به مناسبت روز تهران؛ معرفی و بررسی کتاب «از الهیه تا دروازه غار»
کشکولی از مطالب خواندنی درباره تهران و چیزهای دیگر
«از الهیه تا دروازه غار» با وجود تمام ایرادات ساختاریاش اما کتابی صمیمی است که میتواند اطلاعات قابل توجهی را به مخاطب خود ارائه دهد. از این منظر، این کتاب که یکی از آخرین آثار منتشر شده درباره تهران است، اثری جالب توجه محسوب میشود.
کتاب «از الهیه تا دروازه غار» را مانند برخی دیگر از آثار اخیر شهبازی، انتشارات ماهریس منتشر کرده است. شهبازی در این کتاب تلاش کرده تا گذشته و حال پایتخت را به یکدیگر پیوند دهد و بر این پایه علاوه بر مطالب تاریخی، مطالبی درباره احوالات روز شهر تهران را نیز در کتاب ذکر کرده است: این کتاب دو بار به حوادث روز پایتخت نیز اشاره دارد. یکی حادثه مرگ کامیار پسر فروغ فرخزاد و دیگری وضعیت محله دروازه غار که از محلههای پرآوازه پایتخت است.
شهبازی از همان نام کتاب، جهانبینی شکلگرفته در پس آن را بروز میدهد. نام «از الهیه تا دروازه غار» اولاً به دو محله تهران یکی در شمالیترین و گرانترین منطقه پایتخت و دیگری در جنوب آن و در یکی از فلاکتزدهترین اوضاع ممکن اشاره دارد. تضاد میان فقیر و غنی در پایتخت یکی از اولین دلالتهایی است که این نام به ذهن متبادر میسازد اما علاوه بر آن، این نام نمودی از تنوع مطالبی که در کتاب ذکر شده نیز هست. تنوعی که شاید ساختاری کشکولگونه به کتاب داده باشد.
کتاب با جستاری با نام «الهیه در زرگنده» آغاز میشود. این مطلب که ساختی اقتباسی از مقالات دائرهالمعارفی دارد به مقولاتی نظیر وجه تسمیه الهیه، نسبت به این منطقه (که در گذشته خلازیر یا خورآذین نام داشته است) با زرگنده، جایگاه الهیه در منابع تاریخی و... پرداخته است.
مطلب دومی که در کتاب آمده است، «ارزش ایرانیان نزد امینالسلطان» نام دارد. این مطلب چهار صفحهای، فارغ از ارزش محتوایی آن، نسبت شکلی مستقیمی با موضوع کتاب یعنی تهران ندارد. وجود مطالبی از این دست در کتاب وجه کشکولوار کتاب را تقویت میکند.
ای کاش شهبازی که مطالعه در حوزه تاریخ قاجار یکی از وجوه مطالعاتیاش را شکل میدهد و آثاری از قبیل «تاریخ قشون قاجاریه» را نیز نوشته، مطالبی نظیر مطلب پیشگفته و نیز مقالاتی دیگر نظیر چگونه اقتصاد قاجاریان فروپاشید (که نسبتی مستقیم با مضمون یک کتاب دیگر از شهبازی با نام «چگونه قاجاریه فرو پاشید؟» دارد)، «تاریخچه مختصری درباره تریاک»، «تاثیر مشروطه در تحول تئاتر»، «قشون قاجاریه» (آیا جای این مطلب در کتاب تاریخ قشون قاجاریه نبود؟) و... را در کتابی متناسبتر ذکر میکرد و یا اگر بر حفظ چنین ساختاری تاکید داشت، مقدمه کتابش را چنین آغاز نمیکرد: «این کتاب به موضوعات متنوعی در تاریخ تهران پرداخته است. 9 در این که این کتاب به موضوعات متنوعی پرداخته است شکی نیست ولی همه این مطالب متنوع درباره تاریخ تهران نیستند.»
