سومین جلسه از سلسله نشستهای بررسی کتابهای نشر 27 بعثت با موضوع بررسی کتاب «ردپایی در رمل» برگزار شد.
وی گفت: از سال 69 و پس از حمله صدام به کویت و قبول قطعنامه 598 و همزمان با تبادل اسرا، فرصتی پیش آمد تا یک سری از فرماندهان جنگ که خودشان هم مجروح بودند، کار تفحص را شروع کنند. اولین مأموریت همان سال در مریوان و ارتفاعات کانیمانگا انجام شد و این مأموریت فتح بابی برای تفحص پیکر شهدا شد. فعالترین گروه در منطقه لشکر 27 محمد رسولالله بود. همه بچهها داوطلب بودند. ما بعد از مریوان و کانیمانگا یک سفر به فکه رفتیم. تعداد شهدا در فکه زیاد بود.
این نویسنده دفاع مقدس در ادامه به عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک اشاره کرد و به توضیحاتی دراینباره پرداخت و گفت: سال پنج یا ششم تفحص بود که محمدحسن منافی به گروه اضافه شد. 27 ماه در تفحص همراه ما بود و یادداشتهای ارزشمندی را نوشت و کتاب «ردپایی در رمل» حال و هوای آن گروه تفحص است. ما در این گروه 10 شهید دادیم.
گلعلی بابایی اضافه کرد: بعضی از دولتمردان بهشان برخورد که تریلی تریلی تابوت شهید به شهرها میرسید و برای همین ابتدای دهه هشتاد کار تفحص تعطیل شد.
در ادامه برنامه مازیار حاتمی مدیر نشر 27 بعثت به انتخاب دو کتاب «در هیاهوی سکوت» و «شاهین بر آفتاب» در چهاردهمین جشنواره پاسداران اهلقلم اشاره کرد و گفت: این دو کتاب در این جشنواره برگزیده شدند و جا دارد به این دو نویسنده تبریک بگوییم.
حاتمی با اشاره به نویسنده کتاب گفت: حسن آقا خیلی مأخوذبهحیا و بسیجی است و اگر کسی سراغش نمیرفت، فکر میکنم خاطراتش را باید بعد از درگذشتش در چمدانش پیدا میکردیم. «ردپایی در رمل» یک سال قبل از چاپ توسط مهدی امینی به نشر 27 بعثت معرفی شد.
مازیار حاتمی در پایان خبر داد که بهزودی برای زندگینامه یکی از شهدای تفحص پژوهش و نگارش انجام میشود و کتاب زندگینامه منتشر خواهد شد و کتاب «ردپایی در رمل» نیز برای نمایشگاه کتاب 1399 به چاپ دوم خواهد رسید.
مهدی امینی نیز به تشریح منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی پرداخت و گفت: سختترین بخش عملیات والفجر مقدماتی دست بچههای لشکر 27 محمد رسولالله بود.
او به کتاب «رملهای تشنه» نوشته جعفر ربیعی اشاره کرد و گفت: به قول جعفر ربیعی عراقیها گفته بودند کار ایرانیها تمام است و نمیتوانند و از رمل و میدانهای مین و پدافند 21 لایه عراق عبور کنند.
محمدحسن منافی نویسنده کتاب با توضیح درباره چگونگی حضور خود در گروه تفحص و شکلگیری محتوای کتاب گفت: اینها دستنوشتهها و دلنوشتههای من هستند که در طول دوران حضور در گروه تفحص نوشته شده است. من هر شب مینوشتم و این کتاب از همان روزها شکل گرفت. میخواستم همه تلخیها و شیرینیها را بازگو کنم.
وی در ادامه به نحوه آشنایی با گروه تفحص و دوستی با شهیدان علی محمودوند و مجید پازوکی اشاره و چند خاطره از این دو شهید تعریف کرد. شهید علی محمودوند لحظهبهلحظه عملیات یادش بود و عاشقانه دنبال شهدا میگشت.
نظر شما