كشاورزیان در «بازار و دولت در ایران»، میگوید بازار نباید به عنوان نهادی یكپارچه با ویژگیهای ثابت در نظر گرفته شود.
کشاورزیان با تکیه بر مصاحبه با دستاندرکاران بازار، مشاهده توام با مشارکت و نیز تحقیقات اسنادی و کتابخانهای توانسته است نشان دهد در طول زمان بسیاری از کارکردهای بازار تغییر یافته و دیگر نمیتوان بر مبنای فرضیات کهنه درباره بازار به سراغ آن رفت. از نظر او در حال حاضر، عملکرد بازاریها كاملاً با دورههای قبل متفاوت شده است. بر این اساس الگوهای مشاركت مذهبی تغییر كردهاند، و به جای پول نقد استفاده از چك و سفته بهطور گستردهای رایج شده است و روابط بین روحانیون و بازار بهطور چشمگیری تغییر كردهاند و در نتیجه بازار در شكل جدیدی از خودبیگانگی به سر میبرد.
تلقی معمول از بازار، آن را همپیمان سنتی نیروهای مذهبی تلقی میکند اما در نگرش کشاورزیان، بازار نهادی مستقل و خودانگیخته است. نهادی که که برای درک آن هم باید تئوریهای اقتصادی اخلاقگرا را مدنظر قرار داد و هم تئوریهای اقتصادی سودگرا را.
کتاب کشاورزیان اثری مهم درباره بازار تهران است که نسخه انگلیسی آن در سال 2007 منتشر شده بود و ترجمه دیرهنگام آن به فارسی به خودی خود کمی عجیب است. «بازار و دولت در ایران» هم از منظر مواد خام و دادههای تحقیق و احمق در حوزه روششناسی، اثری ویژه و مثالزدنی در مطالعات بازار در ایران محسوب میشود و تنوع روشها در مطالعه موضوع، گستره زمانی جالب توجه تحقیق (که از سال 1342 تا 1378 را در برمیگیرد) از جمله دلایل اهمیت کتاب است.
مولف معتقد است با وجود معانی متعددی كه بازار دارد و جایگاه پر اهمیتی كه در تحلیل اقتصاد و سیاست ایران مدرن به خود اختصاص داده است اما عمدتاً سنجش نقادانهای در مورد آن صورت نگرفته و در بسیاری از مطالعات تخصصی، تعریف بازار همچنان در ابهام باقی مانده است.
کشاورزیان به كارهای صورت گرفته در زمینه بازار توسط پژوهشگرانی همچون فریبا عادلخواه، گوستاو تائیس، هاروارد راتبلت و تدا اسكاچپول، اشاره كرده و معتقد است كه هیچ كدام تعریف روشن و دقیقی از بازار ارائه ندادهاند.
نویسنده در فصل اول کتاب، به بحث در مورد معمای بازار معمای بازار تهران در دورههای قبل و بعد ازانقلاب، جایگاه بازار در رابطه جامعه و دولت، ویژگیهای مدل تئوریكی نویسنده و شرح و تفصیل ماهیت تحولآفرین برنامههای دولت در زمینه بازار پرداخته است.
فصل دوم به مفهومپردازی بازار، بررسی ادبیات نهاد بازار و ترویج مفاهیم مختلف بازار در چهار تصویر مختلف، یعنی بازار به عنوان یك طبقه، به عنوان اقتصاد غیر رسمی، به عنوان بازار سنتی و در نهایت به عنوان شكلی از فرهنگ توجه شده است. نویسنده در این فصل رویكرد خود به بازار را به عنوان یك شبكه حك شده در درون ساختار حكمرانی داخلی بازار معرفی كرده است.
در فصل سوم، پویاییهای ساختار حكمرانی و روابط اجتماعی بازار از طریق تشریح ماهیت سلسله مراتبی بازار، شبكهها، اعتبارات و روابط مشترك و تو در تو آنها مطالعه شده است.
در فصل چهارم تغییرات این ساختارها و روابط در طول دوره مدرنیزاسیون پهلوی و جمهوری اسلامی بررسی شدهاند و در فصل پنجم نیز نسبت این شبكهها و ارتباطات و ماهیت دگرگونی این دو دولت مورد بررسی قرارگرفته است. همچنین در فصل ششم، بسیج سیاسی در بازار و روابط بین بازار و روحانیون مورد بحث قرار گرفته و در فصل هفتم به خلاصهسازی کتاب و نتیجهگیری پرداخته شده است.
براساس یافتههای كشاورزیان در این كتاب، بازار نباید به عنوان نهادی یكپارچه با ویژگیهای ثابت در نظر گرفته شود. حالتهای تعاملی مختلف، مجموعههای نهادی و كیفیت مبادله كالاها، دارای پیامدهای جدی در ماهیت ارتباطات، شبكهها و پیامدهای سیاسی ـ اقتصادی بازار هستند.
وی این تمایزات را از نزدیك با بررسی بازارهای فرشفروشان دستبافت، چای، چینی و بخشهای شیشه و بلور نشان داده است و تفاوت در پیامدهای سیاسی ـ اجتماعی شبكههای فعال در مقابل غیرفعال و كالاهای استاندارد شده در مقابل غیراستاندارد را به تصویر كشیده است.
تحلیلهای نویسنده از تغییرات در این بخشها، ماهیت متفاوت تعامل میان دولت، بازارهای كالاهای خاص و هنجارها و معاملات و ساختار حكمرانی را نشان داده است.
کشاورزیان در کتاب خود از چهار جنبه كلی بازار را تعریف كرده است: 1- به عنوان مفهومی سنتی 2- به عنوان یك طبقه 3- به عنوان شبكه غیررسمی و 4- به عنوان محصول كمیابی اطلاعات.
او تصویر بازار به عنوان مفهومی سنتی را بهعنوان یك روش كلی زندگی كه رسوم اقتصادی، حساسیتهای سیاسی، روابط اجتماعی و عقاید ایدئولوژیك را در قالب «سنتی» در بر میگیرد، تعریف كرده است. وی این نوع برداشت از بازار را تحث تاثیر نظریه مدرنیزاسیون میداند.
در این دیدگاه بازار به عنوان یك طبقه نیز، بازار واحدی اقتصادی است و به این دلیل در امور سیاسی ایران نقش دارد. نویسنده معتقد است در اكثر مطالعاتی كه این دیدگاه را اساس خود قرار دادهاند، چگونگی پدیدار شدن هویت طبقاتی بازار و بازسازی این هویت شرح داده نشده است.
در دیدگاه بازار به عنوان اقتصاد غیررسمی، موضوع اصلی این است كه در جهان در حال توسعه، بخشهای خودسامانده كه خارج از حوزه نظارت دولت قرار دارند، منبع انرژی دستنخوردهای برای رشد اقتصادی هستند.
همچنین نویسنده معتقد است، رویكرد شبكههای غیررسمی مثل دوگانگی مدرن و سنتی، تعاملات را به دو عرصه متمایز رسمی و غیررسمی محدود میكند اما بسیاری از موقعیتهایی كه در مراكز اصلیتر و بزرگتر تجاری نظیر بازار تهران رخ میدهند در حیطه محدوده این تحلیل جای نمیگیرند.
در دیدگاه بازار به عنوان محصول كمیابی اطلاعات نیز نویسنده معتقد است كه الگوی رقابت خالص در زمینه وضعیتها و كالاهایی كه مانع از شناخت كامل كالاها نزد طرفین مبادله میشوند به شدت نارسا هستند. بنابراین باید نهادهایی شكل بگیرند كه نقص بازار و نتایج ناكارایی ناشی از هزینههای معاملاتی را كاهش دهند.
انتشارات دنیای اقتصاد کتاب «بازار و دولت در ایران» نوشته آرنگ کشاورزیان را با ترجمه محسن محمودی در سال 1398 با قیمت هفتاد هزار تومان در 415 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما