کتاب الکترونیک میتواند مصرف محتوا در ایران راه بهبود بخشد؛ البته با فراهم آمدن خط مشیهای صحیح، زیرساختهای کافی و قوانین شفاف.
دانشمندان عرصه سواد رسانهای معتقدند که بیشتر وقت مردم در فضای مجازی به مطالعه محتواهای سطحی و کوتاه سپری میشود و مردم کمتر از رسانههای عمیقی چون کتاب و سینما بهره میبرند. این امر در میانمدت، منجربه سطحی شدن تفکر مردم خواهد شد و نهایتا بیثباتی جامعه را در پی خواهد داشت. صاحبنظران راهکار این مساله را مدیریت مصرف محتوا از سوی مردم و استفاده بیشتر از محتوای عمیق میدانند.
در میان رسانههای عمیق، حتما «کتاب» جایگاه ویژهای دارد. «نیکلاس کار»، نویسنده کتاب «کمعمقها» در این کتاب مینویسد: «کتاب، تنها عامل دگرگونی آگاهی بشر در سالهای پس از اختراع چاپ نبوده است. بسیاری از فناوریها و روندهای اجتماعی و جمعیتشناختی دیگر هم نقش مهمی ایفا کردهاند، اما کتاب در مرکز تمام این تغییرات بوده است.»
همه میدانیم که اوضاع صنعت نشر بهطور کلی و سرانه مطالعه مردم بهطور خاص، هرچند از میانگین جهانی بهتر باشد، اما در شأن و درخور کشوری فرهنگی مانند ایران نیست. شاید اگر ایران دچار استعمار چندصدساله نمیشد، امروز کتابخوانی در ایران بسیار جدیتر دنبال میشد؛ اما فارغ از گذشته، به هر حال باید فکری به حال آینده کرد.
کتاب الکترونیک راهحلی است که بهنظر نگارنده میتواند مصرف محتوا در ایران راه بهبود بخشد، البته با فراهم آمدن خط مشیهای صحیح، زیرساختهای کافی و قوانین درست و شفاف. بازار کتابهای الکترونیک، سریعترین خردهبازار در حال رشد در صنعت چاپ و نشر کتاب در سراسر جهان است. گزارشهای مؤسساتی مانند «ویسخنبارت»، BISG و IPA حاکی از رشد میانگین سالیانه ۳۰ درصدی این بازار در جهان طی ۱۲ سال گذشته و سهم حدود ۲۸ درصدی آن از کل بازار نشر است. این درحالی است که سهم ناشرانی که بهصورت الکترونیک هم کتاب خود را منتشر میکنند حدود ۷۳درصد است و درآمدی که از راه دیجیتال برای صنعت نشر فراهم میشود، بیش از ۵۰درصد برآورد میشود. گزارشی که سال گذشته در مورد پایان سال ۲۰۱۷ منتشر شد، نشان میداد که آمریکا با ۲۴/۵درصد، چین با ۲۳/۵ درصد و انگلستان با ۱۸/۶ درصد ضریب نفوذ در میان مردم در صدر کشورهای این عرصه قرار دارند.
با توجه به جمعیت جوان و تحصیلکرده کشورمان، انتظار میرود طی سالیان آینده رشد جدی بازار کتاب الکترونیک را در ایران شاهد باشیم؛ به شرط آنکه برنامه جدی برای آن داشته باشیم. البته این رشد طی چند سال گذشته هم در کشورمان وجود داشته است اما به دلایل مختلف نتوانستهایم همگام با کشورهای توسعهیافته جهان پیش برویم. در خوشبینانهترین حالت، سهم خرده بازار کتاب الکترونیک در ایران به ۵ درصد از کل صنعت نشر میرسد؛ که در این مهم، شرایط یک سال اخیر در گرانی کاغذ و بیماری کرونا هم تأثیر جدی داشتهاند.
نگارنده معتقد است که جامعه ما، اعم از مسئولان، فعالان حوزه نشر و مردم، باید فارغ از شرایط تحمیلی مانند گرانی کاغذ و بیماری کرونا، به کتاب الکترونیک به چشم یک فرصت تاریخی نگاه کنند؛ چراکه در سبک جدید زندگی مردم که کمتر وقتهای مطالعه طولانی مدت وجود دارد، این دستگاههای دیجیتال مانند موبایل، تبلت و لپ تاپ هستند که همیشه با مردم همراهند و میتوانند زمانهای مرده آنها را بهینه کنند. برای این توسعه حتما چالشهایی پیشرو است که بسیاری از آنها با چالشهای صنعت نشر یکساناند و برخی از آنها مخصوص کتاب الکترونیک است. در این یادداشت از چالشهای مشترک صرفنظر میشود و مهمترین چالشهای مخصوص کتاب الکترونیک ارائه میشود:
نبود شناخت کتاب الکترونیک
مزایای کتاب الکترونیک برای طرفهای مختلف صنعت کتاب الکترونیک ناشناخته است. به طور مثال ناشران در مورد شیوههای جدید انتشار طی سالیان اخیر ابهاماتی داشتهاند. عموم آنان فکر میکردند که کتاب الکترونیک یعنی یک فایل پیدیاف که به راحتی در فضای مجازی به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار میگیرد و درآمد آنان را تحت تأثیر قرار میدهد.
درحال حاضر هم هر چند ناشران نسبت به گذشته شناخت بیشتری نسبت به این عرصه پیدا کردهاند، اما هنوز هم ناشران بسیاری هستند که فکر میکنند انتشار الکترونیک کتاب در پلتفرمهای قانونی، باعث کاهش فروش کتاب کاغذی آنان میشود؛ این در حالی است که همه پژوهشها در دنیا حاکی از عدم تأثیر منفی فروش کتاب الکترونیک بر کتاب کاغذی است.
از سوی دیگر کتابخوانان به دلیل انسی که با کتاب کاغذی داشتهاند، عموما در مقابل مصرف کتاب الکترونیک به بهانههای مختلفی مانند این که فونت کتاب الکترونیک ریز است، یا نور نمایشگر موبایل چشم ما را اذیت میکند و ... مقاومت میکنند.
حال آنکه حتی اگر دستگاههای کتابخوان -که از فناوری جوهر الکترونیک استفاده میکنند و صفحه بدون نور در اختیار مخاطب قرار میدهند- را کنار بگذاریم، کتاب الکترونیک در فرمتهای جدید اصلا ریز نیست. نور نمایشگر موبایل هم بیشتر شبیه بهانه به نظر میرسد، چون همان افراد روزانه به طور میانگین ۴ ساعت مشغول استفاده از پیامرسانها یا شبکههای اجتماعی در موبایل هستند و در آن ساعات اعتراضی ندارند!
نبود شفافیت خط مشیها و قوانین
خط مشیهای عرصه کتاب الکترونیک شفاف نیست، قوانین آن مدون نشده و با وجود گذشت چند سال از جدی شدن صنعت کتاب الکترونیک در کشور، هنوز ابهامات زیادی در سطح تولیگری این عرصه وجود دارد. بهطور مثال هنوز مشخص نیست که نگاه دولت نسبت به کتاب الکترونیک چگونه است، متولی آن وزارت ارشاد معاونت فرهنگی است یا مرکز رسانههای دیجیتال؟
این درحالی است که مثلا در حوزه «کتاب صوتی» نام دفتر موسیقی هم برای کسب مجوز به میان میآید. قوانین حمایت و یارانه دولتی که در بخش کتاب کاغذی به صورت جدی وجود دارد، شامل ناشران الکترونیک نمیشود و نهاد کتابخانههای عمومی هنوز اقدام قابل توجهی برای حمایتی شبیه حمایت خرید کتاب کاغذی انجام نداده است. همچنین معاونت علمی ریاست جمهوری هنوز نقش جدی در توسعه این صنعت خلاق ایفا نکرده و حتی اگر نشر الکترونیک را صنعت خلاق بدانیم، حمایتها و تسهیلاتی شبیه صنایع دانش بنیان نصیب آن نمیشود.
سخن مهم دیگر عدم اجرای خوب حقوق مؤلفان در این صنعت است، که حتی شدیدتر از دستفروشی غیرقانونی کتاب، از طریق دانلود غیرقانونی کتاب در حال وقوع است و نه ناشران توان ردیابی نقض مالکیت مادی و معنوی خود را دارند و نه مدعیالعموم ارادهای برای حل این مسئله نشان داده است.
فقدان سرمایهگذاری مناسب
بهدلیل نوظهور بودن این صنعت، سود در کتاب الکترونیک کم، ریسک در آن زیاد و بازگشت سرمایه آن طولانی است. به همین دلیل سرمایه گذاری مناسبی هم در این بخش انجام نمیشود.
دولت باید بتواند با ارائه تسهیلات لازم، سرمایهگذاری در این بخش را ترویج نماید یا لااقل زیرساختهای مناسبی برای این امر فراهم کند. با توجه به شرایط اقتصادی کشور بخصوص در یک سال اخیر، باید برای استفاده از فرصت رشد کتاب الکترونیک فکری جدی کنیم.
نظر شما