دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۶
کرونا؛ «تهدید»ی که همچنان «تهدید» است

کرونا؛ تهدیدی است که تاکنون به هیچ فرصتی تبدیل نشده! تنها عایدی ما از این میهمان کنگرخورده و لنگراندخته، شاید در حد تلنگری باشد که ضعف‌های ساختاری و خلاءهای زیرساختی را در صنعت نشر به یادمان بیاورد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-هادی حسینی‌نژاد: با آغاز شیوع ویروس کرونا؛ ساعات فراغت و در خانه ماندن مردم زیاد شده‌است. این یعنی مردم فرصت این را دارند که در حوزه‌هایی به‌جز امورات یومیه سابق، وقت بگذرانند؛ بنابراین این روزها، بهترین موقعیت است که هموطنان عزیز، به اکتشافات علمی دست بزنند. مثلا می‌توانند با افزایش دانش هسته‌ای خود، ساخت سانتریفیوژ‌ها و حتی راکتورهای خانگی را آغاز کنند. چرا که نه؟ قبلا هم نمونه‌ دانش‌آموزی‌اش را داشته‌ایم(!).

برای من که در حوزه فرهنگ و اختصاصا؛ خبرنگاری کتاب فعالیت دارم، شنیدن این جمله که کرونا باعث کتاب‌خوان شدن مردم شده است، چیزی در حد همان اکتشافات علمی در خانه، تولید اورانیوم غنی شده و تولید برق در راکتورهای خانگی است. شاید این تشبیه، عجیب به‌نظر بیاید اما کتاب‌خوان شدن فردی که یک عمر کتاب‌ نخوانده؛ آن‌هم در فرجه زمانی چندماهه که حاصل از قرنطینه و دورکاری و... است، همانقدر غیرممکن می‌نماید که دست به اکتشافات هسته‌ای بزند. خب چرا چنین فردی باید از بین هزار و یک سرگرمی دیگر؛ خصوصا وب‌گردی و گشت‌وگذار در شبکه‌های اجتماعی، یک‌کاره روی کتاب دست‌بگذارد و یکهو بشود کتاب‌خوان؟

عجیب است که در کشور ما؛ هر اتفاق ناخواسته‌ای که رخ دهد؛ حتی اگر در حد یک بحران تمام‌وکمال باشد، روایت‌ها مثبت، خوش‌بینانه و البته در خدمت «وضعیت موجود» است. اگر آسمان هم به زمین بیاید و زمین به آسمان برود؛ حتما در خبرها می‌خوانیم که پدیده جابجایی زمین و آسمان، روی فلان فرایند‌های فرهنگی و اجتماعی تاثیرات مثبتی داشته‌است!

مساله این است که تایید شیوع کرونا در ایران (30 بهمن 98) و اعلام پروتکل‌های بهداشتی که موادی همچون منع سفر‌های نوروزی، دید‌وبازدید‌ها و... را در ایام تعطیل دربرداشت، فرصتی را ایجاد کرد تا جمعیت محدود و معدود کتاب‌خوان در کشورمان، آثاری را که در صف مطالعه داشتند، مطالعه کنند. در این میان، طبیعتا آمار ثبت سفارش کتاب فیزیکی و خرید نسخه‌های الکترونیک، رشدی نسبتا قابل توجهی داشت؛ اما این موارد،‌ هیچ‌کدام موید نقل قول‌های خوش‌باورانه نظیر «تبدیل تهدید به فرصت» نبود و نیست.

با اتمام تعطیلات نوروزی و صدور اجازه‌نامه بازگشایی اماکن تجاری، کرکره کتاب‌فروشی‌ها هم بالا رفت. این تصورات، جسته‌وگریخته در فضای مجازی مطرح می‌شد که عطش تجمیع شده مردم، باعث سرازیر شدن کتاب‌دوستان به کتاب‌فروشی‌ها می‌شود؛‌ اتفاقی که هرگز نیفتاد. کتاب‌فروشی‌ها از هر زمان دیگری،‌ خلوت‌ترند و خبرهای تاسف‌بار تعطیلی‌ها، یکی پس از دیگری در رسانه‌ها طنین‌انداز می‌شود.

برگزار نشدن سی‌وسومین دوره نمایشگاه کتاب تهران به‌عنوان بزرگترین آوردگاه کتابی کشور نیز تاثیرات چشم‌گیری به‌همراه داشت؛ هم به‌این خاطر که ناشران بازار مهمی را از دست دادند و کتاب‌هاشان در انبارها باقی ماند؛ هم به‌ این دلیل که تزریق کتاب به جامعه کتاب‌خوان با اختلال‌های قابل توجهی روبه‌رو شده است؛ اختلالاتی که متولیان فرهنگی قصد دارند با برگزاری نمایشگاه مجازی، برگزاری طرح تابستانه کتاب و البته اعطای وام و برخی معافیت‌های مقطعی، آن‌ها را سروسامان ببخشند.

اینکه بیماری کرونا تا کجا و کی پیش خواهدرفت، اینکه سرنوشت فعالان صنعت نشر در این مواجهه چه خواهد شد، اینکه طرح‌های حمایتی دولت چقدر می‌تواند در این گذرگاه سخت، به مدد ناشران، کتاب‌فروشان، موزعان و اهالی قلم بیاید و اینکه نیاز فکری و مطالعاتی جامعه در شرایط موجود، چگونه اغنا خواهد شد،‌ سوالاتی است که باید برای پاسخ‌دادن به آن‌ها، منتظر گذشتن زمان باشیم. اما آنچه‌که هست؛ نگارنده باور دارد که کرونا؛ تهدیدی است که تاکنون به هیچ فرصتی تبدیل نشده! تنها عایدی ما از این میهمان کنگرخورده و لنگراندخته، شاید در حد تلنگری باشد که ضعف‌های ساختاری و خلاءهای زیرساختی را در صنعت نشر به یادمان بیاورد؛ ضعف‌هایی که می‌شد در دهه‌های اخیر آن‌ها را مرتفع کرد. حالا اینکه چقدر باید این تلنگر تلخ را به‌فال نیک بگیریم، و اینکه در شرایط موجود، چقدر امکان جبران مافات و ساختن آینده‌ای روشن برای صنعت نشر وجود دارد هم سوال‌های دیگری‌اند که گذار زمان به آن‌ها پاسخ خواهد داد.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها