«کتابِ کودکی» به کوشش مهرداد اسکویی و سمیه امیری گردآوری شده و علاوه بر عکسهای تاریخی و شرح آنها، شامل دو پژوهش و یادداشتی از ناصر فکوهی (انسانشناس و استاد دانشگاه تهران) و سمیه امیری (پژوهشگر و نویسنده) است.
این کتاب با هدف دسترسی مخاطبان به این منابع تصویری و پژوهشی، بهصورت دوزبانه منتشر شده و در فروشگاههای معتبر بینالمللی نیز عرضه خواهد شد. این کمپین با هدف پیشفروش پانصد نسخه از این کتاب برای تأمین سرمایه انتشار چاپ اول آن راهاندازی شده است. در ادامه گفتوگوی ما را با مهرداد اسکویی، تدوینگر این کتاب بخوانید.
همه کسانی که علاقهمند به کتاب هستند، بهویژه آنان که مجموعه عکس را میپسندند، شما را با کتاب «حتما عکس دیگری هم هست» میشناسند.
از کتاب «حتما عکس دیگری هم هست» 400 نسخه باقی مانده بود که هفته گذشته یک نفر یک جا خریداری کرد و چاپ آن تمام شد.
کتابی با عنوان «فلسطین به روایت کارت پستال» داشتید که دیگر تجدید چاپ نشد. درست است؟
هم درباره فلسطین کتابی با این عنوان دارم و هم پیرامون حج که خیلی زود نایاب شدند.
ناشر قصد تجدید چاپ این کتابها را ندارد؟
ناشر این کتابها انتشارات گمان است که نمیدانم چه سرنوشتی پیدا کرده است.
انگیزه شما برای اینکه مشارکت مردمی برای چاپ و انتشار «کتابِ کودکی» را جلب کنید، چه بود؟
من بیش از 10 سال که «مرکز میراث تصویری» را با حضور پژوهشگرانی راهاندازی کردم که به طور مستقل کار میکند. مرکز میراث تصویری از سال 1388 به منظور کار روی کارت پستال، عکس، شیشه عکاسی، نگاتیوهای عکاسی و نامههای تجارتخانهها آغاز به کار کرد؛ بخش مهمی از فعالیت این مرکز روی عکس و کارت پستالهای دوره قاجار، پهلوی اول، پهلوی دوم و دهه اول بعد از انقلاب اسلامی یعنی 1357 تا 1367 است. در مجموعهای که ما کار میکنیم، آثار توسط مردم به مرکز داده یا خریداری میشود و کارمان روی حوزه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی در دهههای مختلف تاریخ معاصر است. بر این اساس کتابهای مختلفی را در زمینه کارت پستال، عکس و نامههای تجارتخانهها طراحی کردیم.
در این زمینه تجربه من برای کتابهایی که تاکنون منتشر کردهام، به کمک ما آمد. کتاب «گیلان به روایت کارت پستالهای تاریخی» پس از انتشار دوزبانه بلافاصله نایاب شد. کتاب عکسهای پرتره «یاد و نگاه» با استقبال مردمی روبهرو شد و مردم آن را خیلی دوست داشتند و خارج از ایران مورد توجه قرار گرفت. یکی از مسایل بزرگ ما در کشور اکنون پخش کتاب است و فاصله چاپ تا پخش کتاب بسیار طولانی است و عملا کتاب به درستی به دست علاقهمندان آن نمیرسد.
در تولید محتوای کتاب افزون بر مجموعههای شخصی و آنچه نزد مردم قرار دارد، آیا از منابع دولتی یا مراکز اسناد و کتابخانه ملی استفاده کردید؟
برای «کتابِ کودکی» نه. بیشتر عکسها آنچه که گردآوری کردم، است و تعدادی از اینها را افراد به ما دادند. بیشتر ترکیبی از عکسهای خانوادهها و بخش عمدهای از آنچه در این سالها توانستم جمعآوری کنم، است. چند عکس هم متعلق به مجموعهای که برای «گیلان در عصر قاجار» چاپ کردیم مورد استفاده در این کتاب قرار گرفته است.
