دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۶
چهار پژوهش فرهنگی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام می‌شود

چهار پژوهش فرهنگی توسط پژوهشگران پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات چهار پژوهش فرهنگی در دست کار دارد که در ادامه این پژوهش‌ها معرفی می‌شود:
 
«ارزیابی استراتژیک فعالیت‏‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان‌های تابعه بر اساس شاخص‌های عملکردی فرهنگی و هنری»
 
«ارزیابی استراتژیک فعالیت‏‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان‌های تابعه بر اساس شاخص‌های عملکردی فرهنگی و هنری» عنوان پژوهشی‌ است که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام می‌شود.
 
در این پژوهش تلاش می‌شود شاخص‌‏های موردنظر در حوزه­‌های کلیدی عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شناسایی و پس از بررسی و تعیین موارد مذکور، وضعیت موجود و نتایج عملکردی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان‌‏ها و نهادهای وابسته، پایش شود.
 
درا ین پژوهش همچنین، با انجام مطالعات تطبیقی به صورت نمونه‌ای در خصوص شاخص‏‌های موردنظر، وضعیت برخی از کشورهای مسلمان و کشورهای توسعه‌‏یافته ارزیابی می‌شود. در پایان، از طریق مقایسه وضعیت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با برخی از کشورهای مسلمان و کشورهای توسعه‌‏یافته، موقعیت فرهنگی کشور تعیین می‌شود. دراین پژوهش براساس نتایج بدست آمده، ضمن شناسایی آسیب‏‌ها و عوامل بحرانی، پیشنهادها و راهکارهایی در حوزه شاخص‏‌های مورد نظر ارائه می‌شود.
 
به استناد این پژوهش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارای نهادهای تابعه متعددی مانند سازمان سینمایی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سازمان حج و زیارت، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان خبرگزاری‏‌ها، نهاد کتابخانه‏‌های عمومی کشور و غیره است و جشنواره‌ها و جوایز متعددی نیز در حوزه‏‌های مختلف آن اجرا می‌شوند. اگر این مجموعه بر اساس شاخص‏‌های عمومی و اختصاصی به سنجش عملکرد نپردازد، نمی‌تواند از داده‌های موردنیاز برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و انجام اقداماتی جهت بهبود و مدیریت اثربخش برخوردار شود.
 
در مزیت شناسایی این شاخص‌ها به چند مورد اشاره شده است که تخصیص اثربخش‌تر زمان و منابع و به تبع آن، صرف زمان و منابع کمتر برای اصلاح خطاها، دستیابی مدیران ارشد وزارتخانه و سازمان‌های تابعه به دیدگاهی عینی جهت برنامه‌ریزی در بستر ملی و بین‌المللی، به حداقل‌رسیدن اثرات شرایط نامطلوب و تغییرات نامساعد محیطی بر حوزه فرهنگ کشور و تخصیص تصمیمات کلیدی به هدف‏‌های بلندمدت و پیش‌بینی‌شده، ازجمله آن‌ها هستند.
 
«توانمندسازی نهادهای صنفی فرهنگ و هنر: بررسی وضع موجود و ارائه الگوهای مناسب»
 
«توانمندسازی نهادهای صنفی فرهنگ و هنر: بررسی وضع موجود و ارائه الگوهای مناسب» عنوان پژوهش دیگری است که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات پژوهش می‌شود.
 
این پژوهش با بیان ضعیف، متفرق و غیرنهادمندبودن اصناف فرهنگی و هنری در ایران، سعی می‌کند ضمن بررسی وضع موجود اصناف فرهنگی و هنری در کشور و مسائل و مشکلات آن‌ها، به چند پرسش درباره چگونگی توانمندکردن آن‌ها از طریق راهبردهای مناسب و چگونگی تفاوت‌های توانمندی صنوف فرهنگی- هنری کشورهای انگلستان، فرانسه، ترکیه، هندوستان با ایران از منظر ساختاری، قوانین و مقررات (مطالعه تطبیقی)، پاسخ دهد.
 
وجود مشکلات و مسایل متعدد در حوزه نهادهای صنفی کشور به طور عام و حوزه فرهنگ و هنر بطور خاص، و منفعل‌شدن احیای کمیته تخصصی رسیدگی به مشکلات نهادها و تشکل‌های صنفی طی چهار سال اخیر، به عنوان ضرورت و اهمیت پژوهش در این مورد عنوان شده است.
 
در این مطالعه، در آسیب‌شناسی نهادهای صنفی فرهنگی و هنری در ایران، عدم استقبال جدی حکومت نسبت به رویکرد تعاملی با اتحادیه‌های صنفی، ارتباط ضعیف و اعتماد پایین اعضای صنفی به نهادهای صنفی و کاستی‌های عملکردی و تشکیلاتی در اتحادیه‌های صنفی، به عنوان مهم‌ترین موارد مطرح شده‌ است.
 
عوامل موثر بر توانمندی نهادها در این پژوهش نیز، به عوامل ساختاری، عوامل کارکردی و عوامل زمینه‌ای تقسیم شده که هریک مواردی چون حجم و گستره فعالیت، تنوع فعالیت، میزان استقلال، میزان پاسخگویی و مشارکت، استمرار و پایداری، تأثیر بر برنامه‌ها و سیاست‌های دولتی، ظرفیت‌سازی فعالیت‌ها، توانایی ارتباطات و دستیابی به اطلاعات و... را شامل می‌شود.
 
در پایان این پژوهش، مدل تحقیق و نیز مدل توانمندسازی این اصناف ارائه شده است.
 
«طبقه متوسط و تغییر اجتماعی در ایران»
 
«طبقه متوسط و تغییر اجتماعی در ایران» ازسوی فروزان افشار در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات پژوهش می‌شود.
 
«طبقه متوسط و تغییر اجتماعی در ایران» پژوهشی‌ست که تلاش می‌کند دلالت­‌های تحلیلی مفهوم طبقه متوسط در تغییر فرهنگی و اجتماعی و نیز در سیاستگذاری فرهنگی ایران در سه دهه اخیر را واکاوی کند. به همین دلیل سعی می‌کند با گردآوری داده‌­ها، بازخوانی انتقادی پژوهش­‌ها و مرور انبوه مقالات، به این موضوع بپردازد که طبقه متوسط ایران با چه ویژگی­‌هایی توصیف شده و چه ارزش‌ها و گرایش‌هایی به این طبقه نسبت داده شده است.
 
این مطالعه با بیان اینکه در سه دهه اخیر بروز و ظهور بسیاری از ارزش‌های نوپدید و تغییر در سبک زندگی و همچنین مقولات تغییر اجتماعی و مصرف فرهنگی عمدتاً به «طبقه متوسط» نسبت داده شده است، اذعان می‌دارد که در این پژوهش‌ها مشخص نشده که این طبقه بر چه بخش‌هایی از جامعه ایران دلالت می‌کند و چه فراکسیون‌های طبقاتی در درون این طبقه وجود دارد و اساسا عاملیت این طبقه را در تحولات فرهنگی در ایران بر مبنای کدام مکانیسم‌های تحلیلی می‌توان توضیح داد و بازشناخت.
 
از همین‌رو، این پژوهش با مرور سیستماتیک پژوهش‌های موجود در پی آن است که نشان دهد برمبنای چه استدلال‌هایی و بر پایه کدام شواهد، طبقه متوسط همچون سوژه تغییر اجتماعی در چند دهۀ اخیر بازنمایی شده است و نیز آیا با اتکاء بر مکانیسم‌­های تبیینی و با ارجاع به رویدادهای اجتماعی و فرهنگی و واقعیت­های انضمامی می­توان از چنین انتسابی دفاع کرد یا خیر.
 
ویژگی‌های ساختاری طبقه متوسط در ایران، ویژگی‌های روانشناختی اجتماعی طبقه متوسط در ایران و طبقه متوسط به منزله سوژه تغییر اجتماعی، از جمله مهم‌ترین شاخص‌هایی هستند که در این پژوهش مشمول مرور سیستماتیک قرار گرفته‌اند.
 
«تحلیل و ارزیابی پیمایش‌های ملی در ایران»
 
«تحلیل و ارزیابی پیمایش‌های ملی در ایران» عنوان پژوهشی‌ است که ازسوی فاطمه جواهری در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، انجام می‌شود.
 
این پژوهش تلاش می‌کند با مرور و تحلیل پیمایش‌های ملی، اهمیت آن‌ها را در نظام دانش و در سیستم تصمیم‌گیری کشور بررسی و اثراث مثبت و نیز خلأها یا احتمالاً اثرات منفی آن‌ها را در تحلیل فرهنگ و جامعه ایران ارزیابی کند.
 
این پژوهش، با بیان اینکه هیچ نوع مطالعه‌­ای دستاورد پیمایش‌ها را بطور نظام‌یافته مورد نقادی قرار نداده است، بر آن است تا پیمایش‌های ملی (منتخب) اجراشده در ایران را از منظر ویژگی­‌های فنی و اجرایی پیمایش‌های ملی و نقاط قوت و ضعف آنها، آورده­‌های این پیمایش‌ها در نظام دانش (آموزش و پژوهش) علوم اجتماعی کشور، نسبت پیمایش‌های ملی با جامعه و جایگاه آن‌ها در روند سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی ایران، بررسی کند و برای بهبود کیفیت پیمایش‌های ملی، پیشنهادات کاربردی ارائه و در پایان، نوعی شیوه‌نامه عمومی اجرای پیمایش‌های ملی تدوین کند.
 
این مطالعه، به دو مسأله می‌پردازد؛ مسأله نخست این است که پیمایش‌های فعلی چه نوع دانشی درباره فرهنگ و جامعه ایران تولید می‌کنند و اتکاء بر این پیمایش‌ها، مدیران و محققان را با چه نوع پروبلماتیک (پرسمان)‌ هایی درگیر می‌سازد؟
 
مساله دوم پژوهش، جنبه‌های فنی و اجرایی پیمایش‌های بزرگ در ایران است که پژوهشگر قصد دارد به سوالاتی درباره مهم‌ترین مسائل و ضعف‌های فنی پیمایش‌های موجود، میزان سازگاری یا تناقض نتایج پیمایش‌ها (هم‌زمان یا غیر آن)، مسائل موجود در شیوه‌های فعلی جمع‌آوری داده (درب منازل، میادین شهرها و پیمایش تلفنی)، چگونگی تضمین یا افزایش اعتبار داده‌ پیمایش‌های ملی و ویژگی‌ها و نقائص موجود سیاست فعلی در انتشار و توزیع نتایج پیمایش‌ها، پاسخ دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها