یادداشت صفورا برومند به مناسبت روز جهانی موزه و میراث فرهنگی
«کرونا»؛ عامل تعطیلی موزهها یا سوژهای جدید برای ثبت مستندات و آثار جدید موزهای؟
سایه سنگین کرونا اگر طی ماههای اخیر بر فعالیتهای موزهای افتاده اما بسیاری از موزهها با استفاده از فرصتهای مجازی این تهدید را تبدیل به فرصت کرده و حتی خود کرونا را سوژهای برای ثبت مستندات جدید موزهای کردند.
برگزاری مراسم و رونمایی از آثار و نمایشگاهها، ارائه سخنرانی، برنامههای سرگرم کننده برای مخاطبان و رایگان شدن بازدید از موزهها از برنامههای روز جهانی موزه به شمار میرود که برخی از این برنامهها حدود یک هفته و گاهی بیشتر ادامه پیدا میکند. هر سال بر تعداد مشارکت کنندههای برنامههای روز جهانی موزه افزوده میشود به طور مثال سال گذشته بیش از 37 هزار موزه و 158 کشور در این رویداد شرکت کردند.
شعاری که امسال برای روز جهانی موزه در سال 2020 در نظر گرفته شده بود بدین شرح است: «موزههای برای برابری، تنوع و فراگیری» اما امسال با توجه به پاندمی کووید 19 و شرایطی کاملا متفاوت که بر موزهها و روز جهانی موزه حاکم شده، تعطیلی موزهها در این زمان معضلی برای برگزاری مراسم روز جهانی موزه به شمار میآید.
این تعطیلی که زمان طولانی را شامل شده این پرسش را مطرح میکند که موزهها را در روزگار پاندمی کرونا یا کووید 19 و برای برگزاری روز جهانی موزه با چه محدودیتها وفرصتهایی رو بهرو هستند و چگونه میتوانند شعار امسال یا شعار بیناللملی ایکوم یعنی «موزههای برای برابری، تنوع و فراگیری» را محقق کنند؟
در واقع تمام موزههای جهان فارغ از میزان اطلاعاتی که در اختیار مخاطبانشان قرار میدهند و گذشته از سطح فناوری که در ارائه آثار موزهای و برقراری ارتباط با مخاطبانشان دارند، با مساله تعطیلی موزهها روبهرو شدند و این مساله دقیقا با تعریف موزهها که در شورای بینالمللی موزهها یا ایکوم از سال 2002 میلادی یعنی 18 سال پیش مصوب شده، مغایرت دارد!
در این تعریف موزه مجموعهای غیر انتفاعی و موسسهای دائمی در خدمت جامعه و گشوده بر روی عامه مردم به شمار میرود. در ادامه این تعریف چنین آمده که موزه محلی برای مطالعه، آموزش گردآوری، حفاظت، پژوهش، عمومیت بخشی و نمایش شواهد مادی مردم و محیط زندگی آنهاست.
البته در جلسه سال گذشته ایکوم تعریف دیگری هم در خصوص موزهها پیشنهاد شد، بدین شرح که موزهها، فضاهایی مردم سالارانه، فراگیر برای گفتوگویی منتقدانه پیرامون گذشته و آینده هستند. در ادامه این تعریف از موزهها بر این نکته تاکید شده که موزهها ضمن به رسمیت شناختن و حل کردن تضادها و چالشهای زمان حال، نگه دارنده اشیا و نمونههای تاریخی ارزشمند به نفع جامعه و حافظ خاطرات متنوع گذشته برای نسلهای آینده هستند و همچنین موزهها ضامن برابری حقوق و دسترسی به میراث برای همگان هستند.
با توجه به این تعاریفی که از موزه به عمل آمده است، موزهها در این روزها چگونه میتوانند در خدمت جامعه باشند؟ روند آموزش، گردآوری، حفاظت، پژوهش و عمومیت بخشی دستاوردهای موزهها چطور میتواند ادامه یابد؟
مساله دیگری که موزهها با آن روبهرو هستند نامشخص بودن زمان تعطیلی است. مساله دیگر که با شروع پاندمی کووید 19 و به دنبال آن تعطیلی موزهها مطرح میشود وضعیت فعالیت کارکنان موزههاست که امروز فعالیت کارکنان موزهها به عنوان پژوهشگر و حافظ آثار موزهای چگونه مطرح میشود؟ و موزهداران چگونه میتوانند در فضای غیر از موزه وظیفه اطلاعرسانی و آموزشهای مرتبط با آثار موزهای را انجام دهند؟
پرسش دیگر این است که امنیت شغلی کارکنان بخشهای مختلف موزهها چگونه تامین میشود و سیاست گذاران حوزه فرهنگ چطور میتوانند مشکلات ناشی از تعطیلی موزهها را در مدت زمان نامشخص را حل کنند. نکته دیگر اینکه ضرر مالی ناشی از تعطیلی موزهها چگونه برطرف میشود؟
توجه به این نکته ضروری است که طی سالهای اخیر خوشبختانه موزههای ایران از تعداد بازدیدکننده هدفمند درخور توجهی برخوردار بوده و این امر به افزایش درآمد بیشتر موزهها منجر شده است. اما پاندمی کویید 19 و اعمال قرنطینه نتایج ناخوشایندی برای وضعیت مالی موزهها به دنبال داشته است.
در نهایت هم این پرسش مطرح میشود که در صورت باز شدن موزهها، چه تمهیداتی برای رعایت اصول بهداشتی، فاصله گذاری اجتماعی، و تداوم فعالیت موزهها و حضور مخاطبان در فضای موزهای مد نظر قرار میگیرد.
تمام موزههای جهان درگیر در تعطیلی ماههای اخیر با چنین مسائلی روبهرو بودند و هر یک از موزهها، بنابر بر امکانات موجود درصدد رفع نارساییها به وجود آمده از تعطیلی موزهها برآمدند. برخی از این تعطیلی ناخواسته به عنوان فرصتی برای تجربه از نحوه استفاده از موزههای مجازی استفاده کردند در واقع آنها موفق شدند با تجربه جدید شعار جهانی موزه سال 2020 یعنی «موزههای برای برابری، تنوع و فراگیری» را محقق کنند. به چه صورت؟ به این صورت که برخی از موزهها برای گذر از دوران قرنطینه به راهکارهایی برای دسترسی به موزه به صورت رایگان برای جامعه و شیوههای متنوع برای معرفی و کسب تجربه از آثار موزهای دست پیدا کردند. این امر بیشتر درباره موزههایی صدق میکند که پیش از رخداد ناشی از پاندمی از فناوریهای روز برای بازنمایی موزهها، و دستاوردهای آنها در فضای مجازی استفاده کردند.
بیشتر موزههای بزرگ و مشهور جهان مثل موزه بریتانیا، موزه لوور، موزه متروپلیتن و تعدادی از موزههای ژاپن، چین و برخی کشورهای دیگر با استفاده از واقعیت مجازی و در اختیار قرار دادن لینکهای سایتهای دسترسی به موزه مردم درگیر قرنطینه را به بازدید از موزهها با تجربه شبیه به بازدید حضوری دعوت کردند. به این ترتیب موزه به خانههای مردم راه پیدا کرده و تجربه جدیدی از مشاهده و کسب اطلاع از آثار موزهای با فراغت بیشتر برای بیشتر مردم و علاقهمندان به موزهها فراهم شده است.
برخی از موزهها هم از پتانسیلهای شبکههای اجتماعی برای ارائه فعالیتها و دستاوردهایشان استفاده کردند. در واقع پاندمی و قرنطینه توجه بسیاری از موزهها را به فعالیت مجازی و امکانات بالقوه آن جلب کرد که تاکنون فاقد هر گونه فعالیت در فضای مجازی بودند و حتی سایتهای آنها فعال نبود و از کمترین میزان فعالیت در حوزه اطلاعرسانی و آموزش برخوردار بودند.
طی این روزها شاهد فعالیت موزهها به صورت معرفی آثار نمایش مجازی برخی از موزهها، تهیه فیلمهای کوتاه، برگزاری گفتوگو و نشستهای مجازی و وبینارهای متعدد بودیم. چنین فعالیتهایی توجه بسیاری از مخاطبان را به موزهها جلب کرده حتی مخاطبانی که به صورت هدفمند هم موزهها را انتخاب نمیکردند در فراغتی که به واسطه تعطیلی و قرنطینه ایجاد شد، از تجربه آشنایی با موزهها و سفر به دنیای پر رمز و راز آثار موزهای برخوردار شدند و به مخاطبان هدفمند و دائمی برای برنامههای مجازی موزهها در شبکههای اجتماعی تبدیل شدند.
برخی از موزهها با دعوت از مردم در بازآفرینی از آثار موزهای زمینه تعامل و تفکر بیشتر مردم را در ارتباط با آثار موزهای فراهم کردند از جمله این موزهها میتوان به بنیاد موسسه و موزه جان پل گتی اشاره کنیم. این موزه در فراخوانی از مردم دعوت کرد تا آثار مشهور موزهای به ویژه تابلوهای نقاشی مشهور را بازآفرینی کنند. این فراخوان با بازخورد گستردهای رو به رو شد و افراد خانواده و گروههای سنی مختلف تصاویری از نمونههای جالب و خلاقانه بازآفرینی آثار را برای موزه گتی ارسال کردند و همچنین در شبکههای اجتماعی این تصاویر منتشر شد. این فراخوان زمینه توجه و تعمق بیشتر درباره این آثار هنری را فراهم کرد و تجربهای ماندگار و به یادماندنی شد.
برخی از موزهها هم برگردآوری مستندات از روزهای پاندمی متمرکز شدند تا شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، حاکم بر این روزها و این برهه از تاریخ بشر را ثبت و نگهداری کنند. به این ترتیب برخی موزهها فراخوانهایی برای گردآوری تجربیات مردم از پاندمی کووید 19 به صورت مکتوبات مستند و شفاهی، تصاویر و اشیای مرتبط با این دوران، منتشر کردند که این فعالیت هم با بازخورد درخور توجه هنرمندان و مردم همراه بوده است.
فرصت دیگری که شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در اختیار موزهداران و مخاطبان موزه قرار داد، سهولت دسترسی در هر زمان مکان به اطلاعاتی که توسط موزهها به شکل تور و نمایشگاه مجازی، ارائه اطلاعات درباره آثار موزهای، نشستها و وبینارهای و پادکستهای تهیه شده است. با توجه به ماندگاری این اطلاعات در سایتها و شبکههای مجازی مخاطبان میتوانند بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی و مکانی از تجربه ارتباط با موزه برخوردار بشوند. البته تمرکز بر پتانسیلهای فعالیت موزهها در فضای مجازی در روزهای قرنطینه در شرایطی امکان پذیر است که زیرساختهای فنی و الکترونیک در حوزه فضای مجازی و امکان دسترسی مخاطبان فراهم باشد. در هر حال شرایط موجود زنگ خطری برای موزههایی بود که فعالیت آنها همچنین در قالب امکانات فیزیکی محدود ادامه داشت و از فناورهای جدید کمترین استفاده را به عمل میآوردند و اطلاعرسانی فعالیتهای آنها هم در پایینترین حد ممکن بود. شرایط قرنطینه فرصتی را برای موزههای سراسر جهان فراهم کرد تا بیش از پیش با دستاوردهای موفق و موثر موزههای دیگر از نزدیک آشنا شوند و ضمن بررسی راهکار برای مدیریت بحران شرایط پیش آمده به پتانسیلهای موجود برای موزههای و فناوری مجازی در حوزه اطلاع رسانی، آموزش و ایفای نقش فرهنگی مفید در اوقات فراغت جامعه بیش از پیش توجه شود.
نظر شما