هوشنگ گلمکانی، احمد طالبینژاد و مهدی غبرایی در گفتوگو با ایبنا به نقش و تاثیرگذاری زندهیاد همایون خسروی دهکردی، منتقد ادبی و سردبیر مجله «سینما و ادبیات» پرداختند.
«سینما و ادبیات» گنجینهای برای ادبیات بود
هوشنگ گلمکانی، سردبیر مجله «فیلم» و از منتقدان مطرح سینمای ایران در این رابطه به ایبنا گفت: واقعا باعث تاسف است که ما چنین چهره مهم و تاثیرگذاری را از دست دادیم. دهکردی با عنوان و جهتگیری که برای مجله خود انتخاب کرده بود، رویکردی تازهای در ادبیات سینمایی ما و نشریات ادبی داشت و میتوان گفت که این موضوع در مطبوعات ما نگاهی جدید بود.
وی ادامه داد: کار جالبی که دهکردی در «سینما و ادبیات» انجام داد این بود که کاری به رویدادهای روز، فیلمهای روی پرده و فیلمهایی که در جهان ساخته میشود، نداشت و بر اساس علایق خودش، پیشنهادات و ضرورت روز برای هر شماره، موضوعی انتخاب و پروندهای برای آن آماده میکرد. از این رو مجموعه مجله «سینما و ادبیات» به مجلهای خواندنی در این حوزه تبدیل شد. من با ادبیات کار ندارم اما این مجله برای سینما گنجینهای شد.
این منتقد سینمایی با اشاره به رویکرد دهکردی اظهار کرد: با توجه به رویکردی که موضوعات مجله داشتند، مشخص است که دهکردی خیلی اهل خبررسانی نبود و کاری را که دوست داشت، انجام میداد. بنابراین میتوان گفت که مجله «سینما و ادبیات» بیشتر در حوزه تحلیل بود تا نقد. با توجه به چنین رویکردی بیشتر شمارههایی که کا کرد امروز به مرجعی برای تحقیق و پژوهش تبدیل شده است. او تلاش درازمدتی را انجام داد که اگر این مسیر ادامه پیدا کند در آینده نزدیک شاهد نتایج آن خواهیم بود.
وی در پایان گفت: من شناخت شخصی زیادی از دهکردی نداشتم اما عملکرد وی نشان میدهد که بیشتر نگاه کلاسیک داشت تا آوانگارد. دهکردی خیلی آدم خونگرمی بود و برخوردهای مثبتی داشت و من هیچ وقت از او نیش و کنایه و گلایه ندیدم و همیشه با احترام برخورد میکرد؛ درست برخلاف خیلی دوستانی که دو روز نیست که آمدهاند و انتظار دارند که ما جا را خالی کنیم و دو دستی به آنها بدهیم. در یک جمله باید بگویم که دهکردی جایگاه خودش را میدانست و مرد محترمی بود.
دهکردی عاشق سینما و ادبیات بود
احمد طالبینژاد، نویسنده و منتقد سینمایی نیز با اظهار تاسف از درگذشت همایون دهکردی گفت: متاسفانه من در شهرستان هستم و دیشب متوجه شدم که چنین اتفاقی برای همایون نازنین رخ داده است. دهکردی به دلیل تحصیل در رشته مهندسی، تخصصی جدا از سینما داشت و کار اصلی او تولید بود و مجله «سینما و ادبیات» را به قصد انتفاع منتشر نمیکرد. یعنی حتی میتوانم بگویم که از درآمد کارصنعتی خود، خرج مجله را میداد تا مجله منتشر شود.
وی ادامه داد: اگر دوستان دقت کرده باشند او برای مجلهاش هیچ وقت آگهی نمیگرفت یا اگر آگهی هم میگرفت به صورت رایگان بود و برای دوستان خود این کار را انجام میداد و این تبلیغات جنبه فرهنگی داشت. دهکردی یک عاشق سینما و البته ادبیات بود. من در یک دورهای با این فصلنامه همکاری مستمر داشتم. پسرم بهمن نیز سالها گرافیست این مجله بود. در گذشته بیشتر این شخصیت نازنین را میدیدم اما در این سالها کمتر او را دیدم.
این منتقد سینمایی در بیان خاطرهای از همایون دهکردی گفت: خاطرم نیست که نوروز 90 یا 91 بود که بعد از موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» به اتفاق هم به دفتر اصغر فرهادی رفتیم و مصاحبه مشترکی با هم انجام دادیم که خیلی خواندنی شد. این اتفاق زمانی رخ داد که فیلم در برلین موفق شد اما هنوز جایزه اسکار را نگرفته بود.
طالبینژاد با اشاره به فعالیتهای دهکردی در «سینما و ادبیات» اظهار کرد: آدم خیلی خوش سلیقهای بود اما یک مشکلی هم در کارش داشت. با توجه به اینکه من سالها به عنوان مدیرمسئول و سردبیر مجلات مختلف فعالیت داشتهام به خوبی میدانم که کار مجله کار پردردسر و تمام وقتی است و به صورت پاره وقت نمیتوان به آن پرداخت. اتفاقی که برای دهکردی و مجلهاش رخ داد.
وی ادامه داد: «سینما و ادبیات» مجله بسیار خوبی بود که خیلی کم دیده شد. یعنی فعالیتهای جنبی که داشت باعث شده بود تا در میان نشریههای هنری و سینمایی به رغم مطالب بسیار عالی، آن طور که باید و شاید دیده نشد. دهکردی در شناساندن فیلمها و فیلمسازان کمتر شناخته شده کار کرد اما خودش شناخته نشد. بخش سینمای بسیار خوبی داشت اما به نظرم بخش ادبیات مجله خیلی پرقدرتتر بود.
این نویسنده در توضیح مهمترین ویژگی رفتاری و اخلاقی سردبیر «سینما و ادبیات» گفت: مهمترین ویژگی دهکردی اکتیو (فعال) بودن او بود، با این حال به نظرم اگر تمرکز بیشتری روی مجله میکرد، اتفاقات بهتری رقم میخورد. البته توقعی هم نمیشود داشت و همین که یک آدمی با پول خودش آمده بود و بدون هیچ حمایتی نشریهای در میآورد که نشریه خاصی هم بود، قابل احترام است.
وی در پایان گفت: الان که دهکردی نیست پیش خودم فکر میکنم که واقعا ما چند نفر مثل او داریم که تنها برای ارتقاء سینما و ادبیات هزینه کنند و نگران برگشت و سود مالی نباشند. من هیچ وقت از او نشنیدم که نگران باشد و بگوید که این شماره مجله میفروشد یا نمیفروشد. در بند این مسائل نبود و آنچه را که به او پیشنهاد میشد یا خودش به آن اعتقاد داشت، به هر قیمتی انجام میداد.
دهکردی مباحث ادبی را به اهالی سینما معرفی میکرد
وقتی با مهدی غبرایی تماس گرفتیم تا با او درباره دهکردی صحبت کنیم در مترو بود و از درگذشت همایون خسروی دهکردی خبر داشت. او جدیدترین شماره «سینما و ادبیات» را گرفته بود و در مترو مشغول خواندن آن بود که ما با او تماس گرفتیم. غبرایی که از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شده بود به ایبنا گفت: به نظرم «سینما و ادبیات» یکی از بهترین مجلات سینمایی کشور است و این اتفاق به دلیل زحماتی است که دهکردی برای این مجله کشید. تاثیرگذاری این مجله بعد از مجله «فیلم» خیلی زیاد بود و علاقهمندان سینما و ادبیات همیشه این مجله را دنبال میکردند.
وی ادامه داد: البته مجله «فیلم» تنها در حوزه سینما متمرکز بود اما «سینما و ادبیات» نیم نگاهی هم به ادبیات داشت و همین نگاه آن را از سایر مجلات سینمایی متمایز کرده بود. دهکردی در هر شماره از این مجله یک ویژهنامه به یک فیلمساز اختصاص میداد و مطالبی هم که درباره آن فیلمساز میآورد بسیار خواندنی بود؛ مطالبی که یا ترجمه میشد یا تالیف.
این مترجم برجسته با اشاره به بخش ادبیات مجله «سینما و ادبیات» گفت: در بخش ادبیات هم همین رویکرد را داشت. مثلا در همین شماره، پرونده «ادبیات و نفت» را دارد و به مسائل مربوط به آن اشاره کرده است. در این مجله میزگردهایی هم تشکیل میشد که مختص همین مجله بود. دهکردی صاحب نظر در سینما بود و در هر شماره مطلبی در این باره مینوشت که بسیار خواندنی بود. او در شماره آخر درباره سهراب شهید ثالث نوشته است.
غبرایی در توضیح نقش مجله «سینما و ادبیات» در ارتباط سینما و ادبیات گفت: بدون شک «سینما و ادبیات» در ارتباط بین سینما و ادبیات موثر بوده است. شاید این به شکل محسوس نبوده اما واقعیت این است که وقتی مجلهای هم به سینما و هم به ادبیات میپردازد، بیانگر این است که این دو را هم عرض هم قرار داده است. این مجله برای اهالی سینما که آن را میخریدند و دوست داشتند، بسیار مفید بود؛ چراکه باعث آشنایی آنها با مباحث ادبی میشد.
این مترجم در پایان گفت: افتادگی و فروتنی دهکردی، مهمترین ویژگی اوست. دهکردی آدمی پربار و با دانش و در عین حال فروتنی بود. البته وقتی به مجله ارزشمند «سینما و ادبیات» اشاره میکنیم، نباید از نقش نیلوفر نیاورانی و لادن نیکنام در این مجله هم چشم پوشی کنیم که هر دو زحمات زیادی برای این مجله کشیدهاند.
نظرات