جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۵
هاول معتقد است «رنج آگاهی» انسان را به سوی «زیستن در دایره حقیقت» سوق می‌دهد

سید جواد میری در یادداشتی مطالعه کتاب ​«قدرت بی قدرتان» را توصیه کرده و می‌نویسد: هاول در روایت خویش از قدرت بی قدرتان به نکته ظریفی اشاره می‌کند و آن این است که «رنج آگاهی» تو را به سوی «زیستن در دایره حقیقت» سوق می‌دهد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) سید جواد میری عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی: ​«قدرت بی قدرتان» نوشته واتسلاف هاول است. او در ایران بیشتر به عنوان سیاستمداری شناخته می‌شود که توانست در دوران گذار از کمونیسم به چکوسلواکی و سپس جمهوری چک نقش آفرینی کند ولی هاول پیش از آنکه یک سیاستمدار باشد یک فیلسوف و متفکر پدیدارشناس در سنت «یان پاتوچکا» -(که خود از شاگردان هوسرل و هایدگر بود)- هست. به سخن دیگر، در «قدرت بی قدرتان» ما با یک فیلسوف قاره‌ای روبرو هستیم که در باب سیاست و جامعه می‌اندیشد و «شهر» را به مثابه یک «هستی اجتماعی» مورد تامل قرار می‌دهد و آن را یک «ماشین» نمی‌انگارد که قابل «مهندسی شدن» باشد.

در روایت هاول «اصلاحات» جایگاه رفیعی دارد ولی این مفهوم با «اصلاح طلبی» و «جنبش اصلاحات» در دایره سیاسی ایران بسیار متفاوت است. زیرا هاول بر این باور است که «اصلاحات» زمانی می‌تواند موفق شود که «شور زندگی» را جدی بگیرد. به سخن دیگر، هستی اجتماعی بدون شور زندگی جز ماشینی مسخ شده چیز دیگری نیست. اما اصلاح واقعی زمانی رخ می‌دهد که نوعی آگاهی در دل و جان شهروندان جوانه برند و به این نتیجه برسند که «بعضی چیزها هستند که ارزش رنج بردن دارند» (یان پاتوچکا، ۱۳۹۸. ۷۰) و این کشفی بود که پاتوچکا، به روایت هاول، اندکی پیش از مرگش به آن اشاره کرده بود. به عبارت دیگر، "رنج آگاهی" تو را به این سو سوق می دهد که بین اهداف نظام سیاسی و اهداف زندگی تمایز قائل گردی و هنگامیکه این آگاهی در وجود تو نقش بست، آنگاه گام در مسیر اصلاحات خواهی برداشت ولی این اصلاحات ماهیتا با اصلاحات سیاسیون حرفه‌ای متفاوت خواهد بود.

هاول در روایت خویش از قدرت بی قدرتان به نکته ظریفی اشاره می‌کند و آن این است که «رنج آگاهی» تو را به سوی «زیستن در دایره حقیقت» سوق می‌دهد و این معنای دیگر آگاهی به اهداف زندگی است که پیش از «رنج آگاهی» به دلیل سیطره تمامیت خواهانه نظم توتالیتر برای انسان ناممکن بود ولی هنگامیکه این خودآگاهی در وجود آدمی شکوفه می‌زند آنگاه او به تمایز اهداف نظام و اهداف زندگی دست می‌یابد. زیستن در ذیل «اهداف نظام» یکی از پیامدهایش ایجاد بحران اخلاقی در جامعه انسانی است و او از این بحران با مفهوم «زیستن در چنبره دروغ» یاد می‌کند.

 


هاول می گوید: «بحران عمیق هویت انسانی که زیستن در چنبره دروغ پدیدش آورده و از طرفی خودش هم این زندگی را ممکن کرده، قطعا بعد اخلاقی هم دارد: چون، جدا از جنبه‌های دیگر، به شکل بحران اخلاقی عمیقی هم در جامعه ظهور و بروز پیدا می‌کند»(هاول، ۱۳۹۸. ۶۳).

نکته جالب توجه در روایت هاول این است که او از مفهومی به نام «پسا-توتالیتر» استفاده می‌کند و بر این باور است که پرسش اصلی در چنین نظمی این نیست که قدرت در دست یک حزب سیاسی باشد یا چند حزب یا اینکه این احزاب چه تعریفی از خودشان دارند و چه عنوانی به خودشان می‌دهند بل مسئله بنیادی این است که آیا در چنین «نظمی» امکان یک «زندگی انسانی» را دارند یا خیر.

این بزرگترین پرسشی است که هاول مبتنی بر سنت فلسفی قاره‌ای و ذیل پرسش اصیل هایدگر به آن می‌پردازد و بحث را از دایره تنگ ایدئولوژی‌ها و دعواهای سیاسی چپ و راست بیرون می‌آورد و وجدان ما را به این مسئله معطوف می‌کند که کدامین نظام سیاسی امکان یک «زندگی انسانی» را برای بشر ممکن و مهیا می کند؟ به عبارت دیگر، هاول بر این باور است که «یک نظام بهتر خود به خود تضمینی برای یک زندگی بهتر نیست. در واقع برعکس: فقط با ایجاد یک زندگی بهتر است که یک نظام بهتر پرورانده می شود» (۱۳۹۸. ۷۷).

در روایت هاول، این چارچوب‌های کمونیستی نیستند که قابل نقدند بل او به بحران عمیق دموکراسی سنتی نیز نقد دارد و به دنبال فراروی از وضع موجود جامعه انسانی هست. او دوباره همان پرسشی را که متفکران در آغاز قرن بیستم مطرح کرده بودند را مطرح می‌کند و می‌گوید «و حال به درستی می توان از من پرسید: پس چه باید کرد؟» (۱۳۹۸. ۱۵۷).

او می‌گوید یقیناً انفعال پاسخ من نیست ولی سیاست بازی حرفه‌ایی نیز آمال من نمی‌باشد بلکه «فراتر از هر چیز، هر انقلابِ زندگی بنیادی باید امیدی برای باسازی اخلاقی جامعه فراهم آورد، که به معنای بازسازی اساسی روابط میان انسان هاست که من به آن <<نظم انسانی>> نام داده ام، نظمی که هیچ نظم سیاسی نمی‌تواند جایگزینش شود» (۱۳۹۸. ۱۵۷-۱۵۸).

نظم انسانی مترادف با اهداف نظام نیست بل با «جهان زندگی» و «هستی بشری» نسبت دارد و هر نظامی نزدیکتر به این جهان و عالّمیت باشد «شور زندگی» در آن عمیق تر و ساختارش انسانی تر خواهد بود.

این کتاب توسط احسان کیانی خواه به فارسی ترجمه شده است و «فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم» در سال ۱۳۹۸ آن را به چاپ رسانده است. مطالعه این اثر برای تمامی کسانیکه دغدغه زیست انسانی دارند توصیه می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها