گفتوگوی ایبنا با نویسنده کتاب «سیری در دنیای حیوانات»؛
روایتهای معتبر تاریخی و مذهبی قابلیت جریانسازی برای اصلاح قوانین محیط زیست را دارند
نویسنده کتاب «سیری در دنیای حیوانات» گفت: برخی از داستانها و روایتهای معتبر که با ریشههای تاریخی و مذهبی وجود دارد، میتوانند برای اصلاح قوانین محیط زیست جریانسازی کنند.
از علت آفرینش حیوانات، فهم و شعور تکوینی، حقوق بهرهوری، درسها و نکات زیبای زندگانی آنها گرفته تا حاضر شدنشان در عرصه قیامت که از دیرباز مورد توجه سایر مکاتب فکری بوده است. کتابهای بسیاری نیز در این زمینه نگاشته شده است از جمله آنها میتوان به کتاب «سیری در دنیای حیوانات» (گزارههایی از آفرینش تا معاد جانوران)، تألیف محمدحسین موحد اشاره کرد که نگاهی توحیدی به دنیای پر رمز و راز حیوانات دارد و بسیار درسآموز و قابل تأمل است. در ادامه شرح گفتوگو با نویسنده این کتاب را از نظر میگذرانیم.
چه چیز باعث شد به فکر گردآوری این مجموعه بیافتید؟
در واقع چیزی که باعث شد در رابطه با «دنیای حیوانات از نگاه اسلام» دست به قلم شوم، زیباییها و ظرافتنگریهایی بود که دین ما نسبت به جهان اطراف دارد. متأسفانه امروزه اینطور تصور میشود که ادبیات دینی، تنها سلسه انبوهی از بایدها و نبایدهاست که بدون هیچ تفکر و تأملی، انسان و جوامع بشری را بر تبعیت محض از آنها وا داشته است! در صورتی که اگر ما به این زیباییها و ظرافتهای جهان آفرینش که در آیات و احادیث متعددی به آنها رهنمون شدیم، توجه کنیم، این خود، میتواند یک باب جدید و پرباری در زمینه نگرش توحیدی ما به جهان آفرینش باز کند.
به تعبیر دیگر اگر بینش توحیدی متأثر از جهان طبیعت و دنیای حیوانات را به مردم ارائه دهیم، نوجوانان و جوانان خیلی بهتر و راحتتر میتوانند پذیرای معارف دینی باشند. لذا هدف اصلی از نگارش این کتاب، این بود که به مخاطبان دنیای مطالعه، این نکته را برسانم که مجموعه دادههای دینی، زیباییها و ظرافتهای بسیار زیادی دارد که میتوان در گذار آنان، پذیرای معارف دینی باشیم.
در انتخاب این داستانها چه معیارهایی داشتید؟ صرف اینکه در داستان، جانوری محوریت قصه را به خودش اختصاص داده باشد یا نوع مضامین اخلاقی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی بشر برایتان ارجحیت داشت؟
این کتاب، یک کتاب موسوعه است و موسوعه یعنی کتابی که در دادههای محتوایی خود، جامعیت مناسبی داشته باشد، به همین جهت در مرحله اول تصمیم بر این بود که هر آنچه درباره حیوانات در متون دینی ما بیان شده است، در این کتاب مطرح شود، چون همینطور که میدانید تمام دادههای دینی ما، حتی اگر درباره یک حشره ریز هم باشد، باز هم رسالتی دینی و نقشی هدایتگر دارد! لذا از هیچ یک از داستانهای پیرامون حیوانات به سادگی عبور نکردم و سعیم بر این بود که هر آیه یا حدیث را در جایگاه خودش قرار دهم.
لذا شما میبینید که این کتاب از یک فهرستبندی جالب و قابل قبولی برخوردار است که در همان وهله اول، مورد توجه خوانندگان قرار میگیرد. البته اگرچه تمام محتوای این کتاب بر طبق حجم انبوهی از آیات و احادیث معتبر بنا شده و در یک تقسیمبندی منطقی فهرست شده، اما با توجه به معضلات امروزه جوامع بشری، بیشتر مسائل اخلاقی که رویکردی تربیتی دارد، نمود پیدا میکند. به همین جهت بنده دو فصل اختصاصی از این کتاب را به این موضوع اختصاص دادهام؛ فصل پنجم و ششم که درباره درسهایی از حیوانات و رذائل اخلاقی مشترک میان حیوانات و انسانها نوشته شده است.
در فصل پنجم درسهایی از حیوانات مطرح شده است. البته درسهایی از حیوانات را خیلی از نویسندگان عنوان و درباره آن سخنرانی کردهاند، اما آنچه جای تأمل و دقت دارد این است که آن مطالب، غالباً بر اساس استحسان و دریافتهای شخصی خود از محیط طبیعت بوده است، لکن در این فصل تنها به درسگفتارهایی اشاره شده که از متون دینی استنباط شده است. احادیثی که تفکر و جهان بینش ما را به دنیای حیوانات معطوف میکنند. مانند حدیث معروف توحید مفضل که امام صادق(ع) پیوسته مفضل را به تفکر درباره خلقت حیوانات فرا میخواندند؛ یا احادیثی که پیرامون جهان منظم زنبورها، و دنیای شگفت مورچهها بیان شده است.
خیلی جالب است که حضرات معصومین(ع) در راستای هدایتگری انسانها، تنها به بیان سلسلهای از بایدها و نبایدها نپرداختند، بلکه در مرحله اول ذهنهای بشریت را به تفکر فراخواندند و یکی از آن موارد هم، تفکر درباره جهان حیوانات است و از طرفی در میان این همه، از همه مهمتر حدیث معروف به «توحید مفضل» است که از جمله یادگارهای معنوی حضرت امام صادق(ع) است که در آن از شگفتیهای جهان آفرینش سخن گفته شده است. امام صادق(ع) در چهار جلسه به بررسی اسباب و علل جهان آفرینش و حکمتهای آن پرداختهاند و یکی از آن جلسات فشرده ایشان با مفضل در رابطه با جهان شگفت حیوانات است.
قصه یا قصههایی در این کتاب هست که خودتان بیشتر از داستانهای دیگر کتاب تحت تأثیر آن قرار گرفته باشید؟
بله، چند داستان و موضوع است. یکی از آن داستانهایی که نه تنها من، بلکه هر انسانی را به شگفتی وامیدارد، ماجرای غمبار «ذوالجناح»، اسب سیدالشهدا(ع) در کربلاست و خیلی عجیب است حیوانی که در ظاهر فاقد شعور و عاطفه است با یک انسان ستمدیدهای همدردی کند. البته ممکن است کسی بگوید همدردی و عطوفت این حیوان در کربلا برخاسته از انس و الفت او با صاحبش بوده است و هیچ منشأ دینی ندارد! خیر، تنها چنین نیست، ما اینجا میخواهیم به این نکته اشاره کنیم که تمام حرکات ذوالجناح در میدان کربلا، به ما فرهنگ جدیدی از امامت را نشان میدهد و آن فرهنگ امامتمداری همه کائنات جهان آفرینش است که حتی این حیوان نه تنها در واقعه عاشورا، حالت غم و اندوه به خود میگیرد، بلکه به دفاع از امام حسین(ع) اقدام میکند.
به نظر من این داستان، داستان غنی و پرباری است که نکات بسیاری را به ما رهنمون میشود. اما بخش دیگری هم که برای خودم خیلی قابل توجه بود، بخش چهارم این کتاب است که در رابطه با برخورد اسلامی با حیوانات است. تاکنون کتابها و منشورات مختلفی در رابطه با حقوق بشر نوشته شده که در پی آن همیشه مسلمانان متهم به عدم رعایت حقوق بشر بودهاند. ما ضمن پرداختن به حقوق حیوانات، میخواهیم بگوییم دین اسلام که حتی برای حیوانات هم حق و حقوقی را مشخص کرده است، قطعاً نمیتواند کرامتهای بشری و فردی را فراموش کند!
در بخشی از فصل چهارم این کتاب به بررسی احکام و آداب برخورد مالک با حیوان پرداخته شده است. عجیب است که در لابهلای آن دستورها مالک حیوان مأمور به نظافت ناپاکیهای اطراف بینی و دهان حیوان خود شده است. یا در جای دیگر آوردهایم که شکارچی، حق شکار نوزاد حیوان را ندارد! و چنین صیدی از نگاه اسلام حرام است. کسانی که در دنیای بینالملل از حقوق بشر دم میزنند، باید ببینند که اسلام حتی به حیوانات و چارپایانی که در ملک شخص و در اختیار شخص هستند، اجازه نمیدهد هر نوع برخوردی در قبال آنان صورت بگیرد؛ دیگر انسان با آن جایگاه و مرتبه عالی خودش بماند.
قرآن کریم در مورد رفاه حیوانات چه میگوید؟ آیا واقعاً در عمل، حقوق حیوانات در اسلام مطابق با اصول اسلامی رعایت میشود؟
موضوع حقوق حیوانات یکی از آن دسته مسائلی است که در دوره پسارنسانس به صورت جسته و گریخته در اروپا به آن پرداخته شد و شاهد این هستیم که کشورهای مختلفی قوانین حمایتی چند منظورهای را به دنبال حمایت از حیوانات تدوین کردند. اما جالب است وقتی به آن صفحات مراجعه میکنیم، میبینیم آن قوانین اصلاً کامل نبوده و به صورت جزیرهای و پراکنده، هر کشوری قوانینی را تصویب میکرده است. مثلاً در یک جا کندن دُم چارپایان را ممنوع میکردند، در جایی آتش زدن و سوزاندن آنها مورد توجه قرار میگرفت؛ اما دریغ از یک برنامه جامع و کامل! به نظر من فرهنگ پسارنسانس اروپا در آن بلندای پیشرفت صنعتی خود، هنوز موضع مشخصی در قبال حیوانات و حقوق آنان پیدا نکرده بود.
چون میبینیم که دائماً درگیر افراط و تفریط میشدند. یعنی در یک جایی آنقدر حقوق حیوانات را بزرگ نشان میدادند که هیچ انسانی حق استفاده و بهرهوری عادی از آنها را نداشت! در صورتی که چنین چیزی به صورت عقلی و عرفی اصلاً امکان ندارد، چرا که حیوانات برای استفاده انسانها خلق شدهاند. یا در جایی دیگر آنقدر حقوق حیوانات را پایین میآورند که به انسان اجازه میدادند هر برخوردی با حیوانات داشته باشند. وقتی این موارد را مطالعه میکنیم، میبینیم فرهنگها، نحلهها و مکاتب فکری مختلف ـ با آن همه پیشرفت ـ نتوانستند قانون جامعی را در این زمینه وضع کنند.
اما وقتی به آیین و دستورات رحمانی اسلام مراجعه میکنیم، میبینیم به زیبایی تمام به این موضوع پرداخته است. اسلام استفاده از حیوانات را مد نظر قرار داده و میگوید حیوانات برای ما انسانها خلق شدهاند که از آنها استفاده کنیم، اما از طرفی دیگر به انسان اجازه نمیدهد که در این باره زیادهروی کند و به حیوانات ظلم کند و هرگونه برخوردی را با آنها داشته باشد. یعنی تعادلی در قوانین اسلامی در نظر گرفته شده که بر اساس آن میتوانیم هم از حیوانات استفاده کنیم و هم ظلم و تعدی به حیوانات نداشته باشیم.
اما نسبت به رعایت حقوق حیوانات در دوره کنونی باید عرض کنم که متأسفانه هنوز هم فرهنگهای اشتباهی وجود دارد که امنیت روانی و جسمانی حیوانات را با خطرهای متعددی روبهرو میکند. مانند همین به جنگ در آوردن سگها که هیچ فایدهای هم ندارد و البته در فقه اسلامی تحت عنوان «تحریش» میان حیوانات از آن نهی شده است.
در عصری زندگی میکنیم که مسائل محیط زیستی از موضوعات مورد اهمیت و توجه انسانهاست. نظر شما دربارۀ نقش ادبیات و به ویژه ادبیات داستانی در دستیابی بشر به اهداف زیستمحیطی چیست؟
همیشه و در همه عرصهها زبان هنر، خصوصاً ادبیات داستانی توانسته تحولات بسیاری را در علوم انسانی ایجاد نماید. چرا که ضمن پردازشهای هنری و ساختارهای بیانی، مخاطب ضمن بهرههای معنوی از قالب هنری، تمام روح و جانش را به محتوای پیش روی خود میدهد. اگر دیگر نویسندگان دغدغهمند هم در این باره قلمزنی کنند و نه تنها با ادبیات داستانی بلکه با سبک و حرفههای نگارشی خود، در این وادی بنویسند، قطعاً میتوانند نجات بخش جامعه انسانی در این باره باشند. چرا که محیط زیست الآن بیشتر گرفتار زیادهروی های نابخردانه شده که نه تنها شگفتی و عظمت جهان آفرینش را از بین میبرد، بلکه آیندگان را از این نعمت الهی محروم میکند.
در حال حاضر چه آثاری در دست تألیف دارید؟
طبق علاقه خودم، در حوزههای مختلفی فعالیت میکنم. در زمینههای اخلاقی، فقهی، کلامی و اعتقادی یا تاریخی؛ کتاب «اوج ارادت» از جمله کتابهایی است که در سال 98 با همکاری تیم نویسندگان موسسه حجره فقاهت به چاپ رسید. این کتاب در واقع اثر شگفت توسل به سیدالشهداء(ع) در زندگی عالمان دینی را به نمایش میگذارد که با اقبال خوبی هم مواجه شد. کتابهای دیگری که هماکنون در دست نگارش دارم، کتاب «نفوذ مرجعیت و تأثیر آن در ترویج مکتب تشیع»، «از اهل سنت میپرسیم»، «مؤذن کوچک، خاطرات شهید حسین خاکزادان»، «رنجنامه عالمان شیعی»، «آئین نوکری» و چندین مقاله دیگر است که در آینده نزدیک ان شاءالله به چاپ خواهند رسید.
در پایان باید تشکر میکنم از همه اساتید ارجمند و فرهیخته خودم؛ آقایان حسینی فقیه، دهشت، اسکندری و میرابی که صمیمانه بنده را در تحقیق و تألیف این کتاب یاری کردند.
نظر شما