تلاشم این است که چون آن منابع مورد استفاده دیگر پژوهشگران قرار گرفته است برای این کتاب با نگاهی تازهتر عکسهای نوتری مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که کتاب کودکی با رویکرد بینالمللی منتشر میشود و قرار است در خارج از ایران به فروش برسد بنابراین نخواستم از آرشیوهایی که به صورت عام یا آنلاین هستند استفاده کنم. حتی برای این منظور چند عکس که از موزه ملی تفلیس گرجستان استفاده کردیم حق چاپ و نشر این عکسها خریداری شده و دارای مجوز است.
یعنی کپیرایت عکسها و اسناد را رعایت میکنید؟
با توجه به اینکه قرار است کتاب در ابعاد جهانی توزیع شود، قطعا این مورد برای ما مهم بود و آن را رعایت کردیم زیرا به محض توزیع کتاب در دیگر کشورها در صورت پرداخت نشدن حق کپیرایت با مشکل مواجه خواهد شد.
برای مرکز میراث تصویری در زمینه چاپ کتاب غیر از این مورد، چشماندازی ترسیم کردهاید؟
«کتاب کودکی» 4 جلد است؛ کارهای پژوهشی جلد اول این کتاب را با سمیه امیری انجام دادم و مقدمه کاملی هم دکتر ناصر فکوهی بر کتاب نوشته است. این مجموعه شامل دورههای مختلفی است که در جلد اول دوره قاجار، جلد دوم پهلوی اول، جلد سوم به دوره پهلوی دوم و نهایتا در جلد چهارم دهه اول پس از انقلاب اسلامی به مخاطب ارایه میشود.
این 4 جلد طراحی شده و 70 تا 100 درصد عکسهای تمامی این کتابها فراهم شده است. اما ما گام به گام حرکت میکنیم چون این یک مجموعه از کارهای ماست و مجموعه دیگری که در دست انجام داریم مجموعه کارت پستالهای تاریخی ایران است. اکنون کتاب «آنسخدی» را حاوی کارت پستالهای آفیشیال یا رسمی و دولتی دوره مظفرالدین شاه را با نشر اتفاق داریم آماده میکنیم که کار پژوهشی آن را زینب علیزاده و بهروز نصر بهعنوان مشاور پروژه انجام دادهاند. این کتاب حاوی 65 کارت پستال اولیه رسمی تاریخ ایران است.
این مرکز پیوسته در جمعآوری، دستهبندی، پژوهش، آرشیو روی نگاتیو، عکس، کارت پستال، شیشه و... متمرکز و دایم در حال کار است. بسیاری از اسناد تصویری توسط مردم به این مرکز داده میشوند.
کسانی که مایل به اهدا عکس یا کارت پستال باشند، چگونه میتوانند این کار را انجام دهند؟
معمولا از راه فضای مجازی به ویژه صفحه شخصیام در اینستاگرام انجام میشود. ما چون اصراری به داشتن اصل عکسها و کارت پستالها نداریم بنابر این کسانی که مایلند اینها را در اختیار مرکز بگذازند با اسکن کردن و ارسال آن به همراه اطلاعات مربوط به عکس یا کارت پستال میتوانند اقدام به مشارکت در این پروژهها کنند. با این یادآوری که مرکز این اسناد تصویری را به نام اهداکننده بایگانی میکند.
اخیرا 300 عکس تاریخی اسکن شده توسط امید وفایی از شیراز به مرکز میراث تصویری اهدا شده است و پیوسته این مسیر نوبهنو میشود. جالب است که بگویم محل پژوهشکده و مرکز ما متعلق به یک بانو و آقای پزشک است که بدین منظور بهشکل رایگان در اختیار مرکز میراث تصویری گذاشتهاند و انتظاری ندارند درحالیکه عدهای هم به خاطر اینکه مدام ما در حال اسکن کردن اسناد و تصاویر هستیم به این مرکز «هارد درایو» اهدا میکنند زیرا نیاز داریم اسناد را در سه جای مختلف ذخیره کنیم.
