در ابتدای این نشست، مریم حسینی، استاد دانشگاه الزهرا تهران، به موضوع گریز از هژمونی از سنایی تا حافظ پرداخت. حسینی با این مقدمه سخن خود را آغاز کرد که «در طول تاریخ هزارساله شعر پارسی، شاعران زیادی درباره اوضاع نابسامان عصر خودشان سخن راندهاند و هرکدام بهنوعی تلاش کردهاند، نقش رسانهای و اجتماعی خودشان را ادا کنند؛ اما برخی مانند سنایی و حافظ، بیش از دیگران به نقد حکومت و دین حاکم زمانه خودشان گرایش داشتهاند.
وی سپس رابطه طبقه فرادست و فرودست را در چارچوب اصطلاح هژمونی کاوید. به گفته حسینی، هژمونی ترکیبی از عوامل گوناگون سیاسی و فرهنگی و اجتماعی است و از جایی شروع میشود که یک طبقه و نمایندگان آن، قدرت خود را از طریق ترکیبی از اجبار و اقناع بر طبقات پایین اعمال میکنند.
استاد دانشگاه الزهرا تهران ادامه داد: در شرایط هژمونیک، مردم چنان باورهای حاکمیت را در خود درونی میکنند که دولت، صدای خود را از گلوی آنها میشنود، در این میان، نقش رسانهها هم در شکل دادن به شرایط هژمونیک و هم شکستن آن بارز است.
مسجد و مدرسه و منبر، مهمترین نهادهای هژمونیک دوره حافظ
حسینی گفت: در زمانه حافظ، نهادهایی چون مسجد و مدرسه و منبر، مهمترین نهادهای هژمونیک هستند و در کنار اینها، شعر نیز ابزاری هژمونیک برای ارباب قدرت بهشمار میرود، اما در نبرد میان طبقه حاکم و فرودست، فرودستان هم میتوانند از ابزارهای هژمونیک استفاده کنند.
وی توضیح داد: حافظ نیز از همین شعر که ابزار هژمونیک حاکمیت است، برای شکستن هژمونی استفاده میکند؛ او با دو نهاد روحانیت و سیاست در زمان خودش مبارزه میکند و میکوشد در دیوان خود، کسانی مانند صوفی و زاهد را به حاشیه براند و در برابر، موقعیت رند را برجسته کند.
به گفته حسینی، حافظ با طنز و شوخی با مقدسات شروع میکند تا از مقدسانگاری واژههای دینی بکاهد و با تابوشکنی، قدر و منزلت پذیرفتهشده عرفی را زیر سوال ببرد؛ او به جای آب پاک و روشن با می طهارت میکند و نور خدا را به جای مسجد و کعبه در میخانه میبیند.
وی افزود: حافظ به شیوه مطایبهآمیز، رفتار حاکمانی چون امیر مبارزالدین را تقبیح میکند و از دکان رویوریای زمانه شکایت میکند: «مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس / توبهفرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند». البته حافظ به طنز و شوخی بسنده نمیکند و گاه به زبان هجوآمیز روی میآورد: «کجاست صوفی دجالفعل ملحدشکل.../ صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد.»
وی با اشاره به اینکه استفاده از راوی اول شخص نیز دیگر شگرد حافظ برای شکستن هژمونی است، افزود: او از آنچه بر خودش رفته سخن میگوید: «من ترک عشق و شاهد نمیکنم / صد بار توبه کردم و دیگر نمیکنم».
حسینی در پایان بهطورکلی شگردهای حافظ برای شکستن هژمونی را چنین خلاصه کرد و افزود: کاربرد واژههای هژمونیک با لحن طنز و تمسخر، جابهجایی نقشه، آفرینش مفهوم تازه برای واژهها، هجوم به تابوها، هجوم به واژههای دینی فرادستی و تجاهر به فسق و فجور.
ترجمه آثار بزرگانی چون حافظ و دشواریهای آن
دومین سخنران این نشست، استاد ترجمه و مدیر مؤسسه ترجمان علوم بود. عبدالمحمود رضوانی سخنرانی خود را با این مقدمه آغاز کرد که چرا بزرگان ما در دنیا به اندازه بزرگان غربی شناخته شده نیستند و در بطن آن جامعه حضور ندارند؟
او سپس پاسخ داد: ما در معرفی این بزرگان به جهان اقدامی انجام ندادهایم و این میتواند ناشی از ناتوانی ما یا اراده نکردن باشد.
وی در ادامه هدف سخنرانی خود را ترغیب جوانان به امر ترجمه اشعار حافظ عنوان کرد و گفت: اولین گام به یاد داشتن این نکته است که حافظ شاعر است و سخنش لایههای متعدد دارد که باید در آنها غور کرد و فهمیدشان و درنهایت در ترجمه اعمال کرد و برای این منظور و فهمیدن حافظ، باید با تاریخ زمان او آشنا شد چراکه قبض و بسط زمانه حافظ کاملا در شعرش تجلی دارد.
با درک دقیق مفهوم شعر، ترجمه، معنی پیدا میکند
رضوانی گفت: با درک دقیق مفهوم شعر، ترجمه، معنی پیدا میکند؛ چراکه درک مفهوم در انتخاب واژه کمک میکند و از آنجا که هر واژه بار معنایی خاصی دارد، انتخاب آنها امری بسیار ظریف و دقیق است و حال که حافظ خداوندگار انتخاب واژه اصلح است، شایسته مینماید که ما هم در ترجمه، کلماتی دقیق و درخور برگزینیم.
وی افزود: موضوع مهم دیگر در ترجمهی دیوان حافظ، ترجمهناپذیری بعضی واژههاست؛ آنجا که برای یک واژه چون «رند» بار معنایی خاصی وجود دارد که معادلیابی را ناممکن میکند، مراجع متخصص مثل دانشگاه شیراز باید تعریفی ارائه دهند و برای مراجع دارای صلاحیت غرب بفرستند تا خود آن واژه در انگلیسی بیاید.
نکته دیگری که رضوانی برای ترجمه صحیح شعر حافظ بر آن تأکید کرد، انتقال موسیقی شعر حافظ و توجه به تقارنها و توازنهای کلام اوست که مترجم باید همگی را در نظر داشته باشد.
وی، همچنین افزود: حافظ در استفاده از حروف هممعنا را در نظر داشته و برای مثال وقتی از قد صحبت میکند، از «الف» بیشترین بهره را در کلام خویش میبرد: «هرچه هست از قامت ناساز بیاندام ماست / ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست»؛ حافظ خداوندگار واژه اصلح است.
رضوانی در پایان خطاب به جوانان بیان کرد: به رغم تمام مشکلات باید قدم در راه گذاشت و نترسید و بلندپرواز بود.
دکتر «مو هونگ یان»، استاد دانشگاه مطالعات خارجی پکن و رییس مرکز ایرانشناسی این دانشگاه آخرین سخنران سومین نشست علمی بیست و چهارمین یادروز حافظ بود. یان که مترجم آثار کلاسیک و معاصر ایران است، به مبحث «می و عشق در شعر حافظ» پرداخت.
وی با بیان این مقدمه که در سدههای هجدهم و نوزدهم شعر حافظ از طریق ترجمهها به غرب راه یافت، به تأثیرپذیری شاعران و نویسندگان غرب، به ویژه گوته از حافظ اشاره کرد و گفت: رویکردهای مختلفی درباره عشق و میدر شعر حافظ وجود دارد، اما برای شناخت واقعی شعر حافظ لازم است که به تاریخ زمان حافظ و موضوع تصوف تسلط داشت.
استاد دانشگاه مطالعات خارجی پکن و رییس مرکز ایرانشناسی این دانشگاه در ادامه به تشریح بعضی از ابیات حافظ و رویکردهای مختلفی که در تفسیر آن وجود دارد پرداخت.
سلسله نشستهای علمی یادروز حافظ، همانگونه که از سوی مرکز حافظشناسی اعلام شده است، بهصورت مجازی، از ۲۰ تا ۲۳ مهر ماه جاری راس ساعت ۱۹ از طریق لینکهای ابر دراک: http://derak.live/stream/hafezstudies و صفحه اینستاگرامی مرکز حافظشناسی: @hafezstudiescenter برگزار میشود.
یادآور میشود، در واپسین نشست علمی بیست و چهارمین یادروز حافظ شیرازی، امشب چهارشنبه 23 مهرماه، پروفسور «حجابی قرلانغی (مترجم دیوان حافظ و استاد زبان و ادبیات فارسی و معاون دانشگاه آنکارا) به بررسی حافظشناسی در دوره جمهوری ترکیه میپردازد، در ادامه پروفسور عدنان قره اسماعیل اغلو (استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قریققلعه - ترکیه) پیرامون جایگاه حافظ شیرازی در فرهنگ و ادب آسیای صغیر سخنرانی میکند و سپس دکتر روشنک اکرمی (دانشآموخته زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه تگزاس) به حضور حافظ در دفترهای شعر امرسون خواهد پرداخت.
نظر شما