گفتوگو با حمید موذنی، نویسنده و روزنامهنگار بوشهری؛
کتاب نباید یار مهربان باشد؛ باید نهیبگر ما باشد
«حمید موذنی» جامعهپژوه، روزنامهنگار و نویسنده بوشهری معتقد است که كتاب نبایستی يار مهربان باشد؛ بلکه بايد نهيبگر ما باشد.
با این وجود خلاء کتاب در میان اقشار مختلف این شهر همچنان خودنمایی میکند؛ هرچند قشر اندکی هم هستند که تمایل به خواندن و خریدن کتاب در آنها کماکان زنده است؛ یکی از این افراد «حمید موذنی»، نویسنده، جامعهپژوه و روزنامهنگار باتجربه بوشهری است که در خانه خود یک کتابخانه مجهز شخصی را جای داده است و عمدتا منابع مورد نیاز خود را بهجای امانت گرفتن، میخرد. او ساعات زیادی را در روز به مطالعه و واکاوی جامعه پیرامونش اختصاص میدهد.
حمید موذنی متولد 1348 در بندر بوشهر، جامعهپژوه، روزنامهنگار و نویسنده بوشهری است که در کارنامه کاری خود انتشار کتابهایی چون «بازنگری انتقادی»، «تاریخ سینمای بوشهر»، «سینما در بوشهر»، «تاریخ عکاسی در بوشهر»، «فوتبال و سینما، پاشنه اسفندیار و چشم آشیل مدرن» و «لنگرگاه همیشگیام بوشهر» را ثبت کرده است. او در حال حاضر چند اثر دیگر به نامهای «تاریخ کاریکاتور بوشهر»، «تاریخ فوتبال بوشهر»، «توتالیتاریسم ایرانی» و... را آماده چاپ دارد. افزون بر این، سردبیری نشریات محلی «آوای بهارستان»، «بیرمی»، «دریای جنوب» و «سلام جنوب»، فصلنامه «هامون» و سایت خبری تحلیلی «ب» از دیگر فعالیتهایی است که موذنی در این سالها برعهده داشته است.
موذنی سخت بر این باور است که دوستی با كتاب ما را با گستره بیشتری از دوستان روبهرو میسازد؛ «برخی نویسندگان و شخصیتها ذهن و روح شما را به خود مشغول میسازند. تجربیات آنها و سفرهاشان و ماجراهای آنها میشوند سفرها و ماجراهای شما كه آنها را تجربه نكرده اما زیستهاید. مصائب، مشكلات، سختیها، رنجها و پیروزی و قهرمانی آنها در شما درونی شده و گاه احساس میكنید كه شما در كنار تجربه زیسته خود، زندگیهای دیگری هم به موازات آن تجربه كرده و زیستهاید. آنها روح شما را بیدار میكنند، به شما نهیب میزنند، كاری میكنند كه شما به تامل بیشتر بپردازید و احساس مسئولیت اخلاقی و اجتماعی شما را زنده میكنند».
وی در ادامه با تاکید بر اینکه به گمان كافکا، نوشتن بیرون پریدن از صف است، تصریح کرد: ما با نوشتن وجه مدرن شخصیت خود را بروز میدهیم. از انسان قبیلهای به انسان كهكشان گوتنبرگ میرسیم. فردیت خود را بروز میدهیم و آزادی و جامعه باز دغدغه ما میشود. نوشتن، كنكاش و تلاش برای فهمیدن است. فهمیدنی از سر اینكه من نادانم و بایستی بیشتر تلاش كنم تا مجدداً به همان نقطهای برسم كه نمیدانم. وقتی به لحظهای رسیدیم كه احساس دانایی كردیم یعنی پایان ما؛ یعنی اینكه تلاش ما بیرون پریدن از صف نبوده؛ بلكه خواستهایم در این صف بیشتر دیده شویم و این با عقل انتقادی مدرن، منافات دارد و رویكردش بیشتر بازگشت به سنت قبیلهای است.
این جامعهپژوه و نویسنده در ادامه در خصوص کتابنخوان بودن مردم بوشهر توضیح داد: نخواندن كتاب و رغبت نداشتن به مطالعه، خصلت یا وضعیت خاص بوشهر نیست؛ یك اپیدمی ملی است. در واقع در این شرایط سخت و صعب اقتصادی كه مردم قربانی شرایط سخت هستند، نبایست آنها را مقصر دانست.
وی ادامه داد: شرایط سخت معیشتی در هر جامعهای مردم را از طبقه متوسط به طبقه تهیدست میرساند كه دغدغه اصلی معیشت است و نه فرهنگ. پس بهناچار این وضعیت متاثر از شرایط است، نه مردم. از سوی دیگر ما سنت شفاهی قوی داریم و سنتی كتابگرا و مطالعهجو نداریم. بخشی از آن بابت تجربه زیسته مردممان است كه تجربه و ریشسفیدی را مهمتر از دانش دانستهاند و میدانند كه مثلا انتقال این ضربالمثل كه «من دو پیراهن بیشتر از تو پاره كردهام» نمود و نماد انتقال این گفتمان از دیروز به امروز است. هر سنتی كه از دیروز به امروز منتقل شود؛ یعنی همچنان قدرت دارد و مورد استفاده قرار میگیرد و هنوز زنگارهای آن زدوده نشده است؛ درنتیجه مردم همچنان از آبشخور آن استفاده میكنند.
مولف کتاب «لنگرگاه همیشگیام بوشهر»، افزود: از سوی دیگر دیر رسیدن صنعت چاپ به ایران، فرهنگ مدرن را با یك تاخیر ٤٠٠ ساله روبهرو ساخت و ایرانیان هنوز به فرهنگ كتابت و مطالعه و گفتوگو و فردیت آشنا نشده و آن را تجربه نكرده بودند كه رادیو وارد ایران شد و ما دوباره به فرهنگ سنتی شنیدن و منبر بازگشتیم. هر كدام از این مسائل در مطالعهگریزی ایرانیان سهم دارند.
موذنی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه دلیل گرایش مردم بوشهر به خواندن رمان چیست، گفت: رمان در كنار سینما و فوتبال و رسانه از اركان مهم فهم و درك مدرنیته هستند. اتفاقا یكی از ضعفهای فرهنگی ما در رماننخوانی است. رمان حامل شخصیت سوژه مدرن است. شخصیتی فردیتیافته و عصیانگر علیه مراودات سنتی و گفتمان جزماندیشی. رمان شورش انسان علیه خویش و جامعهی یكرنگ است. اگر بوشهریها اهل رمان هستند، این یك اتفاق میمون و خوب است.
نویسنده کتاب «فوتبال و سینما، پاشنه اسفندیار و چشم آشیل مدرن» تاکید کرد: كتاب بیدار كننده است. ما را از خواب جمعی بیدار میكند و فردیت انسانی را به ما نمایان میسازد. بخشهای جزم ما را نرم میكند. تیزیهای روحمان را كه علیه دیگری است، برداشته و ما را به درك حضور «دیگری» فرا میخواند. سر ما را از آسمان به زمین میآورد و به گفته ماركس، هر چه را كه در درون ما جزم و سفت و سخت است، دود كرده به آسمان میفرستد. روح ما را صیقل میدهد. ما را به سوژگانیت مدرن سوق میدهد. از ما انسانی نو زاده میكند. با خودمان به نبرد واداشته میشویم و با جهان سر صلح و البته عصیان ما علیه جامعه یكرنگ بر میانگیزد. كتاب خواندن به ما روح و جان تازه میبخشد.
موذنی با تاکید بر اینکه متاسفانه جامعه ما جامعه مدرن نیست، گفت: هرگاه كه جامعه خواسته مدرن شود، یا سنتگرایان مخالفت كردهاند و یا نظام سیاسی سد راه شده است؛ اما همچنان مدرن شدن و آزادی و برابری آرمان این ملت است. عوامل بازدارنده مدرن شدن، مقاومتهای درونی و بیرونی هستند؛ یا ما اجازه مدرن شدن ندادهایم یا نگذاشتهاند، اما مدرن شدن همچنان حضور دارد.
وی در مورد جایگاه کتاب در بوشهر یادآور شد: بوشهر بابت تجربه زیسته، مراودات با دیگری و حضور كنسولگریها و تجار و تجارتها و رفت و آمدها و غیره، از جمله شهرهای ایران است كه سریعتر از دیگر شهرها و مردم ایران با ابزار مدرنیته آشنا شد. همین آشنایی و مراودات موجب دمیدن روح مداراجویی در بوشهر شد و از این رو میتوان بوشهر را شهر مدارا نامید. یكی از قدیمیترین كتابخانههای ایران در بوشهر كشف شده كه قدمت چندهزار ساله دارد و به گمان برخی مورخین تاریخ مطبوعات در ایران هم به دلیل این است كه اولین بار در سفر به بوشهر با روزنامه آشنا شد. همین دیالوگ فرهنگی و سنت كتابداری و كتابخوانی است كه ما در بوشهر دارای تعداد زیادی نویسنده برجسته و توانا در نسلهای اول و دوم و اكنون نویسندگان ایران هستیم. صادق چوبك، آتشی، روانیپور، آرام و...
نویسنده کتاب «بازنگری انتقادی» در پاسخ به این سوال که امروز ما با پدیده رشد فزاینده نویسنده، شاعر و روزنامهنگار و خبرنگار روبهرو هستیم، دلیل این فزونی چیست و چه تاثیری بر حوزه کتاب خواهد گذاشت؟، بیان کرد: سوال خوبی است. بخشی از آن به همان سنت كتابخوانی و كتابداری برمیگردد، بخشی هم درواقع به شرایط امروز ایران مرتبط است؛ یعنی فشارهای روانی بر جامعه زیاد است و مردم بهجای رشد روح خود بهناچار به مسكن و روانگردانها روی میآورند. خودشیفتگی اجتماعی و فردی عود میكند و از این رو با خیل هنرمند، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار روبهرو میشویم كه بیشتر این رویكرد متاثر از گریز از شرایط و بروز خردشیفتگی است و این موارد ذیل جراحیهای زیبایی مثل بینی و ... جای میگیرد.
وی در خصوص انزوای این روزهای خود نیز توضیح داد: تنهایی همیشه بخشی از انتخاب من است. تنهایی گاه كمك میكند ما با وضعیتی كه انسانها در آن خود را میفروشند، فاصله بگیریم. فاصله هم نگیریم، فاصله سرنوشت ما میشود. در این تنهایی انسان به تامل پیرامون خود و جامعه میپردازد و بهتبع كتاب هم جزء اصلی آن میشود.
موذنی همچنین از آماده شدن دو اثر خود برای چاپ سخن گفت و افزود: كتابی با عنوان «توتالیتاریسم ایرانی» نوشته و تحویل ناشر دادهام؛ اما نمیدانم مجوز انتشار بگیرد. كتاب در باب خاستگاههای تاریخی و خلق و خوی ما ایرانیان در شكلگیری یك نظام سیاسی- اجتماعی توتالیتر است. در این كتاب تلاش كردهام با جستارهای مختلف بهوجوه متعدد توتالیتاریسم در جامعه ایرانی بپردازم. كتاب دیگرم «دیپلماسینما» نام دارد. در این اثر هم به جایگاه سینما در تحولات گفتمانی نظمهای جدید بینالملل پرداختهام. كتاب «تاریخ فوتبال بوشهر» هم كه حدود یك دهه است دست ناشر است و امیدوارم تا پایان سال منتشر شود.
وی تاکید کرد: نشر و همه چیز ما به آزادی نیاز دارد. تن نحیف نشر و جیب خالی مخاطب هر دو وضعیت كتاب را به حضیض رسانیده است؛ اما آنچه هر دو را از هم دور كرده، ممیزی مدام و گسترده و پیوسته است.
این نویسنده با بیان اینکه سختترین كار نویسندگی آینده نداشتن است، گفت: مشخص نیست كه ذهنیات مكتوب شما در نهایت از تیغ ممیزی میگذرد یا نه؟ و این مهمترین مشكل است وگرنه نویسندگی لذتبخش است و حس خوبی به نویسنده منتقل میکند. بهای بالای انتشار كتاب هم در واقع همان ممیزی است كه بهجای حذف شما را در انتشار پشیمان میسازد.
موذنی در پایان یادآور شد: باید بخوانیم. گفتوگو كنیم و شور را به بهانه شعور از خویش دور نسازیم.
نظر شما