مهدی حمیدی پارسا، مدیر مدرسه دراماتورژی قرآن کریم در قم، با بررسی سه نوع روایت در حوزه فیلمنامه، روایت اپیک را با نوع روایتگری قرآن و بهخصوص قصههای قرآن همراهتر معرفی کرد.
حمیدیپارسا در ادامه به کهن الگوی سفر پرداخت و توضیح داد: سفر بهعنوان یک الگوی مسلط در سیر و سلوک عرفانی و قرآنی مطرح است. بهعنوان مثال؛ میتوان از سفر آفاقی و انفسی نام برد. در داستان بهنوعی به هر دو اشاره میشود. انبیایی همچون موسی و عیسی و ابراهیم و یوسف و یعقوب در سفر به تکامل میرسند.
مدیر مدرسه دراماتورژی قرآن کریم به اشارات عرفانی نیز اشاره کرد و گفت: مفاهیم و موضوعاتی همچون پیر، راز، فقر،حالت قبض و بسط، سکوت و بیرنگی و انسان کامل از جمله اشارات عرفانی در متن به حساب میآیند.
وی توسعه کشمکش در داستان را بررسی کرد و افزود: از طریق عدم قطعیت در محور طولی و نگاه انسانی به محور طولی میتوان کشمکش را در این محور توسعه داد.
پارسا اضافه کرد: نیروهای طولی هیچ وقت قطعیت نمیآورند. همواره عدم تعین خود را حفظ میکنند. به این شکل که اضافه شدن نیروهای طولی از تنش کم نمیکند؛ بلکه به تنش اضافه میکند. عدم تعین در محور طولی بیشتر است و خوف و رجا نوعی عدم قطعیت در محور طولی است.
این داستاننویس و منتقد ادبی در بخش دیگری از سخنانش روایت اپیک در داستان قرآنی را مورد ارزیابی قرار داد و بیان کرد: اساسا سه نوع روایت در حوزه فیلمنامه داریم؛ روایت دراماتیک یا سه پردهای، روایت خرده پیرنگ و روایت داستان سرنوشت یا اپیک. اپیک به معنای حماسه است اما در ساختار فیلم نامه اپیک به معنای داستان سرنوشت است؛ یعنی زندگی یک انسان از ابتدا تا انتها.
وی ادامه داد: در روایت سهپردهای، قصهای با ساختار و فرم مشخصی داریم؛ اما در خرده پیرنگ، داستانپردازی تا حد قابل توجهی کم میشود.
حمیدیپارسا داستان اپیک را مانند داستان سهپردهای داستانگو برشمرد و گفت: داستان اپیک مانند داستان سهپردهای داستانگو است اما برخلاف سهپردهای، قاعدهمند داستان نمیگوید. اپیک مثل جادهای است که دو نفر در آن میروند و چند کیلومتر جلوتر چند نفر به آنها اضافه میشوند و همین طور ادامه مییابد تا اینکه جلوتر دو نفر اول جدا میشوند و نفرات اضافه ادامه میدهند. در این نوع روایت دست نویسنده برای قصه گویی بازتر است.
وی زمان، مکان و شخصیتها را در درام محدود دانست و گفت: در درام نباید شخصیت اضافه و مکان اضافه داشته باشیم؛ اما در ساختار اپیک میتوانیم آدم غیرمرتبط با داستان اصلی داشته باشیم؛ یعنی داستان با قواعد شناخته شده پیش نمیرود.
این استاد دانشگاه روایت قرآنی را از نوع روایت اپیک معرفی کرد و گفت: قرآن در یک تعریف کتاب سرنوشت است. روایت سرنوشت انسان و عالم از ابتدای خلقت تا انتهای آن است. یک دایره که نقطه آغاز و پایان آن بر هم میآید و هر دو خداست. اگر قرآن چنین کتابی است، روایت مرتبط با قرآن نیز میتواند چنین جنبهای داشته باشد؛ یعنی روایت اپیک بهتر میتواند با نوع روایتگری قرآن و بهخصوص قصههای قرآن همراه باشد.
وی در پایان گفت: یکی از جنبههای روایت قرآنی فاصلهگذاری است. فاصلهگذاری به منظور تذکر به مخاطب که بداند در حال خواندن یک داستان نیست و هدف چیزی دیگر است.
نظر شما