کتابهای صوتی جایگاه خود را پیدا کردهاند و هرچه محبوبیت آنها بیشتر میشود، بهطور فزایندهای خلاقانهتر میشوند.
کتابهای صوتی روز به روز در حال رونق گرفتن هستند و شرکت دیلویت پیشبینی کرده که بازار جهانی در سال ۲۰۲۰ با رشد ۲۵ درصدی به ۳.۵ میلیارد دلار خواهد رسید. در مقایسه با فروش کتابهای چاپی، کتابهای صوتی در دنیای نشر تازهپا اما به سرعت در حال رشد هستند. روزهای نوار کاستهای گرد و خاک گرفته و نسخههای قدیمی و کسلکننده آثار کلاسیک به سر آمده. حالا کتابهای صوتی استعدادهای تراز اول را به خود جلب میکند؛ تصور کنید الیزابت ماس «سرگذشت ندیمه» را میخواند، مریل استریپ کتاب کودک «تار شارلوت» و میشل اوباما ۱۹ ساعت تمام کتاب خاطرات خود «شدن» را میخوانند. تولیدات بسیار بلندپروازانهای نیز وجود دارند که از گروههای بزرگ موسیقی و تکنولوژیهای پیشرفته نظیر صدای سهبعدی محیط برای ساخت یک کتاب صوتی استفاده میکنند. در نسخه صوتی «لینکن در باردو» جرج ساندرز، برنده جایزه بوکر، از ۱۶۶ راوی مختلف استفاده شده است. برخی نویسندگان حتا به دنبال صرف نظر از چاپ کتاب خود و تنها نوشتن محتوای صوتی هستند.
برای صنعت نشر، که طی دو دهه گذشته با اقبال خوبی روبهرو نبوده، رونق کتابهای صوتی خبر خوبی محسوب میشود. فیونوالا برت، سردبیر بخش صوتی هارپرکالینز میگوید: «در حال حاضر کتابهای صوتی عزیزدردانه ما هستند. هیچکس از آنها نمیترسد؛ در مقایسه با زمان مشابهی که در مواجهه با کتابهای الکترونیک و ترس از از بین رفتن دیگر قالبهای دنیای کتاب وجود داشت، کتابهای صوتی احساس ضمیمه بودن را میدهند.»
در حالی که فروش کتابهای صوتی رو به افزایش و فروش کتابهای چاپی رو به کاهش است نمیتوان گفت که این دو مرتبط هستند. در حقیقت صدا در حال جذب مخاطبان جدید است؛ شنوندگانی که معمولا کتاب نمیخرند یا خوانندگانی که به ژانرهایی گوش میدهند که هرگز کتابهای چاپی آن ژانر را برای خواندن انتخاب نمیکنند.
تحقیقات انجامشده توسط شرکت نیلسن بوکاسکن نشان میدهد که دانلود کتابهای صوتی در بریتانیا در میان مردان ۲۵ تا ۴۴ سال بالا بوده است. لارنس هاول، مدیر محتوای اُدیبل، پلتفرم کتابهای صوتی آمازون، میگوید که شاهد رشد تقاضا از سوی گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال بودهاند. «این گروه سنی هیچوقت خریدار قوی کتاب نبودهاند.» مطالعهای که از سوی انجمن ناشران انجام گرفت نشان داد که ۵۴ درصد از خریداران کتابهای صوتی به خاطر راحتی خود به این کتابها گوش میدهند، در حالی که ۴۱ درصد این فرمت را به این خاطر انتخاب میکنند که امکان خواندن کتاب چاپی برایشان وجود ندارد و اینگونه میتوانند از کتابها استفاده کنند.
سراپا گوش
بحثهای زیادی در این باره وجود دارد که آیا گوش دادن به یک کتاب مشابه خواندن آن است یا خیر، اما شاید این موضوع اهمیت چندانی نداشته باشد. ریچارد لنون، ناشر پنگوئن صوتی میگوید: «غالب اوقات کتابهای صوتی با زمانی که برای کتابها صرف میشوند در رقابت نیستند. این مردم هستند که کتابها و نویسندها را به طرق جدید در برنامه روزانه خود جای میدهند. درنتیجه افرادی که ممکن است همین حالا هم کتابخوان باشند، هنگام رفت و آمد یا آشپزی از فرصت پیش آمده برای گوش کردن استفاده میکنند. یا برای افرادی که نسبت به زمانی که پای تلویزیون سپری میکنند آگاه هستند، این یک جایگزین است. اما جالبترین مخاطبین برای من افرادی هستند که خواندن و کتاب اساسا هیچگاه هیچ جایگاهی در زندگیشان نداشته است.»
افزایش محبوبیت کتابهای صوتی با ظهور پادکستها همزمان شد و نشاندهنده عطش روزافزون برای محتوای صوتی است. این امر منجر شده که ناشران برای تولید هرچه بیشتر محتوای صوتی خلاقانه، بر استفاده از منابع در این قالب و ایجاد تیمهای اختصاصی و استودیوهای خانگی سرمایهگذاری کنند. لنون میگوید: «ما طی چند سال گذشته سرمایهگذاری زیادی در این زمینه انجام دادیم. اشتیاق زیادی برای انجام کارهای خلاقانه و گسترش مخاطبان کتاب وجود دارد. رویکرد ما نسبت به این موضوع این بوده که چگونه میتوانیم هرچه بیشتر و بیشتر افراد را به سمت بیشتر گوش دادن سوق دهیم.»
لنون میگوید در حال حاضر کتابهایی ضبط میشوند که ۱۰ سال پیش هرگز کتاب صوتی تلقی نمیشدند. او به «کلمات گمشده» رابرت مکفارلین و جکی موریس اشاره میکند؛ مجموعه شعری به زیبایی تصویرسازیشده بر اساس کلماتی که از صفحات لغتنامه آکسفورد ناپدید شدهاند. چنین اثر تصویری مسلما انتخاب آشکاری برای تبدیل شدن به کتاب صوتی نیست اما انتشارات پنگوئن به کریس واتسون، متخصص ضبط و بازتولید صدا که پیش از این با دیوید اتنبرو، مستندساز مشهور بریتانیایی نیز همکاری کرده بود، ماموریت داد تا این کار را انجام دهد. «ما صداهای طبیعت وحشی را در حومه انگلیس ضبط کردیم و صدایی ساختیم که زیر هر شعر قرار بگیرد. وقتی بنیامین زفانیا شعری به نام «زنگوله آبی» را میخواند، صدایی که در پسزمینه پخش میشود در جنگلی از زنگولههای آبی در روستای تورپنس و در میان بارش رگبار ضبط شده است.»
محصول نهایی جایزه طلای جشنواره جوایز رادیویی نیویورک را به دست آورد. لنون میگوید: «این نشاندهنده سطح خلاقیت در کتابهای صوتی حال حاضر است. و ما تنها کسانی نیستیم که این کار را میکنیم. افراد بااستعداد زیادی در حال انجام کارهای خلاقانه در صنعت نشر صوتی هستند.»
به زبان خودشان
در حالی که برخی نسخههای صوتی کتابها نشاندهنده چالشها هستند، برخی دیگر امتیازهای بارزی ارائه میدهند. نسخه صوتی «تنها هواپیما در آسمان»، تاریخ شفاهی جامع حادثه ۱۱ سپتامبر، از گرت گرف شامل یک گروه ۴۵ نفره، ازجمله افراد حقیقی درون کتاب به همراه تکههایی از صداهای واقعی همان روز است. در کتاب صوتی «حرف زدن با غریبهها» از مالکوم گلدوِل نیز از مصاحبههای اصلی آرشیوی استفاده شده که خط میان پادکست و کتاب را کمرنگ میکند. موفقیت گلدول در زمینه کتابهای صوتی با روند رو به رشد استقبال از کتابهای صوتی غیرداستانی همراه شد.
حتا پیچیدهترین سوژهها نیز در زمینه کتابهای صوتی با موفقیت روبهرو شدهاند؛ گاهی با همراهی یک راوی شناختهشده. خوانش «نظم زمان» از کارلو روولی توسط بندیکت کامبربچ، بازیگر معروف انگلیسی بدون شک شنوندگانی را به خود جلب کرد که در حالت عادی کتابی درباره فیزیک کوانتوم را برای خواندن انتخاب نمیکردند. لنون میگوید: «پیش از این و در گذشته نه چندان دور، شک دارم که کتابی در مورد فیزیک نظری هرگز به صورت صوتی منتشر شده باشد. حداقل مطمئنا راوی آن شخصی در این سطح از شهرت نبوده است.»
افزایش استقبال از کتابهای صوتی همچنین به این معنی است که استعدادهای تراز اول بیشتری مایل به شرکت در این فرایند هستند. اوایل سال جاری میلادی انتشارات پنگوئن ۳۰ اثر کلاسیک خود را در قالب کتاب صوتی عرضه کرد که توسط اسامی مشهوری خوانده شدند. ازجمله اندرو اسکات که «دوبلینیها» و ناتالی دورمر که «اتاقی از آن خود» ویرجینیا وولف را خواندند. در همین حال اُدیبل نیز به رقابت پرداخت و رُزمند پایک را به خواندن «غرور و تعصب» و تندی نیوتن را به خواندن «جین ایر» گماشت. یکی از پرفروشترین آثار آنها روایت ۷۲ ساعته استیون فرای از «شرلوک هولمز» آرتور کانن دویل بوده است.
عناوین کلاسیک در قالب کتابهای صوتی بسیار محبوب شدهاند، شاید به این خاطر که گوش کردن به لحن گوشنواز یک صدای آشنا روشی جذاب برای راه پیدا کردن به کتابهایی است که همیشه میخواستیم بخوانیم اما نمیشد. بیبیسی ساوندز نیز به تازگی نسخههای کاملی از ۲۰ رمان کلاسیک ازجمله «آلیس در سرزمین عجایب» و «سفرهای گالیور» منتشر کرده است.
برای کسانی که تازه در حال کشف این قالب هستند، اولین تجربه میتواند سرنوشتساز باشد. فیونوالا برت میگوید: «برای افرادی که تازه با کتابهای صوتی آشنا میشوند، صدایی که میشنوند میتواند کاملا تعیینکننده باشد. درنتیجه انتخاب درست راویان مسئولیت بزرگی است.» او به تازگی تیموتی و ساموئل وست، پدر و پسر بازیگر را برای نسخه صوتی کتاب جدید جیآرآر تالکین، «سقوط گوندولین» که توسط پسر تالکین ویرایش شده انتخاب کرده است.
خود نویسندگان نیز بیش از پیش در روند انتخاب راویان مشارکت میکنند. برت میگوید: «به نظر میرسد اکنون بیش از هر زمانی نویسندگان نسخه صوتی آثارشان را از آغاز میپذیرند که بسیار هیجانانگیز است زیرا کار انتخاب راوی را به یک فرایند مشترک تبدیل میکند.» برخی حتا در حالی که نسخه صوتی را در ذهن دارند مینویسند. بن آرونوویچ، نویسنده مجموعه رمانهای تخیلی «رودخانههای لندن» اعتراف کرد که هنگام نوشتن، نسخه صوتی کاراکترهایش را در سرش میشنود.
برخی دیگر نیز محتوای خود را تنها در قالب صوتی مینویسند. مایکل لوئیس، آدام کی، جان رونسون، جوآن هریس و فیلیپ پولمن همگی آثار اصلی برای اُدیبل نوشتهاند. هوول میگوید: «فکر میکنم برای آنها این یک فرصت هیجانانگیز برای نوشتن خلاقانه در قالبی متفاوت است.» در حال حاضر محتوای اصل که بهطور خاص برای نسخه صوتی نوشته شده باشد، تمرکز عمده این پلتفرم است.
با این اوصاف آینده چطور خواهد بود؟ به عقیده برت ما تازه شروع به دیدن پتانسیلهای صوتی به عنوان یک شکل هنری کردهایم و این اول راه است.
نظر شما