گودرز رشتیانی درباره کتاب «دفتری برای ایران» سخن میگوید:
یادداشت جمالزاده به مینورسکی و سرنوشت کتاب تاریخی که گم شد!
گودرز رشتیانی میگوید: میتوان بیشتر مکاتبات مینورسکی را به مثابه یک گفتوگوی عمیق علمی مکتوب به شمار آورد که از هر سطر و بندشان، اطلاعات عمیقی میتوان استخراج کرد که مبنایی برای مطالعات ثانویه ایرانشناسی است.
چرا مینورسکی اسناد شخصیاش را به انستیتوی نسخ خطی شرقی آکادمی علوم روسیه سپرد؟
به دلیل جان باختن تعدادی از شرقشناسان و ایرانشناسان شوروی در زمان محاصره لنینگراد سابق، مینورسکی وصیت کرده بود اسناد و مدارک شخصیاش به انستیتوی نسخ خطی شرقی آکادمی علوم روسیه در این شهر (سنتپترزبورگ کنونی) سپرده شود که این کار از سوی همسرش تاتیانا مینورسکایا به اتمام رسید و در حال حاضر بخشی از کتابخانه و این اسناد در آرشیو شرقشناسان این انستیتو نگهداری میشود. تنظیم و دستهبندی اسناد این آرشیو در سال 1974 شروع شد که با فراز و نشیبهایی تا سال 1995 ادامه یافت و از سال 2010 به بعد امکان مطالعه و پژوهش در آرشیو مینورسکی فراهم شد. آرشیو مینورسکی در این انستیتو به صورت موضوعی تنظیم شده است.
ویژگی اصلی این مکاتبات چیست؟ و آرشیوی که مینورسکی به انستیتوی نسخ خطی شرقی آکادمی علوم روسیه سپرده چه بخشهایی را دربرمیگیرد؟
انتشار این کتاب گامی کوچک در توسعه مطالعات ایرانشناسی (تاریخ، ادبیات، فرهنگ، هنر و زبانشناسی) و مبنایی برای مطالعات ثانویه است و در یک ارزیابی کلی از محتوای نامهها، بهخصوص نامههای علامه قزوینی، ایرج افشار، سیدحسن تقیزاده، مجتبی مینوی، عباس اقبالآشتیانی، عبدالحسین زرینکوب و... میتوان بیشتر آنها را به مثابه یک گفتوگوی عمیق علمی مکتوب به شمار آورد که از هر سطر و بندشان، اطلاعات عمیقی میتوان استخراج کرد؛ برخی از آنها نیز به تنهایی میتوانند موضوع یک پژوهش مستقل قرار گیرند. توضیح اسامی، معنی لغات و واژهها، توضیح رویدادهای تاریخی، شرح جغرافیای تاریخی شهرها، شرح و تفسیر اشعار و کلمات پیچیده و ریشهیابی آنها، نقد متون و اشخاص تاریخی و دهها مورد دیگر از مهمترین ویژگیهای این مکاتبات است.
بخش 1: آثار علمی مینورسکی (1902-1963)، 828 پرونده؛ بخش 2: اسناد شخصی، خانوادگی و شغلی (1887-1977)، 569 پرونده؛ بخش 3: مکاتبات (1871-1966)، 2455 پرونده؛ بخش 4: آثار علمی دیگران (1854- 1964)، 243 پرونده؛ بخش 5: عکسها (1888- 1963)، 110 پرونده؛ بخش 6- کلکسیون اسناد و بریدههای نشریات (1829-1966)، 143 پرونده.
یکی از مهمترین بخشهای آرشیو مینورسکی که در بخش سوم کتاب جای داده شدهاند، نامههای مینورسکی و مکاتبات با وی است. از نامههایی بگویید که ایرانشناسان استادان، پژوهشگران ایرانی و... با وی مکاتبه کردهاند؟
از نظر حجم محتوایی، این بخش بیش از نیمی از کل پروندههای آرشیو مینورسکی را دربرمیگیرد. دامنه زمانی این نامهها از سال 1903 تا 1966 است. مینورسکی در نگهداری بسیار دقیق تکتک نامههای دریافتی اهتمام ویژهای داشته است که با جدیت تمام آنها را دستهبندی و محافظت کرده و به احتمال زیاد در زمان حیاتش، بار دیگر آنها را ساماندهی و به ترتیب نویسندگان، آنها را تفکیک کرده و با دستخط خود به زبان انگلیسی یا روسی نام فرستنده و در موارد معدودی خلاصه محتوای هر نامه را در حاشیه آن یادداشت کرده است. از اینرو در صورت نداشتن نام فرستنده یا دشواری در تشخیص، میتوان با مراجعه به دستخط مینورسکی نام فرستنده را پیدا کرد. یکی دیگر از نکات بسیار جالب توجه، اقدام مینورسکی در تهیه کُپی یا رونوشت از نامههای ارسالی خود است و با مراجعه به آنها میتوان از محتوای نامههای او به دیگران باخبر شد که به نوعی مکمل نامههای ارسالی به او هستند. البته بیشتر این پیشنویسها مربوط به نامههای انگلیسی (313 پرونده) و سپس روسی (78 پرونده) است و فقط 22 پرونده به زبانهای شرقی و کمتر از 10 نامه به فارسی، در دسترس است.
محتوای نامهها دربرگیرنده چه نکات مهمی در حوزه ایرانشناسی است و چه کسانی از ایران با وی مکاتبه داشتهاند؟
محتوای نامهها طیف متنوعی از احوالپرسی دوستانه، گفتو گو و پرسش و پاسخهای علمی، مکاتبات رسمی و کارتپستالهای تبریکی را دربر میگیرند. از نظر تعداد زبانی نیز، به ترتیب میتوان این نامهها را در زبانهای اروپایی (عمدتاً انگلیسی، سپس فرانسوی، آلمانی و ایتالیایی) 1256 پرونده (هر پرونده از یک تا صدها نامه)؛ روسی 463 پرونده؛ زبانهای شرقی 238 پرونده دستهبندی کرد. مجموعه فارسی به تعداد 526 نامه است که همه آنها در این کتاب استنساخ شدهاند. بیشترین تعداد (127 نامه) به علامه محمد قزوینی تعلق دارد و سیدحسن تقیزاده و دیگران در جایگاههای بعدی هستند. سیدحسن تقیزاده: 69 نامه؛ عباس اقبال آشتیانی: 25 نامه؛ سیدفخرالدین شادمان: 23 نامه؛ ایرج افشار: 20 نامه؛ احسان یارشاطر: 20 نامه؛ علیاصغر حکمت: 17 نامه؛ فرنگیس نمازی (شادمان): 17 نامه؛ رشید یاسمی: 13 نامه؛ مجتبی مینوی: 11 نامه؛ ذبیحاﷲ صفا: 10 نامه؛ غلامحسین مصاحب: 7 نامه؛ فریدون آدمیت: 6 نامه و...
یکی از مهمترین مکاتبات مینورسکی نامهای است که جمالزاده به وی نوشته و از ادامه نگارش کتاب «تاریخ روابط روس و ایران» خبر میدهد اما چرا این کتاب هنوز منتشر نشده است؟
کتاب تاریخ روابط روس و ایران محمدعلی جمالزاده از مهمترین آثار تحقیقی فارسی درباره روابط ایران و روسیه است. دامنه تاریخی این کتاب تا پایان صفویه است و نویسنده در مقدمه کتاب میگوید در نظر دارد ادامه روابط دو کشور را تا اول قاجار به رشته تحریر درآورد و یادداشتهایی نیز جمعآوری کرده است. متأسفانه جمالزاده موفق به نوشتن ادامه کتابش نشد و خبری هم از یادداشتهای او در دست نیست. جالب توجه است که در یکی از این نامهها، جمالزاده مینویسد که تاریخ روابط ایران و روس بعد از 1135 را هم نوشته و آن را به مرحوم تقیزاده داده اما در برلین گم شده است. از اینرو به احتمال زیاد میتوان سرنخی از این یادداشتها در میان کتابخانه شخصی تقیزاده یا جاهایی که وی در آلمان یا ایران با آن مرتبط بوده پیدا کرد.
در این کتاب بیشترین نامهها به علامه قزوینی اختصاص دارد و نشان میدهد که مینورسکی با قزوینی آشنایی عمیقتری داشته است. این نامهها چه ویژگی دارند؟
در این دفتر نامههای علامه قزوینی خصوصیات ممتازی دارند. این نامهها علاوه بر ویژگی کمی که بیشترین تعداد را به خود اختصاص دادهاند، از نظر کیفی و محتوای علمی نیز از غنای بسیار بالایی برخوردارند و پس از گذشت حدود یک سده، هنوز میتوانند مرجع تحقیقات مربوط قرار گیرند. مینورسکی در سال 1919 از ایران به پاریس رفت و با علامه قزوینی آشنا شد و این آشنایی به دوستی عمیقی تبدیل شد؛ روابطی که به تبادلات علمی هم کشانده شد و تا درگذشت قزوینی پایدار بود. از محتوای نامهها چنین بر میآید که این دو، تا زمان اقامت مینورسکی در پاریس به مدت یک دهه دیدارهای نسبتاً منظم هفتگی داشتند و در مواردی نیز زندهیاد عباس اقبال ضلع سوم این دیدارها بود.
مجتبی مینوی و ولادیمیر مینورسکی
«حدودالعالم» کتابی است که مینورسکی به انگلیسی ترجمه کرده است، این اثر نخستین کتاب جغرافیا به زبان فارسی به ویژه جغرافیای سرزمینهای اسلامی است. مکاتباتی که بین مینورسکی و قزوینی صورت گرفته چقدر به ترجمه این اثر کمک کرده است؟
مینورسکی در دو مورد ویژه، از اطلاعات قزوینی بهرههای وافر برده است. مورد اول هنگام نوشتن مقاله برای دائرهالمعارف اسلام (Encyclopedia of Islam) بود که در نامههای متعدد، ابهامات و پرسشهای علمی خود را با قزوینی مطرح میکند (شاهسون، سنه، اقطاع، تفلیس، تبریز، تیول، قزاق و...) و او نیز با مراجعه به حافظه و یادداشتها و البته در موارد بسیار با رجوع به منابع و نسخ خطی خود یا کتابخانه ملی پاریس به صورت کاملا موثق به پاسخگویی آنها میپردازد. از اینرو ردپای علامه قزوینی را در بسیاری از یکصد مقاله مینورسکی برای دائرهالمعارف اسلام میتوان مشاهده کرد. مورد دوم در فرایند ترجمه حدودالعالم بود. این متن دارای اطلاعات منحصربهفرد جغرافیایی و در عین حال با محدوده جغرافیایی گسترده از چین و هند تا اروپای غربی است و با توجه به دشواریهای خوانش متن و نیز اشتباهات کاتبان نسخه، اغلاط فراوانی به این متن وارد شده که که کار تصحیح آن نیاز به همفکری گسترده داشت و چه کسی بهتر از قزوینی در اروپای آن روز میتوانست مددکار مینورسکی باشد؟
از محتوای نامهها چنین بر میآید، تعداد زیادی از جلسات هفتگی به خوانش حدودالعالم تعلق داشته و به قدری این کار طول کشیده که در اواخر کار، قزوینی با کمال احترام به مینورسکی، اولتیماتومی به وی صادر کرده و خواستار پایان یافتن هر چه زودتر آن میشود. مینورسکی نیز با حقشناسی تمام، انتشار این کار سترگ را به علامه قزوینی تقدیم کرد تا قدردان همراهیها و همفکریهای او باشد. با بررسی این نامهها علاقه وافر مینورسکی برای اطلاع از انتشار آخرین کتب و مقالات مرتبط با مطالعات ایرانشناسی نمودار میشود و از همین روی، محققان مختلف ضمن ارائه اطلاعات مرتبط با این موضوع، در موارد متعدد، کتب و مقالات خود یا دیگران را برای او ارسال میکردند. مینورسکی نیز جدیدترین اخبار مربوط به انتشار کتب و مقالات را در اختیار محققان ایرانی میگذاشت و در موارد بسیاری، اصل این آثار را برای آنها ارسال میکرد. به عنوان نمونه میتوان به موضوع بحرین در دوره پهلوی اول اشاره کرد که وزارت امور خارجه از او و علامه قزوینی درخواست کرد که آثار تاریخی و جغرافیایی مرتبط با حاکمیت تاریخی ایران بر این جزیره را از اروپا تهیه و به ایران ارسال کنند.
با توجه به اینکه امروزه در فضای مجازی دنیای ارتباطات سنتی و فیزیکی به کلی دگرگون شده است و محقق امروزی در دورترین مسافت ممکن، میتواند با مخاطب خود در همان لحظه ارتباط یافته و گفتگوی علمی کند. پژوهشگران این مکاتبات در آن روزگار با چه گرفتاریهایی مواجه بودهاند؟
بررسی این نامهها از زاویه و نگاهی دیگر نیز جالب توجه است. امروزه به دلیل گسترش فناوری ارتباطات و در دسترس بودن در لحظه و برخط (آنلاین)، دوری و بعد مسافت کمترین مانعی در برقراری ارتباط ایجاد نمیکند. مطالعه اجمالی این مجموعه روشن میکند که نسل و نسلهای پیشین برای رساندن پیام خود به مینورسکی یا اطلاع از انتشار کتابها و مقالات و دسترسی به آنها با چه مشقات و گرفتاریهایی روبهرو بودهاند و میبایست زمان زیادی برای نوشتن، ارسال و دریافت پاسخ خود از سر بگذرانند. محدودیتهای کاغذ و هزینههای مربوطه نیز مشکلات دوچندانی بر آنها تحمیل میکرد. به عنوان مثال علامه قزوینی در جستجوی معنا و تاریخچه یک اصطلاح (مثلا درباره تاریخچه و معنای شاهسون) در کتابخانه ملی پاریس و آن هم در میان انبوه نسخ خطی که فاقد فهرست و نمایه به شکل و شیوه امروزی هستند، روزهای متمادی به جستجو و مطالعه میپرداخت تا پاسخ مینورسکی را فراهم آورد. در صورتی که امروزه با گسترش کتابخانههای دیجیتال که تعدادی از آنها امکان جستجوی تمام متن را نیز به امکانات خود افزودهاند، میتوان با سرعتی بسیار بیشتر که دقت افزونتر و ضریب خطای کمتری هم دارد همان اصطلاح و تاریخچه را در متون مختلف جستجو کرد و نتیجه گرفت. تردید ندارم در صورتی که علامه قزوینی در روزگار ما زندگی میکرد، هم از نظر تعداد و کمیت و هم از منظر کیفیت، ثمره بسیار بیشتری برجای میگذاشت.
