طبق معمول در چنین شرایطی شیطنت رسانههای معاند گُل کرد و شروع کردند به ماهیگیری از این آب گلآلود، برخی نیز خیال کردند استاد آواره کوچه و خیابانهاست و فریادشان بلند شد از این نژادپرستی حاکم در ایران، اما در این میان استادان زبان و ادبیات فارسی و ادبدوستان خطه خراسان، به طرق مختلف به این اقدام در فضای مجازی واکنش نشان داده و روشنگرانه به توضیح اوضاع و احوال استاد مایل هروی پرداختند.
خدمات مایل هروی بهخوبی در ایران پاس داشته شد
محمد جعفر یاحقی، عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد، طی یادداشتی، استاد مایل هروی را دانشمندی ممتاز و شاخص و نسخهشناسی آگاه به تصحیح متون خواند و گفت: نجیب مایل هروی امکانات خوبی داشت و توانست از آنها در دورانی که در کتابخانه آستانقدس، بنیاد پژوهشها و کتابخانه مجلس بود، بهخوبی بهره بگیرد. البته در ایران هم خدمات ایشان پاس داشته شده است؛ از جمله اینکه چند سال پیش جایزه بنیاد موقوفات افشار به ایشان اهدا و در جاهای مختلف از خدماتشان قدردانی شد. آقای مایل هروی خصلتی که داشت، این بود که میخواست تابعیت افغانستان را حفظ کند و طبق مقررات ایران نمیتوانست بهعنوان شهروند ایرانی از برخی امکانات، برخوردار باشد.
شخصیت شناختهشده استاد هروی در محافل فرهنگی و ادب ایران، باعث حمایت از او شد
محمدکاظم کاظمی، شاعر و نویسنده افغانستانی از مهاجرانی است که نهفقط برای مردمان افغانستان و ایران بلکه برای اغلب فارسیزبانان جهان، شناخته شده است. او بیش از سه دهه نیز در مشهد سکونت کرده و به چند و چون زندگی مهاجران و میزبانی ایرانیها از آنها آشناست. کاظمی در واکنش به اقدام شهاب مایل هروی گفت: استاد مایل از سالها قبل، با مسئله تمدید اقامت و مباحث مربوط به معیشت، مانند بیمه و امثال آن، درگیر بود. گاه این تنگناها برای او بیشتر میشد و حتی یکبار موضوع لغو اقامتش بهدلیل مسائل قانونی مطرح بود. اما در همه مقاطع، خوشبختانه شخصیت شناختهشده ایشان در محافل فرهنگی و ادب ایران، باعث حمایت از استاد شد و حاصل این حمایتها، تسهیلاتی بود که در ایران، در اختیار او قرار گرفت. بهویژه در دو سال اخیر، با پیگیریهای مجدانه جناب آقای پژمانفر، نماینده محترم مشهد در مجلس و تلاش وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، جناب آقای سیدعباس صالحی که آقای نیکنام حسینیپور (مدیرعامل سابق خانه کتاب) را مأمور رسیدگی به وضعیت استاد مایلهروی کرد، مقداری از دغدغههای اقامتی ایشان کاسته شد. استاد مایل از مدتها قبل دچار کسالت شدهاند و رسیدگی به وضع معیشتی ایشان، دلیل این تلاش و همت ویژه شد.
گاهی انتظارات وسیعتر از پیمانهای ست که در عمل تحقق پیدا میکند
وی همچنین گفت: موضوع اقامت استاد مایلهروی به سرانجام رسید تا ایشان بتوانند با دغدغههای کمتری زندگانی را بگذرانند. اما قضیه این است که گاه در این امور، ممکن است انتظاری که شخص یا اطرافیان وی از وعدههای داده شده دارند، وسیعتر از پیمانهای باشد که در عمل تحقق پیدا میکند؛ مواردی مانند حمایت از چاپ آثار استاد.
کاظمی با بیان اینکه «موضوع درخواست تابعیت از سوی استاد، به این شکلی که مطرح میکنند، نبوده است»، ادامه داد: استاد مایلهروی به دلیل علقههایی که به سرزمین مادریاش دارد، نمیخواهد تغییر تابعیت بدهد و اصولاً رغبتی برای انجام این کار ندارد. مزیت این رویکرد، البته پیوند بهتر و بیشتر میان دو ملت ایران و افغانستان است. موضوعی که ایشان را آزار میداد، اجبار به تمدید سالانه اقامت و مشکلات ناشی از آن بود که بسیار فرساینده است. اقامت 10 سالهای که به ایشان از سوی مقامات ایران اعطا شد، اقدام خوب و مؤثری بود؛ ولی گویا این نوع اقامت، به شکل مطلوب در گذرنامه استاد ثبت نشده و از این بابت، اسباب دردسر وی را فراهم کرده است؛ از جمله اینکه برای سفرهای خارج از کشور و حضور او در محافل علمی که امری بدیهی است، مشکل ایجاد میکند.
بهنظر میرسد برنامهای برای تخریب رابطه دو ملت ایران و افغانستان در جریان است
به گفته این نویسنده و شاعر افغانستانی، هیچکدام از رسانههای خارج از ایران به دنبال حقیقت ماجرا نیستند، هیچکدام از خدماتی که نسبت به استاد مایلهروی در ایران انجام شدهاست، حرفی نزدند؛ این در حالی است که حتی دولت افغانستان کار چندانی برای استاد نکرد و بیشتر بار خدمترسانی به او را، مسئولان ایرانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای اسلامی شهر و شهرداری مشهذ به دوش کشیدند.
کاظمی یادآور شد: در انعکاس خبر غالباً به نوعی رفتار شده است که این شائبه را به وجود میآورد که استاد سالها در رنج و مشقت و مضیقه تابعیت بوده و حالا، در پی خودسوزیِ پسرش به این مهم دست یافته است. درحالی که استاد متقاضی تابعیت نیست؛ البته نمیدانم که پسرشان برای ثبت سند ملک، تقاضای تابعیت دادهاست یا نه؟.هماکنون، گروهی در رسانههای خارجی و تعدادی هم در تشکیلات دولت افغانستان و همینطور برخی از رسانههای فعال در این کشور که وابسته به خارجیهاست، تلاش میکنند زمینه کدورت میان دو ملت دوست که سابقه فرهنگی و تاریخی مشترکی دارند، فراهم کنند، انگار برنامهای جهانی برای تخریب رابطه دو ملت ایران و افغانستان در جریان است. حوادث اخیر و البته ماجرای استاد مایلهروی که شرح واقعی آن را عرض کردم، به دستاویزی برای این جریانها تبدیل شدهاست.
و اما چگونه میشود به مشکلات نخبگانی مانند استاد مایل در ایران پایان داد، کاظمی در این رابطه گفت: به اعتقاد من، باید قوانین ایران مقداری انعطافپذیرتر باشد. در همهجای دنیا، نخبگان مهاجر، از مزایا و موضوعات استثنا شده در قانون استفاده میکنند؛ چه ایرادی دارد که در ایران نیز چنین باشد؟ فکر میکنم مسئولان ایرانی باید فکری برای اصلاح قوانین بردارند تا ناچار نباشند برای مواردی از این دست، گرفتار کارهای کوتاهمدت و مقطعی شوند. به غیر از استاد مایلهروی، افغانستانیهای نخبه دیگری هم بودهاند که به این مشکل دچار و متأسفانه برخی از آنها به ناچار، راهی اروپا شدند که بازنگری در این مسئله را ضروری میکند.
گزارشی از خدمات دولت و شهرداری مشهد به استاد نجیب مایل هروی
علیرضا قیامتی، دانشیار دانشگاه فرهنگیان نیز ضمن بیان این نکته که جایگاه علمی و پژوهشی استاد و خدماتی که ایشان انجام دادند برکسی پوشیده نیست و قطعا آن خدماتی که برای ایشان انجام شده کمترین وظیفه بوده است، گفت: اساتید و دوستان افغانستانی، با من تماس گرفتند و نگرانیهایی بابت وضعیت استاد هروی داشتند، احساس میکردند استاد آواره کوچه و خیابانها شدند و سرپناهی ندارند، من به این دوستان توضیح دادم که وزارت راه و شهرسازی مدتی پیش در بلوار سجاد مشهد که از بهترین مکانها در این شهر است، خانهای را برای ایشان خریداری کردند.
وی ادامه داد: اکنون این خانه در اختیار استاد و فرزندشان است و آنها این خانه را اجاره دادهاند و هر ماه بالغ بر 3 میلیون تومان اجارهبها دریافت میکنند اما، روند ثبت سند در حال طی شدن است و هنوز نهایی نشده، برای اینکه آن هم منوط به اخذ تابعیت ایرانی استاد است.
قیامتی یادآور شد: از طرفی از دو سال گذشته نیز شهرداری مشهد به این مسئله ورود پیدا کرده و خانهای دو طبقه در بلوار ناصرخسرو، نزدیک کوهسنگی در مشهد برای استاد رهن کرده است و هماکنون استاد در یک طبقه و فرزند ایشان به همراه همسرش در طبقه دیگر ساکن هستند.
اقدام پسر استاد هروی، جفا به فرهنگ، ادبیات و مشترکات ایران و افغانستان بود
این استاد دانشگاه نیز در ارتباط با تابعیت استاد مایل هروی گفت: یکی دیگر از بحثهای مطرح شده در مورد استاد، تابعیت ایشان است؛ استاد هروی در ابتدا نمیخواستند تابعیت ایران را داشته باشند بلکه خواهان اقامت 5 و یا 10 ساله در ایران بود، چراکه با گرفتن تابعیت ایرانی اقامت افغانستانی ایشان باطل میشد، تا اینکه رایزنیهایی با همراهی وزارت امور خارجه صورت گرفت تا علاوه بر تابعیت افغانستانی، تابعیت ایرانی هم به استاد داده شود که این هم تمام مراحلش طی شده و در مرحله نهایی است.
قیامتی ضمن اعتراض به نادیده گرفتن خدماتی که به استاد مایل هروی در ایران شده است، در انتها گفت: به نظر من فرزند استاد هروی، با این اقدامشان، هم به استاد و هم به فرهنگ، ادبیات، مشترکات و پیوندهایی که بین ایران و افغانستان هست، جفا کرد.
نظر شما