پیشنهاد مطالعه رضا یعقوبی و نکاتی درباره شرح غزلهای حافظ دكتر محمد معین
شرحی که نوآموزان را به دور از پیچیدگیهای کلام شارحان به حافظ مرتبط میکند
چاپ نخستین جلد از دو جلدی شرح حافظ از آن شرحهایی است كه میتوان آن را به خاطر جامعیت، ایجاز، اختصار و بیان روشن با خیال راحت به نوآموز و علاقهمند نوپا توصیه كرد تا به دور از پیچیدگیهای كلام شارحان ارتباط راحت و زودیابی با دیوان حافظ برقرار كند و در مواقع خاص و نكات فنیتر روشنگر پژوهشگرانی باشد كه در شرح ایشان با معانی و تحلیلهای تازه روبرو میشوند.
اولین شروح آكادمیك حافظ در چند دهه گذشته آغاز شدند و پیش از آن شروحی كه در دست بودند جنبه ذوقی و عرفانی داشتند نه پژوهشی. اگر این تالیف چاپنشده زنده یاد دكتر معین را در نظر نگیریم، حافظنامه استاد بهاءالدین خرمشاهی سلسلهجنبان شرحنویسی آكادمیك و دانشگاهی بر دیوان حافظ بود و سطح علمی حافظشناسی و حافظپژوهی با این اثر به یاد ماندنی ایشان به مرتبه بالاتری رسید. شرح دكتر سعید حمیدیان هم كوشش دیگری در این باره بود كه نشان داد دفتر شرح فنی حافظ باز است و پذیرای كوششهای تازهتر. اما در این مجال به نكات كلیدی و ویژگیهای اساسیای اشاره میكنم كه نشان میدهد شرح زندهیاد معین از جنبههایی بسیار پیشروتر و كوششی بینظیر است و حاوی ویژگیهای خاصی است كه باعث میشود گام نهادن در وادی شرح حافظ بیش از پیش مشكل و نیازمند دقایقی شود كه كار را بر هر مولف تازهتری دشوارتر از همیشه كند.
ویژگیهای بارز این شرح كه گاه در شرحهای پیشین (پیشین به لحاظ انتشار) مفقودند عبارتند از:
1- ذكر اوزان عروضی و افاعیل شعر در ابتدای هر غزل (كه در شروح پیشین نیامده و من تنها در دیوان حافظ به كوشش دكتر خلیل خطیب رهبر دیدهام كه با شرح دشواریها و توضیح مختصری برای هر غزل همراه است).
2- تنها شرحی است كه همزمان با تصحیح شارح همراه است و به ذكر نسخه بدلها پرداخته است. (در حافظنامه و شرح شوق گاه به مناسبت شرح بیت این اتفاق افتاده است)
3- تمایزگذاری و تفكیك دقیق مباحث با حروف اختصاری. این كار همزمان هم از خلط مبحث جلوگیری میكند هم به عقیده و نگرش مخاطب احترام میگذارد. متمایز كردن تفسیر از شرح فنی باعث میشود كسانی كه دیدگاههای متفاوت فكری درباره حافظ دارند بتوانند در سراسر كتاب با شارح همراه باشند و از نكات كلیدی و گرهگشاییهای او بهره ببرند. همچنین باعث میشود مباحث فكری، فنی، ذوقی با هم خلط نشوند و هر شانی از شئون شعر حافظ در جایگاهی بیطرفانه بررسی شود. به علاوه نظم و دقت و سامان فراوانی به پرداخت مطالب میدهد كه علاوه بر نظم نگارش، نظم فهم مخاطب را هم به بار میآورد.
4- اختصار و ایجاز در سراسر كتاب دیده میشود. نه آن قدر كوتاه كه مخاطب، پرسشگر بماند و نه آن قدر مطول كه او را ملول كند. با چگالی بالا و ایجاز تمام نیاز مخاطب را به سهولت و روانی تمام و بدون شرح گزاف و اطاله كلام برطرف میكند.
5- معادلسازیهای سره: مولف علاوه بر ارائه معادلهای سره، تبارشناسی عربی یا فارسی واژگان را آورده و در این زمینه كاری در خور ستایش كرده كه فقط از فرهنگنگار عالمی مثل او برمیآید. مثلا «ساقی= دهنده نوشابه و او را به پارسی چَمانی «به فتح اول» گویند».
6- گرهگشاییهای بیبدیل: اختلاف شارحان درباره معنای «سواد سحر» كه سحر را با فتح سین بخوانند یا كسر، و در نتیجه بدانند منظور حافظ جادو است یا سحرگاه، مشهور است. شرح ایشان گرهگشایی خاصی دارد: «چشم جادوگرت، خود عین نامه سِحر است كه در دلها كارگر افتد: و ما هذا الّا سحرٌ مبین. ولی برخلاف دیگر نسخهها خود، بیمار است (شعرا چشم یار را بیمار خوانند به جهت كیفیتی كه در آن است و بدان واسطه به چشم بیماران شباهت یابد و همان از محاسن دلبر است). لطیفه این بیت از نظر ایشان این است كه «اجتماع عین و سواد و نسخه با ملاحظه اینكه عین هم به معنی چشم است این بیت را پر از لطافت و نازككاری كرده است».
7- از توضیح واژگان دشوار كه هیچ از توضیح واژگان رایج هم غفلت نشده است. حتی «بو» هم معنا شده است.
8- اعتراض و پاسخ: درباره شرح اختلاف برانگیز هر بیت یا اعتراض ناقدان به خود حافظ، اعتراض منتقد وارد شده و به آن پاسخ داده شده است. برای مثال نگاه كنید به ص14: «میر غلامعلی آزاد در مصراع دوم از نظر عربیت اعتراض كرده كه جزای شرط...»
9- نكات بیانشده درباره هر بیت با علامتهای اختصاری مشخص شدهاند كه در نوع خود بیبدیل است و كار را بر مخاطب دوچندان ساده میكند. این علامتها مشخص میكنند كه ایشان در هر بیت به چه نكاتی پرداختهاند و با دقت در آنها میتوانید دریابید كه چقدر بدیع و در شروح پیشین جای خالی برخی از آنها احساس میشده است: تج= تجزیه صرفی و نحوی، دس= دستور زبان فارسی، ص=صنایع بدیعی، ل=لغت، م=معنی و مفهوم، نك= نكته باریك، دق=دقیقه، ع=عرفان، لط= لطیفه، مراعات= مراعات نظیر. مثلا در شرح بیت اول غزل اول یعنی الا یا ایها الساقی.. نوشتهاند: الا= حرف استفتاح و تنبیه، یا=حرف ندا، اَیُّ= منادای مفرد و معرفه...
10- توضیح مناسبت غزل: بسیاری از غزلهای حافظ هر كدام بر حسب واقعهای سروده شدهاند كه تشخیص آنها حتی بر اهل فن دشوار است. اما مولف این نكته را در كار كرده است. مثلا مناسبت غزل «صوفی نهاد دام و سر حقه باز كرد» حیله عماد فقیه بوده است (ص 348). این كار كمك میكند كه نگاهی انسانیتر به اشعار حافظ داشته باشیم و تمام ابیات او را حاوی حالات عارفانه و معنای باطنی ندانیم و انعكاس جامعه و روزگار و آداب اجتماعی و سیاست و تحولات تاریخی آن زمان را در شعر او ببینیم.
11- تفسیر عرفانی و فكری: در كنار تمام این موشكافیها، مولف محتوای عرفانی و فكری ابیات را به زبانی ساده و روان بیان میكند.
در پایان میتوان گفت كه این شرح از آن شرحهایی است كه میتوان آن را به خاطر جامعیت، ایجاز، اختصار و بیان روشن با خیال راحت به نوآموز و علاقهمند نوپا توصیه كرد تا به دور از پیچیدگیهای كلام شارحان ارتباط راحت و زودیابی با دیوان حافظ برقرار كند و در مواقع خاص و نكات فنیتر روشنگر پژوهشگرانی باشد كه در شرح ایشان با معانی و تحلیلهای تازه روبرو میشوند. مثلا كسی به زحمت تصور میكند كه مصرع «یا رب سببی ساز كه یارم به سلامت» حاجت به توضیح چیزی داشته باشد اما لغتی كه مولف نیاز میبیند درباره آن توضیح دهد واژه «سبب» است: «به دو زبر، ریسمان، پیوند، وسیله، در اصطلاح چیزی كه بنفسه موجود باشد و از آن وجود دیگری حاصل آید» (ص199). این كتاب به نگارندگان یاد میدهد كه چطور میشود در عین ایجاز و اختصار و غنای علمی، شرحی جامع و مختصر نوشت كه هم اهل فن را به كار آید و هم نوآموزان و مشتاقان را بینیاز گرداند.
نظر شما