حاتم رسولی؛ مسئول ادبیات و انتشارات ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل، در یادداشتی برای ایبنا، از اینکه یار مهربان در بازار کووید19 گرفتار آمده، ابراز نگرانی کرد.
حضور ویروس کرونا اغلب تجمعات مرتبط با کتاب را به کما برده است. دیگر نه خبری از برگزاری آیینهای رونمایی و نقد و بررسی کتاب شنیده میشود و نه جشنی برای تولد کتابی یا مراسم امضایی برگزار میگردد. کتابفروشیها که تقریبا مشتری ندارند و قرائتخانههای کتابخانهها نیز مدتهاست درهای خود را بهروی علاقهمندان به مطالعه بستهاند.
گویا یار مهربان در بازار کووید19 تنها مانده و میرود که آرام آرام فراموش شود. اشکهای جانسوز کتابها در گوشه گوشه کتابخانهها قابل مشاهده است. کتابها دیگر مشتریان قبلی خود را ندارند و در اندوهی دهشتناک، روزگار میگذرانند. انگار کتابها نیز خود را قرنطینه کردهاند و در مهجوریتی عمیق در کنج قفسههای کتاب، تنهای تنها و ناخوشاحوال زانوی غم بغل کرده، مویه سر میدهند. کتابهای کتابفروشیها و کتابخانهها، اندک مشتریان خود را نیز از دست دادهاند و ناامیدانه چشم به در هستند تا کسی بیاید و آنها را از این بیکسی و هجر و جدایی نجات بخشد.
اما در این سوی، جریانی دیگر شکل گرفته است. کتابهایی که مدتها بود در گوشه قفسههای کتاب و کتابخانههای خانگی برای خود جا خوش کرده بودند و گرد تنبلی و عزلت، چهره آنها را فرا گرفته بود، در روزها و ماههای کرونایی، جانی تازه یافتهاند.
بسیاری کسان این به فراموشی سپردهشدگان را در آغوش کشیدهاند، غبار گوشهنشینی و هجران را از سیمای آنها زدودهاند و بعد از مدتها رخوت و سستی، فرصتی پدید آمده تا لای کتابها باز شود و دیگر بار، گوهرهای زیبا و تابنده از سطور جاندار و جانبخش کتابها بر چشمهای مخاطبان بغلطند و دنیایی پر از شادی و لبخند را به کتاب و کتابخوان عرضه دارند. قفسههای کتاب نیز از این که چندین کتاب از آن برداشته شده، خیلی خوشحال بهنظر میرسند. آنها کمر راست کرده، از بار سنگین نگهداشتن کتاب کمی آسوده گشتهاند.
لبخند رضایت، هم بر چهره کتابها قابل مشاهده است و هم بر لبان خوانندگان. بزرگترها در کنار کودکان و اهالی خانه با هم دیگر، کتاب میخوانند و ساعاتی را با خواندن صفحاتی از کتابها به شادی و خوشی طی میکنند.
روزگار غریبیست؛ اشکها و لبخندهای کتاب دیدنی است.»
نظر شما