یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۳
هر محتوایی نباید در قالب کتاب منتشر شود

اشرف بروجردی معتقد است آینده نشر درگیر ابهامات و مشکلاتی همچون؛ گرانی کاغذ، نامعلومی وضعیت کپی رایت است و کتاب‌ها عمدتا مبنا علمی ندارند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ میراث مکتوب هر کشوری از ارزشمندترین گنجینه‌های فرهنگی آن است و تحولاتی که در سال‌های اخیر صنایع نشر را تحت‌الشعاع قرارداده، ما را به آینده‌پژوهی در حوزه کتاب ملزم می‌کند. کتابخانه ملی ایران به‌عنوان عالی‌ترین نهاد کتابخانه‌ای کشور، مسئولیت‌های فراگیری را در حوزه برنامه‌ریزی‌ و ارائه خدمات مختلف کتابی با جامعه دارد.

در گفت‌وگویی که با اشرف بروجردی، رئیس این سازمان داشتیم، نظر او را درباره آینده کتاب و ملاحظاتی که نشر و کتابخانه‌ها باید به‌فراخور تحولات جدید آن‌ها را در دستور کار قرار دهند، جویا شدیم. همچنین دامنه همکاری‌های کتابخانه ملی ایران با ایفلا، راهکارهای ارتقاء کتاب و کتابخوانی در ایران، گسترش کتابخانه‌ها و کتابخوانی دیجیتال، استارتاپ‌های کتاب و مسائلی از این دست، ازجمله موضوعاتی بود که با او درمیان گذاشتیم.

یکی از دغدغه‌های موجود در حوزه کتاب، تبیین و رعایت استانداردها در سطوح مختلف نشر و کتابخانه‌ها است. آیا کتابخانه ملی به این زمینه ورودی دارد؟
برای استاندارد کردن کتاب‌ها نیاز به آموزه‌های ایفلا است. این فدراسیون بین‌المللی مسئولیت تبیین استانداردهای جهانی را دارد؛ استانداردهایی که برای کشور ما هم مهم است و باید این استانداردها را در حوزه کتابخانه‌ها رعایت کنیم تا در تعامل با سیاست‌های ایفلا باشیم.

در سیاست‌گذاری‌های اخیر ایفلا، دو محور دارای اهمیت است؛ یکی آینده کتاب و کتابخوانی و دیگری کتاب و حوزه کودک که در کشور ما کمتر به آن توجه شده‌است. دراین‌باره باید در سیاست‌های خود تغییراتی بوجود بیاوریم زیرا این شاخص‌ها در ایفلا بسیار است.  

با توجه به اینکه اخیرا نشر به سمت دیجیتال شدن حرکت می‌کنند، آیا این مسأله می‌تواند درباره استاندارسازی‌های ما و برنامه‌هایی که قرار است تدوین کنیم تاثیر بگذارد؟
همچنان فضای نشر معطوف کتاب کاغذی است. کتاب کاغذی، دارای جلد و کاغذ و فیزیک مشخصی است که برای کتابخانه ملی، نگهداری از آن و ماندگار شدنش اولویت دارد. اما فارغ از این ویژگی، امروزه در دنیای نوین و با کمک تکنولوژ‌های روز، نشر دیجیتال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و در بسیاری از موارد، ناشران دیگر نیازی به تولید کتاب چاپی نمی‌بینند و کتاب‌های دیجیتالی می‌توانند جایگزین کتاب‌های فیزیکی شوند.

نظر شما به‌عنوان یک مقام مسئول که با هر دوقشر طرفداران کتاب دیجیتال و کتاب فیزیکی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی سر و کار دارید؛ چیست؟
از نظر من، به دلیل خطر ازبین‌رفتن منابع دیجیتال، همچنان باید به چاپ کتاب کاغذی توجه ویژه داشته باشیم تا بتوانیم از این طریق تولیدات فکری‌مان را ثبت و از آن‌ها نگهداری کنیم. از طرف دیگر؛ بسیاری از کسانی‌که قائل به وجود کتاب الکترونیک هستند، معتقدند که به‌دلیل کمبود کاغذ، حفظ محیط ‌زیست، دسترسی آسان و سختی شرایط نگهداری کتاب‌های منتشرشده، آثار مکتوب باید دیجیتال شوند و در پایگاه‌های اینترنتی از آن‌ها نگهداری شود.

با اینکه کتاب‌های دیجیتال ارزان‌تر هستند و امروزه استفاده از آن‌ها در حال گسترش است، هنوز آمارها درخصوص سرانه مطالعه چندان امیدوارکننده نیستند. به‌نظرتان چرا؟
مهم‌ترین مشکل ما در این خصوص، ضعف در حوزه فرهنگ است. خانواده‌ها کتاب را جزء نیازهای ضروری خود نمی‌بینند تا آن را مطالعه کنند. یکی دیگر از آسیب‌های جدی ما در حوزه فرهنگ، کتاب‌های سفارشی هستند که هیچ محتوایی ندارد و تنها مجلد هستند؛ کتاب‌هایی که صرفا جنبه تزیینی و زیبایی دارند و اکثرا با رنگ کمد و دیوار اتاق‌ها ست می‌شوند. این اقدام، وهن به کتاب و فرهنگ است. شکل ظاهری کتاب صرفا برای ما اهمیت ندارد؛ بلکه آشنایی با دانش دیگران و انتقال تجربیات به نسل‌های بعدی از این طریق است که مورد نظر است.

پس فکر می‌کنید مهم‌ترین آفت‌های امروز کتاب‌خوانی ما یکی احساس بی‌نیازی خانواده‌ها نسبت به مصرف محصولات فرهنگی و دیگری تشریفاتی شدن خرید و نگه‌داری کتاب است؟
برای آسیب‌شناسی وضعیت کتاب در جامعه، صرفا نمی‌توانیم به یک شاخصه بسنده کنیم. در حوزه‌ اقتصادی، مسائلی همچون نبود بودجه کافی، مسائل مالی ناشران و مشکلات اقتصادی خانواده‌ها باید درنظر گرفته‌شود. در حوزه سیاسی هم وقتی می‌خواهیم تولیدات دانشی داشته‌باشیم، باید مقید به رعایت مرزها باشیم و آنجایی که مجبور به رعایت مرز هستیم، دیگر نمی‌توانیم دانش را به تحریر دربیاوریم تا مورد استفاده عموم قرار بگیرد.

آسیب‌شناسی حوزه کتاب چه در سطح بین‌المللی و چه در سطح داخلی، نیاز به استفاده از یک‌سری استاندادهای تعریف‌شده دارد که این استانداردها را مجامع جهانی همچون ایفلا و ایکا برای ما تعریف می‌کنند و استفاده از علم و دانش دیگران می‌تواند ما را در این راه کمک کند.

یکی از جریان‌هایی که چندسالی‌است در کشور ما روی آن کار می‌شود، ایجاد و ارائه استارتاپ‌های کتابی است. به‌نظر شما فراگیرشدن این استارتاپ‌ها می‌تواند به نفع کتابخوانی باشد؟
استارتاپ‌های ما درحال حاضر عمدتا بر مسائل فنی متمرکزند و بحث‌های علوم انسانی و نیازهای فکری در این حوزه کمتر خودش را در بررسی آن‌ها نشان داده است. به‌عنوان مثال اصحاب فرهنگ جامعه ما هنوز به درجه‌ای نرسیده‌است که بتواند عدم فعالیت استارتاپ‌ها در حوزه علوم انسانی را به‌عنوان یک دغدغه مطرح کند تا دانش و رویه را در حوزه علوم انسانی به‌کار بگیرد.

با توجه به ضرورت‌هایی که درباره کمبود کاغذ و حفظ محیط‌زیست به آن اشاره کردید، چه تصویری از آینده کتاب متصور هستید؟
آینده نشر درگیر ابهامات و مشکلاتی همچون گرانی کاغذ، نامعلومی وضعیت کپی رایت و نبود نظارت بر تولید و انتشار کتاب است. تولیدات کتابی نیز عمدتا مبنا و محتوای علمی درستی ندارند و بیشتر الفاظی‌اند که جایگزین دانش شده‌‌اند. به‌همین خاطر است که معتقدم ماندگارترین کار برای کتاب، چاپ آن باوجود تمام این موانع و مشکلات است. نظارت بر چاپ و تولید کتاب‌ها باید قوی باشد و باید یک مجموعه علمی بر چاپ کتاب نظارت کند تا در حوزه تولید محتوا حرف‌هایی برای گفتن داشته‌باشیم.

نشر ما چطور می‌تواند با این جریان نظراتی همسو شود؟
ما به یک عزم و اراده ملی برای چاپ و تولید کتاب نیاز خواهیم داشت و تا نظارتی صورت نگیرد؛ حرفی برای گفتن نخواهیم داشت. فضای آکادمیک نشر باید برای بحث و گفت‌وگو آماده باشد، افراد باید بتوانند نظراتشان را عنوان کنند و حرف بزنند؛ اما یک گروه نظارتی باید بر تولید آثار نظارت داشته‌باشد تا هر محتوایی در جامعه در قالب کتاب منتشر نشود و بحث‌ها و نظرات در یک فضای آکادمیک نشر پیدا کند.

وقتی از توزیع کتاب بر بسترهای دیجیتال و یا استارتاپ‌ها صحبت می‌شود،‌ بحث کپی‌رایت هم اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. با توجه به نزدیکی شخص شما به دولت، بحث پذیرفتن قانون کپی‌رایت که بر اساس نظر کارشناسان ایجاد نظم داخلی نشر را نیز به‌همراه دارد، در آینده چه وضعیتی پیدا خواهد کرد؟
همانطور که می‌دانید، لایحه حمایت از مالکیت آثار ادبی و هنری در دولت است. از نظر من انحرافی در کار وجود دارد و آن، حضور کمیسیون قضایی و حقوقی به‌جای فعالیت و اظهار نظر کمیسیون فرهنگی در این لایحه است. این لایحه درحال حاضر با موانع حقوقی مواجه شده‌است؛ درحالی که باید از منظر علمی و فرهنگی با دخالت کمیسیون آموزشی مورد بررسی قرار بگیرد. قانون حمایت از مالکیت آثار ادبی و هنری باید با سبقه آموزشی عجین شود؛ اگر بتوان حق‌تالیف را در مسیر درستی ریل‌گذاری کرد انحرافات جدیدی در کار پیدا نخواهد شد.

در ادامه، کمی هم به اقدامات و نقش کتابخانه ملی بپردازیم؛ مقوله دیجیتال‌سازی اسناد و آثار مکتوب سازمان اسناد و کتابخانه ملی به‌کجا رسیده‌است؟
سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مقوله دیجیتال‌سازی اسناد و کتاب‌ها را سرلوحه کار خود در سازمان قرار داده‌است. البته دیجیتال‌سازی از سال‌های گذشته در سازمان وجود داشت و تاکنون ۱۵ درصد از منابع سازمان ازجمله ۴۰ هزار نسخه خطی، پایان‌نامه، نشریات دیجیتال‌سازی شده‌است؛ اما منابع مطالعاتی و سندی بسیاری هنوز برای دیجیتال شدن باقی مانده‌است.

آیا اقدام جدی و جدیدی در این حوزه انجام خواهد شد؟
قرار است در سال ۹۸ روند دیجیتال‌سازی آثار با سرعت بالایی انجام شود. به این نتیجه رسیده‌ایم که دیجیتال‌سازی باید روندی برون‌سپاری داشته باشد؛ زیرا ظرفیت‌های درون‌سازمانی، پاسخگوی دیجیتال کردن تمام منابع نیست. مذاکراتی هم با سازمان‌هایی انجام داده‌ایم و موفق به برگزاری مناقصه شده‌ایم که گامی بزرگ در راستای دیجیتال‌سازی منابع و رسیدن به یک نقطه مطلوب بود.

از اقدامات سازمان اسناد و کتابخانه ملی، راه‌اندازی مکانی برای نگه‌داری اسناد بلااستفاده بود. درحال حاضر این اقدام در چه مرحله‌ای است؟
برای اولین بار در کشور موفق به راه‌اندازی بایگانی راکد شدیم. زمینی را در پردیس کرج خریده‌ایم و محلی را برای بایگانی راکد منابع کتابی و سندی اختصاص داده‌ایم تا اسنادی که امکان دسترسی به آن‌ها خیلی کم است، با شرایط استاندارد به آن مکان منتقل شود تا در سالیان بعد به‌عنوان یک پشتوانه فرهنگی به آن تکیه کنیم.

یکی از موضوعاتی که در خبرگزاری ایبنا و در قالب یک میزگرد بررسی شد، امکان ایجاد دفتر یا میز ایفلا در ایران و استقرار آن در کتابخانه ملی بود که باعث تسهیل در تعاملات شود. به‌نظرتان این اقدام، شدنی است؟
در این مقطع تاریخی و با این وضعیت مالی دولت، خیر! انجمن علمی (و غیردولتی) کتابخوانی و کتابداری که حدود 10 سال از عمر آن می‌گذرد و بسیاری از دغدغه‌ها و چالش‌های اهالی کتاب به آن‌جا منتقل می‌شود، در حوزه دانش اطلاعات تلاش می‌کند با رویکرد توسعه منابع اطلاعات، این داده‌ها را در اختیار مردم قرار بدهد. این انجمن شاید بتواند بخشی از کار ایفلا را انجام بدهد؛ اما راه‌اندازی دفتر ایفلا در ایران کار سختی است که 50 درصد آن مربوط به کتابخانه ملی بوده و 50 درصد دیگر مربوط به تصویب این امکان در هیات دولت است.

در پایان، درباره وضعیت ثبت جهانی و ملی آثار و فرهنگ ایرانی بگوید؟ در این لحظه اثری درحال ثبت جهانی توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی وجود دارد؟
همانطور که می‌دانید،‌ ما عضو یونسکو هستیم و یونسکو در ایران حضور فعالی دارد و دارای یک‌سری کمیسیون و زیرشاخه است که یکی از آن‌ها کمیته حافظه جهانی است. این کمیته در حفظ و نگهداری حافظه تاریخی تلاش می‌کند و دبیرخانه این کمیته نیز در سازمان اسناد و کتابخانه ملی است. اما ایفلا فراتر از حافظه ملی کار می‌کند و کار آن، تعیین استانداردهایی برای نگهداری، تولید، حفظ و پیشرفت کتاب و کتابخوانی در سطح ملی است.

در بحث ثبت جهانی آثار ایرانی؛ دو اثر «نقشه فرش ایران» و کتاب «مثنوی مولانا» را داریم که در حال طی کردن مراحل خود برای ثبت جهانی است. اما در ثبت ملی آثار، کتاب‌های هوشنگ مرادی کرمانی این اواخر به ثبت رسیده‌است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها