احمد خامهیار، پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع درباره تکرار معتقد است: در غرب سعی میکنند دانشجو خلاقیت داشته باشد و هم آموزشهایی داده میشود و هم ساز و کارهایی وجود دارد که مانع از این میشود بخواهند کارهای تکراری انجام دهند.
یکی از بزرگترین مشکلات پژوهشهای ما ـ به ویژه در حوزه دین ـ افتادن در ورطه تکرار است. این مشکلات سالهاست که در این حوزه و حوزه علوم انسانی مشاهده میشود. دیدگاه شما در این باره چیست؟
متاسفانه بسیاری از پژوهشگران ما در ایدهها و سوژههایی برای کارهای جدید ندارند و این باعث میشود افراد به سمت کارهای تکراری بروند. در واقع میتوان گفت یک عامل دیگر ـ که شاید تعبیر خوبی هم نباشد ـ تنبلی قشری از پژوهشگران است. زمانی که کار تکراری میشود بخشی از آن استفاده از کارهای دیگران است؛ اینکه نخواهند چندان زحمتی به خود بدهند و مطالعات عمیقتر و گستردهتری انجام دهند.
متاسفانه در کتابهای مرجع از غربیها عقبتر هستیم؛ در همین مطالعات اسلامی نه تنها در گذشته، بلکه هم اکنون هم بهتر کار میکنند. علت آن از دیدگاه شما چیست؟
در درجه اول آموزشهایی که طی تحصیلات آکادمیک در غرب داده میشود به ویژه در زمینه روش تحقیق، به مراتب گستردهتر است. در غرب سعی میکنند دانشجو خلاقیت داشته باشد و هم آموزشهایی داده میشود و هم ساز و کارهایی وجود دارد که مانع از این میشود که بخواهند کارهای تکراری انجام دهند. در مقابل، ما ساز و کارهایی که مانع تکرار تحقیق شود نداریم. عامل دیگر حمایتهایی است که از کارهای علمی و تحقیقاتی در غرب انجام میشود. در آنجا برنامهریزی برای درازمدت انجام میشود. اما اینجا در موسسات علمی، گاه قراردادهایی که با مولفان بسته میشود، انتظار میرود در زمان نسبتا کمی انجام شود. بر فرض اگر در کشورهای غربی قرارداد پنجساله بسته شود، اما اینجا ممکن است قرارداد یک ساله یا دو ساله بسته شود. در واقع سیستم اداری ما این گونه است که زمانی که مدیری تعیین میشود تصمیم میگیرد در دوران مدیرتش کار را به سامان برساند و ناچار میشود قرارداد را یک ساله یا دو ساله ببندد تا در زمان مسئولیتش کار به سامان برسد. این مسائل آفتی برای پژوهش است و همه این عوامل باعث میشود کارهای پژوهشی شتابزده و بدون تمرکز کافی روی کار انجام شود و نتیجه و خروجی مطلوبی نداشته نباشد. همچنین گاهی اعضای پژوهشکدهها بر اساس روابط دوستانه با مسئولان و دستاندرکاران آنها منصوب میشوند و گاه قراردادهای تالیفی هم با همین اشخاص بسته میشود و از کسانی که صلاحیت بیشتری داشته باشند، استفاده نمیشود.
شما در پژوهشهای خود به سراغ نسخههای خطی و منابع دست اول رفتهاید. متاسفانه بخشی از پژوهشها در نظام آموزشی ما رونویسی یا گردآوری است. چرا پژوهشگران ما به سراغ منابع دست اول نمیروند؟
خیلی از پژوهشگران در حوزه تُراث کمکار هستند و این یک مقدار به علاقه اشخاص بازمیگردد. معمولا پژوهشگرانی که خودشان مصحّح یا نسخهپژوه باشند، برای اتقان و قوت کار خود به اسناد و منابع خطی منتشر نشده مراجعه کنند. البته ممکن است علت کمکاری پژوهشگران دیگر در حوزه تُراث را سختی و عدم دسترسی به منابع این حوزه عنوان کنند.
هرچند هنوز هم بخشها و کتابخانههایی وجود دارد که دسترسی به منابع آنها بسیار دشوار است، اما به نظرم این مسئله عدم مراجعه به منابع را توجیه نمیکند. در کل فکر میکنم علت اصلی آن را باید عدم آشنایی این پژوهشگران با منابع خطی و تراثی دانست. در اینجا باز هم بحث شتابزدگی در کار مطرح میشود که برای تسریع در آماده کردن کار، مطالب خود را صرفا از منابع چاپی، مخصوصا تحقیقات جدید گردآوری کنیم.
موضوع کتابسازی هم در پژوهشهای ما همیشه مطرح است. در پژوهشهایی که در حوزه دین انجام میشود این بحث را چگونه میبینید.
اکنون رکود صنعت چاپ در ایران، باعث شده کتابسازی کمتر از قبل دیده شود. هزینه چاپ کتاب بالاتر رفته و کتاب با قیمت بالایی منتشر میشود و قدرت خرید مردم پایین آمده و این باعث شده کتابسازی نسبت به سالهای قبل کمتر صورت بگیرد؛ در واقع کمکی که بالارفتن قیمت کتاب کرده کاهش کتابسازیها بوده است.
در سالهای اخیر در حوزه علوم انسانی بیشتر آثار ترجمهای داشتهایم نسبت به تألیف چرا؟
در شرایط کنونی دغدغههای اقتصادی مردم بیشتر شده و وجود این شرایط اقتصادی سخت در کشور ما، انگیزه نویسندگان را برای تالیف و پژوهش کم کرده است. بیشتر موسسات علمی نیز با کمبود بودجه مواجه هستند و نسبت به قبل حمایت کمتری نسبت به تالیف و چاپ کتاب انجام میدهند. در حالیکه نویسندگان غربی شرایط بهتری از ما برای خلق آثار علمی دارند و با توجه به آثار خوبی که تولید میکنند، در حال حاضر اقبال بسیاری به سمت تحقیقات غربیها وجود دارد. برای همین در شرایط کنونی ناشران خصوصی هم روی کار ترجمه سرمایهگذاری میکنند که میتواند بازده اقتصادی بهتری نسبت به آثار تالیفی داخلی داشته باشد.
نظر شما