یادداشتی بر کتاب «جامعه ما در اندیشه و آثار شهید سید محمدباقر صدر»
شهید سید محمدباقر صدر جامعه ما را چگونه ترسیم میکند؟
کتاب «جامعه ما در اندیشه و آثار شهید سید محمدباقر صدر» دربردارنده مجموعه گفتارهای آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر درباره دیدگاه اسلام به جامعه و چارچوب اسلامی فهم مسائل اجتماعی است.
شهید صدر متولد شهر کاظمین است و شاید اقامت چند دههای او در نجف دلیلی باشد بر اینکه این چهره تاثیرگذار در ایران کمتر شناخته شده باشد. البته بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) به خوبی نسبت به اندیشهها و ابعاد فعالیتی این فیلسوف آشنا بود. زمانی که خبر شهادت او به امام رسید، ایشان 3 روز عزای عمومی برای تمام شیعیان جهان اعلام کرد. اتفاقی که نمونه آن کمتر رخ داده است.
بررسی ابعاد شخصیتی و فعالیت شهید صدر در دو بخش قابل بحث است؛ فعالیت مبارزاتی و فعالیت تبلیغی اندیشهای. در بعد مبارزاتی شهید صدر را باید رهبر شیعیان عراق در مبارزه با حزب بعث عراق بدانیم. پس از درگذشت محسن حکیم، رهبر پرآوازه عراقی به تدریج شهید صدر به عنوان یک رهبر شناخته شده مورد توجه مردم عراق قرار گرفت. او به علت مبارزاتش با رژیم بعث بارها توسط حکومت عراق دستگیر و زندانی شد و حتی در آخرین مرحله، وی را در خانه خود زندانی کردند و از رفتوآمد مردم به خانه او بهطور جدی جلوگیری به عمل آوردند.
اما در بعد اندیشهای، تبلیغی و تبیین مفاهیم اسلامی، شهید صدر را با عمقی صد برابر باید نگریست. او در عمر نزدیک به 46 ساله خود دهها شاگرد پرورش داد و بیش از 30 کتاب ارزشمند را به یادگار گذاشت. در میان کتابهای ارزشمندی که از شهید صدر به یادگار مانده است، دو مجموعه دارای غنای بسیار بیشتری است و در کشورمان نیز شناختهشدهتر بوده و به زبان فارسی ترجمه شده است.
شهید صدر در پایان 30 سالگی خود کتاب «فلسفه ما» را در طول ده ماه تحقیق و پژوهش طاقتفرسا به نتیجه رساند و پس از آن کتاب ارزشمند «اقتصاد ما» را به کتابخانه آثار خود اضافه کرد. جمع این دو کتاب ارزشمند میتواند چراغ راهی برای مسلمانان و به ویژه شیعیان باشد چرا که این اندیشمند فیلسوف در کتاب ارزشمند فلسفه ما نگاهی دقیق و جامع به جامعه اسلامی داشته و در کتاب دیگر یعنی اقتصاد ما، چارچوبهای اقتصاد اسلامی را تعریف کرده است. شهید صدر عنوان «جامعه ما» را در این دو کتاب گرانسنگ مطرح کرده است و به مسائلی اشاره کرده است که منجر به ساخت جامعه نمونه اسلامی و پیشرو خواهد شد.
آیتالله سیدمنذر حکیم، اندیشمند نامآشنای جهان اسلام که خود از شاگردان آیتالله سید کاظم حائری و از باورمندان به مکتب علامه صدر است، کتاب «جامعه ما در اندیشه و آثار شهید سید محمدباقر صدر» را با تمرکز بر بیان اندیشههای اجتماعی شهید صدر به رشته تحریر درآورده است. این کتاب توسط مسعود فکری ترجمه شده و انتشارات سروش آن را منتشر کرده است. به صورت خلاصه این اثر ارزشمند دربردارنده مجموعه گفتارهای آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر درباره دیدگاه اسلام به جامعه و چارچوب اسلامی فهم مسائل اجتماعی است.
در مقدمه نویسنده کتاب در باب نوشتن این اثر چنین میخوانیم: «شهید صدر خود در پی آن بود که پس از نگارش «فلسفتنا»، کتابی با عنوان «مجتمعنا» (جامعه ما) نگاشته و دیدگاه اسلام درباره جامعه را در آن بیان کند، اما پرسشهای فکری رایج در محافل علمی و درخواستهای متعدد نخبگان باعث شد که ایشان به تألیف کتاب «اقتصادنا» بپردازد و نگارش مجتمعنا را به پس از آن موکول کند. اما در نهایت افزایش درگیریها با حزب بعث و دستگیریها و مزاحمتهای متعدد، مانع از آن شد که علامه صدر بتواند کتابی در تراز اقتصادنا و بهشیوه تطبیقی و با مقایسه دیدگاه اسلام با مکاتب رایج بشری، در موضوع جامعه از دیدگاه اسلام بنویسد. بنا به خاطرات یاران شهید صدر مهمترین مانع در این زمینه این بود که به دلیل شرایط مبارزه با رژیم بعث، شهید فرصت کافی برای بررسی منابع دست اول غربی در این زمینه نداشت؛ زیرا منابع ترجمهشده در آن زمان به زبان عربی را برای این موضوع کافی نمیدانست و امکان ترجمه آثار مدنظر نیز توسط نزدیکان ایشان فراهم نبود.»
فصل اول؛ ارائه تعریف صحیح از جامعه و نظام اجتماعی
کتاب جامعه ما در 6 فصل کلی نوشته شده است. فصل ابتدایی آن به بیان اصلاحات و تعاریف پرداخته و تلاش کرده است با بررسی تعاریف بسیاری از جامعهشناسان و مقایسه آن با دیدگاه شهید صدر، تعریف، جامع و مانعی از «جامعه» ارائه دهد. در بخش ابتدایی از این فصل، 6 تعریف اساسی از موضوع مهم «جامعه» ارائه میشود و جامعهشناسانی نظیر «نادیه عمر الجولانی»، «علی خلیل ابوالعینین»، «سید عبدالحمید مرسی» و ... دیدگاههای خود از تعریف جامعه را ارائه میدهند. در گام بعدی، تعریف شهید صدر از جامعه مورد واکاوی قرار میگیرد. «شهید صدر جامعه را برای گروهی از مردم به کار میبرد که در میانشان روابط و پیوندهایی استوار بر مجموعهای از افکار، اصول، نیروها و تواناییها وجود دارد. به عبارت دیگر، شهید صدر جامعه را همتراز با امت که قرآن کریم از آن نام برده است، ذکر میکند.»
سید منذر حکیم در تعریف نظام اجتماعی از منظر شهید صدر چنین مینویسد: «نظام اجتماعی عهدهدار برقراری زندگی اجتماعی و تعیینکننده روابط میان افراد جامعه است» و در پایان این فصل به واکاوی جامعه ما در دو کتاب شهید صدر یعنی «اقتصاد ما» و «فلسفه ما» میپردازد. در اینجا مشخص میشود که شهید صدر در پژوهش خود درباره جامعه اسلامی چند دغدغه مهم داشته است:
1- مشکل اجتماعی معاصر و دلایل و ریشههای آن
2- نظریه اجتماعی اسلام و ارائه آن از طریق قرآن کریم
3- نظام اجتماعی اسلام
فصل دوم؛ بهترین نظام اجتماعی برای انسان معاصر چیست؟ چرا؟
فصل دوم کتاب با عنوان «مسئله اجتماعی انسان» به دنبال پاسخ به اولین دغدغه شهید صدر درباره جامعه اسلامی مبنی بر مشکل اجتماعی انسان معاصر است. همانطور که مشخص است، جامعه از تجمع انسانها به وجود آمده و برای شناخت مشکل اجتماع معاصر باید سراغ چالشهای اجتماعی انسانها به عنوان کوچکترین عضو اجتماع رفت.
نویسنده کتاب در بررسی انسان امروز و مواجهه آن با اجتماع چنین استنباط میکند که انسان معاصر بیش از هر زمان دیگری مسئله اجتماعی را درک میکند چرا که او فهمیده این اجتماع را خودش به وجود آورده و اوست که میتواند در آن دخل و تصرف کند. این موضوع در حالی است که انسان قدیم غالبا نظام اجتماعی را به چشم قانون طبیعی مینگریست و احساس میکرد در مواجهه با آن اختیار و توانی ندارد.
آیتالله منذر حکیم با بررسی ابعاد اندیشهای شهید صدر به این باور رسیده است که منافع اجتماعی انسان جز از راه نظام برخوردار از چارچوب صحیح دینی حاصل نمیشود حتی ضمانت تحقق آن نیز از هیچ مسیر دیگری میسر نخواهد بود. او برای اثبات این ادعا نگاهی به دیگر نظامهای اجتماعی نظیر ماکسیسم، کمونیسم، سوسیالیسم و ... داشته و منافع انسان در اجتماع را در هر یک از این نظامها مورد بررسی قرار داده است. او حتی سراغ موضوعاتی نظیر دانش محوری نیز رفته و میزان توانایی هر یک را در حل مسئله انسان با اجتماع مورد بررسی قرار داده است؛ در پایان توانایی اسلام در حل مسئله اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. شهید صدر در توضیح این که نظام اسلامی چگونه میتواند مسئله اجتماعی انسان را حل کند، مینویسند: «این موضوع هنگامی روی میدهد که حب ذات از درون سرشت انسان برچیده و ایثار جایگزین آن شود. آنگاه انسان به دنیا میآید در حالی که خود را تنها به عنوان بخشی از جامعه دوست میدارد و از خوشبختی و منافع خود فقط به مثابه قسمتی از خوشبختی عمومی و منفعت همگانی لذت میبرد.»
از همین منظر، او اثبات میکند که حضور دین در زندگی انسان و پیامبران به عنوان چراغ راهی برای هدایتش منجر به تعیین دقیق منافع حقیقی انسان در زندگی اجتماعی میشود. منافعی که با احتمال زیادی او را در مسیر رستگاری قرار میدهد. البته نویسنده موضوعات متعددی نظیر منافع مادی، غریزه و ... را در منافع انسان و تمایلات او تاثیرگذار میداند اما معتقد است که منفعت نهایی زمانی حاصل میشود که انسان معاصر زیر پرچم دین قرار بگیرد.
در پایان این فصل وظیفه دین به عنوان حلال مشکلات اجتماعی انسان مورد بررسی قرار گرفته و شهید صدر چنین مینویسد: «دین معیار فطری کار و زندگی یعنی حب ذات را بر معیاری که باید برای کار و زندگی اقامه شود، منطبق میسازد تا خوشبختی، رفاه و عدالت را تضمین کند.»
فصل سوم و یک پرسش مهم؛ قرآن درباره مسئله اجتماعی انسان چه دیدگاهی دارد؟
فصل سوم کتاب مبانی نظریه اسلامی را از منظر قرآن کریم بررسی کرده است. شهید صدر سراغ قرآن کریم به عنوان مهمترین مرجع مسلمانان رفته ودر جستوجوی نظریه اجتماعی در این کتاب آسمانی بوده است. شهید صدر با تاکید بر این اصل که دین میتواند نیازهای فطری و اجتماعی انسان را پاسخ دهد، سراغ یکی از مهمترین اصولی رفته که شاید از منظر بسیاری از جامعهشناسان غربی پنهان مانده است؛ این عنصر، فطرت انسانی است. نویسنده در این فصل از کتاب معتقد است که فطرت انسان به دنبال زیبایی و از زشتی فراری است. با این دیدگاه دین به عنوان عنصری که میتواند فطرت انسان را برانگیزد مورد توجه قرار گرفته و به عنوان یکی از اصول مهم در حل مسئله اجتماعی انسان موردنظر قرار گرفته است.
نویسنده در بخش دیگری از این فصل با الهام از افکار شهید صدر وارد مقوله «قرآن و پدیدههای اجتماعی» شده است. او در توضیح این موضوع میگوید: «قرآن کتاب هدایت و فرآیند تحول است؛ قرآن کریم به مثابه هدایتگری است که مردم را از تاریکیها به سوی روشنی خروج میدهد.» در حقیقت تعبیر نویسنده از این جمله این است که قرآن کریم دستورالعمل فرآیند تحول اجتماعی را در بالاترین ابعاد در اختیار بشر قرار داده است. البته این فرآیند دارای جنبههای مختلفی است که در کتاب به تفصیل تشریح شده است.
همانطور که اشاره شد، یکی از موضوعات مهم در بررسی مسئله اجتماعی انسان، توجه به فطرت اوست؛ منذر حکیم در کتاب جامعه ما از قول شهید صدر چنین نوشته است: «گرایش فطرت به سوی برقراری روابط اجتماعی هدفمند که آن را سلولهای خانوادگی مینامیم، پدیدهای درخور بررسی در اینجاست.» شهید صدر در توضیح این جمله میگوید: «رویکردی در ساختار وجودی انسان هست که عبارت است از رویکردی عینی و نه قانونی برای برقراری روابطی مشخص میان مرد و زن در چارچوب جامعه انسانی و در قالب نکاح و پیوند.» با این دیدگاه، رویکرد تقسیم زمینههای فعالیت میان زن و مرد نیز رویکردی واقعی است که در سرشت زن و مرد جای گرفته است. شهید صدر همچنین در توصیف جایگاه دین برای حل مسائل اجتماعی معتقد است: «دین، گواهی برای سنتهای عینی اجتماعی است؛ مهمترین نمونهای که قرآن کریم برای این نوع از سنتها ارائه میدهد، دین است.»
فصل چهارم؛ تاریخ، قوانینی دارد!
در فصل چهارم با عنوان «سنتهای اجتماعی و نقش آن در پیشرفت جامعه»، نویسنده آرام آرام از مسئله اجتماعی انسان فاصله گرفته است. دلیل این موضوع را میتوان در این مقوله جستوجو کرد که با چنگ زدن انسان به دین که فطرت هم در این مسیر او را یاری میکند، مسئله اجتماعی انسان تا حد زیادی حل شده است و نوبت آن میرسد که پنجرهای از دستاوردهای این دیدگاه به روی خوانندگان باز شود.
در بخش ابتدایی، بیانات شهید صدر در زمینه سنتهای الهی و جامعه انسانی مطرح شده است. در این بخش میخوانیم: «هیچ پیشامدی در هستی به صورت اتفاقی رخ نمیدهد، بلکه همواره همه چیز براساس علتها و برپایه نظامی دقیق و سنتهای فراگیر و پایدار پدید میآید. خداوند متعال در آیاتی از قرآن کریم این قانونگذاری را تبیین کرده است.» در اینجا استناد به آیاتی از قرآن صورت میگیرد که در آنها پرورگار متعال نظاممند بودن خلقت انسان و زندگی او در دنیای مادی را به انسان گوشزد میکند.
این دیدگاه دقیقا در نقطه مقابل دیدگاهی (برخلاف دین) قرار میگیرد که معتقد است دنیا براساس نظامی از قبل تعیین شده به وجود آمده و اکنون نیز به حال خود رها شده است. نویسنده همچنین تاکید دارد: «قرآن کریم با توجه به وجود این سنتها و قوانین علمی و قابل شناسایی، تصاویری از زندگی جوامع انسانی و انواع جهتگیریهای آنها ترسیم کرده است. بنابراین انسان نمیتواند این سنتها را دگرگون کند اما میتواند با به دست آوردن شناخت و درک کافی از آنها به شکل درست بهرهبرداری کند.» حال سوال اساسی این است که این سنتها چیست؟ شهید صدر با تفقه در قرآن کریم پاسخ این سوال را چنین داده است:
«ما با توجه به قرآن کریم درمییابیم که این کتاب، وجود سنتهای اجتماعی را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر تبیین کرده و در آیاتی متعدد به آن پرداخته است؛ در نخستین سطح، قرآن کریم تاکید میکند که تاریخ، قوانینی دارد. در سطح بعدی، به این قوانین اشاره شده و مثالها و مصداقهایی از آنها بیان شده است. در سطح دیگر، قرآن کریم، نظریه و مصداق را به هم آمیخته و مفهوم کلی سنتهای تاریخ را در چارچوبی مصداقی تبیین کرده است. در پایان، قرآن بر بهرهبرداری از رخدادهای گذشته برای ایجاد فرآیند استقرای تاریخی تاکید فراوان کرده است.»
