پیتر هاندکه، نویسنده بیش از 70 عنوان رمان، نمایشنامه و فیلمنامه است که از بین این تعداد آثار او، نزدیک به 10 رمان و نمایشنامه به فارسی ترجمه شده است.
یکی از آثار داستانی پست مدرن این نویسنده را رمان «من، در شبی تاریک از خانه خاموشم بیرون رفتم» دانستهاند. وی در این کتاب داستان داروسازی ساکن در یک شهر کوچک را بیان میکند که در جستوجوی گیاهی دارویی و با میلی شدید به یافتن آن، راهی سفری دریایی به اسپانیا میشود. او در این راه دو همسفر غیر عادی دارد. یک شاعر و یک قهرمان المپیک و ماجرا در این مسیر شکل میگیرد. انتشارات علم سال 1388 این اثر را با ترجمه حمید یزدانپناه منتشر کرده است.
«فروشنده دوره گرد» نیز رمانی از هاندکه است که آرزو اقبالی آن را ترجمه کرده و نشر چشمه سال 1396 آن را منتشر کرده است و یک سال بعد این اثر به چاپ دوم رسید. این کتاب دومین رمان اوست که در 1967 منتشر شد، رمانی جنایی است با رعایت تمامی قواعد این ژانر؛ داستان قتلی که عناصر تمام داستانهای جنایی ممکن را در خود جای داده است. رمان داستان یک فروشنده است که شاهد جنایت است، مردی که میتواند ببیند و برای همین در هر لحظه و تکهای از متن مخاطب با راز و رمزهایی که او به آنها اشاره میکند همراه میشود تا کلید حل معما را بیابد.
«محاکمه» اثر دیگری از این نویسنده است که نشر چشمه سال 1386 آن را با ترجمه آرزو اقبالی منتشر کرده است.
انتشارات فرهنگ جاوید سال 1397 رمان «زن چپ دست» نوشته پیتر هاندکه را با ترجمه فرخ معینی چاپ کرده است. این رمان، قصه تنهایی ناگریز در جامعهای است که افرادش با یکدیگر بیگانهاند. مادر و فرزند، فرزند و معلم، پدر و دختر و ... همه و همه در زندانی اسیر شدهاند که توان برقراری ارتباط با نزدیکترین افراد زندگی خود را نیز ندارند و گریز از این بیگانگی تلاشی بیهوده است.
در آثار این نویسنده اتریشی نقد قالبهای ادبی از جمله مهمترین سوژهها به شمار میرود و در نوشتههایش با موضعگیریهای مستقیم و مرسوم، فرمهای ادبیات را به چالش میکشد و مبانی نظری خود را در نقد زبان مطرح میکند.
صحنهای از نمایش «کاسپار»
علی اصغر حداد از جمله مترجمانی است که چندین اثر از پیتر هاندکه را ترجمه کرده است و نمایشنامه «کاسپار» یکی از آنهاست. کاسپار در این اثر پسر شانزده سالهای است که در یکی از خیابانهای آلمان با سر و وضع مضحک و راه رفتن غیر عادی توجه عابران را جلب می کند. وی نامهای در دست دارد که آن را پیرزنی فقیر و خدمتکار خطاب به یک افسر سوارکار نوشته و ماجرای زندگی پسرک را شرح داده است. این نمایشنامه جزو آن دسته از آثاری است که هاندکه در نقد زبان آن را نوشته است. محسن معینی سال 1393 «کاسپار» را روی صحنه برده است و سال 1397 این نمایشنامه با ترجمه حداد از سوی نشر ماهی منتشر شده است.
«اهانت به تماشاگر» نیز اثر دیگری از این نویسنده است که در بین دیگر آثار هاندکه در ایران با اقبال همراه بود و چندین بار چاپ شده است. چاپ یکم این نمایشنامه با ترجمه علی اصغر حداد سال 1377، چاپ دوم آن سال 1378 و چاپ سومش نیز سال 1384 از سوی نشر تجربه و سال 1396 با ترجمه همین مترجم از سوی نشر چشمه منتشر شده است. امید اخوان این نمایشنامه را سال 1397 روی صحنه برده است.
هاندکه فیلمنامههای متعددی نیز نوشته و جایزه طلای جشنواره فیلم آلمانی را برای «حرکت نادرست» دریافت کرده است.
کتاب «ترس دروازهبان از ضربه پنالتی» پیتر هاندکه با ترجمه محسن جدهدوستان نیز در دو نوبت چاپ شده که به ترتیب در سالهای 1381 و 1382 به فارسی ترجمه و نشر فصل سبز آن را منتشر کرده است. هاندکه خود بر اساس این داستان فیلمنامهای نوشته و ویم وندرس کارگردان آلمانی فیلم آن را در ژانر درام سال 1972 ساخت.
صحنهای از نمایش «اهانت به تماشاگر» اثر امید اخوان
«اتهام به خود» نیز اثر دیگری از این نویسنده و نمایشنامهنویس اتریشی است که حسن ملکی آن را ترجمه کرده که در دو نوبت به ترتیب سال 1377 و 1379 از سوی نشر تجربه منتشر شده است و نشر چشمه آن را سال 1396 با ترجمه ملکی منتشر کرده است.
نظر شما