فتوت معتقد است: «هرمنوتیک؛ درآمدی بسیار کوتاه» گشایش دری است به دنیای هرمنوتیک و با سیری که در تاریخچه دارد این مسیر را از باستان تاکنون میکاود و تقریبا یک پاراگراف را به هر فرد تاثیرگذار در این مسیر اختصاص داده است تا چیزی مهم از قلم نیفتد.
کتابی که ترجمه کردهاید از مجموعه معتبر درآمدهای دانشگاه آکسفورد انتخاب شده است. به گمان شما این مجموعه چرا چنین اعتباری کسب کرد. راز موفقیت آن در چیست؟
این مجموعه با دارا بودن عناوین متعدد و حضور نامهای مورد اعتماد از یک سو و از سوی دیگر داشتن ویژگیهایی از جمله اعتبار علمی در عین حال سادگی نگارش و از تمامی این موارد مهمتر اختصار مورد اقبال عموم قرار گرفته است. اگرچه در دنیای نشر ایران با سلایق خاص خوانندگان و انتخاب کتابهای عمومیتر جایگاه شایسته خویش را پیدا نکرده اما در همین شرایط هم مخاطب جویای دانایی در عصر برقآسای اطلاعات به دنبال منابع جامع درعینحال مختصر میگردد که اعتبار علمی را در کنار اختصار و سادگی در اختیارش قرار دهد. نشر ماهی عناوینی از این مجموعه را ترجمه کردهاند که تلاش آن نشر ستودنی است اگرچه عناوین فوقالعادهای چون همین کتاب مورد عنایت قرار نگرفته است.
معمولا کسانی که در حوزههای نظری درآمد یا آثار کوتاه و جامعی تحت عناوینی مانند درآمد مینویسند، باید اساتید صاحب صلاحیتی در آن حوزه باشند. از این منظر ینس زیمرمن نویسنده کتاب را چگونه ارزیابی میکنید. او در حوزه هرمنوتیک چه میزان اسم شناخته شدهای دارد؟
در مورد سوال شما باید یادآوری کنم که زیمرمن در مسیر آکادمیک مسیر درازی را طی کرده است. کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی دارد، ارشد و دکتری ادبیات تطبیقی از دانشگاه بریتیش کلمبیا البته این ایستگاه آخر وی در مسیر آکادمیک نیست؛ وی یک مدرک دکترای فلسفه هم از دانشگاه گوتنبرگ آلمان دریافت کرده است. حوزه مطالعات وی در علوم انسانی عمدتا میانرشتهای است: از جمله مطالعات فلسفه، ادبیات، تاویل، فلسفه شناخت و الهیات. وی سابقه تدریس در برترین دانشگاههای جهان از جمله کمبریج و آکسفورد را دارد؛ حضور در مجمع تحقیقات کانادا و یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه ترینتی بخشی دیگر از افتخارات علمی وی است. زیمرمن بیش از هفت کتاب در حوزه علوم انسانی، فلسفه، الهیات و معرفت شناسی دارد او با ویرایش و بازبینی بیش از چهارده کتاب در حوزههای مذکور توانسته اعتبار ارزندهای برای خود فراهم کند. البته اینها بخشی از آثار منتشر شده وی است، او هفت مقاله تخصصی منتشر شده در برترین مجلات علمی جهان در حوزههای فلسفه، پدیدارشناسی اگزیستانسیال و همچنین هرمنوتیک دارد. این کارنامه از نظر من وی را فیلسوفی مورد اعتناء برای اکنون و ستارهای در انتظار درخشش برای آینده تبدیل میکند.
خواهناخواه در متنی کوتاه درباره مقولهای پر شاخ و برگ، نویسنده ناگزیر به انتخاب است. بخشهایی را میگوید و بخشهایی را کنار میگذارد. از آنچه که به قول شما در مقدمهتان میتوانیم بحر هرمنوتیک بنامیمش، زیمرمن چه قسمتهایی را در کوزهاش گنجانده و منطق انتخاب او چه بوده است؟
چنان که به تفصیل در مقدمه مترجم در اثر اشاره کردهام، اختصار شامل فرآیند انتخاب است و این انتخاب بخشهای وسیعی از مبحث هرمنوتیک را به ناچار دچار حذف کرده است. در این اثر نگارنده بحر طویل هرمنوتیک را بیشتر از منظر کاربردی مورد بررسی قرار داده و به بررسی سازوکار هرمنوتیک در حوزههای مختلف پرداخته و بخش محدودی را به حوزه نظری اختصاص داده است. بخش وسیعی از نظریات افراد تاثیرگذاری چون بتی، هابرماس یا ریکور مورد بررسی قرار نگرفتهاند و چنان که اشاره شد بخش کاربردی هرمنوتیک بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در یک نمای کلی، روح نظریات فلسفی و تاکید بر نسبیگرایی در سرتاسر کتاب حاضر است. نگارنده در هفت فصل به بررسی هرمنوتیک پرداخته است. فصل اول به نوعی مقدمه بر این فصول است، با تاریخچه به استقبال هرمنوتیک فلسفی میرویم و سپس به ارتباط آن با علوم انسانی و دیگر حوزهها از جمله حقوق و الهیات می پردازیم.
کتابهایی از این دست برای آشنایی مقدماتی خواننده و ارائه چشماندازی کلی به اوست. اما این آثار هر قدر هم مقدماتی باشند در هر صورت به میزانی از اطلاعات پیشینی برای فهم نیازمند هستند. اثری نظیر کتابی که شما ترجمه کردهاید برای چه سنخ مخاطبی مناسب است و فهم آن نیاز به چه پیش زمینههایی دارد؟
بله کاملاً درست است برخی کتابها در دسته مطالعات عمومی قرار نمیگیرد و قطعاً مخاطب خاص دارد چنانکه فرمودید این اثر از همین دست آثار است. این اثر در وهله اول نیازمند علاقه درحوزه علوم انسانی و مطالعات فلسفه، مطالعات زبانها، ترجمه و تاویل است. مجددا یادآوری میکنم این اثر اساساً برای مخاطب عام نگاشته نشده است. بنابراین اثر برای جویشگران و دانشجویان ادبیات، فلسفه، الهیات و همچنین دیگر حوزههای علوم انسانی از جمله زبانشناسی، ترجمه و حقوق پیشنهاد میشود. در ضمن همه علاقهمندان به مطالعه در این حوزهها هم میتوانند این اثر را به منزله گشایش دری به سوی دانستن بدانند.
در ادامه سوال قبل میتوان این سوال را هم طرح کرد که خواندن این اثر تا چه میزان اطلاعاتی قابل اتکا به مخاطبش میدهد. مخاطب با خواندن آن برای چه سنخ پرسشهایی می تواند پاسخ بیابد؟
این کتاب گشایش دری است به دنیای هرمنوتیک با سیری که در تاریخچه دارد این مسیر را از باستان تاکنون میکاود و تقریبا یک پاراگراف را به هر فرد تاثیرگذار در این مسیر اختصاص داده است تا چیزی مهم از قلم نیفتد؛ هرمنوتیک فلسفی با گادامر آغاز و با حقیقت و روش وی مسیر علوم انسانی و فلسفه را به هرمنوتیک پیوند میزند؛ امتزاج افقها را به زبان ساده در قالبی قابل فهم ارائه میدهد. به قدرت هنر در این مسیر اشاره میکند و در فصلهای بعد هرمنوتیک را را با علوم انسانی، الهیات، حقوق و علوم پیوند میدهد.
نظر شما