آیتالله سید محمد خامنهای در بزرگداشت مولانا بیان کرد:
سنایی، عطار و مولوی پیغمبران متخصص در آشنایی و تالیف معارف هستند
آیتالله سید محمد خامنهای، رئیس بنیاد ایرانشناسی در مراسم بزرگداشت مولانا گفت: ما از برکت تشیع و آموزههای دینی اهل بیت (ع) از نظر معارف الهی رشد بسیار داشتهایم. با این حال سنایی، عطار، مولوی و امثال آنها پیغمبران متخصص در آشنایی و تالیف معارف هستند؛ چرا که اینها معارف را آوردهاند.
آیتالله سیدمحمد خامنهای، رئیس بنیاد ایرانشناسی ضمن عرض خیرمقدم به میهمانان حاضر در مراسم گفت: بزرگان و کانونهای معرفتی هر ملت، سرمایههای بزرگ آنها محسوب میشود و نباید آنها را از دست بدهند، بلکه باید با پرداختن به آنها یاد این افراد را گرامی بدارند. متاسفانه این روزها عدهای سرمایههای گرانبهای ما را که تاریخ آنها را فراموش نمیکند به سرقت بردهاند. ملتهایی که پیشینهها، رشد فکری و رجال این چنینی نداشتند امروز میآیند و تلاش میکنند که شخصیتهای ایرانی را به نام خود کنند.
وی ادامه داد: اینگونه است که فارابی، ابنسینا و مولوی ترک میشوند.ترکی یکی از زبانهای ملت ماست و ما نیز افتخار میکنیم که این قوم در کشور ما حضور دارد؛ اما ملیت مشاهیر را نباید کسی از آن خود کند؛ چرا که این کار خیانت به تاریخ است. مولوی بلخی را باید خراسانی دانست او رومی نیست ایرانی است و زمانی بلخ و قونیه هم بخشی از ایران بوده است.
رئیس بنیاد ایرانشناسی با اشاره به دلایل برگزاری این مراسم گفت: یکی از انگیزههای ما پرداختن به شخصیتهای بزرگ بوده است ما میخواستیم ضمن انجام وظیفه به این مسأله اشاره کنیم که گاهی آنقدر کوتاهی میکنیم که یک سرمایه ارزشمند از دست میرود و ملتهای دیگر میآیند و او را مالک میشوند. ما در سطح ملت سرمایههایی داریم که خداوند به ما داده است، ارزشمندترین این سرمایهها معرفت است یعنی جهانبینی درست از عالم. ما وقتی جمالشناس شویم عاشق میشویم، عشق حرکت به وجود میآورد، حرکت انسان را به رشد میرساند و رشد انسان را به کمال نزدیک میکند و اینگونه انسان به خدا میرسد.
وی ادامه داد: معرفت سرمایه بسیار بزرگی است و ادیان الهی خیلی به پرداخت معرفت کمک کردند. دین نیامده که ما نماز بخوانیم بلکه آمده تا ما در نماز به «ایاک نعبد و» و «اَشهدُ انْ لا اِلهٰ الا الله» برساند. ما از برکت تشیع و آموزههای دینی اهل بیت (ع) از نظر معارف الهی رشد بسیار داشتهایم. با این حال سنایی، عطار، مولوی و امثال آنها پیغمبران متخصص در آشنایی و تالیف معارف هستند؛ چرا که اینها معارف را آوردهاند.
آیتالله سیدمحمد خامنهای با اشاره به مشکل درک معارف گفت: مشکل ما، مشکلی فنی است؛ چرا که این معارف به زبانی است که بیانش برای عامه مردم ممکن نیست. مانند دارویی که فقط برخی مزاجهای قوی میتوانند بخورند و آن دارو را برای بقیه مردم باید در آب رقیق کرد. معدن معارف ما زیاد است اما کسی که توانسته این معارف را رقیق کند شعر بوده است. الفاظ زیبای فارسی توانسته آن لطافت را حفظ کند و مفهوم را منتقل کند.
وی افزود: مثنوی معنوی اولین کتاب از نظر وسعت نشر در دنیاست و آنقدر نقش سیاسی دارد که دستگاههای آمریکایی به گدایی میافتند که به سراغ مثنوی نروید و ما بودیسم و نیروانا را داریم. در کشوری که بوی اسلام نمیدهد این کتاب جا میافتد و بعضی میگویند که بعد از کتاب مقدس و خیلیها میگویند که بیشتر از کتاب مقدس چاپ شده است. واقعیت این است که ما از طریق معرفت میتوانیم به رشد برسیم همه چیز کهنه میشود اما معرفت روز به روز جوانتر میشود.
رئیس بنیاد ایرانشناسی با تاکید به ایرانی بودن مولوی گفت: مولوی ایرانی است و این حرفهایی که میگویند عمهاش ترک بوده و خالهاش از سرزمینهای ترک عبور کرده و فلان جا دفن شده است، چندان اهمیتی ندارد؛ چراکه درست نیست. بلخ و قونیه از زمان ساسانیان بخشی از ایران بوده است. از طرفی تمام مثنوی فارسی است و این بیانگر ایرانی بودن مولوی است.
وی افزود: متاسفانه وقتی ما میخواهیم مولوی را تعریف کنیم رقص و ساز را وسط میکشیم اما مولوی رقص و ساز نیست مولوی در مثنوی است. به یاد دارم که چند سال قبل برای مولوی مراسم بزرگداشتی گرفته بودند و من هم دعوت بودم. یک نفر شروع به نی زدن کرد و بعد از آن رئیسجمهور وقت رفت و او را بغل کرد و بوسید؛ البته آن نوازنده نی مرد بود.
آیتالله خامنهای با اشاره به نام کامل مولوی گفت: نام کامل مولانا «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده است. وقتی به این نام توجه میکنیم به اسم حسین میرسیم. این کلمه یک رمز است چراکه فقط شیعیان نام فرزندان خود را حسین میگذاشتند. حال عدهای میگویند که او شیعه نیست.
وی در پایان گفت: مولوی ایرانی است اما از نظر معرفتی متعلق به هیچ جامعهای نیست. او استاد بشر است و هیچ وقت نباید او را در قفس مرزها حبس کنیم. ما افتخار میکنیم که او ایرانی است و این درخت تناور در ایران رشد کرده است؛ اما همه میتوانند از آن استفاده کنند. ما بخیل نیستیم همه استفاده کنند.
تا یک ماه آینده عطار ثبت جهانی میشود
در ادامه این مراسم عبدالمهدی مستکین، مدیر گروه فرهنگ یونسکو در ایران گفت: اجازه دهید در اینجا از آیتالله خامنهای برای برگزاری این مراسم تشکر کنیم چرا که با این کار نشان دادند که مولانا دارد از غربت در میآید.
وی ادامه داد: نیک به یاد دارم که هیأتی از فرانسه برای ثبت باغ ماهان به ایران آمده بودند. یکی از این افراد فرانسوی به من گفت که چرا آثار شما روح دارد اما آثار ما با همه زیباییاش روح ندارد؟ با زبان مولانا به او جواب دادم و گفتم که معمارهای ایرانی برای ساختن یک بنا فتوتنامه داشتند، با وضو و احرام به سرکار میرفتند. دائم ذکر میگفتند و اشعار حافظ و مولانا و سعدی را میخواندند و این رمز کار ماست.
این پژوهشگر با اشاره به تاثیر مولانا گفت: عصر ما عصر بیقراری و اضطراب است و این اضطراب باعث شده که آدمی از موزون شدن دور باشد. مولانا با اشعارش آدمی را موزون میکند؛ چرا که او یک نظام فکری برای ما تعریف میکند. خیلی از ما شب امتحانی هستیم؛ اما دنیای امروز ما را از شب امتحان هم غافل کرده و مولانا به ما زنهار میدهد. مولانا پخته شدن را در گرو موزون شدن میداند. مولانا میگوید که ما باید وارد آزمون شویم اما ما خیلی آزمون گریز هستیم.
مستکین با اعلام خبر ثبت جهانی عطار گفت: به امید خدا پرونده حضرت عطار نهایی شده است و تا یکماه آینده ثبت جهانی خواهد شد. ورود به مثنوی سمزدایی از جسم و جان و انس با قرآن است. علامه جعفری 2200 آیه قرآن را از مثنوی بیرون کشیده و از این رو این اثر اهمیت دارد.
باعث تاسف است که جوانان مولانا را با «ملت عشق» میشناسند
سیدعلی اصغر میرباقری فرد، رئیس کرسی مولاناپژوهی که دیگر سخنران این مراسم بود با اشاره به ضرورت برگزاری چنین مراسمی گفت: به نظرم چنین مراسمی باید هرهفته در بنیاد ایرانشناسی برگزار شود و در خوشبختانه در بین صحبتهای ریاست محترم این بنیاد معلوم شد که این شروع فعالیتهاست و ادامه خواهد داشت. سئوال من این است که ما در دنیای امروز با مولانا و امثال مولانا چگونه باید برخورد کنیم؟ امروز توجه به سرمایه فرهنگی یک فرصت برای ملتهاست تا برای اعتلای جامعه خودشان استفاده کنند. امروز کشورهایی که جایگاه رفیعتری دارند، نظام فرهنگی آنها قویتر است. در این رتبهبندی که رسمیت پیدا نکرده ما جایگاه خوبی داریم اما باید از آن حفاظت کنیم.
رئیس کرسی مولاناپژوهی با اشاره به دانشگاههای نسل چهارم گفت: امروز در دنیا دانشگاههای نسل چهارم شکل گرفته که معرفتگرا هستند. پیشرفتهترین دانشگاهها که در زمینه پزشکی و مهندسی کار میکنند توجه خاصی به علوم انسانی دارند. برداشت آنها این است که دانشگاه هر رشدی که داشته باشد رسالتی دارد و آن رسالت باید به رشد فرهنگی جامعه ختم شود.
وی ادامه داد: داشتن سرمایههای فرهنگی یک فرصت است و مهم این است که چقدر از این سرمایهها استفاده میکنیم یکی از این سرمایهها مولاناست. مولانا یکی از شخصیتهای طراز اول ماست که باید قدر او را بدانیم و به او توجه کنیم. نهادها و مراکزی در کشور فعال هستند که وظیفه اصلی آنها این است که کوشش کنند این سرمایهها را به مردم بشناسانند و باید کاری کنند که ما از آنها در دنیای امروز بهره ببریم. ما باید با ساختارهای علمی و روشمند تلاش کنیم و ببینیم چگونه میتوانیم با اینها کمک کنیم که فرهنگ رشد و تعالی پیدا کند.
میرباقری فرد در توضیح ضعفهای ترجمههای آثا مولانا گفت: اگر به آثار منتشر شده از مولانا در آنسوی مرزها توجه کنیم، میبینیم که بسیاری از ترجمههای این کتابها مشکل دارد با این حال مثنوی پرفروش شده است. حال اگر به گونهای فعالیت کنیم که چهره واقعی مولانا به جهانیان معرفی شود، تازه متوجه خواهیم شد که نفوذ او چقدر است. حضور مولانا در جامعه ما و جامعه جهانی به قاعده و کافی نیست و امروز چهرهای که از مولانا میشناسیم، تمام ظرفیت او نیست.
وی افزود: باعث تاسف است که بگویم تعدادی زیادی از جوانان و نوجوانان ما مولانا را با کتاب «ملت عشق» میشناسند. کتابی که شخصیت نازلی از او را نمایان میکند. اگر ما بتوانیم همان کاری را که کتاب «ملت عشق» کرد، به درستی انجام دهیم، میتوانیم مولانا را به شکل درست به جهانیان معرفی کنیم. متاسفانه نحوه معرفی مولانا به درستی انجام نمیشود.
رئیس کرسی مولاناپژوهی در توضیح فعالیتهای پژوهشی گفت: ما با کار کارشناسی به این نتیجه رسیدهایم که هر روز در شهرها و روستاهای کشورمان نشستهای مثنویخوانی داریم . ما قوت و ضعفهای این نشستها را بررسی کردیم و متوجه شدیم کسانی این جلسات را اداره میکنند که آشنایی کافی با معارف اسلامی و معارف مولانا ندارند. متاسفانه آنقدر در این جلسات مقام مولانا را تنزل بخشیدند که میگوییم ای کاش اصلا این جلسات برگزار نمیشد.
وی ادامه داد: مساله دوم این است که وقتی میخواهیم مولانا را مطرح کنیم میزان درک، سن و علایق مخاطبان را بشناسیم و بعد متناسب با میزان درک مخاطبان بستههای درستی را تنظیم و عرضه کنیم. مولانا مانند رودی است که اگر یکدفعه به شهری وارد شود سیل به راه میاندازد. بنابراین باید سدی مقابل او بگذاریم و براساس نیاز هر شخص کانالی را برای او تعریف کنیم. خیلی از مسائل را نمیشود برای مخاطب عام بیان کرد؛ اما ما در این جلسات از ابتدا شروع میکنیم و همه چیز را برای همه کس میگوییم. مولانا تخلص خموش داشت و دائم میگفت که قرار نیست هر چیزی را برای هر کس بیان کرد اما امروز در مثنویخوانی چنین نکاتی رعایت نمیشود.
میرباقری فرد با اشاره به اهمیت مثنوی معنوی گفت: مثنوی کتاب زندگی است و مهمترین ویژگی که آن را با سایر آثار متمایز کرده، سرودن آن در حضور مخاطبان است. در هیچ کتابی نقش مخاطبان به این اندازه نبوده است و میتوانیم ادعا کنیم که اگر نقش مخاطبان در سرودن مثنوی بیشتر از مولانا نباشد، کمتر نیست. مثنوی کتاب فصلبندی شدهای نیست و اگر کسی میخواهد موضوعی را در آن پیدا کند باید همه آن را بخواند. مثنوی زاییده قرآن است و در سخنهای حضرت امام (ره) هم به یاد داریم که او مثنوی را تفسیر قرآن میدانست.
وی در پایان گفت: اگر امروز میبینیم که مثنوی حضور گرمی در دنیای ما دارد، به این دلیل است که در میان مخاطبان سروده شده و گویی مولانا برای کل مردم تاریخ این کتاب را سروده است. متاسفانه امروز تولیدات ما از مولانا خامفروشی است و این خامفروشی به کار نمیآید و ما باید مخاطبان را طبقهبندی کنیم. مولانا برای همه مردم حرف زده است. در مثنوی هم زندگی جاری و ساری را میبینیم و هم دنیای متعالی را.
مولانا مخالف عقل نیست
دکتر قاسم پورحسن که آخرین سخنران این نشست بود با اشاره به رابطه مولانا و عقل گفت که بسیاری به نادرست مولوی را مخالف عقل میدانند اما چنین نیست.
این مدرس دانشگاه با اشاره به تاراج فرهنگی کشورمان گفت: متاسفانه کشورهای مختلف سرمایههای ما را به تاراج میبرند و ما ساکت نشستهایم. قزاقستان دانشگاه و اسکناس به نام فارابی دارد. من در یادداشتی که چند روز پیش در سایت شخصی خود منتشر کردم به این موضوع پرداختم که تا به کی ما باید شاهد این تاراج باشیم؟ ما به میراث خود بیتوجه هستیم و این مشکل با برگزاری نشست حل نمیشود. ما نیاز به پوششهای بنیادی داریم.
وی ادامه داد: وقتی ترکها نمیتوانند یک خط از آثار مولانا، فارابی و ابنسینا را بخوانند واقعا چه نسبتی بین آنها و این مفاخر وجود دارد. متاسفانه ما به میراث همچون گذشته نگاه میکنیم اما این نگاه درست نیست؛ ما بدون مولانا نمیتوانیم میراث را بشناسیم.
پورحسن در پایان گفت: حکمت ایرانی دو بنیاد داشته است که یکی فلسفه و دیگری ادبیات بوده است. مولانا چراغ عقل را خاموش نمیکند و در آثار او میبینیم که عبارتهای بسیاری درباره عقل دارد، مولانا ادامه حیات عقلی ماست.
نظرات