محمدباقر خرمشاد گفت: ما در این پروژه تلاش کردیم نقد ساختاری، کارکردی، روششناختی و معرفتی روی این جریانها داشته باشیم. همچنین از دیگر اصولمان استفاده از روش شناسی علمی چندگانه بود و میخواستیم به منابع، روشهای و تکنیکهای محدود اکتفا نکنیم.
سلمان صفدری مدیر مؤسسه فرهنگی هنری آفتاب خرد در این نشست درباره این پروژه توضیحاتی داد و گفت: این کار در سال 90 انجام شد و بیش از یک دهه به طول انجامید چون کار وسعت زیادی داشت که موجب مطول شدن آن شد.
او ادامه داد: در نشستهای علمی که انجام شد ضرورت این کار مشخص شد و دیدیم که این کار تخصصی است و باید در چهارچوب مشخصی انجام شود. بنابراین انواع جریان شناسی فکری و فرهنگی در بازه زمانی 50 ساله اخیر در دستور کار قرار گرفته است.
او افزود: ما برای این کار دغدغههای علمی از جمله انتخاب گروه، نویسندگان، متخصصان، استفاده از نیروهای متخصص سابق و ... داشتیم. شاید یکی از سوالات اصلی این بود که ما چگونه جریانها را دستهبندی کنیم؟ چون تنوع، تکثر و دامنه زیادی داشتند اما در نهایت بر مبنای نسبت هر یک از این جریانات با دین جریانات به سه دسته کلان جریان دین گرا، عرف گرا و تخصص گرا تقسیم شد.
صفدری در بخش دیگری از این مراسم درباره اهداف پروژه توضیح داد و یادآور شد: در مدیریت این پروژه چند اصل مد نظر بوده و دائما مورد توجه بوده است؛ نخستین اصل این بود که به تمامی جریانات فعال در 50 سال اخیر صرف نظر از گرایشات و تمایزات فکری پرداخته شود، بنابراین همه جریانهای فکری و فرهنگی در 50 سال اخیر پوشش داده شده و نزدیک به 35 تا 40 جریان از هم متمایز شدند.
به گفته او، دومین اصل بی طرفی علمی بود و میخواستیم هیچ سوگیری در آن وجود نداشته باشد. چون همه جریانات مد نظر ضرورتا منادی نداشتند مثلا جریان عامه پسندی داریم که منادی ندارد اما نافذترین جریانی است که سبک زندگی و عادتوارهها را تحت تاثیر قرار داده است.
او گفت: نکته دیگر این بود که ما فقط میخواهیم توصیف کنیم یا نقد هم داشته باشیم؟ به این نتیجه رسیدیم که بهتر است یک الگوی نقادانه داشته باشیم و نقد ساختاری، کارکردی، روششناختی و معرفتی روی این جریانها داشته باشیم. از دیگر اصول استفاده از روش شناسی علمی چندگانه بود و میخواستیم به منابع، روشهای و تکنیکهای محدود اکتفا نکنیم.
او با بیان اینکه رایزنی با صاحبان اندیشه و ایجاد شوراهای علمی متفاوت از دیگر اصول ما بود افزود: خلاصه گویی و موجز گویی از دیگر اصول بود چراکه فکر میکنیم باید از کلی گویی دوری شود. ما خواستیم از زبان فنی و تخصصی جلوگیری شود یعنی در عین حال توجه به مفاهیم، دایره مخاطبان عام هم گسترده باشد. همچنین از تساهلگرایی در تدوین کارها جلوگیری شود و با دقت نظر کاری دقیق با ابعاد مختلف بررسی شود.
محمدباقر خرمشاد نیز در این نشست طی سخنانی گفت: عنوان پروژه در سلسله سولاتی را در ذهن متبادر میکند: اساسا جریان شناسی چیست و چه تعریفی دارد؟ جریان شناسی فکری و فرهنگی چگونه تعیین میشود؟ چرا جریان شناسی میکنیم؟ چرا حریان شناسی فکری و فرهنگی در ایران بررسی میشود و روششناسی چگونه صورت میگیرد؟ آیا میتوان گفت یک روش شناسی پژوهشی خلق شده و این روش چگونه بوده است؟
او ادامه داد: جریان یک حرکت جمعی اختیاری و هدایت شده در بستر مشترک و جهتی معین برای رسیدن به هدف مشخصی اتفاق میافتد. این حرکت جمعی گاه به حرکت انسانها به منظور تغییر و تحول در مبانی و مبادی و تغییر روی سبک زندگی سامان میدهد مثل جریانات ادبی، کارگری، ناسیونالیستی و غیره.
خرمشاد در پاسخ به این سوال که جریان چیست؟ توضیح داد: شناخت یک منظومه فکری، چگونگی شکلگیری آن و تبدیل آن از فکر و عمل، مطالعه سیر یک جریان از تئوری تا عمل، تعاملات و بده و بستانهای یک جریان، پرداختن به چهرههای معروف آن جریان و کشف و توصیف چرخشهای ایدئولوژیک، سیر افول احتمالی آن جریان و ... از مسائلی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
او با اشاره به اینکه روش شناسی دو نکته دارد عنوان کرد: به لحاظ روششناسی این جریان شناسی روشی جامعه پایه است که به زمینههای اجتماعی پدیدهها توجه کرده است و در نتیجه این روش مانند سایر روشهای موجود در جامعه شناسی کشاف است و توانایی را به محقق میدهد که او را بر سیر هر جریانی مسلط کند و در نهایت درک عمیقی را ممکن میکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جریان پژوهی در این مجموعه بعد از نشستهای علمی مختلفی که برگزار شد اتفاق افتاده گفت: در نهایت روشی تعیین شد بدین معنی که در هر جریان فرهنگی پرداختن به جریان در توصیف، تحلیل و تبیین اتفاق افتاده است.
خرمشاد درباره مشکلات و موانع کار هم توضیح داد و افزود: فقدان منابع مستقیم و غیر مستقیم یکی از مشکلات ما بود بدین معنی که گاهی منبعی برای یک جریان نبود و لزوم پیمایش جدی میشد و همین طور برای اجتهاد و صرف زمان ضرورت پیدا میکرد.
سید محسن طباطباییفر مولف کتاب احیاگر دینی در ادامه این نشست توضیحاتی را درباره مجموعه تحت نظر خود ارائه کرد و گفت: این مجموعه به امام خمینی(ره) میپردازد. کتابهایی درباره حضرت امام(ره) نوشته شده اما درباره دغدغه ایشان کمتر کتابی نوشته شده است. مهمترین دغدغه ایشان احیاگری دینی است و ایشان تلاش کردند از ظرفیت همه اندیشهها برای احیاگری دینی استفاده کنند. اگر ایشان حکومت دینی تشکیل داد به دلیل این احیاگری بود. بنابراین ما نمیخواستیم نگاه تقلیلگرایانه به ایشان داشته باشیم.
او عنوان کرد: حضرت امام(ره) از همه اندیشه اسلامی بهره برده است و به همین دلیل جریان احیاگری امام(ره) به خوبی توانست پارادایمی را راهاندازی کند که با سلفی گری و روشنفکری دینی رقابت کند. در بخش دیگری از این کتاب این ادعا مطرح شده که ما حضرت امام(ره) را باید برای بیرون مرزها تعریف کنیم.
نظر شما