پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۸
آدم‌ها مثل کتاب‌ها هستند

قیصر امین‌پور در دومین روز از دومین ماه سال 38 به جهان آمد و 48 سال بعد در هشتمین روز آبان از حلقه «مهر» دوستداران پرشمارش کناره جست و «در کوچه آفتاب» آرام گرفت. او البته با سروده‌ها و نوشته‌هایش هنوز میان ما و نامی ماناست. مهمان یکی از این آثار باشید که بریده و براده‌ای است از «بی‌بال‌پریدن».



بعضی از کتاب‌ها ساده لباس می‌پوشند و بعضی لباس‌های عجیب و غریب و رنگارنگ دارند.

بعضی از کتاب‌ها برای ما قصه می‌گویند تا بخوابیم و بعضی قصه می‌گویند تا بیدار شویم.

بعضی از کتاب‌ها تنبل هستند. بعضی از کتاب‌ها زیاد می‌خوابند و همیشه خمیازه می‌کشند.

بعضی از کتاب‌ها شاگرد اول می‌شوند و جایزه می‌گیرند. بعضی مردود می‌شوند و بعضی تجدید.

بعضی از کتاب‌ها تقلب می‌کنند. بعضی از کتاب‌ها دزدی می‌کنند.

بعضی از کتاب‌ها به پدر و مادر خود احترام می‌گذارند و بعضی حتی نامی هم از پدر و مادر خود نمی‌برند.

بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند از دیگران گرفته‌اند و بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند به دیگران می‌بخشند.

بعضی از کتاب‌ها فقیرند و بعضی گدایی می‌کنند.

بعضی از کتاب‌ها پرحرفند؛ ولی حرفی برای گفتن ندارند و بعضی ساکت و آرامند؛ ولی یک‌عالم حرف گفتنی در دل دارند.

بعضی از کتاب‌ها بیمارند؛ بعضی از کتاب‌ها تب دارند و هذیان می‌گویند.

بعضی از کتاب‌ها را باید به بیمارستان برد تا معالجه شوند و بعضی را باید به تیمارستان برد.

بعضی از کتاب‌ها کودکانه و لوس حرف می‌زنند و بعضی از کتاب‌ها فقط غُر می‌زنند و نصیحت می‌کنند.

بعضی از کتاب‌ها دوقلو یا چندقلو هستند؛ بعضی از کتاب‌ها پیش از تولد می‌میرند و بعضی تا ابد زنده هستند.

بعضی کتاب‌ها سیاه‌پوستند؛ بعضی سفیدپوست و بعضی زردپوست یا سرخ‌پوست.

بعضی از کتاب‌ها به رنگ پوست و پوستین خود افتخار می‌کنند و رنگ دیگران را مسخره می‌کنند.

بعضی از آدم‌ها جلد زرکوب دارند؛ بعضی جلد سخت و ضخیم و بعضی جلد نازک؛ بعضی سیمی و فنری هستند؛ بعضی اصلا جلد ندارند.

بعضی از آدم‌ها با کاغذ کاهی چاپ می‌شوند و بعضی با کاغذ خارجی.

بعضی از آدم‌ها ترجمه شده‌اند.

بعضی از آدم‌ها تجدید چاپ می‌شوند و بعضی از آدم‌ها فتوکپی و رونوشت از آدم‌های دیگرند.

بعضی از آدم‌ها با حروف سیاه چاپ می‌شوند و بعضی از آدم‌ها صفحات رنگی دارند.

بعضی از آدم‌ها عنوان و تیتر دارند. فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدم‌ها نوشته‌اند:

حق هرگونه استفاده ممنوع و محفوظ است.

بعضی از آدم‌ها قیمت روی جلد دارند. بعضی از آدم‌ها با چند درصد تخفیف به فروش می‌رسند و بعضی از آدم‌ها بعد از فروش پس گرفته نمی‌شوند.

بعضی از آدم‌ها را باید جلد گرفت؛ بعضی از آدم‌ها جیبی هستند و می‌شود آن‌ها را توی جیب گذاشت؛ بعضی از آدم‌ها را می‌توان در کیف مدرسه گذاشت.

بعضی از آدم‌ها نمایشنامه‌اند و در چند پرده نوشته می‌شوند. بعضی از آدم‌ها فقط جدول و سرگرمی و معما دارند و بعضی از آدم‌ها فقط معلومات عمومی هستند.

بعضی از آدم‌ها خط‌خوردگی دارند و بعضی از آدم‌ها غلط چاپی دارند. بعضی از آدم‌ها زیادی غلط دارند و بعضی غلط‌های زیادی!

از روی بعضی از آدم‌ها باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدم‌ها باید جریمه نوشت و با بعضی از آدم‌ها هیچ‌وقت تکلیف ما روشن نیست.

بعضی از آدم‌ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آن‌ها را بفهمیم و بعضی از آدم‌ها را باید نخوانده دور انداخت.

بعضی از آدم‌ها قصه‌هایی هستند که مخصوص نوجوانان نوشته می‌شوند و بعضی مخصوص بزرگسالان.

بعضی از آدم‌هایی که مخصوص نوجوانان نوشته می‌شوند، خیلی کودکانه و سطحی هستند. این‌جور آدم‌ها وقتی با بچه‌ها حرف می‌زنند، هی دهن‌شان را غنچه می‌کنند، هی زور می‌زنند و کلمات را کج‌وکوله می‌کنند. آن‌ها به جای این که مثل «بچه‌ آدم» حرف بزنند، بچگانه حرف می‌زنند و ادای بچه‌ها را درمی‌آورند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها