مترجم ایتالیایی ادبیات فارسی:
جای زبان فارسی در گفتوگوهای بینالمللی خالی است/ برای دانشجویان خارجی اخذ ویزا از سوی ایران راحتتر شود
جاکومو لانگی بیان کرد: فرهنگ ایرانی و زبان فارسی گنجی است که حیف است جای آن در گفتوگوهای بینالمللی خالی بماند.
در ابتدا از خودتان و رشتهای که در دانشگاه تحصیل کردهاید بگویید، و بفرمایید که هدفتان از انتخاب این رشته چه بود؟
من در دانشگاه ونیز زبان و ادبیات فارسی و عربی خواندم و در سال 2014 از این رشته در مقطع ارشد فارغالتحصیل شدم و برای یک دوره سه ماهه در دانشگاه فردوسی مشهد و پس از آن در یک فرصت یک ماهه در دانشگاه شهید بهشتی زبان و ادبیات فارسی خواندم. کارم را با انتشارات پل سیوسه و با یک رمان از مهسا محبعلی با نام «نگران نباش» شروع کردم، همچنین در کنار این ناشر کوچک توانستم با ناشرهای بزرگ هم کار کنم. کتابهایی در زمینه ادبیات معاصر را از زبان فارسی به زبان ایتالیایی ترجمه میکنم. نویسندههایی که آثارشان را ترجمه کردم کتاب «وای خواهیم ساد» از که از سوی ناشر بزرگی در ایتالیا منتشر شد که عنوان آن به زبان ایتالیایی عوض شد و به نام tehran girl تغییر کرد. اکنون هم درحال ترجمه کتابی از محمد طلوعی و نیز ترجمه کتابی از مصطفی انصافی که درباره لهستانیهایی است که در جنگ جهانی دوم به ایران مهاجرت کرده بودند. اسم کتاب «تو به اصفهان بازخواهی گشت» است. کتابی از مهدی اسدزاده ترجمه کرده بودم به اسم «قوچ» که درباره یه سرباز بود که از پادگان فرار کرده و خبر ازدواج دختری که دوستش داشته را میشنود. در کل بیشتر کتابهایی که نویسندههای جوان نوشتهاند انتخاب میکنم. هدفم این است که نویسندههای ایرانی بتوانند در ایتالیا معروف شوند و ایتالیاییها بتواند با فضای ایران و نویسندههای ایرانی آشناتر شوند. هدفم از انتخاب رشته زبان فارسی و حرفه مترجمی این بود که ادبیات معاصر ایران را به مردم ایتالیا معرفی کنم.
دانشگاه ونیز از چه زمانی رشته زبان و ادبیات فارسی را راهاندازی کرد؟
دانشگاه ونیز در دهه 60 میلادی زبان فارسی را راه اندازی کرد و ونیز دانشگاهی است که در رشته اقتصاد خیلی اهمیت داشته ولی کمکم با کمک گروه ایرانشناسی دانشگاه رم شروع کرد به راهاندازی رشته زبانهای آسیایی چراکه اقتصاد و زبان را با هم مرتبط میدانست و رشد اقتصاد را با دانستن زبانهای مختلف دنیا مرتبط میدانست که باعث افزایش داد و ستد و واردات و صادرات میشد. و بعد دانشکده زبان و ادبیات فارسی را راهاندازی کردند. البته رابطه فرهنگی ایران و ایتالیا از قبل رابطه خوبی بود و اکنون نیز همچنان همینطور است.
به نظر شما چه اقداماتی در خصوص رشته زبان فارسی در دانشگاههای ایتالیا انجام شده است؟ و آیا این اقدامات را کافی میدانید؟
زبان فارسی در دانشگاههای رم و ناپل و ونیز به صورت کامل تدریس میشود و در کنارش هم رشتههای ایرانشناسی و اسلامشناسی دایر است تا دانشجویان با تاریخ ایران و زبان ایران و دین اکثریت ایرانیان که اسلام است آشنا شوند. بنابراین فقط زبان فارسی نیست و فرهنگ ایران هم در کنار زبان آن آموزش داده میشود و هم مدرسان ایتالیایی که ایرانشناسی خواندهاند و هم مدرسان ایرانی چون دستور زبان فارسیشان بهتر است، زبانفارسی درس میدهند. در کنار این دانشگاهها چند دانشگاه کوچک هم هستند مانند بولونیا و تورینو که کورسهای زبان فارسی دارند ولی این رشته در این دانشگاهها به اندازه آن سه دانشگاهی که نام بردم کامل نیست و مهم است که روی این دانشگاهها تمرکز بیشتری شود. مثلا دانشگاه ونیز در این سالها خیلی تلاش کرده و با دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه شیراز تفاهمنامه امضا کرده که دانشجویان ایتالیایی را برای یادگیری زبان فارسی به ایران بفرستند و نه فقط با زبان ایرانی که با فرهنگ ایرانی هم آشنا شوند و از طرف دانشجویان استقبال خوبی شده است به قوی تر شدن رابطه فرهنگی هم کمک میکند.
اهمیت گسترش زبان فارسی در دانشگاههای بینالمللی را در چه میدانید؟
به نظرم زبان برای هر کشور کلیدی برای ورود به فرهنگ آن کشور است. یعنی کسی نمیتواند فرهنگ کشوری را درک کند درحالی که زبان آن کشور را نیاموخته است. اگر ایران بخواهد رابطههای فرهنگی و بینالمللیاش را گسترش دهد، بهتر است که زبان فارسی بیشتر در دانشگاههای خارجی خوانده شود. نکته دیگر اینکه فقط زبان و آموزش آن به تنهایی کافی نیست و مهم است که کنار زبان فارسی خواندن فرهنگ و ادبیات ایرانی هم اهمیت پیدا کند. چون اگر ما زبان کشوری را بدانیم اما فرهنگ آن را نشناسیم گویی کار ما ناقص مانده است و تمام نشده است. خواندن زبان فارسی هم از لحاظ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... مهم است و هم لازم است ایران یک شناخت کافی از دانشگاههای خارج از کشورش پیدا کند تا معرفی بهتری از خودش در این دانشگاه ها ارایه دهد. فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به نظرم یک گنج است و حیف است که جای آن در گفتوگوهای بینالمللی خالی بماند.
آیا شما موانع و مشکلاتی بر سر راه گسترش زبان فارسی در ایتالیا میبینید؟ اگر چنین است چه پیشنهادی برای رفع این مشکلات دارید؟
اینکه ایران در سیاستهای بینالمللی جایگاه خوبی ندارد شاید موانعی ایجاد کند ولی روابط فرهنگی بین ایران و ایتالیا خوب است و من مشکل خاصی که مانع جدیای در رشد زبان فارسی در ایتالیا باشد نمیبینم که تدریس و آموزش و یادگیری زبان فارسی را در ایتالیا سخت کرده باشد ولی شاید یک راه حل برای رفع این مشکلات این باشد که بین دانشگاههای ایران و ایتالیا در رشته زبان فارسی روابط بیشتر شود؛ یا اخذ ویزای دانشجویی از سوی حکومت ایران برای دنشجویان خارجی راحتتر شود تا بتوانند به ایران بیایند و زبان و ادبیات فارسی بخوانند. دانشجویان تا وقتی در ایران زبان فارسی میخوانند مشکلی نیست ولی وقتی فارغالتحصیل میشوند ایران برنامه خاصی برای این افراد ندارد که بتوانند در زمینههای فرهنگی فعالیت کنند و در نهایت میتوانند بهعنوان توریست فارسی زبان به ایران سفر کنند، درحالیکه دولت و دانشگاههای ایران میتوانند برنامه دقیقتری برای این دانشجوها و فعالیتشان در آینده داشته باشند.
میزان استقبال از زبان فارسی در ایتالیا چگونه است و دانشجوها در چه مقاطعی مشغول به تحصیل در این رشته هستند؟
اخیرا توجه به زبان فارسی در ایتالیا دارد بیشتر میشود و تعداد دانشجویانی که رشته زبان فارسی و ایران شناسی را میخوانند بیشتر شده و در کنار اینها هم دانشجویانی که رشتههایی مثل حقوق بینالملل یا رشته سیاست شناسی را انتخاب میکنند در کنارش زبان فارسی را میخوانند. هم کرسیهای دانشگاهی و همچنین کلاسهای خصوصی زبان فارسی خارج از دانشگاه رشد چشمگیری داشته است. زیرا در دانشگاهها چارچوب و برنامههای زبان فارسی خیلی رسمی است. سفارت ایران در ایتالیا زبان فارسی آموزش میدهد و چند موسسه خصوصی هم کلاس آموزش زبان فارسی برگزار میکنند و در این چندسال اخر ایتالیا خیلی تلاش کرده تا فرهنگ ایرانی را به مردم کشور ایتالیا معرفی کند.
به نظر شما در حال حاضر ایرانشناس بزرگ و مشهور یا استاد زبان فارسی برجستهای ایتالیایی که کارهای مهمی در این زمینه کرده باشد هست؟
حداقل در اروپا ایتالیا جایگاه خوبی در ایران شناسی و زبان فارسی دارد. در قرن گذشته ایران شناس خیلی سرشناسی به نام الکساندرو بارزانیه رو داشتیم که برای معرفی ادبیات ایران در ایتالیا زحمت فراوانی کشید. مثلا کارهای مهمی از نظامی، عطار یا خیام را به زبان ایتالیایی ترجمه کرده بود. امروز نیز ایران شناسان بزرگی داریم، مثلا من با ریکاردو زیپولی درس خوندم که ایران شناس کاملی است و به من تنها ادبیات ایران بلکه جغرافیای ایران را نیز یاد داد و دیوان بیدل را ترجمه کرد.
نقش شبکههای اجتماعی مجازی مثل تلگرام یا اینستاگرام و تاثیری که بر پیشرفت زبان فارسی برای غیرفارسیزبانان داشتهاند را چقدر میدانید؟
از وقتی شبکههای اجتماعی مجازی بهوجود آمده خیلی به یادگیری زبان فارسی کمک کردند زیرا کتابهای درسی در آموزش و یادگیری زبان خیلی زود قدیمی میشود و مهم است که هرچند سال یکبار جدید و ویراستاری شوند. از طریق شبکههای اجتماعی رابطه بین دانشجویان ایتالیایی و ایرانی راحتتر شده که این باعث پیشرفت زبانشان میشود و همچنین در این شبکهها کانالهای درسی آموزشی خاصی هم وجود دارد که خیلی کمک کردند تا یادگیری زبان را راحتتر کنند.
نظر شما