مطوریپور از پژوهشگران و مترجمان فعال در حوزهء پرستاری و علوم پزشکی در این سالهاست که کتابهایش در دانشگاه هم از منابع قابل توجه و استناد محسوب میشود. به بهانه روز دختر، با او به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
چه چیز باعث شد که برای چاپ اولین کتابتان در این حوزه اقدام کنید؟
گرایش کارشناسی ارشد من در دانشگاه، رشته جراحی داخلی و پایان نامهام در مورد سرطان پستان بود. سعی کردم تحقیقاتی را روی بیماران این سرطان صورت بدهم و حداکثر مقالاتی را که در این مورد نوشته شده است، بیابم و اطلاعاتم را افزایش دهم. از آنجاکه فقدان اطلاعات راجع به این بیماری فراگیر در کشور عزیزمان را حس کردم، شروع به تالیف کتابی در این حوزه کردم. پس از آن کتاب وسیعتری را نوشتم، با عنوان سرطان از نگاه پرستاری که بیشتر به مراقبتهای پرستاران در حوزه سرطان میپرداخت. خوشبختانه از آن کتاب هم توسط اساتید و صاحبنظران استقبال شد و ناشر این کتابها از بازخورد نسبت به کتابهایم رضایت داشت و این انگیزه من را زیاد کرد تا این مسیر را ادامه بدهم. این مسیر، من را بر آن کرد تا 16 عنوان کتاب را تالیف و ترجمه کنم.
یکی از کتابهای شما نامزد بهترین کتاب سال جوانان و دانشجویان شده است. درباره آن کتاب صحبت کنید. به نظر خودتان چه چیز باعث شد تا نظر اساتید و داوران این حوزه را جلب کند؟
کتاب «مراقبت در منزل» برای پرستاران بود که من در آن به سرفصلها اهمیت ویژهای دادم. چنانچه راجع به موضوعاتی مثل آسم، تصادفات، سرطانها، دیابت و... پرداختم که این روزها در جامعه ایران زیاد دیده میشود و مراقبت از این بیماران جزو الزامات است. در آن کتاب، جدا از توضیحات بنیادین که راجع به بیماریها ارائه میشود، راههایی برای بازتوانی این بیماران و بازگرداندن سلامتی جسمی و روحیشان پیش پای پرستار گذاشته میشود. این موضوع به پرستاران گوشزد میشود که بیمار پس از ترخیص هنوز از بند بیماری و عوارضش رها نشده است و مراقبهایی نیاز دارد که میتواند به سلامتش افزون کند. نکته مهم دیگر این کتاب که متمایزش میکند، فصلی است که من به کاربرد نرمافزارها و فناوریهای نوین در حوزه مراقبت در منزل پرداختهام. جامعه ما دارد به سمتی پیش میرود که تکنولوژی جزئی از زندگی ما شده است و اگر از آن نگوییم، کوتاهی کردهایم. بهعنوان مثال نرمافزاری معرفی شده است که زمان استفاده بیمار از داروهایش را یادآوری میکند که میتواند برای سالمندان یا کودکان یا افراد درگیر مناسب باشد. یا نرمافزاری که در حوزه سرطان به بیمار، اطلاعات بنیادین را ارائه میدهد.
شما دست گذاشتید روی نیازهای جامعه پرستاری و الزاماتی که یک پرستار در کارش وجود دارد. حتی عموم مردم هم میتوانند از بعضی کتابهای شما استفاده ببرند. راجع به ادامهدار بودن چنین دغدغههایی بفرمایید. اینکه چه موضوع و دغدغهای شما را بر آن میدارد تا کتاب جدیدی را به رشت تحریر در بیاورید؟
ممنون از سوال خوبتان. چیزی که در طی این 10 سال پرستاری خیلی به چشم من آمده و به نوعی دغدغه من محسوب میشود، ارتباط پرستاران با بیماران است. به عقیده من یکی از مهمترین وظایف یک پرستار زمانی است که برای توجیه بیمار میگذارد. آموزشها، توضیحات و راهنماییهای مهمی که باید به بیمار ارائه بدهد و از این جهت اطمینان بیمار از شرایط حضورش در روند درمان را ایجاد کند. متاسفانه بهدلیل اینکه پرستاران در کشورمان بجز کنترل وضع بیمار وظایف زیادی دارند، بعضی اوقلت این وظایف بسیار نامربوط میشود؛ مثل کاغذبازیهای اداری و پرکردن فرمهای مختلف. این باعث میشود که پرستار نتواند به نحو احسن کارش را در حوزه ارتباطی پیش ببرد و بعضا بیمسئولیت به نظر برسد. اگر یک پرستار برای بخش ارتباط با بیماران و همراهانشان وقت کافی بگذارد، میتواند در وجهه جامعه پرستاری هم خوبیهایی را ایجاد کند. میدانم که پرستاران بسیار زحمت میکشند، اما این به چشم اکثر بیماران نمیآید. در کل، این فقدان یک منبع در این حوزه احساس میشود که انشالله در صدد هستم که آن را تالیف کنم.
چه چیزی بیشترین تاثیر را بر شما گذاشت و لزوم تدوین، تالیف و ترجمه کتب را برای شما ایجاد کرد؟ آیا این تاثیرگذاری توسط یک کتاب بوده است یا یک استاد؟
به دلیل گستردگی منابعی که در این رشته وجود دارد، نمیتوانم اسم یک کتاب را بیاورم. ولی از دلایل تاثیرگذار در این مسئله میتوانم به موقعی اشاره کنم که من دانشجوی کارشناسی بودم، وقتی به کتابخانه میرفتم و کتابهایی را میخواندم که منابع درسی ما بود. پیش خودم فکر میکردم از این کتابها چه ترجمه بدی شده است! به همین دلیل من مجبور میشدم که کتابهای زبان اصلی را بخوانم. به همین دلیل این دغدغه برایم ایجاد شد که یک کتاب علمی فارغ از مسائل مهم و طرح شده نیاز به نثر شیوا و ادبیات قابل قبول و قابل فهم دارد. یک استاد هم در دوران دانشجویی داشتم که انگیزه بزرگ من برای فهم بیشتر حوزه پرستاری بود. آقای دکتر هومن شهسواری که از ابتدا تا این لحظه استاد من بوده اند. نه فقط در پرستاری؛ بلکه اخلاق را هم از ایشان آموختم. یک استاد دیگر هم که به من مسائل بنیادین دیگری را آموخت و در نگارش کتابهایم تاثیر بزرگی داشت آقای دکتر فضلالله احمدی است که جا دارد این جا از ایشان نام ببرم.
در پایان، ارتباط شما با کتابهای غیردرسی مثل رمان و داستان کوتاه چطور است؟
راستش به دلیل حجم زیاد پژوهشها و مقالات و کتابهای درسی که دارم اصلا فرصت مطالعههای متفرقه ندارم. اما علاقه من در حوزه رمان بسیار زیاد است و به دنبال زمان مفصلی هستم که بتوانم رمانهای مد نظرم را بخوانم. اما تا این لحظه که فرصت نکردهام.
هر کسی جز شما بود، «وقت مطالعه نداشتن» را از او یک بهانه تلقی میکردم. اما برای کسی که 16 عنوان کتاب مطالعاتی جدی و قطور در این حوزه به چاپ رسانده است، دلیل موجهی است. ممنون از اینکه حاضر شدید در این گفتوگو حضور یابید.
نظرات