یک نویسنده در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
ترجیح میدهم خواننده فضای دلخواه خودش را برای اتفاقات بسازد
صبا اخوت گفت: تلاش کردم از خلال تعاملات و اتفاقات به فضا هم اشاره شود چرا که ترجیح میدادم توجه خواننده به تعاملات، زبان و شخصیتها متمرکز شود و او فضای دلخواه خودش را برای این اتفاقات بسازد.
ابتدا بفرمایید نوشتن را چگونه و از کی آغاز کردید؟
نوشتن همیشه علاقه شخصی من بوده است یعنی از همان زمان کودکی و بعدتر نوجوانی در کنار نقاشی، داستان یکی از رسانههای قابل اتکا برای بیان خودم بوده است. داستانها را معمولا در جمعهای دوستانه میخواندم یا در گاهنامهای که در مدرسه داشتیم چاپ میکردم. دوران دانشگاه باعث شد تا دوباره به نوشتن روی بیاورم و اولین جستارم را با عنوان «سرحرفی» در فصلنامه زندهرود اصفهان چاپ کردم. کتاب حاضر اولین کتاب چاپ شده از من است.
شما برای نوشتن مجموعهتان از تجربههای شخصی خود استفاده کردید؟ چه دلیلی برای آن داشتید؟
من اساسا خودم را رواندرمانگر میدانم و داستان یکی از مدیومهای مورد علاقهام برای بیان خودم بوده است. از آنجایی که در حرفه رواندرمانی «خود و تجربه خود» اهرم کار است، تجربه شخصی چیزی است که نمیتواند از من جدا باشد.
شما در «شعری به فارسی برایم بخوان» با نگاهی متفاوت به زبان به روایت پرداختید . و دغدغه اصلیتان زبان بوده؛ کمی برایمان از این نگاه صحبت میکنید؟
شاید ما زمانی به یک پدیده خودآگاهی بیشتری پیدا میکنیم که آن را در بستر جدید استفاده کنیم و به عبارتی آن، دیگر امر روزمره یا مفروض نباشد. از زمانی که در حرفه و زندگی روزمرهام از زبان دیگری استفاده میکنم، به خودِ زبان «چه فارسی و چه آلمانی» و اثرات بینافردیاش توجه بیشتری دارم و گاه به آن از «بیرون» نگاه میکنم.
فضای روایتها با کمترین جزییات در فضاسازی و تاکید بر اتفاقات با مراجعین ساخته میشود. تعمدی در این امر بوده است؟
همانطور که اول کتاب هم اشاره شده است این اتفاقها و شخصیتها براساس واقعیت نیستند یعنی این مراجعین، شخصیتهای خیالی داستان من هستند. در داستانهایم فضاسازی دغدغه من نبوده است، بیشتر تلاش کردم از خلال تعاملات و اتفاقات به فضا هم اشاره شود چرا که ترجیح میدادم توجه خواننده به تعاملات، زبان و شخصیتها متمرکز شود و او فضای دلخواه خودش را برای این اتفاقات بسازد.
به نظر شما و با توجه به ویژگیهای آن کتابتان در کدام ژانر طبقه بندی میشود؟
به نظرم کتاب را میتوان در ژانر داستانهای رواندرمانی طبقهبندی کرد. یعنی آنجا که داستان و رواندرمانی در تعامل دوطرفه با یکدیگرند؛ به عبارتی از رواندرمانی در قالب داستان و با حفظ حریم شخصی افراد روایت میشود. در رواندرمانی هم گاه از روایت، تصویرسازی، استعاره و دیگر مولفههای داستاننویسی استفاده میشود.
راوی در این مجموعه چگونه شکل گرفته است؟
راوی سوم شخص است که خود یکی از شکلهای دانایکل است، یعنی سوم شخصی که اطلاعات او در خیلی از جاها محدود به ذهنیت افراد است و در اثر تعامل با آنهاست که به اطلاعات جدید دست مییابد.
در آینده باز هم از تجربههای شخصیتان به این شکل مینویسد؟
بله،تا الان در این خصوص بازخوردهای خوبی گرفتهام و برای کارهای آینده باز هم از آن استفاده میکنم.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر تمرکز اصلیام بر کارم و تکمیل دوره تخصصیام، روان تحلیلگری در انستیتو آندریاس سالومه شهر گوتینگن آلمان است؛ در کنار آن مشغول طرح اولیه کتاب جدیدم نیز هستم.
نظر شما