به گفته مدیر تولید انتشارات چشمه، تغییر فاز از چاپ سنتی به مدرن زمان زیادی لازم داشت، به همین دلیل استفاده از دستگاه چاپ تک نسخهای در کتابفروشیها ممکن است، اما به زمان زیادی نیاز دارد.
شهروز مهدیپور، مدیر اجرایی و تولید نشر چشمه در اینباره معتقد است تغییر فاز دادن در نوع چاپ و از حالت افست به دیجیتال، در صنعت نشر ایران امری زمانبر بود و در حال حاضر، اگرچه پایین آمدن شمارگان کتابها میتواند زمینهساز آزمودن راهکارهایی مانند «چاپ بهازای سفارش» باشد، اما اجرایی و همهگیر شدن این فرایند نیز قطعا به گذشت زمان و مهیا شدن ملزومات دیگری نیاز دارد...
در برخی از کشورها، ناشران برای مدیریت سرمایه و جلوگیری از ضرر و زیان، راهکارهایی را برگزیدهاند که میتوان از آن جمله، به انتشار نسخههای الکترونیکی پیش از نسخههای چاپی، و «چاپ بهازای سفارش» اشاره کرد. این کار به آنها اجازه میدهد تا با کم کردن هزینههایی مانند هزینه انبارداری، از هدررفت و بازنگشتن سرمایه جلوگیری کنند. این راهکارها در نشر ایران چه جایگاهی داشتهاند و تا چه اندازه میتوانند کارآمد باشند؟
گر 30 سال پیش درباره چاپ دیجیتال در ایران میپرسیدید، مساله مبهمی بود و کسی دراین مورد دورنمایی نداشت؛ اما در این روزها چاپ دیجیتال یکی از بخشهای عمده تولید و نشر یک انتشارات است. چاپ بهازای سفارش یا «چاپ اسپرسو» هم روشی نیست که بگوییم قطعا در ایران اتفاق نمیافتد. شاید روزی به جایی برسیم که به این شکل، به چاپ و فروش کتاب بپردازیم؛ یعنی یک دستگاه چاپ کوچک در یک کتابفروشی داشته باشیم و بنابه درخواست مخاطب، کتاب را بعد از چند دقیقه عرضه کنیم.
دستگاه چاپ و صحافی دیجیتال، ارزان نیست!
ناشران در ایران این امکان را دارند؟ آیا در برنامههای نشر چشمه این اقدام وجود دارد؟
شر چشمه فقط چند شعبه دارد و عمده شعبههایش در تهران است، چند شعبه و نمایندگی هم در شهرستانها دارد اما کل کشور را که پوشش نمیدهد! شاید یک کتابفروشی که توانایی تامین دستگاه چاپ و صحافی کتاب -که ارزان هم نیست- و تاسیس شعبههای زنجیرهای در همه شهرها یا مراکز استانها داشتهباشد، بتواند این روش را انتخاب کند.
در چشمه، مجموعهای برای چاپ دیجیتال داریم که در آن بخشی از کتابها را که تیراژ زیر 1000 دارند، چاپ و صحافی میکنیم. این فرآیند تقریبا مانند چاپ سنتی است و فقط مواردی در آن برای سرعت بخشیدن به کار، کسر شدهاست. همین دستگاهها مشکل قطعات و مشکل تامین مستر و مرکب دارند و افراد ناچارند برای استفاده از آنها از اجناس دست دوم یا بعضا تقلبی استفاده کنند. فرض کنید اگر تجهیزاتی برای چاپ سریع کتاب در ایران وجود داشتهباشد که کتابفروشیهای بزرگ بخواهند از آن استفاده کنند، با بررسی دردسرهایش، شاید تمایل زیادی برای استفاده از آنها نداشتهباشند. از طرفی قرارداد با صاحبان اثر براساس قیمت و تیراژ پشت جلد بسته میشود. شاید صاحبان اثر چندان اعتمادی به عدد اعلام شده از طرف ناشر یا ناشران مبنی بر فروش کتاب نداشتهباشند. برای حل این مساله؛ باید شیوهای اندیشیده شود تا فروش هر نسخه از کتاب بهصورت خودکار در جایی ثبت شود و به اطلاع صاحبان آثار برسد. نشر ایران هنوز به این سمت نرفتهاست.
چاپ دیجیتال هنوز حریف چاپ سنتی نمیشود
چرا در دیگر کشورها توانستند این کار را بکنند اما در ایران نمیتوانیم؟
رسیدن به آن سازوکار شاید بسیار سخت نباشد، اما درنظر داشته باشید که در ایران، برای تغییرفاز از چاپ سنتی به چاپ دیجیتال هم زمان زیادی لازم بود. تعداد زیادی از ناشران -حتی چشمه- که تولید زیادی دارد، این تغییر را به سادگی نپذیرفتند. حساب کنید اگر بخواهیم به سازوکاری جدیدتر برسیم، حتما زمان زیادی لازم خواهدبود. نمیگویم که امکان ندارد به این سمت برویم، اما مسلما تا رسیدن به آن، زمان زیادی لازم است. سازوکار نشر ایران با دیگر کشورها در کلیه بخشهای تهیه کاغذ، انبارداری، روابط با موزع، کتابفروش و ... متفاوت است.
تغییر فاز از چاپ سنتی به دیجیتال چقدر طول کشید؟
قبل از چاپ دیجیتال، فرآیند چاپ ریسو را داشتیم. ریسوگراف نوعی چاپ قویتر از دستگاه کپی و ضعیفتر از چاپ دیجیتال است اما تقریبا روند تولید در آن مانند چاپ دیجیتال است. برای ناشرانی که آن زمان تیراژ کمتری داشتند، صرف داشت که با چاپ دیجیتال کار کنند اما اگر تیراژ بالای 1500 باشد، به صرفه نیست که دیجیتال چاپ کنید. چاپ دیجیتال هنوز نمیتواند از نظر قیمتگذاری با چاپ سنتی رقابت کند.
بازه زمانی کهناشران فعالیت خود را از چاپ ریسو به دیجیتال تغییر دهند، حدود 10 سال طول کشید. در ابتدا، ناشران رغبت کمی به چاپ دیجیتال نشان دادند، اما الان به دلیل تیراژ پایین رغبت بیشتری نشان میدهند. در دهه 80 تیراژ 500 و حتی 1000 نسخه معنی نداشت، ساز و کار فروش و حمایت از صنعت نشر متفاوت بود. هرچه تیراژ کتاب پایینتر آمد و عناوین کتابها بیشتر شد، چاپ دیجیتال معنی پیدا کرد.
کدام ناشر نخستین گام را برای چاپ تک نسخهای برمیدارد؟
کتابهای الکترونیک کمکم جایگاه خود را پیدا میکنند؛ بهویژه بعد از همهگیری بیماری کووید19 بسیاری از افراد بهسمت این شیوه از مطالعه تمایل پیدا کردند. آیا کتابفروشیهای بزرگ مانند باغ کتاب یا شهرکتابها ممکن است امکان کاغذی شدن نسخههای الکترونیکی را مهیا کنند؟
این مسالهای نیست که امکانش وجود نداشتهباشد، اما مساله این است که کدام ناشر یا کتابفروشی سرمایهگذاری در این حوزه را میپذیرد و سازوکار درستی برای آن تعریف میکند. برای مثال؛ نشر چشمه در حوزه تولید کتابهای الکترونیک و صوتی فعالیت میکند و تولیدهای موسسه خود را در رادیو گوشه، در فرم صوتی منتشر میکند. اما اینکه فردی بخواهد یک نسخه از کتاب الکترونیک یا صوتی را که تهیه کردهاست، بهصورت فیزیکی چاپ کند، این امکان هنوز برای چشمه وجود ندارد.
اگر مخاطب دنبال کتابی باشد که در سالیان گذشته چشمه منتشر کرده اما چاپش تمام شده و تجدید چاپ نشده است، آیا چاپ بهازای سفارش میتواند راهکاری برای رسیدگی به تقاضای مخاطبان باشد؟
فعلا در چشمه چاپ تک نسخهای نداریم و فکر میکنم ناشران دیگر هم چنین امکانی را به این شکل ندارند. شاید این روش برای شهر کتابها و باغ کتاب بهصرفه باشد اما مهم این است که قدم اول را چه کسی بردارد. چشمه در بخش چاپ دیجیتال فعالیت میکند اما اینکه به سمت فروش تک نسخهای میرود یا نه؛ باید این موضوع را به زمان سپرد تا ببینیم که چه نتیجهای را دربر خواهدداشت.
نظر شما