«رضا جمشیدی» شاعر خوشذوق سرپلذهابی هم دست به ابتکار تازهای زده و پس از سالها کوشش و دوندگی موفق به گردآوری و چاپ کتابی مصور درباره شهر تاریخی زادگاه خود سرپلذهاب در 290 صفحه و به تعداد 500 نسخه شده است.
آیین رونمایی از این کتاب باحضور فرماندار، رییس ادارهفرهنگ و ارشاد اسلامی، جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر، پیشکسوتان، شاعران، دوستداران و فعالان کتاب و کتابخوانی در محل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان سرپلزهاب با همکاری موسسه فرهنگی و هنری «ژوان حلوان» برگزار شد.
تا پیش از این از وی 17 عنوان کتاب به چاپ رسیده بود که اشعار کُردی، رمان، داستان، مستند تاریخی و پژوهشهای تاریخی از آن جمله است. جمشیدی در اکثر انجمنهای شعر کرمانشاه حضور داشته و بیشتر سرودههایش به زبان کُردی و در قالبهای غزل، مثنوی و دوبیتی است و در اشعار فارسی بیشتر در قالب غزل شعر سروده است.
مقام برتر شعر کردی در غرب کشور، مقام نخست شعر منطقهای هورامان در بخش کردی کلهری و چندین مرتبه هم مقام اول جشنواره شعر دفاع مقدس در بخش کُردی از جمله بخشی از عناوین کسبشده توسط این شاعر است.
گردآوری 800 عکس قدیمی در «تاریخ مصور سرپلزهاب»
جمشیدی در گفتوگویی با خبرنگار ایبنا، درخصوص ویژگیهای این کتاب گفت: این اثر شامل 800 عکس قدیمی از سرپلذهاب از سال 1320 تا سال 1357 است که توسط انتشارات دیباچه به چاپ رسیده است.
او ادامه داد: جلد دوم این اثر هم به زودی چاپ میشود که شامل عکسهای دوران جنگ تحمیلی خواهد بود.
وی از این کتاب به عنوان هجدهمین اثر خود یاد کرد و در زمینه نحوه گردآوری عکسهای آن گفت: این عکسها از آلبومهای شخصی و مجلات قدیمی جمعآوری شده است. حتی از عکسهای آرشیو عکاسان قدیمی نیز استفاده کردهام، به هر خانهای که وارد میشدم، تصاویر برگزیدهای را که از بازخورد بالای اجتماعی و ورزشی برخوردار بود، ملاک انتخاب قرار میدادم.
به گفته جمشیدی، جمعآوری، گردآوری، روتوش، ویراستاری و چاپ عکسهای این کتاب 6 سال زمان برده است.
جمشیدی در پاسخ به این سوال که چه شد جرقه این ایده به ذهنش رسید؟، گفت: مدتی با مرکز اسناد ملی ارتباط داشتم و شاهد جمعآوری عکسها بودم.چاپ کتاب «یاد ایام کرمانشاه» نیز انگیزه دیگر بود، گرچه قبل از چاپ این کتاب، جمعآوری عکسها را آغاز کرده بودم، چندی بعد عکسهای ورود ارتش انگلیس و هند از مرز سرپلزهاب در یک مجله استرالیایی را دیدم که همه اینها جرقهای برای چاپ کتاب شد.
این شاعر اضافه کرد: ناگفته نماند مدتها است که در زمینه گردآوری آرشیو فعال هستم که همین سابقه و مشاهداتی که داشتم، موجب شد تا عکسهای شهرم را جمعآوری کنم.
جمشیدی که اکنون مشغول جمعآوری عکس سالهای جنگ است، افزود: سختیهای کار من بسیار زیاد بود، همیشه نگران این بودم که نکند مخاطبانم اجازه چاپ عکسها را به من ندهند گرچه همین اتفاق هم بارها افتاد.
اگر حمایتی در کار بود، کیفیت کار بالاتر میرفت
او ادامه داد: هنگامی که فرد حمایت نمیشود، مجبور است عکسها را با کیفیت پایین اسکن کند؛ چراکه هزینهها بالا است و میشد عکسها را با فتوشاپکار و صفحهبند حرفهای با کیفیت بهتر چاپ کرد و قسمتهای آسیبدیده را بازسازی کرد.
وی افزود: بهتر است انجام چنین کارهایی دغدغهای برای مسئولان فرهنگی شود، این عکسها ارزشی مضاعف دارد چراکه تعداد آن اندک است و در حال آسیب و شاید هم نابودی است.
جمشیدی ادامه داد: امیدوار هستم این کتاب آرشیوی از شهر باستانی سرپلزهاب باشد، قطعا عکسهای قدیمی این شهر در دوران جنگ را جمعآوری میکنم که برای این کار به حمایت نیاز دارم و امیدوارم این اتفاق رخ دهد.
وی که به برگزاری نمایشگاهی برای عرضه این عکسها در محل کتابخانه عمومی اقدام کرد، به بیان یک خاطره شیرین پرداخت و گفت: هنگام برگزاری نمایشگاه عکس که در نوروز سال 95 برگزار شد، بانویی با مشاهده یک عکس غمناک و اشک بر چهرهاش جاری شد.هنگامی که علت این حالش را از او جویا شدم، گفت که در یکی از عکسها چهره جوانیِ همسرش در تیم فوتبال سرپلزهاب را دیده است که این عکس او را احساسی کرده است.
جمشیدی یادآور شد: در این نمایشگاه بازدیدکنندگان بسیاری بودند که شاهد عکسهایی از گذشته خود میشدند که یا به خاطر گذشت زمان آن را فراموش کرده و یا از ثبت آن بیاطلاع بودند که درنهایت به تجدیدخاطرهای تبدیل شد.
نظر شما