در نشست «نمایشگاه مجازی کتاب؛ موزعان و کتابفروشان» عنوان شد؛
حذف تخفیف از نمایشگاه کتاب ضروری است/ موزعان و کتابفروشان در نمایشگاه مجازی شرکت داده شوند
فعالان و کارشناسان حوزه نشر در نشست نمایشگاه مجازی کتاب؛ موزعان و کتابفروشان با تاکید بر حذف تخفیف از نمایشگاههای کتاب خواستار مشارکت موزعان و کتابفروشان در طرحهای فروش کتاب مثل نمایشگاه مجازی و ایجاد نیاز به مطالعه در بطن جامعه شدند.
در این نشست موضوعاتی همچون ضرورت حذف تخفیف از نمایشگاههای کتاب، توجه به نقش موزعان و کتابفروشان در چرخه نشر، پیشبینی راهکارهایی برای مشارکت آنها در نمایشگاههای مجازی کتاب و همچنین اختصاص بودجههای حمایتی به زیرساختها، تجهیز کتابخانههای عمومی و افزایش تقاضای کتابخوانی در جامعه بهجای هزینه در نمایشگاههای کتاب مطرح شد.
تخفیفات نمایشگاهی حذف شود
- جناب کریمی؛ شما به عنوان یک موزع، نمایشگاه مجازی کتاب را چطور دیدید و فکر میکنید آیا برگزاری این رویداد در این دوره و دورههای آتی، چالشی را برای موزعان کتاب و نقش آنها در زنجیره نشر ایجاد میکند؟
ابراهیم کریمی: نمایشگاه مجازی کتاب، اتفاق خوبی بود و با توجه به اینکه در اردیبهشت ماه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار نشد، این رویداد جایگزین مناسبی برای آن بود اما از آنجایی که برای نخستین بار تجربه میشد، نارساییهایی را هم بههمراه داشت. خوب بود در کنار ناشران، کتابفروشان هم در این رویداد مشارکت داشته باشند. در گفتوگو با همکاران کتابفروش به این نتیجه میرسیم که همه فروش آنها بهصورت حضوری نیست و فروش غیرحضوری و مجازی نیز دارند؛ اگر چه از صبح تا شب فروشگاهشان باز است ولی در طول سال بخشی از فروش همین کتابفروشیها از راه دور انجام میشود و بهنظرم حیف بود که کتابفروشیها در این طرح مشارکت نداشتند زیرا زیرساختهای حضور در نمایشگاه را دارا بودند.
- آقای بهشتی؛ اگرچه ناشران بهصورت کلی از نمایشگاه مجازی کتاب راضی بودند اما میخواهیم بدانیم نظر شما بهعنوان یک ناشر درباره این نمایشگاه چیست و روند برگزاری آن در تجربه اول را چگونه دیدید؟
علیرضا بهشتی: وقتی یک کاری برای نخستین بار انجام میشود، طبیعی است که ایرادات و اشتباهاتی هم داشته باشد اما میتواند بهتر شود. بهطور کلی فکر نمیکردیم از نمایشگاه چنین استقبالی شود. اما باید گفت یکسری مشکلات عمده در صنعت نشر وجود دارد که با راهحلهایی مثل نمایشگاه مجازی کتاب هم مرتفع نمیشود. تعداد کتابفروشیهای کشور که شامل لوازمالتحریرفروشها هم میشود، محدود است؛ درحالی که طبق همین آمار در سال گذشته حدودا ۱۰۰هزار عنوان کتاب در سال چاپ میشود و ما با کمبود جدی ویترین روبهرو هستیم. نگاهی به آمار و ارقام نشان میدهد که درحال حاضر، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر فارغالتحصیل دانشگاهی در کشور داریم که خریدار کتاب هستند و گلوگاه صنعت نشر برای عرضه کتاب به آنها، همین کتابفروشیهای محدود هستند. بههمین خاطر میگویم تعداد محدود؛ زیرا یک کتابفروشی معمولی ۲۴ متری نمیتواند بیش از ۵ تا ۶ هزار عنوان کتاب را در فروشگاه خود ارائه کند. شهرکتابها هم با فضای گستردهای که در اختیار دارند حدود ۱۶ تا ۱۷ هزار عنوان کتاب که بخش عمدهای از آنها تجدید چاپ و پرفروشها هستند را در دل خود جای دادهاند. در این میان کتابهای جدید همه زیر دست و پا میروند و آثار خوبی هم که تولید میشوند، دیده نمیشوند و اکنون به حدی کتابها زیاد شدهاند که محلی برای عرضه آنها نداریم.
بنابراین؛ حتی در نمایشگاه کتاب هم نمیتوان همه کتابهای ناشران را دید و به همین دلیل معتقدم مشکلات صنعت نشر بدون چنین رفع مشکلات اساسی در صنعت نشر، قابل حل نیستند. الان در جنوب شهر تهران کتابفروش جدیای نداریم. در شهرستانهای بزرگ هم تعداد محدودی کتابفروشی داریم و در یک نگاه کلی فقط ۵ درصد جمعیت ایران در معرض کتاب قرار دارند. بهنظرم نمایشگاه مجازی کتاب راهحلی است که کمک میکند ۹۵ درصد دیگر جمعیت کشور هم در معرض کتاب قرار بگیرند؛ هرچند در این میان باید ایرادات جزئی برطرف شود. به اعتقاد من این نمایشگاه باید حالت دائمی پیدا کند و تخفیف در آن حذف شود؛ زیرا این تخفیف به همکاران کتابفروش ما آسیب جدی وارد میکند.
- جناب بهشتیان؛ نظر شما به عنوان یک کتابفروش درباره جایگاه کتابفروشان در نمایشگاه مجازی کتاب چیست؟
محسن بهشتیان: همکاران نشر، نظرات و مواضع من را میدانند. من بهطور کلی با فروش کتاب در نمایشگاه فیزیکی، مجازی و استانی مخالفم؛ زیرا معتقدم فروش نمایشگاهی سبب شده است چرخه نشر آسیب ببیند. در فروش نمایشگاهی دو عضو موثر چرخه نشر یعنی موزعان و کتابفروشان دور زده میشوند و ناشر مستقیم به خریدار کتاب میفروشد که این موضوع سبب آسیب جدی به کتابفروش و موزع میشود. ورودهای دولتی بهنظرم اگرچه به ناشران کمک میکند، اما در نهایت به چرخه نشر آسیب میرساند. سوال من این است که چرا باید در یک نمایشگاه، فروشی داشته باشیم که به کتابفروش آسیب برسانیم و بعد طرحهای فصلی را برگزار کنیم تا این آسیب جبران شود. نمایشگاههای کتاب میتوانند مثل همه کشورهای دنیا محل لابی و قرار ناشران باشند و خریداران به سمت کتابفروشیها سوق داده شوند. ضمن اینکه وظیفه دولت برای حفظ سلامت چرخه نشر ایجاب میکند با اعمال قانون، جلوی قاچاق کتاب و تخفیفهای ۵۰ تا ۶۰ درصدی کتاب را بگیرد؛ زیرا شاهد هستیم که الان یکسری از فروشگاههای اینترنتی کتاب شاهنامه را با ۷۵ درصد تخفیف میفروشد.
ما روزانه با نمایندگان پخشیهای نامعتبری مواجه هستیم که برای فروش کتاب با ۷۰ یا ۸۰ درصد تخفیف به ما مراجعه میکنند اما چون مخالف آنها هستیم، فروش این کتابها را قبول نمیکنیم؛ زیرا میدانیم که روند تولید این کتابها قانونی نیست. علاوه بر همه اینها، الان سراسر پیادهروها و میدانهای شهر کتابهای قاچاق با تخفیف ۵۰ درصدی فروخته میشوند. بنظرم دخالت دولت باید در نظم بخشیدن به چرخه صنعت نشر و حل این مشکلات باشد. مساله اصلی اینجا است که کتابفروشان در دوران برپایی نمایشگاهها مشکلات جدی مالی پیدا میکنند و اغلب از عهده پاس کردن چکهایشان هم برنمیآیند. معتقدم باید چرخه نشر شامل ناشر، موزع و کتابفروش را اصلاح کنیم و سالم نگه داریم. در این میان میتوان طوری در نمایشگاه عمل کرد که آسیبی به هیچ یک از این اعضا نرسد. هرچند گاهی دخالت دولت در برخی کارها آسیب میزند؛ بهعنوان مثال؛ مجوز یکسری از کتابها که خودش قبلا مجوز چاپ داده را لغو میکند و مدتی بعد همان کتابها به وفور در پیادهروها توسط دستفروشان عرضه میشود و در این میان فقط حقوق نویسنده، مترجم، ناشر، موزع و کتابفروش از بین میرود.
- برپایی نمایشگاه مجازی کتاب در ادامه بنایی بود که ۳۲ سال با برگزاری نمایشگاه فیزیکی گذاشته شد. در آن زمان توجیه این بود که شبکه توزیع و فروش کتاب در کشور بضاعت متوازن و متعادلی ندارد. از سوی دیگر مردم سایر استانها به کتابها و تازههای نشر دسترسی ندارند؛ بخصوص در برخی استانها محروم. به همین دلیل برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب در حوزه عدالت فرهنگی، دنبال میشود. اما شما معتقدید نمایشگاه مجازی بر عملکرد کتابفروشان و شبکه توزیع تاثیر منفی میگذارد و به یک دور باطل تبدیل شده که هر دو به هم لطمه میزنند. سوال اینجا است که اگر فروش نمایشگاهی حذف شود با توجه به مشکلات توزیع تکلیف مردم مناطق محروم چه میشود؟ بهنظر شما دو گانه را چگونه میتوان حل کرد؟
بهشتیان: به نکته درستی اشاره کردید؛ شهرستانها به علت محدود بودن کتابفروشی دسترسی زیادی به کتاب ندارند. از سوی دیگر برخی ناشران کوچک هم بنا به دلایلی کتابشان به کتابفروشیها نمیآید و مجبور هستند که این آثار را در نمایشگاه کتاب عرضه کنند. معتقدم در این زمینه باید راه میانهای یافت؛ به طوری که با برگزاری نمایشگاه هیچ یک از اعضای چرخه نشر آسیب نبینند. الان برخی از موزعان طرحی اجرا میکنند که وقتی خریدار به صورت اینترنتی درخواست کتاب میکند، این کتابها به کتابفروشی ارسال میشود و مشتری کتاب خود را از نزدیکترین کتابفروشی محل زندگی خود تحویل میگیرد. من در نمایشگاه فیزیکی سال گذشته به رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران پیشنهاد دادم، کتابفروشان هم مشارکت داده شوند؛ به این شرط که کتاب جدید نفروشند و کتابها همه متعلق به دو سال قبل باشند. بهنظرم باید جلوی آسیب نمایشگاههای کتاب را گرفت زیرا این آسیب بهمرور موجب تعطیلی کتابفروشیها میشود و شوق و ذوق ادامه کار را هم از آنها میگیرد. اکنون وضعیت بهگونهای است که نمایشگاه کتاب محل صفآرایی ناشران و کتابفروشان است؛ درحالی که درست نیست و آنها و در کنار هم هستند و تاکنون با همدیگر کارهای بزرگی انجام دادهاند. در این میان پیشنهاد من این است که برای بقای کتابفروشان باید تخفیف از نمایشگاههای کتاب برداشته شود زیرا با وجود این تخفیفها کتابفروش نمیتواند با ناشر رقابت کند. در این زمینه معتقدم تخفیف نمایشگاهی باید از کتابها حذف شود و بخشی از فروش نمایشگاههای فیزیکی و مجازی نیز به کتابفروشان داده شود.
بودجهها صرف ارتقا تقاضای کتاب شود
- با توجه به اینکه موقعیت صنفی شبکه توزیع و فروش باید در نظر گرفته شود و از سوی دیگر دسترسی برای مردم هم فراهم باشد، بهنظر شما ماهیت نمایشگاه چگونه باید باشد؟
کریمی: نمایشگاه یعنی نمایش کتاب اما نمایشگاه ما به بازار فروش 10 روزه تبدیل شده است. معتقدم باید روزی فرا برسد که نمایشگاه فقط محلی برای نمایش باشد. ناشر باید فقط تولیدکننده کتاب باشد، توزیعکننده کتابها را توزیع کند و کتابفروش هم کتابها را بفروشد. در این میان دولت نباید در ماجرای فروش کتاب، ارائه تخفیف و صرف بودجه در این حوزهها ورودی داشته باشد و خود را درگیر این کارها کند زیرا کارش این نیست.
در این زمینه بهترین و مهمترین کار دولت این است که تقاضا برای بازار کتاب را افزایش دهد. تجربه نشان میدهد وقتی در برنامههای تلویزیونی کتابی معرفی میشود، آن کتاب تقاضای بالایی در جامعه پیدا میکند و فروش بیشتری دارد. امروز شاهد هستیم در دورافتادهترین روستاهای کشور هم یک بقالی است که در عرضه محصولات مختلف غذایی، سهولت دسترسی را ایجاد کرد؛ چون تقاضا برای این کالاها وجود دارد. زمانی که تقاضا باشد شبکه توزیع به سرعت کار خود را انجام میدهد. بار دیگر تاکید میکنم بهنظرم دولت به جای اینکه بودجه صرف برگزاری فروش کتاب با نام نمایشگاه کند باید تقاضا برای کتاب را بالا ببرد. این کارها هم با نقد، بررسی و معرفی کتاب در رسانههای دولتی بخصوص تلویزیون و رادیو و سایر رسانهها امکانپذیر است. دولت با ایجاد تقاضای بیشتر در حوزه کتاب سطح دسترسی به آن را هم ارتقا میدهد، اگر برای هر کالایی از جمله کتاب تقاضا باشد کتاب به سرعت به دست خواهان آن میرسد. الان ظرفیت توزیع کتاب ما بیش از تقاضای بازار است کما اینکه در همین وضعیت فعلی کتابهایی به چاپهای مکرر میرسند و در همین سیستم کتابفروشی و توزیع و عرضه فروخته میشوند.
نکته دیگری که شما به آن اشاره کردید، در دسترس قرار گرفتن کتاب در مناطق محروم است که به نظر من اغلب، این مناطق سپر بلا میشوند تا تخفیفها به افرادی درمحلات اعیاننشین تهران و مراکز استانهای مهم برسد. پیشنهاد من این است که دولت به جای این تخفیفها در مناطق محروم کتابخانه عمومی احداث کند یا کتابخانههای موجود را با خرید کتاب از ناشران تجهیز کند. اما نکتهای که وجود دارد این است که خرید کتاب ناشران باید بهصورت شفاف و روشن، بدون هیچگونه تبعیض و رانتی باشد.
- اگر واقعا به تقاضای شهرستانها به شکل درست و کافی پاسخ داده میشود؛ پس چرا مردم استانها و شهرستانهای مختلف از نمایشگاه مجازی کتاب استقبال خوبی کردند؟ آیا در نظر گرفتن تخفیف در این زمینه موثر بود؟
کریمی: بهنظرم تبلیغ مهمتر از تخفیف است. شما وقتی به کالایی نیاز داشته باشید و ۸۰ درصد مبلغ آن را داشته باشید، مشکل تامین ۲۰ درصد دیگر آن را ندارید. در این زمینه همانطور که گفتم به جای ۲۰ درصد وجه تخفیف، میتوانیم همان مبلغ یارانه را صرف توسعه کتابخانههای عمومی و بالا رفتن تفاضای کتاب در جامعه کنیم. ما کالاهایی داریم که جزو کالاهای اساسی نیستند ولی گردش مالی بسیار بالایی دارند؛ چون مردم به آن کالاها احساس نیاز دارند. در اینجا متوجه میشویم که این احساس نیاز حتی از نیاز هم مهمتر است. نمونه بارز آن که طی سالهای گذشته بارها دیدهایم این است که در برنامههایی که موضوع آن کتاب و کتابخوانی بوده و کتاب معرفی شده مردم از نقاط مختلف کشور برای خرید آن اثر درخواست و تقاضا داشتند و در کوتاهترین زمان هم کتاب به دستشان رسیده است. اینروزها با موسسات پست خصوصی و شبکه حمل و نقل عمومی هر کالایی به سهولت به دست مردم میرسد. اصل مساله نیاز به کالا است و اگر نیاز به مطالعه و آگاهی وجود داشته باشد، به موازات این نیاز، کتابفروشیهای بیشتری تاسیس میشوند و شبکه توزیع هم کار خود را انجام میدهد.
ظرفیت بازار کتاب برای ناشران کم است
- جناب بهشتی آیا بخش مجازی نمایشگاه کتاب تهران باید بستری برای فروش کتاب فعالان نشر باشد یا اینکه فقط به بخش نمایشگاهی آن توجه شود؟
بهشتی: مساله اینجا است که امکان ارائه همه کتابها در کتابفروشیها وجود ندارد و باید راهحلهایی برای این موضوع در نظر گرفته شود. ما حتی اگر هم بخواهیم کتابها را به شکل گسترده معرفی کنیم، مگر چه تعداد کتاب را میتوان در صدا و سیما معرفی کرد؟ در صنعت نشر ما ناشر، موزع و کتابفروش هر کدام ماموریت جداگانهای دارند. بهنظر من ماموریت اول ناشر، تولید کتاب نیست؛ تولید نویسنده و مترجم خوب است. اما وقتی ناشری کتابی چاپ میکند که فقط ۳۰ عدد از آن به فروش میرسد، دغدغه فروش پیدا میکند و به دنبال راهکارهایی برای فروش آن است. باید فرصتی ایجاد شود تا نویسندگان بهمرور پیشرفت کند و شناخته شوند؛ هرچند پیشرفت مستلزم خلاقیت است.
از سوی دیگر فکر میکنم نمایشگاه مجازی را به جز یک موسسه دولتی هیچ مجموعه دیگری نمیتواند برگزار کند. اگرچه شرکتهای خصوصی هم در زمینه فروش کتاب فعال است اما چرا نتوانسته کار نمایشگاه مجازی را به این شکل انجام دهند؟ زیرا در وضعیت کنونی ایران این کاری است که اگر خانه کتاب انجام بدهد، موفق میشود؛ چون چنین زیرساختی در کشور ما وجود ندارد که به عنوان مثال شرکتی مثل آمازون بتواند چنین کاری انجام دهد و برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب مزیت خانه کتاب و یک مجموعه دولتی است. همانطور که مدیران دولتی با مشکلات این حوزه آشنا هستند، از سوی دیگر کتابفروش و موزع هم باید با مشکلات کلی حوزه کتاب آشنا باشد. بهنظرم اگر در تصمیمگیریها، علمی برخورد شود و در این طرح کاری کرد که به گفته آقای بهشتیان، عرضه کتاب بدون تخفیف باشد، اتفاق خوبی خواهد بود. در زمینه نمایشگاه مجازی کتاب نیز باید بگویم زیرساخت آن در تمام دنیا وجود دارد و نمیتوانیم بگوییم برای اینکه موزعان و کتابفروشان به مشکل برنخورند، کاری که همه دنیا انجام میدهند را ما نباید انجام بدهیم.
بهشتیان: همانقدر که با صحبتهای آقای کریمی موافقم، با سخنان آقای بهشتی مخالفم. ما فروشنده هستیم و در نمایشگاه کتاب، ناشران ذینفع هستند و کتابفروشان و موزعان مخالف. ما میخواهیم به راهحلی برسیم که این چرخه معیوب سالم شود؛ آقای بهشتی میگوید در تمام دنیا نمایشگاه مجازی برگزار میشود اما سوال من این است که در کجای دنیا کتاب در نمایشگاه کتاب فروخته میشود؟ ما میخواهیم نمایشگاه کتاب شامل معرفی کتاب، نشستهای گفتوشنود میان ناشران و پدیدآورندگان و پیدا کردن بازار دائمی فروش کتاب باشد؛ نه اینکه به یک کتابفروشی بزرگ تبدیل شود که با تخفیف رقبای خود یعنی کتابفروشان را حذف کند.
همانطور که اشاره شد، حذف تخفیف به عنوان اولین قدم برای اصلاح کار است، اگر تخفیف برداشته شود دیگر هیچ کس تخفیف نمیخواهد؛ حذف تخفیف گام مثبتی است که آسیب به کتابفروشان را کم میکند. امروز هر کسی به کتابفروشی میآید، کتاب را با تخفیف میخواهد و وقتی میگوییم تخفیف نداریم، اسم سایتهایی را میگوید که کتاب را با تخفیف زیادی عرضه میکنند. اگر کاری کنیم که تخفیف برداشته شود و دیگر تقاضای تخفیف نباشد، بخش زیادی از مشکلات ما حل میشود. آقای کریمی گفت که باید تقاضای کتاب را در جامعه بالا برد من هم با این موضوع موافقم زیرا ترویج کتاب و کتابخوانی اهمیت زیادی دارد. زمانی که فیلم و سریالهای ایرانی و خارجی را با هم مقایسه میکنیم میبینیم که در همه فیلمهای آنها کتاب به وفور دیده میشود اما در هیچ فیلم و سریال ایرانی کتابخانه نیست؛ در حالی که وظیفه صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ترویج فرهنگ کتابخوانی و بالا بردن تقاضای کتاب است و میتوان گفت همه این موارد موجب میشود بهمرور زمینهای ایجاد شود تا به خصلت واقعی نمایشگاه کتاب نزدیک شویم.
تامین نقدینگی ناشران با تجهیز کتابخانهها
- در اینجا دو موضوع مطرح است؛ نخست اینکه ناشران با فروش نمایشگاهی امکان پیدا میکنند که از درصد مشخصی (40- تا 45 درصد) که قرار است در شبکه توزیع داشته باشند معاف شوند و ۲۰ درصد تخفیف نمایشگاهی را متقبل میشوند تا به نقدینگی برسند زیرا در شبکه توزیع و فروش ماههای زیاد برای بازگشت پول و سرمایهشان معطل باقی میمانند. موضوع دیگر این است که ناشران بهخصوص ناشران کوچکتر و تازهتاسیس، همیشه این بحث را دارند که جایی در ویترین کتاب کشور ندارند و محدودیت و ظرفیت برای توزیع و فروش همه کتابها به شکل کلی نیست و نمایشگاه کتاب تهران میتواند به آنها ویترین مستقیم بدهد تا از بازار کتاب سهم داشته باشند. نظر شما در این زمینه چیست؟
کریمی: اول باید بگویم نمایشگاه یک بازار ۱۰ روزه است و نباید هر بازار فروشی را نمایشگاه بگوییم. بهتر است واژه نمایشگاه را برای نمایشگاه و فروشگاه بزرگ و موقت را برای فروشگاه به کار ببریم. در پاسخ به سوال شما باید بگویم اگر نگران نقدینگی و مالی ناشران هستیم ما در کشور یک نهاد کتابخانههای عمومی کشور داریم که میتواند با بودجه دولتی و نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ناشران کتابهایی که ارزش خواندن دارند، بدون هیچ سفارشی خریداری کند و به مناطق مختلف کشور بهخصوص استانهای محروم برساند. با این کار هم نقدینگی ناشران تامین میشود و هم از لحاظ مالی تقویت میشوند از سوی دیگر خوانندگانی که سپر بلای برخی از این طرحها هستند هم به کتاب میرسند.
من وقتی به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران میآیم، گاهی واقعا خجالت میکشم زیرا به جمعهبازار مکارهای تبدیل میشود. ما در آنجا شاهد هستیم مقدسترین کتاب ما مسلمانان یعنی قرآن را (مثل آجر مناره!) روی هم میچینند و یک تابلوی تخفیف ۵۰ درصد روی آن میزنند. این اتفاق برای کتابهای مفاتیح و ... هم رخ میدهد. در بخش رمان و داستان هم وضعیت خوبی نمیبینیم. معمولا از روی کتابهای پرفروش یک ناشر نمونههای رونویسی شده با قیمت بالاتر و هزینههای تولید کمتر عرضه میشود که با یک عوامفریبی و تخفیف بالا عرضه میشوند. میتوان گفت که تنها بخشی از بازار فروش به کتابهای خوب و ارزشمند اختصاص دارد و معتقدم که این کار، جفا در حق کتاب و کتابخوانی است. بهنظرم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی حوزه کتاب وظیفه دارد با این مساله مقابله کند؛ زیرا ما برای کالاهای مختلف کیفیت استاندارد داریم اما این استاندارد برای حوزه کتاب رعایت نمیشود.
- ناشر به عنوان تولیدکننده باید به بازار فروش خود فکر کند زیرا به دنبال برگشت سود از سرمایهگذاریای است که انجام داده. از سوی دیگر کتاب خوبی هم که چاپ میکند، به دلیل کمبود ویترین گاهی به دست مخاطبان نمیرسد. سوال من این است که انتظارات و رویکرد شما به عنوان ناشر برای فروش کتاب چیست؟
بهشتی: ببینید؛ اگر یک فرد علاقهای به خواندن کتاب نداشته باشد، حتی اگر به او کتاب مجانی هم بدهیم، آن را نمیخواند و به شخص دیگری میدهد. اما اگر فردی به کتاب علاقه داشته باشد، حتی اگر مسابقه فوتبال ایران و استرالیا هم برگزار شود، کتاب میخواند. من هم با آقای کریمی موافق هستم که وقتی تخفیف دائمی میدهیم، یعنی قیمت کتاب از اول واقعی نبوده است. در این زمینه معتقدم اگر کسی قانع شود کتاب بخواند، تخفیف اثر زیادی برای او ندارد. اگر هم میخواهیم تخفیف بدهیم، باید حتما موقت باشد. اما نکتهای که در این زمینه وجود دارد این است که هر سال با برگزاری نمایشگاه کتاب فروش خودمان در چرخه نشر و کتابفروشیها بالا میرود؛ بهطوری که امسال همزمان با نمایشگاه مجازی، فروش عادی کتابفروشی ما دو برابر شد. با برخی کتابفروشان هم که صحبت کردم گفتند که این نمایشگاه اثر جدی روی آنها نگذاشته است.
فروش کتاب مجوز میخواهد!
- حمایت از مصرفکننده و ایجاد عدالت فرهنگی همچنین حمایت از حلقههای مختلف صنعت نشر از جمله تکالیفی است که نمایشگاههای کتاب دنبال میکنند. در زمینه حمایت از کتابفروشیها نیز دولت با طرحهای فصلی تلاش کرده که نقش آنها دیده شود. برای دولت هم تفاوتی ندارد که ناشر، کتابفروش و موزع در نمایشگاه شرکت کند زیرا هر دو هدف اصلی محقق میشود و وقتی کتابفروش، فروش بیشتری داشته باشد تاثیر آن در سایره حلقههای چرخه صنعت نشر هم دیده میشود. اما باید گفت که نمایشگاه مجازی ظرفیت تازهای در صنعت نشر ایجاد کرد؛ مثل سراسری شدن دسترسی مردم به نمایشگاه. از سوی دیگر ناشران با یک پنل، همه کارهای خود شامل عرضه و فروش کتاب را انجام دادند و دیگر به حمل و نقل و جابجایی و سایر هزینهها نیازی نبود. اگر قرار باشد دورههای بعد این نمایشگاه با مشارکت موزعان و کتابفروشان برگزار شود، آیا ایدهای دارید؟
بهشتیان: نمایشگاه مجازی کارکردهای خوبی داشت اما فکر میکنم از ماهیت خود دور شد؛ چون نشست و رونمایی و معرفی کتاب همچنین دیدار با نویسندگان و مترجمان را در آن نداشتیم.
- چندده نشست در حاشیه نمایشگاه برگزار شد که به دلیل محدود بودن ظرفیت و مشکل کرونا امکان بیشتر برگزار شدن آنها نبود.
بهشتیان: ببینید وقتی اصرار به برگزاری نمایشگاه هست، باید در درازمدت به این فکر باشیم که امکان فروش از این فروشگاهها حذف شود و به سمت ماهیت اصلی آن برود. الگوی نمایشگاه مجازی کتاب میتواند نمایشگاه کتاب فرانکفورت باشد؛ ولی تا رسیدن به این نکته برای اینکه نقدینگی ناشر تامین شود. راه حل پیشنهادی من این است که کتابفروشان را در این رویداد شرکت دهیم تا برخی از این آسیبها را کاهش دهیم. اما در عین حال معتقدم که تخفیف برداشته شود زیرا اگر تخفیف نباشد کتابفروشان میتوانند با نمایشگاه کتاب رقابت کنند. از سوی دیگر معتقدم کسی باید اجازه داشته باشد کتاب بفروشد که مجوز فروش کتاب از اتحادیه داشته باشد و حتی سایتها هم باید مجوز فروش کتاب بگیرند. به طور کلی هر کسی میخواهد کتاب بفروشد، باید از اتحادیه مجوز بگیرد. ما میخواهیم کتاب ناشران را بفروشیم و دراصل برای ناشران کار میکنیم و توقع داریم ناشران کمک کنند که کتاب بفروشیم؛ نه اینکه موقعیتی ایجاد شود که برخی که توان رقابت ندارند حذف شوند.
- و در پایان راهکار شما برای بهتر برگزار شدن نمایشگاه مجازی در آینده چیست؟ شما با کلیت حضور موزع و کتابفروش موافق بودید اما اگر قرار است این ایده محقق شود چه راهکاری مدنظر دارید؟ در نشست دوم آقای آموزگار پیشنهاد دادکه کتابهای فروخته شده ناشران از طریق موزعان و کتابفروشان توزیع شود که البته این کار نیازمند آمادهسازی یکسری زیرساخت و فرایند است. نظر شما در این زمینه چیست؟
کریمی: ما به دنبال این هستیم که برای کاری که تقاضا کم است. سرمایهگذاری و هزینه کنیم تا کالا را به متقاضی برسانیم. بهجای اینکه اینهمه هزینه و زحمت داشته باشیم، تقاضا برای کتاب را بالا ببریم. پس از آن بازار راه خود را پیدا میکند. برای این کار میتوانیم از مدارس ابتدایی یا برنامه کودک در صدا و سیما شروع کنیم یا در پارکها کتاب را در دسترس مردم قرار دهیم. بهنظرم یک فرد باید باور داشته باشد نیاز به آگاهی بیشتر دارد پس باید مطالعه کند، کتاب بخواند و برای خواندن کتاب هزینه کند. برای آخرین بار؛ تاکید میکنم که اصل ماجرا بالا بردن تقاضای کتاب در جامعه است. یادمان باشد کتاب یک کالای فرهنگی است و چرا از بین اینهمه کالای گوناگون فکر میکنیم که فقط شبکه توزیع کتاب ضعیف است و هیچ کالای دیگری مشکل توزیع ندارد. ما در حوزه کتاب نه تنها مشکل توزیع نداریم؛ بلکه فعالیت ما در این عرصه بیش از نیاز بازار است بلکه مشکل ما این است که باید تقاضا و نیاز کتاب را ارتقا بدهیم.
بهشتی: بهنظرم نمایشگاه مجازی باید به فروشگاه مجازی تبدیل شود و خانه کتاب پشت این کار باشد. با توجه به مشکلات صنعت نشر معتقدم وزارت ارشاد و خانه کتاب باید به این حوزه ورود پیدا کنند. پیشنهاد آقای آموزگار خیلی عالی است زیرا اکنون که همه کتابفروشیها مجهز به رایانه هستند با یک نرمافزار میتوانند در این طرح مشارکت داشته باشد تا اگر فردی کتابی خواست به کتابفروشی نزدیک محل سکونت خود هدایت شود. بهنظرم این کار عملیاتی است و به کمک موزعان و کتابفروشان میآید. البته تخفیف در این پروسه باید حذف شود و شرط این موضوع اجرایی شدن آن است. موضوع دیگر این است که الان حجم زیادی کتاب در طول سال منتشر میشود و افراد نمیتوانند از میان همه آثار منتشر شده کتاب خود را تشخیص دهند و کتابهای بیکیفیت زیادی تولید میشود، در این زمینه وزارت ارشاد میتواند وارد عمل شود تا با هزینه کم کار بزرگی انجام شود.
بهشتیان: یادمان باشد ما به کتابفروشی نیاز داریم و کتابفروشیها باید در شهر باشند. نباید کاری کنیم که این مراکز فرهنگی تعطیل شوند. بهتر است کارهایی که سبب تعطیلی آنها میشود انجام ندهیم تا بعد به دنبال درمان موقت آن باشیم. همچنان تاکید میکنم که بحث تخفیف از فروش کتاب نمایشگاهی غیر نمایشگاهی باید حذف شود. در پایان هم توصیهای هم به کتابفروشان دارم؛ بهتر است که آنها از فروشنده معمولی که پشت دخل هستند خارج شوند و به کارشناسان و مشاروان کتاب تبدیل شوند. ما در کتابفروشیمان به پژوهشگران و محققان کمک میکنیم موضوعات مورد نظر خود را پیدا کنند و اگر از دورترین نقطه ایران هم کتابی بخواهد خود را موظف میدانیم که کتاب را برای آنها پیدا کرده و بفرستیم. کتابفروشان باید کتاب خوب را بشناسند و به بقای خود کمک کنند و از ناشران بخواهند اجازه بدهند کتابشان را بفروشند و بمانند.
نظر شما