آیا با مشکلی هم مواجه هستید؟
بزرگترین مشکل ما اقتصادی است. زیرا یک مرکز پژوهشی کوچک مستقل هستیم که چندین کتاب منتشر کرده است. هدفگذاری درازمدت ما برای فرهنگ ایران به گونهای است که کمکهایی میطلبد تا سیستم اسکن و آرشیو و برنامهریزی را غنیتر کنیم. یکسال گذشته ناچار به تعدیل نیرو شدیم و بهترین همکاران مرکز را به همین خاطر از دست دادیم، زیرا نمیتوانیم بهخوبی حقوق بدهیم. تمام مجموعه متکی به سه نفر است و بقیه پژوهشگران به شکل پروژهای با این مرکز کار میکنند.
از سازمانها و نهادها خواستار کمک شدهاید؟
برای من خیلی سخت است که چنین کاری کنم؛ شده که نهادهایی مانند بنیاد سینمایی فارابی کتابهای ما را پیش خرید کند یا امکان دارد جشنوارهای چنین کاری کند اما اینکه بخواهند از مرکز ما حمایت کنند، نه. حتی در این وضعیت وزارت حج عربستان سعودی برای حمایت از کتاب حج اعلام آمادگی کرد اما نپذیرفتم زیرا علاقه مند بودم در ایران این کتاب به چاپ برسد. به همین دلیل هم این موضوع باعث شد برای کار روی کارتپستالهای تاریخی خلیج فارس کارشکنی انجام گیرد و هرجا اقدام به تهیه اسناد و تصاویری که با عنوان «خلیج فارس» کردم، همه را از دسترس من خارج کردند و هرجا تقاضای خرید این اسناد میکردم با مانع روبه رو شدم و نتوانستم یک مورد از آنها را در حراجیها تهیه کنم. هر گونه سندی که در رابطه با خلیج فارس بود، مانند یک دستگاه مکش جمعآوری و خریداری شد و مشخص نیست در کدام آرشیو و کجای این جهان قرار دارد و زور من نرسید و آرزو داشتم که کتابی با کارت پستالها، عکسها و اسنادی کار کنم که پیرامون خلیج فارس است.
آنچه برای من مهم است پروژه نجاتبخشی عکسها، کارتپستالها و نامههاست؛ نامههای تجارتخانهها یا نامههای مردمی به دلیل اینکه سالها تمبر، پاکت و مُهر ارزش داشت توسط کلکسیونرها جمعآوری شد اما بسیاری از نامهها دور انداخته یا بهعنوان برگههای تمرین خط فروخته شدند و ما بخش عمده ای از نامههای ارزشمندی که حاوی اطلاعات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و حتی سیاسی بود را از دست دادیم.
از چند سال پیش شروع کردم به جمعآوری نامههای به ظاهر بیارزش. مثلا بسیاری از نامههای پس از انقلاب ایران؛ بسیاری از این نامهها توسط پاکبانهای گرامی به ما رسید. بسیاری از این نامهها و عکسها در کیسههای زباله جستوجو شد. بارها عکاسخانه خریداری کردم و 28 هزار نگاتیو را خریدم. موردی در گیلان و عکاسخانه علمیپور رشت در میان داروهای ظهور و میان زباله با همکاری بابک روحالامینی پژوهشگر تاریخ یافتم و با کمک حوزه هنری گیلان توانستیم با همکاری نشر ایلیا تاریخ توانستیم 5 هزار نگاتیو از مردم جمعآوری، اسکن و تقسیمبندی کنیم و بر اساس یک قرارداد به حوزه هنری گیلان بدهیم. یعنی اکنون حوزه هنری گیلان 5 هزار اسکن از نگاتیو، شیشه و عکسی که مردم به ما دادند را دارد. در تهران اخیرا عکاسی «دولو» یا عکاسی «هلند» چند هزار نگاتیو در اختیار مرکز میراث تصویری قرار دادند. بدین شکل برنامهریزی میکنیم برای نجات عکسهای در خطر.
