کتاب «تخریب قلمرو دینی» پژوهشی است درباره امر به معروف و نهی از منکر، نویسندگان در تلاشند که دریابند امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک آموزه اسلامی چه معنایی دارد؟
این کتاب پژوهشی است درباره امر به معروف و نهی از منکر، نویسندگان در تلاشند که دریابند امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک آموزه اسلامی چه معنایی دارد؟ تاریخ این آموزه دینی چه بوده است؟ دلالتهای عملی و اجتماعی آن در گذشته و حال چگونه بودهاند؟ کدام تفسیر از این آموزه در گذشته قالب بوده و اکنون با کدام تفسیر میتوان به اجرایی ساختن آن اندیشید. در واقع پژوهشگران این کتاب با طرح چنین پرسشهایی در تلاشند که نقش امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یک آموزه دینی در سطح جامعه آسیبشناسی کرده و در پی پاسخ به این پرسش که آیا میتوان امر به معروف و نهی از منکر را نوعی مداخله اجتماعی مسئولان دانست؟ هستند. در واقع مدعی هستند که این پژوهش با «پرداختن به این موضوع پاسخگویی به همه این پرسشها را مد نظر داشته و مجالی برای بازاندیشی و تعامل درباره آنها است.»
محدثی در مقدمهای که بر این کتاب نوشته است، با اشاره به کتاب «شایست و ناشایست در اندیشه اسلامی» تالیف مایکل کوک معتقد است علیرغم تمام شایستگیهای این کتاب نقصهایی هم دارد از جمله اینکه صرفاً توصیفی بوده و همچنین فاقد چارچوب نظری است و اینکه در توضیح دلالتهای این آموزه در قرآن ناتوان است. اگرچه نکات بسیار مهم و درخشانی نیز دارد و میتواند بسیاری از پرسشهای محققان را درباره این آموزه پاسخ دهد.
نویسندگان در نخستین قسمت فصل اول آوردهاند: «این پژوهش با بررسی معنا و مفهوم واژگان اصلی و کلیدی که همانا امر به معروف و نهی و منکر است، آغاز خواهد شد، ما با درک چنین اهمیتی تلاش کردهایم تا مهمترین، برجستهترین معانی و مفاهیمی را که در ادبیات دینی با تکیه بر اصیلترین مبنا یعنی قرآن از آن سخن گفته شده مورد نظر و دقت قرار داده و هر یک را جداگانه مطرح و بررسی کنیم.
نکته دیگر آنکه فهم معنای لغات مورد نظر از از طریق رجوع به آیات که آن واژه را با همان حروف یا اشتقاق یافته از ریشه لغت به کار برده، روش ما در تبیین معانی بوده است. پروفسور ایزوستو نیز سخت به این روش اعتقاد داشته و نوشته است «باید کاری کرد که قرآن به زبان خود سخن بگوید و خود مفاهیم خود را تفسیر و تعبیر کند» و این البته همان روشی است که بسیاری از مفسران از جمله علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مدعی آن شدهاند.»
بخش اول کتاب شامل سه فصل با عناوین «امر به معروف و نهی از منکر در گفتار قرآنی»، «امر به معروف و نهی از منکر در گفتار متأخر اسلامی» و «امر به معروف و نهی از منکر در تاریخ اسلام» است. در فصل اول این بخش به تبیین تمام واژههای امر به معروف و نهی از منکر در متن قرآن پرداخته شده است. فصل دوم این کار را در گفتار متاخر اسلامی یعنی حدیث، تفسیر، کلام بررسی کردهاند. فصل سوم به دوران نهضت و دوران استقرار امر به معروف و نهی از منکر در تاریخ اسلام اختصاص یافته است.
نویسندگان بخش دوم را به مطالعه جامعهشناختی امر به معروف و نهی از منکر در ایران پس از انقلاب اختصاص دادهاند. این بخش خود شامل سه فصل با عنوانهای مبانی نظری، امر به معروف و نهی از منکر از نظرگاه سه گرایش دینی در ایران معاصر یعنی از نگاه محافظتگرایان دینی، ترمیمگرایان دینی و دیدگاه بازسازیگرایان دینی پرداخته شده است. فصل ششم یا فصل پایانی کتاب به امر به معروف و نهی از منکر در نظام جمهوری اسلامی و تاریخ آن از بدو استقرار و سه دوره تاریخی درباره امر به معروف و نهی از منکر اختصاص یافته است.
در بخشی از این کتاب آمده است: «یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد که فضای مشترک مفهومی مرتبط با منکرات اجتماعی و دینی تا حدود زیادی ابهام آلود است. درصد بالایی از پاسخگویان نقش چندانی برای منکرات دینی و اجتماعی در تخریب جامعه قایل نیستند. حتی در مقایسه با معروفهای اقتصادی و اداری نقش معروفهای دینی و اجتماعی را نیز در اصلاح جامعه کم اثر ارزیابی میکنند. دسته بندی مردم از انواع منکرات دینی و اجتماعی متشتت و پراکنده است. به نظر میرسد که فضای مفهومی مربوط به منکرات حوزه دین و حوزه اجتماع برای ایجاد تعاملات و کنشهای اجتماعی دچار آسیب یا دگرگونی شده است. برعکس یافتههای تحقیق نشان داده است که پاسخگویان در باب معروفها و منکرات اقتصادی و اداری - قانونی تا حد زیادی هم عقیده هستند، فضای مشترک مفهومی قابل قبولی راجع به منکرات و معروف های این دو حوزه دارد.»
نظر شما