در گردآوری این نامهها از انستیتوی نسخ خطی شرقی آکادمی علوم روسیه با چه مشکلاتی مواجه بودید؟ آیا عین نامهها در این کتاب آمده است؟
مشکل اساسی چگونگی ارتباط و تعامل با نظام آرشیوی روسیه است. تقریبا امکان دسترسی مجازی یا سفارش اسکن از آرشیوهای این کشور مقدور نیست. فقط باید سفر کرد و حضوری از این اسناد استفاده کرد. من هم نزدیک به یکسال در این آرشیو حضور داشتم که کتاب حاضر از برونداهای این سفر است. سفارش اسکن و هزینه آن هم سرسامآور است و برای پژوهشگران ایرانی تقریبا ناممکن! باید تاکید کنم در هنگام مراجعه حضوری، کارکنان آرشیو همکاری بسیار خوبی دارند و بین پژوهشگر روس و خارجی تفاوتی قائل نمیشدند. همه نامههای کتاب «دفتری برای ایران» در آرشیو موجود در انستیتوی نسخ خطی سنپترزبورگ و در آرشیو ولادیمیر مینورسکی نگهداری میشوند. استنساخ متن نامهها مطابق اصول تصحیح اسناد تاریخی با تغییراتی که فراخور این پژوهش بوده، انجام شده است. از اینرو در متن نامهها بهجز حداقل استفاده از علایم ویرایشی، هیچگونه دخل و تصرفی صورت نگرفته و در صورت لزوم، اگر کلمهای از روی ناچاری اضافه شده، حتماً در درون دو قلاب [] قرار گرفته است. هرجا که افزودن توضیحی ضروری بوده، در پاورقی مربوطه اضافه شده است. از اینرو همه پاورقیها از مصحح است و چند مورد معدود که مربوط به نویسندگان نامه است، مشخص شدهاند. در راستای اصول تصحیح اسناد تاریخی، آدرس آرشیوی هر نامه نیز مشخص شده است و با توجه به فهرست علایم اختصاری در ابتدای کتاب، میتوان به آدرس دقیق آرشیوی هر نامه در انستتیوی نسخ خطی شرقی سنتپترزبورگ دست پیدا کرد.
از آنجا که تاریخهای مندرج در نامهها هم بر اساس تقویم میلادی و هم تقویم هجری شمسی و در معدود مواردی هجری قمری است، لذا همه تاریخها به یکدیگر تبدیل شدهاند تا خواننده دچار سردرگمی نشود. همه تاریخهایی که داخل دو قلاب [] آمدهاند توسط مصحح تبدیل و اضافه شدهاند.وقایع تاریخی که در متن تعدادی از نامهها آمده است، اختلاف نظر زیادی بین نویسنده نامه و مینورسکی درباره تبدیل تاریخهای هجری قمری و میلادی به یکدیگر دیده میشود. در صورتی که امروزه نرمافزارهای متعدد و وبگاههای فراوانی در لحظه، تبدیل این رخدادها به تقویمهای مختلف را انجام میدهند و امکان بروز خطا در آنها قریب به صفر است. همین مزایای گسترش فناوریهای ارتباطی، در پروسه تحقیق حاضر نیز بسیار مفید و مؤثر واقع شده است.
کتابشناسی یکی از مواردی است که در این کتاب نیز از آن بهره گرفتهاید؟ منبع اصلی شما برای اطلاعات کتابشناسی کدام منابع بوده است؟
در تکمیل اطلاعات کتابشناسی از وبگاه کتابخانه ملی و وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران حداکثر استفاده را بردهام. همچنین به عنوان مثال اسامی بسیاری از نویسندگان نامهها ناقص بوده است و جستجو در دنیای اینترنت بهخصوص برای افراد کمتر شناختهشده، تنها ابزار ممکن برای رفع نقایص و کامل کردن آنها بوده است. علیرغم نگاه بدبینانه بسیاری از محققان به نوشتههای اینترنتی از جمله ویکیپدیا، مایلم بر این نکته تاکید کنم که همین دانشنامه مجازی به مثابه کلید و راهنما در توضیح اسامی، زندگینامه و خدمات علمی نویسندگان بسیار راهگشا بوده و در مواردی هم یگانه منبع موجود بوده است.
نظر شما