«شیما احمد صفاری» یکی از پژوهشگران استان قزوین است که مطالعه آثارش میتواند زمینه آشنایی دانشجویان و علاقهمندان معماری را نسبت به این حوزه هموارتر کند. «هویت شهری قزوین در دوران صفویه» و «معماری جهان اسلام» دو عنوان کتابی هستند که توسط این مدرس دانشگاه تالیف شده است. وی دکترای باستانشناسی دارد و در تالیف دو کتاب «تاریخ مختصر معماری و انسان» و «طبیعت و معماری» با ملیکا کیوانینژاد، همکاری داشته است. کتاب «معماری جهان اسلام» بهتازگی به قلم این پژوهشگر تالیف و توسط انتشارات سایهگستر منتشر شده است. به همین بهانه با وی به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
برای نوشتن کتاب چقدر زمان صرف کردید و از چه منابعی استفاده کردید؟
از زمانی که تصمیم به نوشتن کتاب گرفتم تا زمان اتمام و چاپ آن، چیزی حدود یک سال زمان صرف شد. مطالعه کتب دکتر پیرنیا و دکتر کیانی، در نوشتن کمک بسیاری به من کرد و سبب شد با دید دیگری معماری جهان اسلام را به رشته تحریر درآورم. از منابع متعددی در این خصوص استفاده کردم که لیست تمام منابع مورد استفاده در انتهای کتاب ذکر شده است.
از ویژگیهای کتاب برایمان بگوئید.
در ابتدا لازم است تا تعریف مختصری از معماری اسلامی ذکر شود. بنایی دارای معماری اسلامی است که مردم با دیدن آن، اسلام، سنت و مذهب مسلمانان برایشان تداعی شود. این گونه از معماری، شامل معماری گسترهای از جهان میشود که ما با عنوان «جهان اسلام» میشناسیم. معماری این کشورها تحت تأثیر ایدئولوژی اسلام در طول زمانی مشخص قرار گرفته و به همین خاطر دارای برخی ویژگیهای مشترک شدند. اما اینکه این نوع معماری از چه زمانی وارد کشور ما شد، باید گفت از همان بدو ورود اسلام به ایران این نوع معماری نیز وارد ایران شد و با فرهنگ ایران امتزاج پیدا کرد و ساخت بناها با شیوه اسلامی آغاز شد. برای نمونه اولین سبک معماری اسلامی در ایران در سدههای اولیه اسلامی، سبک خراسانی است، بناهای ساخته شده در این سبک متناسب با نیاز مردم تغییر کاربری یافته و یا ساخته شدند. برای نمونه از این نوع بناها میتوان به مسجد فهرج اشاره کرد که احتمالا یکی از خانههای اشرافی زمان ساسانی بوده و با تغییر کاربری به مسجد تبدیل شده و یا حتی چهارطاقیهای زمان ساسانی که با مسدود شدن دیوارها از سه سمت به مسجد تبدیل میشدند.
معماری اسلامی تا چه حد بر پایه معماری ایرانی استوار است و آیا در طول تاریخ توانست بر معماری ایرانی غلبه کند؟
به طور کلی هنر و معماری اسلامی به هر سرزمینی که وارد شد، از تمدن آن سرزمین تاثیر پذیرفت و با مضامین هنری آن منطقه تلفیق شد و به این ترتیب معماری خاص آن منطقه را به وجود آورد. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و شیوههای معماری قبل از اسلام آن در معماری اسلامی اثرگذار بوده که این موارد عبارتند از: نیارش پارتی که در سبک خراسانی همچنان مورد استفاده بود و عوامل بسیاری دیگری. اما معماری ایرانی بر معماری اسلامی غلبه نکرد، بلکه در اثر تلفیق سنتهای هنری قبل اسلام و بعد اسلام معماری ایرانی اسلامی به وجود آمد. برای نمونه بسیاری از موتیفها و نگارههای تزئینی بنا در معماری قبل از اسلام در ایران با تغییر شکل و معنا به دورههای بعد از اسلام انتقال یافت و در تزئین بناها استفاده شد که برای نمونه میتوان به نگاره چلیپا اشاره کرد، و یا حتی نقوش اسلیمی که ریشه در زمان ساسانی داشته به وفور در تزئین بناهای اسلامی دیده میشود. بسیاری از شیوههای تزئینی از جمله گچبری یا نقاشی روی گچ نیز از قبل از اسلام رواج داشته و با شیوههای اجرایی متفاوت به دوره بعد از اسلام منتقل شده است.
مهمترین عناصر معماری اسلامی چیست؟
هر بنای دوره اسلامی چه بنای مذهبی، مانند مسجد و مدرسه و چه بناهای غیرمذهبی، مانند كاروانسرا و كاخ از فضاهای گوناگونی تشكیل میشود. میانسرا - حیاط و صحن - یكی از ویژگیهای معماری اسلامی است که در مساجد و مدارس نیاز مسلمانان را به وضوخانه و محل تطهیر تامین میکرد و در کاروانسراها محلی برای استراحت مسافران و نیز بارگیری و باربندی بود. یکی دیگر از عناصر معماری اسلامی، ایوان بود که از زمان اشکانی مورد استفاده قرار گرفته و ساخت آن تاکنون به شیوههای گوناگون ادامه یافته است. رواق نیز از دیگر عناصر معماری بوده که معمولا دهانه اینگونه فضاها روبه صحن است و در ورودی مسجد را به شبستان یا گنبدخانه متصل میسازد. گنبد نیز مانند ایوان یکی از مهمترین عناصر معماری ایران است که سابقه آن به قبل از اسلام میرسد و از آن در بناهای اسلامی خصوصا مساجد زیاد استفاده شده است زیرا نمادی از آسمان و لایتناهی بودن خداوند بوده و غالبا دایرهایشکل ساخته میشود هرچند که اشکال گوناگونی از گنبد در بناها ساخته شدهاند. شبستان که نمادی از زمینی بودن و محل عبادت بوده و معمولا مربع شکل ساخته میشده از دیگر عناصر است که در مساجد، ارتباط شبستان و گنبد یعنی گذشتن از نفس و رسیدن به کمال مطلوب با مثلثهای پاکار برقرار میشده است.
از بهترین نمونههای معماری اسلامی در ایران به چه بناهایی میتوان اشاره کرد؟
نمیتوان به یک یا دو بنا بهعنوان بهترین نمونه از بناهای اسلامی در ایران اشاره کرد زیرا در هر دوره از تاریخ ایران بناهای شاخصی ساخته شده و بسیاری از این بناها همانند موزهای هزار ساله از معماری اسلامی ایران هستند مانند مسجد جامع اصفهان که تاریخ هزار ساله معماری را در خود دارد یا مسجد جامع عتیق قزوین و بسیاری بناهای دیگر.
در حال حاضر معماری اسلامی در فضای معماری شهری ما دیده میشود؟
در حال حاضر بهدلیل پیشرفت فناوری و تکنولوژیهای مرتبط با ساختمان سازی، ساخت بناهای مذهبی و اسلامی نیز با ویژگیهای مدرن در هم آمیخته است و شاید معماری اسلامی مانند دوران گذشته و به شیوههای گذشته بنا نشود.
در مورد گسترش معماری اسلامی به کشورهای دیگر بهویژه در آفریقا و اسپانیا توضیح دهید و آیا مولفههایی از معماری ایرانی در خارج از ایران دیده میشود؟
در دوره خلافت امویان و انتقال خلافتشان از مدینه به دمشق، هنر و معماری اسلامی شکل گرفت و سپس در دوران عباسیان و با تغییر پایتخت آنان به بغداد و درنهایت سامرا نیز نمونههایی از این هنر به یادگار گذاشته شد. با گسترش قلمرو مسلمانان به اسپانیا خصوصا اندلس و شمال آفریقا بهویژه در مصر و مغرب، معماری اسلامی با تاثیرپذیری از معماری کهن و قبل اسلام این کشورها ایجاد شد. معماری اسلامی در این مناطق از معماری مسیحیت و معماری بیزانس تاثیر پذیرفته و دو سبک معماری شامی و مغربی را به وجود آورده و معماران با سبک معماری اسلامی در این مناطق به ساختن بنا پرداختند که در برخی از بناهای ساخته شده نمودهایی از هنر معماری اسلامی ایران و نیز سایر تمدنها در آنها نمایان است. برای مثال در ایران نوع و نحوه طاقزنی در دوران ساسانی به اوج خود رسیده و رومیان نیز از طاق در بناهای خود با این که ابداعشان نبود به وفور استفاده میکردند، در دوره امویان علاقه به بناهای رومی و در دوره عباسیان علاقه به بناهای ایرانی وجود داشته است؛ بهطوری که شهری مانند بغداد به فرم شهرهای دوره ساسانی دایرهایشکل ساخته شده است و بنابراین دور از تصور نیست که تاثیر معماری این دو کشور را در بناهای اسلامی مناطقی مثل اسپانیا و شمال آفریقا ببینیم.
در پایان، کمی از از دورانهای اوج و افول معماری اسلامی در ایران بگوئید.
دوران اوج معماری اسلامی در ایران را میتوان در سبک رازی و دوره سلجوقی در قرون میانه اسلامی دید که از لحاظ نوع ساخت بنا و مرغوبیت مواد و مصالح یکی از بهترین دورانها بوده است و بار دیگر در دوران صفویه و در سبک اصفهانی معماری اسلامی اوج گرفته و بهترین نوع معماری را در بناهای مذهبی و غیرمذهبی این دوران میتوانیم مشاهده کنیم. ازجمله مسجد شیخ لطفالله یا عمارت کلاه فرنگی شاه تهماسب در قزوین. هر چند که در میانه این دوران و در سبک آذری نیز بناهای شاخصی همچون مدرسه غیاثیه ساخته شده و نیز تعدادی از بناها از گزند حوادث روزگار در امان نبوده و تخریب شدهاند. در تمام این دوران، معماری اسلامی با سنتهای ایرانی هماهنگ بوده و به بهترین شکل در ساخت بناهای اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. اما از دوران قاجار به بعد کم کم افول معماری اسلامی را شاهد هستیم زیرا در این دوران شاهان قاجار با سفر به کشورهای اروپایی و بازدید از بناهای آنها المانهای معماری اروپایی را وارد معماری ایران کردند و بناها از سنتهای ایرانی فاصله گرفت. برای مثال در بین نقوش اسلامی از نقشی مانند گل لندنی استفاده شده که سنخیتی با موتیفهای ایرانی ندارد.
نظر شما