شیراز دروازه ورود عکاسی از جنوب ایران به کشور بوده است و «فردوسی» و «مانی» در این شهر، جزو نخستین عکاسخانههای ایران بودهاند. این بناها مورد بیمهری قرار گرفتند.
صادقانه بگویم که شرایط اقتصادی و چه چیزی زودتر بازده داشته باشد برای ما و گسترش فضای دیجیتال و تلفن همراه و فضای مجازی و درگیر کردن مردم با همین پیامهای ریز و درشت و خوب و بدی که میفرستند، باعث شده غافل شویم از آنچه که داریم از دست میدهیم. یکی از این موارد اینکه چند نفر از عراق میآیند و میگویند هرچه عکس عتبات عالیات، اماکن مقدس، مساجد و از این دست دارید، ما به دلار میخریم. بنابراین دیگر کسی نمیآید به من 4 تا عکس از حرم امام رضا (ع) یا حضرت معصومه (س) بدهد. همه به سمت آنها میروند. 10 سال پیش که شروع به این کار کردم آلمانیها عکسهای زیادی را که مربوط به یک حوزه خاص در ایران میشد، خریدند و بردند. به همین شکل بلژیکیها و اتریشیها میآمدند نمونههایی از این دست را میخریدند. ازسویی هلندیها زندگی روزمره مردم از جمله آثار «سوروکین» را جمعآوری کردند یا روسها عکسهایی را که متعلق به مشروطه و رویدادهای تاریخی شمال ایران بود، بردند. آن زمان چشم باز کردم، دیدم میخواهم کاری بکنم که پیش از آن تفننی بود اما وقتی جدی دنبال کردم دیدم این قصه شوخی است و اسناد تصویری ایران را جمع میکنند و میخرند و میبرند. من و شما نمیتوانیم جلو این جریان را بگیریم.
بر اساس برآوردی که کردید و کمپینی که راه افتاده، تاریخ نهایی آماده شدن کتابِ کودکی آیا زودتر از موعد است؟
«کتاب کودکی» بدون هیچ مشکلی 10 روز مانده به عید نوروز مجموعهها را برای ارسال به شرکتها آماده میکنیم و نیمه دوم فروردین 1400 پس از تعطیلات نوروز کتابها برای کسانی که پیش خرید کردند بلافاصله ارسال خواهد شد.
آیا از این تعداد کتاب، برای توزیع در کتابفروشیها هم شماری در نظر گرفتید؟
قطعا اگر 500 جلد پیشفروش شود سعی میکنیم 1000 نسخه منتشر کنیم. اگر هزار جلد خریداری شود، سعی میکنیم تجدید چاپ دیگری کنیم که به کتابفروشیها هم برسد.
هزینه نهایی کتاب برای هر نسخه را چقدر تخمین میزنید؟
بهای پشت جلد کتاب بین 130 تا 150 هزار تومان دربیاید اما برای پیش خرید 100 هزار تومان است. برای ما و ناشر بهتر است که هرچه زودتر کتاب را منتشر کنیم.
یادآور میشود: تا زمان انتشار این مصاحبه به گفته مهرداد اسکویی، با استقبالی که از طرح پیشفروش کتاب کودکی در سایت «حامیجو» شد، در صورت اینکه میزان مشارکت مردمی از 150 درصد بیشتر شود این اثر افزون بر فارسی به زبان فرانسه و چنانچه 200 درصد مشارکت شود، چاپ سوم کتاب در شمارگان 500 نسخه بهصورت دوزبانه (فارسی و ژاپنی) منتشر میشود.
نظر شما