در بخش پایانی این فصل نیز، انواع سنتهای اجتماعی در قرآن کریم طبقهبندی شده است؛ در اینجا تفاوت تفکرات شهید صدر با دیگر اندیشمندان هویدا میشود. جایی که عمده پژوهشگران این عرصه، سنتهای اجتماعی در قرآن کریم را به دو دسته سنتهای مطلق و سنتهای مشروط تقسیمبندی کردهاند اما شهید صدر با تفقه در آیات قرآن کریم، ضمن تاکید بر دو سنت یادشده، سنتهای نهادینه را نیز بدان اضافه میکند. این شیوه تقسیمبندی یکی از تفاوتهای عمده در اندیشههای شهید صدر با دیگر اندیشمندان عصر خود است.
سید منذر حکیم در فصل پنجم این کتاب تلاش کرده به مسئله اجتماعی انسان با دیدی متفاوت و البته راهکارمحور نگاه کند اما حقیقتاً چه راهکاری بهتر از راهحلهای قرآنی وجود دارد، پس بهترین راه برای حل مشکل اجتماعی انسان از منظر شهید صدر، توجه به دستورالعملهای قرآنی است.
در بخش ابتدایی این فصل، نویسنده بازهم در جستوجوی اصلیترین مشکل اجتماعی انسان است و تلاش میکند علت اساسی این مشکل را جستوجو کند. شهید صدر در تفسیر این مشکل معتقد است: «برای اینکه به نخستین حلقه در تفسیر این مشکل اجتماعی برسیم، باید درباره منافع مادی ویژهای که نظام سرمایهداری به عنوان معیار، توجیه، هدف و مقصد بر آن استوار شده است، بپرسیم. باید از خود بپرسیم که آن ایدهای که این معیار را در طرز تفکر دموکراسی سرمایهداری صحه گذاشت و بدان رهنمون شد، چیست؟ زیرا آن ایده همان دلیل اصلی گرفتاری اجتماعی و شکست دموکراسی سرمایهداری در تحقق خوشبختی انسان و افزایش کرامت اوست.»
شهید صدر در ادامه در مقام پاسخ به این مشکل از منظر قرآن کریم برمیآید؛ او معتقد است که برای حل این مشکل، انسان یا باید به فطرت خود مراجعه کرده و منافع جمعی را به منافع شخصی خود ترجیح دهد و یا باید مفهوم مادی زندگی برای انسان دگرگون شود. این دو راهحل تنها چیزی است که انسان برای فرار از این مشکل اساسی پیشروی خود دارد. حال سوال اساسی این است که نقش و جایگاه دین کجاست؟ شهید صدر چنین پاسخ میدهد: «در اینجا دین وظیفه مهمی را برعهده میگیرد. دین میان معیار اخلاقی که برای انسان وضع میکند و خوددوستی که مبتنی بر فطرت اوست، پیوند برقرار میکند. در واقع، دین میان معیار فطری برای کار و زندگی-همان خوددوستی- و معیاری که لازم است برای کار و زندگی ایجاد شود، پیوند میدهد تا خوشبختی، آسایش و عدالت را تأمین کند.»
حال با فهم اینکه انسان چگونه باید سروسامانی به مشکل اجتماعی خود بدهد و اینکه میداند دین برای حل این مشکل چگونه نقش کاتالیزگر را بازی میکند، نوبت به آن میرسد که مروری بر الگوهای قبلی صورت گیرد، الگوهایی که بعضا توسط اندیشمندان غربی معرفی و علاجی برای درد اجتماعی انسان مطرح میشده است. البته با مرور بر اندیشههای شهید صدر میتوان ادعا کرد که آن الگوها تنها مسکنهایی موقتی برای این درد بوده و درمان در جای دیگری است.
در پایان این فصل الگوی دینمداری معرفی شده و ابعاد نامتناهی آن به شیوهای ساده و گویا معرفی میگردد. شهید صدر، راه چاره را ایمان به خداوند معرفی میکند و میگوید: «انسانی که به چنین مطلقی (خداوند متعال) ایمان بیاورد، میتواند مسیر خود را در ارتباط با او بپیماید و در طول راه به هیچ تناقضی برنخورد.»
در فصل پایانی این کتاب که به نوعی جمعبندی تمام مباحث مطرح شده است؛ نظریه اجتماعی از منظر قرآن کریم مطرح شده و مورد بررسی کامل قرار میگیرد. نویسنده در همان ابتدا به یک شبهه بسیار مهم درباره اسلام پاسخ میدهد و میگوید: «روشن فکران غربی و غربزدگان پیوسته این سخن را تکرار میکنند که اسلام دین است، نه اقتصاد؛ اسلام رابطه انسان است با پروردگارش و از این رو شایستگی ندارد که پایه انقلابی اجتماعی در ایران باشد. این در حالی است که اینها از یاد بردهاند که اسلام انقلابی است که در آن نه زندگی از باور جداست و نه چهره اجتماعی از درونمایه معنوی.»
شهید صدر در بیان نظریه اجتماعی در قرآن کریم، ابعاد و اصولی را انتخاب کرده است که شاید مهمترین آن این اصل است که انسان جانشین خداوند بر روی زمین است. او در بیان این اصل میگوید: «تفاوت انسان با دیگر عناصر هستی در این است که انسان جانشین خدا بر زمین است و به واسطه جانشینیاش بود که شایستگی یافت تا فرشتگان به او سجده کنند و همه نیروهای پیدا و ناپیدای هستی فرمانبردارش شوند.» اگر چنین اصلی را بپذیریم، در آن جاست که متوجه میشویم انسان در روی زمین مسئولیت سنگینی به عهده دارد؛ مسئولیتی که اهدافی را روی دوش او قرار میدهد و طبعاً این مسئولیتهاست که برنامههای او را تنظیم میکند. فطرت انسانی برای انجام مسئولیت محوله او را یاری میکند و از او موجودی میسازد که دیگر منافع جمعی را بر منافع شخصی ترجیح میدهد.
شهید صدر پس از بیان این نظریه سراغ مفهومی مهمتر و دقیقتری میرود و آن هم این است که خداوند برای هدایت جانشین خود در روی زمین و انجام هر چه بهتر مسئولیت محوله، نمایندههایی را برایش میفرستد. این موضوع دقیقا مصداق نبوت و امامت در دین اسلام است که هر دو از اصول دین ماست. شهید صدر در بیان موضوع مهم امامت چنین ظریف و زیبا مینویسد: «ساختن جامعه توحیدی کار آسانی نیست. زیرا این کار در واقع انقلابی است ضد جاهلیت با تمام ریشههای آن؛ از این رو دوره انقلاب معمولا از عمر معمولی پیامبر بیشتر است و پیامبر در میانه راه و در بحبوحه جنگ بین حق و باطل به خدا میپیوندد؛ روشن است که پاسداری از انقلاب ایجاب میکند نقش پیامبر در رهبر الهی ادامه پیدا کند؛ این رهبر الهی همان امام است.
در بخش دیگری از فصل ششم، دستاوردهای نظریه اجتماعی برشمرده میشود و ابعاد تغییراتی که این نظریه به وجود آورده بیان میشود؛ این ابعاد را به صورت خلاصه میتوان در جدا کردن انسان از بتپرستی و شهوتپرستی و روی آوردن به عقل برشمرد.
در پایان که بدون شک مهمترین بخش این کتاب از منظر شهید صدر است، نظریه قرآنی به عنوان نظریهای برای پایهگذاری و قانونگذاری جامعه اسلامی مطرح میشود. شهید صدر در بیان این موضوع چنین میگوید: «این نظریه قرآنی در تحلیل عناصر جامعه و درک جامعه به شکل منطقی، پایه و اساس رویکرد کلی در قانونگذاری اسلامی است. قانونگذاری اسلامی در کلیات و جهتگیریهای اصلیاش از دیدگاه قرآن و اسلام نسبت به جامعه و عناصر تشکیلدهنده آن و نقش هر یک از آنها و رابطه میان دو خط مذکور، تاثیر میپذیرد.»
نظر شما