نویسندگان این اثر را ذیل مقوله تاریخ انتقادی طبقهبندی کردهاند و درباره این گونه از تاریخ نیز چنین گفتهاند: «تاریخ انتقادی به معنای تاریخی موثر از لحظه حال است که بتواند وضعیت کنونی ما را مورد کندوکاو تاریخی قرار دهد و با ترسیم مرزها و حدود تاریخی آن امکان نقدش را فراهم سازد.» آنها در کتاب نامیدن تعلیق که اولین مجلد از کار تحقیقی درازدامنشان است، به طور مفصل به معنای تاریخ انتقادی و وضعیت آن در ایران پرداخته است. این مجلد با طرح مسائل کلی که تاریخ انتقادی باید به آنها بپردازد به پایان رسیده است.
آنچنان که در مقدمه آمده است، موضوع و مسئله اساسی برنامه تحقیق توفیق و همکارانش، نامگذاری آغازین فرآیندها و عناصر آن چیزی است که ما آگاهانه نظام تولید دانش اجتماعی-تاریخی مینامیم و سپس ترسیم یک نقشه از آن در لحظه حال و یافتن و نامیدن حدود و ثغور دانش ممکن در آن. (ص:12) نویسندگان، این اثر را نقشهنگاری مسطحی تلقی کردهاند که در یک هدفگذاری بلندمدت باید تعمیق پیدا کند. یکی از راهها برای چنین تعمیقی، لایهبرداری تبارشناسانه است.
به گفته آنها: هنگامی که در موقعیت نگارش این برنامه تحقیقی قرار گرفتیم عنوان «هستیشناسی خودمان» را برای چشمانداز این متن مناسب یافتیم... مراد از «هستیشناسی خودمان» تاکید بر چند ملاحظه آغازین است که تمامی این متن در نسبت با آن شکل گرفته است. اول اینکه ما موضعی معرفتشناسانه یا روششناسانه نداریم و تلاش ما این نیست که الگویی بینقص برای هدایت تحقیقات تجربی ارائه دهیم. دوم اینکه موضوع کار ما «معرفت» یا «شناخت» ذهنی (در تقابل با عینی) نیست، چرا که اساساً معرفت ذهنی را کلیتی یکپارچه نمیدانیم که بتوان آن را به موضوع کار بدل کرد و نظمیافتگیهای آن را در درون عملکردهای صرفاً ذهنی توضیح داد. ما نظام دانش را واقعیتی اجتماعی- تاریخی میدانیم.
رویکرد این پروژه تحقیقاتی نسبت به مسئله شرقشناسی، رویکردی تقابلی و افشاگرانه از آن دست که از سوی ادوارد سعید دنبال میشد نیست. قصد نویسندگان چنان که خود گفتهاند حل مسئله شرقشناسی نیست بلکه آنها میخواهند شرقشناسی را ابژه کنند.
مسئله عمدهای که کتاب به آن میپردازد مقوله «تعلیق لحظه حال» در نگرش اندیشمندان ایرانی است.
به گفته نویسندگان، «ما با اکنونی مواجه هستیم که ویژگی آن فروپاشیها و آفرینشهای پی در پی است... این وضعیت چگونه خوانده میشود؟ فهم عوامانه/عالمانه تعمیمیافتهای وجود دارد که وضع موجود را مصداق وضعیت برزخی معرفی میکند (مثال از نظریات شایگان). این وضعیت را با ترکیب ظاهراً عالمانه گذار از سنت به تجدد صورتبندی کردهاند.»
مولفان معتقدند این توضیحات اندیشمندانه حقانیت خود را نه از تحلیل و تبیین واقعیت پیش رو، بلکه از تکرار بیپایان فرمهای بیانی گوناگون کسب میکنند و میگویند: «ما این توضیح، این دانایی عوامانه/ عالمانه را «تعلیق لحظه حال» نامگذاری میکنیم و معتقدیم نظام تولید دانش اجتماعی- تاریخی مهمترین حامل آن است.»
رویکرد آنها نسبت به وضعیت حال ما سویههایی از خوشبینی را در خود نهان دارد. به گفته آنها: شهودی به ما میگوید که اگر نه در یک وضعیت جدید، حداقل در آستانه وضعیتی به کل متفاوت از دو قرنی که از طرح پرسش «علل عقبماندگی ما» میگذرد قرار داریم. (ص: 21) اما این رویکرد خوشبینانه، آنها را در مقام خودبزرگبینی علمی قرار نداده است. به همین دلیل است که تذکر دادهاند: ما در جایگاه تاسیس دانش، حتی دانشی انتقادی و غیرشرقشناسانه نیستیم. ما نمیخواهیم شیوههای دانش اجتماعی و تاریخی امروزه را «هرز» و «بیهوده» بخوانیم و دانشی برتر و درستتر ایجاد کنیم. این یک برنامه پژوهشی است برای ردیابی تعلیق نه یک طرح تحقیق درباره چیستی آن؛ زاویه ورود این برنامه، زاویهای انتقادی است و نه رهاییبخش و اپیستمولوژیک.
فصل اول کتاب که «محل نزاع و مرزهای کاوش» نام گرفته است به تقریر محل نزاع اختصاص دارد. تمرکز این فصل بر تبیین بیشتر ایده «تعلیق لحظه حال» و مقوله «ایدئولوژی گذار» است. این فصل بهطور ویژه آکادمی علوم اجتماعی را ابژه تحقیق خود قرار داده است و بر این پایه تلاش میکند محل نزاع را روشن سازد. سعی این بوده که در این فصل آثار کسانی برجسته شود که «متفکران مرزی» نامیده میشوند. پرداختن به آثار این متفکران بر این پایه بوده است که مشخص شود برنامههای هر یک از آنان چگونه میتوانند مبنایی برای تاریخنگاری انتقادی قرار بگیرند. مراد از متفکران مرزی در این متن علاوه بر داریوش شایگان که در مقدمه کتاب بهطور مشخص به او اشاره میشود، کسانی از سنخ محمدعلی همایون کاتوزیان هستند: «ارزیابی وضعیت اکنون جامعه به عنوان «کلنگی» و علوم اجتماعی متناظر با آن، به عنوان وضعیتی که تکرار و انباشت دانش را بهوجود نمیآورد، موجد تصوری تکرار شونده از حضور در برهوت و در نقطه صفر است.» (ص: 48)
نویسندگان کتاب هستیشناسی متفکران مرزی را با اصطلاحی وامگرفته از سید جواد طباطبایی، مبتنی بر «رئالیسم خام ارسطویی» تلقی میکنند. متفکرانی نظیر آرامش دوستدار، سید جواد طباطبایی، عباس ولی، محمد توکلی طرقی و افسانه نجمآبادی از جمله کسانی هستند که برای تقریر محل نزاع، آثارشان در فصل اول کتاب نقد شده است.
فصول دیگر کتاب نیز این روند را ادامه میدهد و پس از ارزیابی انتقادی مقوله «ایدئولوژی گذار» به جایگاه آن در اندیشه ایرانی میپردازد.
انتشارات مانیا هنر، کتاب «نامیدن تعلیق» کاری از ابراهیم توفیق و همکاران را در 340 صفحه، با قیمت 47 هزار تومان در سال 1398 منتشر کرده است.
نظر شما