقط برگزاری نشست و کنگره نیست؛ البته آنها هم خوب است. احساس میکنم یک نقش غیرقابل انکار هم به رسانهها بازمیگردد. اگر رسانهها فعالیت خود را در حوزه کتابداری افزایش دهند حتی دانشگاهها به آن میپیوندند. حتی کتابخانههایی که زیر نظر شهردایها کار میکنند و کتابخانههای مساجد میتوانند فعال باشند. کتابخانههای مساجد کاملا بر اساس سیستم بومی در کشور شکل گرفتهاند، کلیساهای بزرگ مانند نوتردام –صرفا بهدلیل اینکه مکان مذهبی است- دارای نسخ خطی ارزشمندی است. میتوانیم پیشنهاد دهیم که در ایفلا هر سال نشستی درباره کتابخانههای مساجد برگزار شود. میتوانیم پیشنهاد دهیم که در ایفلا هر سال نشستی درباره کتابخانههای مساجد برگزار شود؛ مطمئن هستم که از 50 کشور مسلمان جهان، حداقل 20 کشور در این بخش ایفلا عضو میشوند. اگر امروز پیشنهاد بخش کتابخانه مساجد را بدهیم میتوانیم در این زمینه پیشرو باشیم. ایفلا دنبال بهانه برای مشارکت با ماست. ما میتوانیم پیشنهاد دهندههای خوبی باشیم؛ اگر محتوا را جلو ببریم و دیدگاه یکطرفه را در ذهن خود از بین ببریم. در ایران نباید دسترسی به کتاب مساله باشد. تمام هدف کتابخانه ملی در دو-سه سال اخیر این بود، یعنی ما از دوره مشاورهپذیری رد شدیم -دورهای که قطر میگذراند- الان نیاز داریم وارد بحثهایی عمیقتر شویم. در کتابخانه ملی قطر سیستمهای کتابخانه 24 ساعته یا سلف سرویس ایجاد کردهاند که نشان میدهد اقداماتی برای پیشرفت دارند.
اگر این هماهنگی صورت بگیرد و انجمن کتابداری متولی شود، قطعا در سالهای آینده، نهتنها رابطه ما با ایفلا تقویت میشود؛ بلکه ما نقش مارکتکننده خواهیم داشت.
ایفلا یک سبک عملکرد برای کتابخانههاست
آیا میتوان میز ایفلا را در انجمن کتابداری و اطلاعرسانی راه انداخت و آیا این کار میتواند مشکلات را حل کند؟
حاجیزینالعابدینی: نکته این است که ایفلا صرفا مربوط به چند نفر و محدود به یک سفر نیست؛ بلکه یک سبک عملکرد برای کتابخانههای کشور بهحساب میآید. با انجام فعالیتهایی که ایفلا بهعنوان اقدامات جدی در کشورهای مختلف تعیین کرده است، میتوانیم از کنفرانسهای ایفلا بهرهمند شویم. بسیاری از کارهایی که در نظر داریم برای انجامش هزینه کنیم، ایفلا قبلا انجام داده است. یکی از برنامههای مهم این فدراسیون، شناسایی ایفلا است. خیلی کم ایفلا را میشناسیم و برای شناختش نیاز به فعالیت گسترده است زیرا ایفلا به همه کتابخانهها توجه میکند. دومین مساله این است که سعی در مشارکت و فعالیت در ایفلا داشته باشیم که این اقدام در سطح فردی سازمانی و نهادی محقق میشود.
نمیتوانیم ایفلا را با همه بزرگیاش در کشور داشته باشیم اما میتوانیم در نشستهایی که میتواند در ایران فرصتهایی ایجاد کند، شرکت کنیم و میتوانیم ایفلا را برای این منظور به کشورمان بیاوریم.
رویکرد کنفرانسهای ایفلا بر اساس کتابداری، اجتماعی است تا به کتابخانهها و کتابداران برای رسیدن به توسعه پایدار مسائل محیط زیست و ... کمک کند. بنابراین همه نهادهای فعال باید تا جایی که میتوانند برای رسیدن به رویکرد ایفلا مشارکت داشته باشند.
پیشنهاد من این است که انجمن کتابداری و اطلاعرسانی، خود عضو ایفلا باشد و برنامهای برای برگزاری آن داشته باشد. همچنین میز ایفلا در کتابخانه ملی، مجلس و نهاد کتابخانههای عمومی برپا شود. ایرانداک و مرکز علوم فناوری به شرکت در ایفلا توجه داشته باشند تا بتوانند معرف ایران باشند. همچنین میتوان بین نهادهایی که عضو ایفلا هستند، نشستهای مشترک برگزار کرد. باید راهبردی برای حضور و مشارکت ایران در ایفلا پیشنهاد شود و اسپانسرهایی معرفی کنیم و گرنتهایی برای حضور و فعالیت کتابدارهای ایرانی تشکیل شود. اگر این روند شکل بگیرد، تهیه هزینه حضور کتابدارهایی که فعالیت و اشتغالی در این حوزه دارند، تسهیل میشود.
طیرانی: فعالیت انجمن کتابداری برای کمک به افرادی که در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی فعال هستند و ارتباط موثر با کسبوکارهای حوزههای کتابداری دارد، الزامی است زیرا از این طریق میتوانیم زمینههای دریافت گرنت را تامین کنیم. از طرفی باید تعریف کتابخانهها را در کشور اصلاح کنیم، تا در سیاستگذاری و توسعه کشورها تاثیر داشته باشد.
نظر شما