کتاب «از الهیه تا دروازه غار» نمودهای شایستهای از دقت در امر تحقیق و پیوند میان تحقیق میدانی، تحقیق کتابخانهای و تحقیق مبتنی بر مصاحبه را در خود بروز داده است. توجه به مضامین کمتر مورد توجه قرار گرفتهای نظیر تاریخچه ورود تریاک به ایران، شرح زندگی اولین زن صنعتگر تهرانی و... در جذاب شدن مطالب کتاب برای گروههای متنوعی از مخاطبان موثر بوده و البته این جذابیت برای عموم مخاطبان دلیل مناسبی برای کنار هم قرار دادن مطالب بدون پیروی از یک منطق مشخص نیست.
مسئله خلط مبحث در کتاب «از الهیه تا دروازهغار» تنها به ورود مطالبی با مباحث مختلف به کتابی که بنا بوده است به تاریخ تهران بپردازد محدود نمیشود. در این کتاب گاه مشاهده میکنیم که مطلبی بنا بوده است به یک موضوع بپردازد ولی در میانه تغییر جهت داده و موضوع دیگری را در پیش گرفته است. به این نمونه توجه کنید: در نگاه اول به نظر میرسد مطلب «خورشید خانم نخستین صنعتگر تهرانی» یکی از جذابترین موضوعات کتاب را داشته باشد. شهبازی درباره این بانوی کمتر شناخته شده مینویسد: خورشید خانم نامی دوستداشتنی و محترم است که در دوره قاجاریه طرفداران پر و پا قرصی داشته است... خورشید خانم تهرانی خیاطی بود که با اعتماد امیرکبیر به تولید بخشی از لباس نظامیان پرداخت و با هدایت امیر کارگرانی در اختیار گرفت و کارش را توسعه داد و نخستین کارگاه تولید خیاطی زنانه را در تهران شکل داد. 98 اما پس از این مقدمه کوتاه، مطلب به سمت مرور تاریخ قشون در ایران میرود (مبحثی که شهبازی در یک کتاب مستقل و همچنین مقالهای در این کتاب نیز به آن پرداخته است.) این مباحث چهار صفحه از این مطلب پنج صفحهای را به خود اختصاص داده است و سهم خورشید خانم از مطلب جز آن چند سطری که ذکر شد و این چند سطر نیست: خورشید خانم خیاط نمونهای از زردوزی و دورِ لباس نظامیان را که تا آن زمان از اتریش وارد میشد ساخت. امیر آن زن هنرمند را تشویق کردو پر و بال داد. فرمان داد شاگردان متعدد بگیرد و تا پنج سال نیز زردوزی لباس نظامی در انحصار او باشد. در روز جمعه یازدهم ربیعالثانی قمری روزنامه وقایع اتفاقیه از این واقعه چنین نوشت: ضعیفه تهرانی زر دوزی دوره ملبوس صاحب منصب نظامی را به قاعده روم دوخته و در کمال خوبی به عمل آورد که در این هفته به نظر اولیای دولت علیه رساند. به طوریست که مطلقاً به کار اسلامبولی امتیاز داده نمیشود. اولیای دولت علیه حکومت فرمودند که شاگرد بسیار نگاهدارند و تا مدت پنج سال احدی در عمل او شراکت ننمایند.(102)
کتاب «از الهیه تا دروازه غار» با وجود تمام ایرادات ساختاریاش اما کتابی صمیمی است که میتواند اطلاعات قابل توجهی را به مخاطب خود ارائه دهد. از این منظر، این کتاب که یکی از آخرین آثار منتشر شده درباره تهران است، اثری جالب توجه محسوب میشود.
انتشارات ماهریس کتاب «از الهیه تا دروازه غار» نوشته داریوش شهبازی را با تیراژ 1000 نسخه، قیمت 33 هزار تومان، در 226 صفحه، در سال 1398 منتشر کرده است.
نظر شما