«تجملات اشتراکی؛ مخیله سیاسی کمون پاریس» بررسی میکند؛
عناصر مخیله ای که موجب وقوع رخداد کمون پاریس شد
کتاب «تجملات اشتراکی؛ مخیله سیاسی کمون پاریس» نوشته کریستین راس توسط رحمان بوذری ترجمه و به همت نشر مرکز منتشر شد.
در مقدمه مترجم آمده است: «باقر پرهام در انتهای مقدمه خود بر ترجمه خواندنی جنگ داخلی در فرانسه 1871 (کتابی که مارکس در جریان وقوع کمون پاریس و در تحلیل آن نوشت) مینویسد: آن چیزی که مارکس برپایه تجربه کمون پاریس در مورد لزوم یک مرکزیت سیاسی بدون تمرکز قدرت اجرایی، یعنی درباره وجود دولت بدون ابزار اجرایی ثابت برای اعمال قدرت دولتی، میگوید ناکجااندیشی محض و نمونهای از خواب و خیال است. تا امروز که چنین بوده. آینده را هم فقط خدا میداند که چه خواهد شد. بشریت میتواند خاطره شهدای آن رویداد بزرگ را برای همیشه در قلب خود گرامی بدارد اما فقط به عنوان یک خاطره تاریخی مانند بسیاری خاطرههای گرامی دیگر در تاریخ بشری. شاید بتوان گفت تمام تلاش کریستین راس در کتاب تجملات اشتراکی: مخیله سیاسی کون پاریس مقابله با همین تصور رایج از کمون پاریس است ـ کمون نه خاطرهای در عرض خاطرههای دیگر بلکه خاطره مقوم رهایی بشریت است. ابداع سیاسی آن، به تعبیر محبوب راس از مارکس، «نفس هستی و تجربه بالفعل» آن است، یعنی همین که در واقعیت رخ داد و کل کتاب راس به تعبیری، توضیح هستی بالفعل کمون پاریس است. اما سیاست او در رجوع به کمون پاریس چیست و او چه چیز جدیدی به تاریخهای موجود در اینباره اضافه میکند؟»
اما مولف در مقدمه کتاب مینویسد: «در این کتاب کوشیدهام عناصر مخیلهای را گرد آورم که موجب وقوع رخداد کمون پاریس 1871 شد و پس از آن نیز دوام آورد- مخیلهای که من و کمونارها آن را «تجملات اشتراکی» نامیدهایم. در بهار 1871 یک قیام کارگری به مدت هفتاد و دو روز چهره شهر پاریس را به یک کمون خودمختار تبدیل و بیمقدمه شروع کرد به سازماندهی آزاد حیات اجتماعی بر اساس اصول همکاری و تعاون.»
تجملات اشتراکی در پنج فصل و یک مقدمه تشکیل شده است. نویسنده در فصل اول با عنوان «فراتر از رژیم سلولی ملتها» به تصور کمونارها از جمهوری جهانی در تقابل با جهان روایی جمهوری خواهی میپردازد. فصل دوم با عنوان «تجملات اشتراکی» به بررسی اندیشههایی که در کمون پاریس درباره آموزش و هنر رواج یافتاند و همچنین فعالیت کمونارها در این دو حوزه اختصاص دارد.
فصل سوم با عنوان «ادبیات شمال» با تجربه پیوتر کراپوتیکین در فنلاند و ویلیام موریس در ایسلند شروع میشود و به تاثیر و نوع نگاهی که این دو درباره تعاون و همکاری و کمون پاریس دارند پرداخته شده است. همچنین نقش کمون بر اندیشه مارکس در این فصل توضیح داده میشود و بحثی درباره رابطه شهر و روستا در دوران کمون آمده است.
در فصل چهارم کتاب با عنوان «بذرهای زیر برف» به تجربه کمونارهای تبعید شده در لندن و سوئیس و همچنین چگونگی شکلگیری کمونیسم آنارشی پرداخته شده است. فصل پایانی کتاب با عنوان «همبستگی» است. نویسنده در این فصل به بازاندیشی در آثار الیزه روکو، ویلیام موریس و پیوتر کراپوتکین میپردازد. نویسنده این کار را با تکیه بر مفاهیم همبستگی، رفاقت و تعاون انجام میدهد.
در پشت جلد این کتاب از مکنزی وارک آمده است: «کمون پاریس آزمایشگاه بررسی ابداعهای سیاسی بود که بیش و پیش از همه، به گفته مارکس، به واسطه «هستی و تجربه بالفعل» آن اهمیت داشت. تجملات اشتراکی کمک میکند خواننده با طرز کار پیچیده این تجربه استثنایی آشنا شود. کتاب راس نوعی نقشهبرداری به موقع و دقیق و بس مفید از کمون پاریس است. این کتاب کوچک نوعی حکایت تمثیلی است درباره زمان و مکانی دیگر اما راستش نه درباره گذشته از ان حیث که گذشته است، بلکه همانند اکثر حکایتهای تمثیلی بیشتر درباره امکان انواع دیگر کنش در زمانه خود ماست.»
در انتهای کتاب در قسمت پیوست با عنوان «اهمیت کنونی کمون پاریس در گفتوگو با کریستین راس» میخوانیم: «کریستین راس بر آن است که «جهان کمونارها از جهان پدران و مادرنمان هم به ما نزدیکتر است» و «کنشها هستند که رویا را تولید میکنند نه برعکس.» او با این باور به توضیح مخیله کمون پاریس و اقدامات آن میپردازد تا اهمیت آن را برای واقعیت بالفعل سیاسیمان عیان کند. او در این برهه از تاریخ فکرها و تخیلات و واقعیات به کمون و «زندگیهای پس از مرگ» آن میپردازد، در کتابی که در آن واحد تحقیق دقیق، تبیین تفکرات و اقدامات کمونارها و همقطارانشان و نیز طرحی سیاسی برای حال حاضر است. کار کریستین راس نه صرفا تشخیص ردپاهای مشترک موجود بین گذشته و حال، بلکه از نو روی صحنه آوردن قدرت چندجانبه لحظهای در تاریخ است و بیشک هنوز اثرات خود را تولید میکند، لحظهای که نه فقط به لحاظ نظامی شکست خورده بلکه از دو سو احاطه و تا حدودی از جوهر خویش تهی شده: از یک سو تاریخ جمهوریخواهی فرانسه و از سوی دیگر کمونیسم دولتی. راس برای خلق مجدد همه پتانسیلهای کمون استعارهای از کمونار مشهور الیزه روکلو وام میگیرد: «میتوان گفت بهترین تصویر از کمون کیفیتی است که روکلو در کتاب خود به نهراهای کوهها نسبت میدهد....»»
نظر شما