میرشمسالدین فلاحهاشمی با اشاره به این که وجه تمایز ادبیات جنگ ما با ادبیات جنگ در جهان پیوستگی و پیوند عمیق ادبیات دفاعمقدس با نهضت عاشورا است، اظهار کرد: اگر به وجه اشتراکات واقعه کربلا و دفاع مقدس پیببریم راحت میتوانیم درباره ادبیات دفاع مقدس و جنگ حرف بزنیم.
کتابهای حوزه جنگ پر مخاطباند
در ابتدای برنامه میرشمسالدین فلاحهاشمی با اشاره به این که پس از شروع جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس نگارش آثاری در این حوزه نیز شروع شد، گفت: بین ادبیات جنگی ما با ادبیات جنگ در جهان تفاوت بسیاری وجود دارد. ادبیات جنگ دنیا جزو پرمخاطبترین آثار ادبی است و نویسندگان آنها نیز بیشتر با خبرنگاری در حوزه جنگ شروع کردند، همانند همینگوی و بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا. همچنان نیز آثاری ارائه میشود که درباره جنگ جهانی دوم نوشته شده است و این امر نشان دهنده پرمخاطب بودن این ژانر است.
وی افزود: وجه تمایز ادبیات جنگ ما با ادبیات جنگ در جهان پیوستگی و پیوند عمیق ادبیات دفاعمقدس با نهضت عاشورا است. شور و شوق و شهادتطلبی یاران امام حسین (ع)، به دفاع مقدس و رزمندگان نیز تسری پیدا کرد. رزمندگان اسلام با تاسی از قیام عاشورا مبارزه میکردند و هدفشان احیای دین اسلام بود. رئوس اعتقادی، عملی و اخلاقی که در این قیام وجود دارد، در بین همه رزمندگان مشهود است. الگوسازی و الگودهی که در نهضت عاشورا بود را میتوانستید در میان رزمندگان ببینید.
فلاحهاشمی ضمن اشاره به این که نوعی شعور اخلاقی و تعالی روحی بین رزمندگان ما وجود داشت که قداست خاصی به این دفاع میبخشید تصریح کرد: رزمندگان ما برای کشتن و نابود کردن نیامده بودند، بلکه برای دفاع در جنگ حاضر شدند. همچنین رزمندگان سعی داشتند تا از همرزمان خود در شهادت و ایثارگری پیشی گرفته و حاضر بودند برای کمک به همرزمان خود جراحت خود را نادیده بگیرند. البته رزمندگان در مواجهه با اسرا و مجروحان دشمن نیز با انسانیت و ملایمت رفتار میکردند.
پرورش یافتگان مکتب عاشورا
این نویسنده ضمن بیان این که چنین روحیه مبارزه علیه ظلم و ظلمستیزی و مهربان بودن با همرزمان و حتی اسرا را در نهضت عاشورا نیز میبینیم، اظهار کرد: این رزمندگان پرورشیافتگان مکتب عاشورا هستند. نمونههای این نوع روحیه فداکاری در طول تاریخ ما بسیار دیده میشود. به عنوان نمونه میتوان به رئیس علی دلواری که در جنوب با انگلیسیها و میرزا کوچک خان که در شمال کشور مبارزه میکردند اشاره کرد؛ آنها در مبارزات خود در پی دفاع از خاک میهن و خارج کردن دشمن از سرزمین خود بودند. الگوی آنها هم در مبارزه امام حسین (ع) بود و کسی که مرید اباعبدالله باشد خشونت طلب نیست. چنین افرادی در زندگی عادی خود با خانواده و دیگران بسیار مهربان بودند اما در جبهه جنگ و در مقابله با دشمن همچون شیر بیشه مبارزه میکردند.
فلاحهاشمی همچنین گفت: رشد باورهای دینی از دیگر شاخصههای دفاع مقدس است. ممکن بود یک نوجوان و جوان به چنان تعالی، ایمان و یقینی برسد که زبانزد همگان شود. این روحیه ارتباط تنگاتنگی با نهضت عاشورا دارد. صبر و استقامت خانوادههای رزمندگان هم در دوران دفاع مقدس و هم پس از آن مثال زدنی است و از دیگر شاخصهها به شمار میرود. چنین صبری متأسی از صبر حضرت زینب (س) است.
این منتقد ادبی ضمن بیان این که اخلاص رزمندگان ما در میدان جنگ نیز مثالزدنی بود، گفت: به عنوان نمونه فرمانده لشگری بهصورت ناشناس با لباس رزمنده فعالیت میکرد، کفش واکس میزد و آشپزی میکرد و کسی متوجه نمیشد فرمانده کدام است. اخلاص بین رزمندگان حرف اول را میزد. اگر به وجه اشتراکات واقعه کربلا و دفاع مقدس پیببریم راحت میتوانیم درباره ادبیات دفاع مقدس و جنگ حرف بزنیم.
او همچنین اظهار کرد: ادبیات جنگ یک موضوع کلی است و ادبیات دفاع مقدس از زیرمجموعههای آن محسوب میشود. در سالهای اخیر درباره چیستی ادبیات جنگ و تفاوت آن بحثهای زیادی مطرح شد و برخی معتقدند که ما ادبیات جنگ داریم نه دفاع مقدس. میتوان گفت ادبیات دفاع مقدس شاخصهها و ویژگیهای خاص خود را دارد.
وی افزود: وقتی نهضت عاشورا و قیام امام حسین (ع) الگوی رزمندگان ماست و شاهد این همه جانبازی و ایثارگری هستیم، نام این حد از فداکاری و عطوفت جنگ نیست، بلکه دفاع است. وقتی به سیاهیها و شقاوتها میپردازیم و مبحث انسانیت کمرنگ میشود به ادبیات جنگ ورود پیدا میکنیم.
دفاع مقدس ضد جنگ است
این نویسنده ضمن بیان این که خود دفاع مقدس ضد جنگ است، اظهار کرد: دفاع مقدس با کشته شدن انسانها موافق نیست. امید در این آثار پررنگ است. امید و روشنگری در این آثار حرف اول را میزند و کتابهای این ژانر به سیاهی ختم نمیشوند. درواقع مخاطب به راحتی میتواند حق را از باطل تشخیص دهد. این امید باید وجود داشته باشد که در صورت نیاز باز هم جوانان حضور پیدا کنند. خواننده کتاب دفاع مقدس پس از پایان مطالعه اثر به یک شعور ایمانی رسیده و میداند حق و باطل چیست و راه اصلی کدام است.
او با اشاره به این که ذکر مصیبت از عاشورا همیشه موجب آرامش اسرای ما بود، بیان کرد: در زندانهای بعثی سختیهای زیادی وجود داشت؛ از شلاق و شکنجه گرفته تا عدم وجود بهداشت و جراحتهای جسمی و روحی که بسیار سنگین بود. افرادی چون مرحوم ابوترابی مانند دیگر اسرا خیلی شدید مورد شکنجه قرار گرفته بود، ولی با روحیه ایثار و از خودگذشتگی هوای دیگر اسرا را داشت و به آنها امیدواری میداد. روحیه ایثار و جوانمردی ایشان باعث میشد که مورد احترام قراربگیرد. این نوع جوانمردیها که برگرفته از نهضت عاشورا بود در میان اسرای ما بسیار دیده میشد.
وی در ادامه افزود: مخاطب آثار دفاع مقدس میخواهد بداند در جنگ چه گذشت، ولی در این بین نباید سیاهنمایی در این آثار پررنگ باشد که حس افسردگی به مخاطب منتقل شود. به نظر من حس غروری که این نوع ادبیات در مخاطب بر میانگیزد ماندگار است.
او با اشاره به این که در کنار الگودهی و الگوسازی باید همه مشکلات با جزئیات بیان شوند، اظهار کرد: در ادبیات دفاع مقدس، ادبیات آزادگان را داریم که در این سالها بسیار از آن استقبال شد. همچنین در ادبیات جنگ و زنان، اثری همانند «دا» نوشته شده و سراسر کتاب پر از صحنههای دلخراش است که فرد را به استیصال میرساند، تاثیرپذیری از صبر حضرت زینب (س) کاملا در آن مشهود است. صبر و مقاومت رزمندگان و خانوادههای آنها واقعا متاثر از نهضت عاشوراست.
این نویسنده همچنین گفت: جمعیت کتابخوان امروز ما بیشتر سراغ کتابهای دینی و ادبیاتی و بهویژه ادبیات داستانی میروند که در میان آنها خاطرات جنگ از پرمخاطبترین آنها است. با یک جستوجو در آثار تولید شده متوجه میشویم کتاب نویسندهای که بدون حاشیه، با تحقیق و استفاده از آرایههای ادبی اثر خود را نگاشته باشد موفقتر است. همچنین چگونگی روایت نیز مهم است؛ به عنوان مثال شیوایی، بلاغت و رسایی در آثار برخی نویسندگان از جمله حمید حسام مخاطب را جذب کرده است.
در ادبیات دفاع مقدس، دفاع یک ارزش است
فلاح هاشمی ضمن بیان این که در ابتدا تولید آثار جنگ بیشتر خودنوشت و دیگر نوشت بود که نمیشد به آنها اثری هنری گفت اظهار کرد: ولی به مرور آثاری ماندگار شدند که نویسندگان به یک رشد و بالندگی رسیدند. از جمله آن میتوان به احمد دهقان اشاره کرد؛ او ابتدا با خاطرهنویسی شروع کرد و سپس سراغ رمان رفت. یا میتوان بایرامی را نام برد که اول خاطرهنگاری کرده و پس از آن رمان نوشت که جوایز ادبی دریافت کرده و آثارشان به زبانهای دیگر نیز ترجمه شد.
وی افزود: اگر نشری امروز بخواهد در این حوزه موفق عمل کند باید ابتدا مخاطب خود را بشناسد و نیازسنجی کند و با شاخصههای زمان خود آشنا باشد. مثلا انتشارات شهید کاظمی که چند سال است کار را شروع کرده و نشان داده مخاطب خود را به خوبی میشناسد. نثر روان، مخاطبپسند و روایت خطی آثاری که در این انتشارات چاپ میشود، مخاطب را جذاب کرده است. در یک جریانشناسی باید سیر حرکتی همه ناشران این حوزه را دید. برخی سیر تکاملی داشتند و برخی مسیر خود را تغییر داده و روش دیگری را برگزیدند.
میرشمسالدین فلاحهاشمی در پایان نشست «تاریخ کربلا و دفاع مقدس» گفت: در ادبیات دفاع مقدس، دفاع یک ارزش است. ادبیات جنگ سیاه است و حس افسردگی را به مخاطب القا میکند ولی در آثار دفاع مقدس عنصر امید پررنگ است. همچنین نوع نگاه در ادبیات دفاع مقدس آسمانی و فرازمینی بوده درحالی که در ادبیات جنگ زمینی است. ادبیات جنگ رئال بوده واقعیتها روایت میشود و ممکن مخاطب دچار شک و تردید شود، ولی در ادبیات دفاع مقدس، حق از باطل و سره از ناسره مشخص بوده و در کنار بیان واقعیات هدایتگر هم هست.
نظر شما