قیصر امینپور در دومین روز از دومین ماه سال 38 به جهان آمد و 48 سال بعد در هشتمین روز آبان از حلقه «مهر» دوستداران پرشمارش کناره جست و «در کوچه آفتاب» آرام گرفت. او البته با سرودهها و نوشتههایش هنوز میان ما و نامی ماناست. مهمان یکی از این آثار باشید که بریده و برادهای است از «بیبالپریدن».
بعضی از کتابها ساده لباس میپوشند و بعضی لباسهای عجیب و غریب و رنگارنگ دارند.
بعضی از کتابها برای ما قصه میگویند تا بخوابیم و بعضی قصه میگویند تا بیدار شویم.
بعضی از کتابها تنبل هستند. بعضی از کتابها زیاد میخوابند و همیشه خمیازه میکشند.
بعضی از کتابها شاگرد اول میشوند و جایزه میگیرند. بعضی مردود میشوند و بعضی تجدید.
بعضی از کتابها تقلب میکنند. بعضی از کتابها دزدی میکنند.
بعضی از کتابها به پدر و مادر خود احترام میگذارند و بعضی حتی نامی هم از پدر و مادر خود نمیبرند.
بعضی از کتابها هرچه دارند از دیگران گرفتهاند و بعضی از کتابها هرچه دارند به دیگران میبخشند.
بعضی از کتابها فقیرند و بعضی گدایی میکنند.
بعضی از کتابها پرحرفند؛ ولی حرفی برای گفتن ندارند و بعضی ساکت و آرامند؛ ولی یکعالم حرف گفتنی در دل دارند.
بعضی از کتابها بیمارند؛ بعضی از کتابها تب دارند و هذیان میگویند.
بعضی از کتابها را باید به بیمارستان برد تا معالجه شوند و بعضی را باید به تیمارستان برد.
بعضی از کتابها کودکانه و لوس حرف میزنند و بعضی از کتابها فقط غُر میزنند و نصیحت میکنند.
بعضی از کتابها دوقلو یا چندقلو هستند؛ بعضی از کتابها پیش از تولد میمیرند و بعضی تا ابد زنده هستند.
بعضی کتابها سیاهپوستند؛ بعضی سفیدپوست و بعضی زردپوست یا سرخپوست.
بعضی از کتابها به رنگ پوست و پوستین خود افتخار میکنند و رنگ دیگران را مسخره میکنند.
بعضی از آدمها جلد زرکوب دارند؛ بعضی جلد سخت و ضخیم و بعضی جلد نازک؛ بعضی سیمی و فنری هستند؛ بعضی اصلا جلد ندارند.
بعضی از آدمها با کاغذ کاهی چاپ میشوند و بعضی با کاغذ خارجی.
بعضی از آدمها ترجمه شدهاند.
بعضی از آدمها تجدید چاپ میشوند و بعضی از آدمها فتوکپی و رونوشت از آدمهای دیگرند.
بعضی از آدمها با حروف سیاه چاپ میشوند و بعضی از آدمها صفحات رنگی دارند.
بعضی از آدمها عنوان و تیتر دارند. فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدمها نوشتهاند:
حق هرگونه استفاده ممنوع و محفوظ است.
بعضی از آدمها قیمت روی جلد دارند. بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند و بعضی از آدمها بعد از فروش پس گرفته نمیشوند.
بعضی از آدمها را باید جلد گرفت؛ بعضی از آدمها جیبی هستند و میشود آنها را توی جیب گذاشت؛ بعضی از آدمها را میتوان در کیف مدرسه گذاشت.
بعضی از آدمها نمایشنامهاند و در چند پرده نوشته میشوند. بعضی از آدمها فقط جدول و سرگرمی و معما دارند و بعضی از آدمها فقط معلومات عمومی هستند.
بعضی از آدمها خطخوردگی دارند و بعضی از آدمها غلط چاپی دارند. بعضی از آدمها زیادی غلط دارند و بعضی غلطهای زیادی!
از روی بعضی از آدمها باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدمها باید جریمه نوشت و با بعضی از آدمها هیچوقت تکلیف ما روشن نیست.
بعضی از آدمها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بعضی از آدمها را باید نخوانده دور انداخت.
بعضی از آدمها قصههایی هستند که مخصوص نوجوانان نوشته میشوند و بعضی مخصوص بزرگسالان.
بعضی از آدمهایی که مخصوص نوجوانان نوشته میشوند، خیلی کودکانه و سطحی هستند. اینجور آدمها وقتی با بچهها حرف میزنند، هی دهنشان را غنچه میکنند، هی زور میزنند و کلمات را کجوکوله میکنند. آنها به جای این که مثل «بچه آدم» حرف بزنند، بچگانه حرف میزنند و ادای بچهها را درمیآورند.
نظر شما