جنگ بهانهای بود برای بروز مسائل روحی روانی بچهها در داستان
احمد اکبرپور درباره کتاب «لحظههای سکسکه» به ایبنا میگوید: در آن زمان طرحی را برای نوشتن رمانی در پروژه رمان نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مطرح کردم که پذیرفته شد. طرحی که در ذهنم بود درباره نوجوانانی بود که در دوران جنگ برای رقابت با یکدیگر و اینکه از هم کم نیاوردند و از روی یکسری حسادتهای نوجوانانه به جبهه میرفتند و بعدا ممکن بود حس و حالهایی هم در آنها ایجاد شود. درواقع در این کتاب بیشتر بحث روانشناسانه مدنظرم بود و جنگ اتفاق و سوژهای است که مسائل روحی روانی بچهها در ارتباط با یکدیگر را بروز دهد.
او در ادامه به ویژگی این کتاب اشاره میکند و میگوید: غالب کتابهایی که در حوزه جنگ و دفاع مقدس نوشته میشود، شخصیتها شهید میشوند ولی در این کتاب اینگونه نیست و این دو بچه شهید نمیشوند چون دوست نداشتم داستان با مرگ تمام شود و از این بابت با سایر آثار متفاوت است. از سویی با اینکه خودم در جبهه حضور نداشتم اما با توجه به تعریفها و خاطراتی که رزمندهها و اسراء تعریف کرده بودند، تصویرهای دقیقی از آن دوران و وضعیت اسراء در ذهنم داشتم.
اکبرپور میافزاید: همچنین باتوجه به اینکه مدتی در کنگره شهدای فارس ویراستار بودم بسیاری از کتابهای اسراء و جانبازان در حوزه ادبیات جنگ و دفاع مقدس را خوانده بودم، گویی اتفاقهایی که در آنجا افتاده بود را خودم تجربه کرده بودم و میخواستم در این کتاب تصویر واقعیتری از جنگ ارائه دهم که نه سیاهِ سیاه باشد نه گل و بلبل و به مخاطبان بگویم که در دوران جنگ هم همه عراقیها آدمهای بدی نبودند، در میان آنها افراد خوبی هم بود.
اهمیت توجه به جنبههای ادبی در کتابهای حوزه دفاع مقدس
این نویسنده با بیان اینکه در برخی کتابهای این حوزه توجه کمتری به جنبههای ادبی میشود و بیشتر سوژههای جنگی مورد توجه است، میافزاید: سعی کردم اصول و قواعد داستانی مانند تعلیق در داستان پررنگتر باشد. اصولا وقتی پای ادبیات وسط است جنگ و هرچیز دیگر فقط باید سوژه باشد یعنی ادبیات باید بیس کار و ادبیت کار پایه اصلی آن باشد و اگر بدون رعایت جنبههای ادبی از جنگ بنویسیم سبب میشود مخاطب، از کار زده شود. ما داستانهای خوب زیادی در جهان در حوزه ادبیات جنگ درباره جنگ جهانی اول یا دوم داریم که میتوانند منبع مناسبی برای نویسندگان برای الهام گرفتن باشند تا داستانهای خوب و پرکششی برای بچهها بنویسند.
اکبرپور میزان استقبال از «لحظههای سکسکه» را خوب ارزیابی میکند و میگوید: این کتاب از سوی کانون پرورش فکری تجدید چاپ شده است، همچنین نقدهای مختلفی هم درباره ان نوشته شده و برخی دانشجویان کارشناسی ارشد روی آن کار کردهاند.
استفاده از ادبیات جنگ برای ترویج صلح
اکبرپور در ادامه به آثار دیگرش برای کودکان اشاره میکند و میگوید: در دو کتاب دیگرم نیز با عنوانهای «شب بخیر فرمانده» و «اگر من خلبان بودم» از جنگ الهام گرفته بودم و با توجه به اقتضاعات زمانه داستانی درباره ترویج صلح نوشتم. یعنی از ادبیات جنگ برای صلح استفاده کردم. قصه «شببه خیر فرمانده» درباره پسربچهای است که مادرش را در جنگ از دست داده است و اکنون در اتاقش بازی میکند. موضوع بازیاش درباره جنگ است و برای گرفتن انتقام مادرش، با سربازهای دشمن میجنگد. در هنگام حمله به طرف دشمن، او و کودکی دیگر در قالبِ شخصیتیِ دو فرمانده جنگ با هم روبهرو میشوند. وجه مشترک هر دو فرمانده این است که یک پای خود را از دست دادهاند. اما یکی (شخصیت اصلی) با کمک پای مصنوعی راه میرود و دیگری با کمک عصا. در نخستین برخوردشان، هر دو میخواهند به هم شلیک کنند؛ اما وقتی شخصیت اصلی داستان، پای مصنوعیاش را به فرمانده عصادار قرض میدهد و وی با این پا راه میرود بسیار هیجانزده میشود. در نتیجه با هم دوست میشوند و از کشتن یکدیگر صرف ِنظر میکنند. و به این ترتیب با استفاده از ادبیات جنگ مفهوم صلح و دوستی را برای کودکان مطرح کردم.
این نویسنده میافزاید: این کتاب بعد از اینکه در امریکا و کانادا منتشر شد در نظرات کاربران میخواندم که نوشته بودند «شب بخیر فرمانده» را نه تنها بچهها بلکه والدین هم باید بخوانند چون تصویر واقعیتری از جنگ ارائه داده است، تصویری از جنگی که روی زمین و قابل لمس است.
او در ادامه به کتاب «اگر من خلبان بودم» اشاره میکند و میگوید: در این کتاب هم تصویری از کودکانی ارائه شده که دوست دارند در آینده معلم شوند. آنها وقتی با شروع سال تحصیلی منتظر معلمشان هستند تصمیم میگیرند برایش گل بچینند و برای این کار به صحرا میروند که متوجه هواپیمایی در آسمان میشوند و تصمیم میگیرند خلبان شوند اما وقتی به استقبال معلمشان میروند، میبینند در اثر بمباران آن هواپیما اتوبوس معلمشان دچار حادثه شده و معلمشان آسیب دیده و از آرزوی خلبان شدنشان پشیمان میشوند و دوباره تصمیم میگیرند معلم شوند.
بکارگیری طنز برای بهتصویر کشیدن صحنههای غمانگیز جنگ لازم است
اکبرپور در ادامه به نویسندگان پیشنهاد میکند برای جذب بیشتر کودکان و نوجوانان به کتابهای این حوزه از دستمایه طنز استفاده کنند و میگوید: بهتر است در حوزههایی مثل جنگ که خیلی تلخ و جدی است با رویکردی جلو برویم که این جدی بودن را تلطیف کند مانند طنز. بهنظر من در حوزه ادبیات جنگ و بهتصویر کشیدن صحنههای غمانگیز استفاده از طنز لازم است. زمانی که موضوع خیلی تلخ باشد باید سمت طنز رفت.
احمد اکبرپور، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان، در سال 1349 در ملارد فارس متولد شد. از جمله آثار او میتوان به «مادربزرگ جادویی»، «امپراطور کلمات»، «قطار آن شب»، «شب بخیر فرمانده» و «من نوکر بابا نیستم» اشاره کرد. کتاب «لحظههای سکسکه» از اکبرپور در بیست و هفتمین دوره کتاب فصل، کاندیدای عنوان بهترین رمان نوجوان شده است.
نظر شما